سید احمد شاه دولتی فاریابی
افزایش تروردرکابل زیگنالی است ازآیندۀ تراژیک
عملیات نیروهای نظامی ائتلاف جهانی برهبری امریکا تحت شعارمبارزه باتروریزم وتخریب پایگاه وجایگاه ( لانه های تروریستی) شب هفتم ماه اکتوبرسال 2001میلادی باهدف قراردا دن خا نۀ مسکونی ملا عمررهبرطالبان درقندهارآغازگردیده بعداً با جلب همکاری نیروهای ائتلاف شمال افغانستان( نورد ایلیانسی ) عملیات نظامی ازهوا وزمین درقلمروطالبان تسریع گردید وگلیم حکومت طالبان درظرف کمترازدوونیم ماه ازسرزمین افغانستان برچیده شد ،
سیاستمداران نوظهورافغانستان برهبری حامد کرزی که جانشین این سیه دلان آفت مثال گردیده بودند تلاش نمودند درپست های وزارت ها وریاست های مهم وکلیدی ، افراد مهاجر افغانستانی را که تابعیت امریکا و متحدان اروپا ئی همسو با آنرا داشتند نصب وشخصیت های سیاسی نظامی داخل کشور راکه مخالف جدی طالبان وطالبان اندیش بودند به حاشیه برانند ، این حکومت جاگزین طالبان درافغانستان بزودی بنام حکومت توریستا ن مسمی شد ونسبت نداشتن تجارب لازم درامور دولتمداری وعدم آگاهی درست ازعلوم سیاسی اجتماعی بصورت سنتی به جانب روشهای قبیله یی واتنیکی روی آورده درعمل ، همان سیاست عبدالرحمن خانی طالبان را زیر شعارتعمیم دموکراسی وعدالت اجتماعی خواستند تعقیب نمایند وبا پیروی ازضرب المثل قبیله گرائی ( اول خویش دوم درویش ) تیشه وش عمل کردند ( همه چیز را خواستند بسوی خود وقوم خود بکشند ) که پای شان به سنگ خورد وتشت رسوائی شان بزمین ا فتا د با آنهم به غمازی وچلبازی کمربستند با جلب اعتماد نسبی وهمکاری حامیان خارجی شان آنهائی راکه باتکیه به نیروی مردم وطرفداران میلیونی توده ها جای پائی درگلیم سیاسی(قدرت دولتی) یافته بودند
با برخورد خصمانه وغیرانسانی درفکر راندن آنها ازگلیم سیاسی حکومت شدند وحتی درهرات ، فاریاب ومزارشریف وپکتیا جنگ وخشونت را علیه اسماعیل خان ، جنرال دوستم وپاچاخان زدران، خان قبایل پکتیا با تطمیع وتحریک بعضی ازافراد کم دانش وعاقبت نا اندیش دامن زدند وجنگ های تصنعی را براه انداختند و حاجی محمد محقق وزیر پلان را ازوظیفه بیرون راندند تا این افراد را عامل تشنج وانمود سازند ، دران زمان دوکتورسپنتا وزیر خارجۀ فعلی افغانستان طی مصاحبه یی با بی بی سی گفت دامن زدن جنگ های منطقوی وبرخورد های ناسالم باشخصیت ها ازسوی دولتمردان افغانستان به هیچصورت به نفع حکومت ومردم افغا نستان نیست ، علیه این افراد ازطرف آنهائیکه درمطبوعات ورسانه ها بنام سیطره جویان وتمامیت خواهان وقبیله سالاران یاد میگردد ، درحالی هدف توطئه قرارگرفتند که صادقانه درهمکاری به دولت درتامین امنیت وثبات درکشورفعالیت داشتند ، توطئه گران میخواستند قبل ازآنکه نظرخارجی ها به ایشان جلب گرد د زمینه خروج آنها ازصحنه سیاسی نظامی فراهم آورده شود وبجای آنها قوم وخویش خود شان جاگزین گرد د وبه این ترتیب بجای سیاست فراقومی سیاست فروقومی را تعقیب نمودند وآتش اختلا فات رابد تراز زمان استبدادی امیرعبدالرحمن ، رژیم شاهی وطالبان دامن زدند وحتی خلاف قانون اساسی وخلاف نورماتیف های بین المللی عده یی ازفاشیست مشربان دربارۀ استعمال کلمات وجملات معمول فارسی بجای کلمات وجملات تحمیلی پشتو خشونت های لفظی وتهدید آمیزرا علیه سایرین بکار بستند درحالیکه درکشورهای دوزبانه هیچکس مجبور نیست هردوزبان رسمی را یاد بگیرد وهیچکس تلاش نمیکند زبان قوم خودش ملی شود وهمه مکلف به فراگیری آن باشد وحتی چنین تلاشی اگرصورت بگیرد عمل راسیستی وفاشیستی قلمداد میگرد د وجرم شناخته میشود مثلا در کا نا دا که زبان انگلیسی وفرانسوی زبان رسمی دولتی است ملت وشهر وندان کا نا دا مکلف به آموختن یکی از این زبا ن ها هستند همچنان دربلجیم زبان ها لندی وفرانسوی زبان رسمی دولت است ملت بلجیم مکلف ساخته نشده است که هردو لسان را فرابگیرند درافغانستان نیز که زبان پشتو وفارسی زبان رسمی دولت شناخته شده است منصوبین ارگانهای دولتی حق ندارند یکی ازاین دوزبان را بر دیگری ترجیح داده تهدید به اموختن زبان خود پسند خویش نمایند ، هرگاه چنین تلاشی صورت بگیرد برابر است با برتری جوئی نژادی وفاشیزم هتلری که ازطرف جهانیان مردود اعلام گردیده است ، اما هریک ازسا کنین کشورحق دارند نظر به ضرورت شان بصورت داوطلبانه وخود مختار هرزبانی را که میخواهند فرابگیرند ممانعت دراین راه مجازنیست
نسبت خصومت ورزی باشخصیت های برخاسته ازبطن جامعه وبه حاشیه راندن واستفاده نکردن ازتوان قومی ، فکری وتجارب ایشان ، حکومت فا قد ریشۀ اجتماعی وسیاسی افغانستان را بیشترمتکی به نیروهای خارجی ساخت وحتی امنیت رئیس جمهوروتیم او را خارجی ها برعهده گرفتند واین بی باوری به مردم وساکنین کشورزمینه را برای تبلیغات زهرآگین ومسموم کنندۀ ضد دولتی وحامیان خارجی آن برای دشمنان آشتی ناپذیر دولت ( گروه طالبان ، حکمتیاروهواداران آنها) مساعد گردانید که درنتیجه میزان نارضائیتی ها دربین مردم بالا رفت فاصله بین مردم ودولت با گذشت هرروزی عمیق ترگردید ، طالبان وشرکای تروریستی آنان پس ازیک حا لت کرختی با تشکلات مجد د وتاکتیک های جنگی غیر تهاجمی ( چریکی وگوریلائی) زیر رهبری متجربان جنگی متحداً بحیث یک اهرم فشار، درحالی تبارز نمودند که رئیس جمهورکرزی وتیم اوفکر میکردند این دشمنان آشتی ناپذیرخود (طالبان وشرکایش ) را مضمحل وزمینگیرنموده اند که دوباره مجال تبارزرا ندارند وهمین تحلیل خوشبینانه را به حامیان خود نیزالقاح نموده به آنها طمانیت خاطرداده بودند ، خارجی ها فکرمیکردند که شهروندان
افغان تبارامریکائی شان شاید جامعۀ خود را بهترمیشناسند وتحلیل شان شاید نادرست نباشد اما بعداً متوجه شدند که تحلیل اتباع افغانی شان یا مغرضانه بوده ویا نادرست ومن درآوردی بوده است وازهمین سبب اعتماد سیاسی خارجی ها به همزبان وهم تبارطالبان تا حدی کاهش یافت وحتی موضوعات کنار زدن رئیس جمهور کرزی وتیم او برسر زبانها ورسانه افتاد ومردم الترناتیف هائی را بجای آنها بافتند وساختند اما وقتی عواقب تغیر وتبدیل رئیس جمهوروتیم او شاید ارزیابی گردید ونتیجه گیری شد که درشرایط بحرانی افغانستان این کارمقرون به سود ومفاد نیست این موضوع به فرصت دیگر به تعویق افتاد ، همهمۀ کنار زدن رئیس جمهور وتیمش هوشدار جدی وگوشمالی سیاسی به اتباع افغانی امریکا درافغانستان بود که درمقامات بلند ارگان های دولتی کارمیکنند ،
اعلام آشتی با دشمنان آشتی ناپذیر دولت نیز وقتی صورت گرفت که این مثلث سیاه( طالبان ، حکمتیاروالقا عده ) حملات خودرا درجنوب کشورتوسعه میداد ، اعلام آشتی با آنها از لحاظ تیوری سیاسی نا موجه ونا مطلوب بود که اسباب تقویۀ روحی وبا لارفتن مورال جنگجویان این مثلث سیاه علیه دولت تحت الحمایه امریکا درافغانستان میگردید که میتوان آنرا اشتباه جبران ناپذیر خواند زیرا درنتیجۀ همین اعلام آشتی با جنگجویان که دران گروه طالبان وحکمتیاربا وجود شامل بودن درلیست تروریزم بین المللی ، امتیاز شامل شدن به قدرت سیاسی دردولت افغانستان وعده شده ، برای نشان دادن حسن نیت به اشارۀ رئیس جمهورکرزی و وساطت فضل هادی شنواری رئیس دادگاه عالی کشورکه ازلحاظ فکری وعقید تی درزمرۀ حامیان طالبان باقی مانده بود عده یی ازافراد جنگی طالبان که بنام جنایت کاران جنگی بازداشت گردیده پس ازبازجوئیهای لازم برای تحقیقات بیشتربه بازداشتگاه گوانتا نامو منتقل شده بودند دوباره به حکومت افغانستان بخاطری سپرده شد ند که آنها درافغانستان محاکمه شوند ، مولوی شنواری نیزگفته بود این زندانی ها درافغانستان محاکمه خواهند شد اما زندانی ها گروه گروه به وقفه ها آزاد شدند وگفته شد که آنها گناه نداشتند درحالیکه بعضی ازاین آزاد شده ها بلا وقفه به طالبان پیوستند ودرصف آنها جنگ بر علیه دولت را مجدداً آغازنمودند ، گفته های به اصطلاح بی یال وبی دم ( غیر منتقی ) مقامات دولت افغانستان دراذهان عمومی این سوالات را ایجاد نمود که آنها اگربیگناه بودند چرا دستگیر شده بعد ازتحقیقات درزندان های امریکا درافغانستان آنان را به گوانتا نامو که به افراد جنگی مربوط به القاعده وتروریستی مختص گردیده است منتقل نمودند ؟ واگر گناه کاربودند ومرتکب جرم شده وافراد وابسته به مثلث سیاه بودند چرامجازات نشد ند ؟ مخصوصاً زمانیکه وکیل احمد متوکل وزیر خارجه طالبان ، ملا قلم الدین وزیرامربالمعروف ونهی ازمنکر، وملاضعیف سفیرطالبان دراسلام آباد وبرخی دیگر ازمقامات طالبان که حتی خود حامد کرزی آنها را درجملۀ یکصد وپنجاه نفرجنایتکاران جنگی طالبان قلمداد نموده بود آزاد شدند که خیانت پالیسی میکران حکومت افغانستان برای همه آشکارگردید ومردم کشور متوجه گشتند که سیاست فرا قومی ومنافع عامه کنارگذاشته شده قدم به قدم به سیاست های قبیلوی وسیطره جوئی قومی زمان استبدادی عبدالرحمن خانی ورژیم شاهی وطالبانی حرکت صورت میگیرد ، آزاد ساختن جنایتکاران طالبان وحکمتیاروجذب بعضی ازآنها درارگان های دولتی ، چهره های واقعی این پالیسی سازان پشت پرده را نمایان نمود وازجانب روشنفکران دیگر اندیش پیرو سیاست فراقومی افغانستان ، سیاست دولت بنام سیاست غیرملی ، غیر دموکراتیک آلوده به مشی قبیله سالاری وحفظ سیطرۀ اتنیکی تاریخ گذشته که درقالب دموکراسی وعدالت اجتماعی نمیگنجد مورد انتقاد جدی قرارگرفت ، رئیس جمهور کرزی وتیم اورا متهم به حرکت خلاف شعاردموکراسی وعدالت اجتماعی گردید که ازطرف حکومت وحامیان آن این شعارپیوسته تکرارگردیده است ،
درنبرد های خونین مفاهیمی مثل آتش بس ، مصالحه وکامپرومایزوجود دارد اما دولتمردان باید لحظه ها ومراحل حساس عملی شدن این مفاهیم ومقوله هارا درک نمایند ، اگر قبل ازرسین به این مرحله ویا بعد ازعبور از این مرحله ، اینگونه شعارهارا پیش بکشند جزخود خستن هیچ مفادی بدست نمی آورند ازاین سبب عمل های بی ثمر را به استفاده ازچتری بعد ازگذشت رگبارباران بهاری تشبیه میکنند ، برای آگاهی جوانان ونا آگا هان ازتیوری جنگ وصلح ، این موضوع کمی توضیح میگرد د:
تیوری جنگ وصلح : وقتی جنگ ازطرف دولت ویا نیروی توانمند نظامی علیه گروپ های مسلح ضد دولت ویا علیه دولت مستقل با لنسبه ضعیفترآغاز میگرد د طرح صلح وآتش بس، دوبعد ودو مفهوم کاملا جدا ازهم پیدا میکند یعنی طرح صلح ویا آتش بس ازطرف شورشیان معنی عقب نشینی ازمواضع وتدارک امکانات خروج و نجات یافتن ازحلقۀ محاصرۀ نیروی پرتوان مهاجم برای آماده شدن به حملات مجد د سبو تاژگرانه علیه این نیروی پرتوان را دارد ، اما طرح صلح وآتش بس ازجا نب دولت ونیروی توانمند نظامی درمقابل نیروهای ضعیف ، برای اکمال تدارکات جنگی ، سروی نمودن میزان نیروی شورشیان وکادسترسوق الجیشی وتشخیص راه های عبور ومرور آنها بخاطروارد آوردن ضربا ت مهلک و انسداد راه ها وغیر قابل استفاده نمودن آن درحملات بعدی شورشیان میباشد ، گاهی اوقات ملل متحد ویا سران بعضی ازکشورها برای متوقف کردن جنگ وخونریزی وساطت مینمایند که جنبۀ بشر دوستانه دارد اما تجربه درافغانستان ، سودان ، سومالیا وسریلانکا نشالن میدهد که هرگونه مجال دادن به شورشیان ، طولانی کردن زمان تصادمات مسلحانه است که این تیوری ده ها بار درافغانستان،عراق وسایرجاها تجربه گردیده است بعضیها که جنگ قدرت های نظامی جهانی را دربرابرطالبان وشرکای آنها به مقایسه میگیرند میگویند : جنگ سازمان نظامی ناتو با بیست وشش کشورعضوآن بشمول بریتانیا ونیروهای ایا لات متحدۀ امریکا درمقابل افراد مسلح شورشیان مثلث سیاه ( طالبان ، حکمتیار، القاعده ) درافغانستان بمثا به ، بازی پلنگ با آهوبره است ویا به یک تمرین نظامی شباهت دارد که برای بالابردن مهارت جنگی نیروهای رزمی ناتو وامریکا علیه افراد شورشی طالبان ادامه دارد ، تاریخ نشان میدهد که جنگ هائی با عقاید مذهبی مثل جنگ صلیب وسایر جنگ های مسلمانان دردوران حضرت محمد پیامبراسلام وبعد ازان مثل جنگ مسلمانان افغانستان دربرابرقوای شوروی ویا جنگ با عقاید سیاسی مثل جنگ ویتنامی ها درمقابل نیروهای امریکائی، شکل شکست ناپذیربخود میگیرد مخصوصاً توان رزمی این جنگجویان وقتی افزایش می یابد که والدین ودوستان شان به کشته شدن آنها درجنگ با دشمن افتخارمیکنند ، حملات انتحاری به نزد آنها یکی ازاین افتخارات است که با وجود منع خود کشی درشریعت اسلام ،با پیش کشیده شدن تعبیر وتفسیری ازطرف ملا ها که کشته شدن در راه عقیده را شهید قلمداد میکنند هریک ازانجام دهنده گان عمل انتحاری به یک راکت رهبری شده تبدیل گردیده هدف را تعقیب میکند ودرنتیجۀ انفجارآنرا به نابودی میکشد برخی ها میگویند : برخورد های عیرقاطع ومسالت کارانه ناتو ونیروهای امریکا درمقابل شورشیان زیرفرمان دشمانان مردم افغانستان مبین این حقیقت است که آنان برای ماندن طولانی تردرافغانستان زمان وفرصت میخرند تا حضورشان دراین منطقه تا مساعد گردیدن قرصت روی دست گرفتن پلان توسعه طلبی دیگرشکل طبیعی بخود بگیرد ومردم افغانستان به امید تامین امنیت وثبات درکشورشان درحالت انتظار قرارداشته باشند واین بمعنی قربان شدن مردم افغانستان به عملی گردیدن پلان خارجی ها درکشوراست ،
یکی ازمبرم ترین وظیفۀ اشغالگران و دولتمردان درکشورتامین امنیت جان ومال مردم ازحمله ودستبرد سبوتاژگران است که بنا بردلایلی برخلاف مشی سیاسی دولت بصورت مسلح وعلنی قرارمیگیرند وبا استفاده ازتا کتیک های گوناگون دست به ترورودهشت افگنی میزنند ودولت را درتامین امنیت درکشوربه کوتاهی واداشته زمینه را برای افزایش نارضائیتی مردم درمناطق قلمرو دولت فراهم میکنند وبعد ، ازبین ناراضیان وافراد مذ بذ ب تحت فرمان دولت به وسیلۀ گوناگون ( نیش ونوش ، تطمیع وتهدید وایجاد بیم وامید )سربازگیری نموده بردولت فشاروارد مینمایند که درچنین حالتی کوچکترین حرکت سازشکارانۀ دولت درمقابل این سبوتاژگران که به اصطلاح دشمنان آشتی ناپذیردولت بوده برای سقوط آن تلاش میکنند پیام امید بخش به این برزخ نشینان میرساند و تلاش سبوتاژگرانۀ آنها را برضد دولت قمچین میکند ،
درافغانستان به مشاهده رسید که درنتیجۀ ارایۀ پیشنهاد آشتی با طالبان ازطرف رئیس جمهور کرزی ، گروه طالبان وشرکای آنها مورال گرفتند وجرئت یافتند و اعلام نمودند که ( اگربما هفت ولایت جنوب کشوربصورت خود مختار واگذار شود ویا 9 وزارت خانه داده شود ازجنگ دسیت میکشیم )
این موضوع صحت تیوری جنگ وصلح را نشان میدهد که میگوید طرح صلح ازطرف نیروی توانمند به دشمنا ن آشتی ناپذیر سبب بالا رفتن مورال آنها شده به امتیاز طلبی متوصل میگردند ، معلوم نیست که آیا رئیس جمهور کرزی برای امتیازدادن به گروه طالبان متهم به تروریزم بین المللی ، پیشنهاد صلح را ارایه کرده است ؟ ویا بخاطر زمینه سازی برای قتل وکشتاربیشترافراد وابسته به طالبان ؟ فکر میشود درهردو صورت این پیشنها د آشتی با طالبا ن ازریشه نا درست است ، زیرا درصورت اول که امتیاز دهی به طالبان مطرح است ، این پیشنها د با بارمنفی اتنیکی آلوده میشود ومغایربا اصول مبارزه با تروریزم نیزقرار میگیرد ، مقررات مبارزه باتروریزم امتیاز دادن به تروریستان وافراد همسو با القاعده درامریکا و اروپا ممنوع میباشد ( طالبان ، حکمتیار، القاعده ) ازجانب امریکا ، اروپا وملل متحد رسماً به تروریزم بین المللی متهم اند ،
درمبارزات مسالمت آمیزسیاستمداران دردوحالت به آشتی وسازش با رقبای خود روی می آورند : احزاب رقیب بخاطرمقابله با نیروی دیگری که درعرصۀ سیاسی آنهارا تهدید میکند ودرصورت منفرد عمل نمودن ، این نیروی سوم چه دولت باشد وچه حزب وابسته به دولت ، درحقیقت دشمن این دو یا بیشتر، گروهای سیاسی وحزبی است که اگراحتمال غلبه آن برهمۀ آنها وجود داشته باشد ، درچنین حالتی احزاب یا گروه های سیاسی روی اهداف وخواست های سیاسی ، قومی وفراقومی خویش باب مذاکره وتفاهم را بروی هم بازمیکنند وازخط تخالف برخاسته به خط سازش وکامپرومایزقرارمیگیرند وبا امضای پیمان نامه ( پلاتفورم مشترک) برای مبارزه ومقابله با حریف سیاسی تهدید گر( که نظر به اوضاع معین سیاسی میتواند شیوه وشگرد های این مقابله نیز مشخص گرد د ) آماده میشوند و درتمام دوران این مبارزه مشترک ، علیه رقیب مشترک ، این نیروه های متحده (جبهه ) دفاع ازمنافع عامه مردم وتامین امنیت وثبات فراموش نمیگرد د ، درحال رقابت های سیاسی اعضای جبهه با مخلفینش که مبارزه همیشه با خصلت آشتی ، سازش وکامپرومایز توام است درصورت مواجه بودن با احزاب حاکم ویا دولتی که رسما فاقد حزب سیاسی بوده اما بعضی احزاب همسو با مشی سیاسی اش را دراقمارخود دارد فشارآورده میشود تا خواستهای برحق احزاب متحده مطابق با معیارهای بین المللی درنظر گرفته شود ،
درصورتیکه دولت با سوء استفاده از قدرت ، همه خواست های سیاسی این جبهه را نفی کند وآنهارا خلاف نورماتیف های قوانین بین المللی واعلامیۀ جهانی حقوق بشر که آزادی بیان وعقیده را مجاز شمرده است برای تعجیز، زیرفشار پیگرد وتعقیب قرار بدهد اعضای جبهه میتواند ازقطب های موثر مبارزه ( تحصن عمومی ، نافرمانی مدنی وسایر اقدا مات سیاسی ) درمقابل زورگویان تا حدی که مقدور است استفاده نماید البته توسل به شیوه قهر آمیز مبارزه درچنین حالات بمعنی عدم انقیاد زورمندان ازاصول وپرنسیپ های قبول شده (مبارزه مسالمت آمیز) وتبارزارادۀ دیکاتوری به سیاق قرون وسطی شمرده میشود که مردود است ، آغاز مبارزات قهر آمیز بمعنی ختم دورۀ رقابت وشروع دورۀ دشمنی آشتی نا پذیر است ،
درحالت دشمنی آشتی ناپذیری که طبیعتاً با حملات مسلحانه بین افراد مسلح حاکم دیکتاتورمنش ومحکومین متکی به ارادۀ مردمان مطابق به معیارهای قوانین بین الملل وکنوانسیون های بین الدول شروع میگردد ، شکست کامل دیکتا تورمنشان وپیروزی مترقیون وتحول طلبان که ازحمایت جهانی برخوردارخواهد بود حتمی است ،
نافرمانی مدنی نیز یکی از بخش های مبارزۀ مسالمت آمیز است که درگذشته ها بنام (سیا ست عدم تشدد) مسمی شده است ، سیاست عدم تشدد برای نخستین باردر زمان حضرت عیسی طرح شد ، عیسی مسیح به پیروان خود گفت هرگاه بروی شما شخصی یک سلی بزند روی دیگرخودرا بگردانید تا سلی دیگر بزند ) فلسفۀ این گفته صبر وتحل داشتن ، واکنش جدی نشان ندادن درمقابل کنش دیگران است تا امکانات سازش وآشتی میسر گرد د اما ازسال های 1920 به این طرف که درنیم قارۀ هند مبارزۀ استقلال طلبی درحال نذج بود رهبران کنگره ملی هند به این گفتۀ عیسی مسیح لباس سیاسی پوشانیدند نام آنرا عدم تشدد گذاشتند ومردم را به مبارزه علیه ستم استعمارفرا خواندند وتیوری نافرمانی مدنی را بحیث افزار موثر علیه استعمار انگلیس ترویج نمودند که ترک کارهمزمان درشهرها گاهی ترانسپورت زمینی را فلج میساخت مثل توقف دادن سرویس های شهری ، قطارریل ، وگاهی فابریکات تولیدی را ازکار می انداخت و رهبران وابسته به استعمار انگلیس را آهسته آهسته به زانو درآورد ومجبوربه گذ شت هائی درمقابل خواست های استقلال طلبان میشد ند ،
نافرمانی مدنی درعصر حاضر بنام انقلاب مخملین ، انقلاب نارنجی ، انقلاب آرام وامثال آن یاد میگرد د دریوگو سلاویا دراواخر1999 - میلا سویچ ، ودرگرجستان درسال 2004 شوارد نادزی ودرقرغزستان درسال2005 عسکر آقایوف ازطریق همینگونه انقلابات و نافرمانیهای مدنی ازریا ست جمهوری وقدرت دولتی برانداخته شدند ، درنافرمانی مدنی ، از سلاح گرم وسرد استفا ده نمیگرد د و جنگ وتخریب صورت نمیگیرد اما اجتما عات وسیع ومارش های خیابانی ، تبلیغات وسیع علیه نا رسائی وعملکرد منفی شخصی که عامل اصلی وانگیزۀ واکنش مردم به آغاز نا فرمانی مدنی شده است صورت میگیرد ،
سیاست نادرست دولت ها باعث نا امنی ها ی داخلی و گاهی جهانی میگردد حملۀ امریکا به عراق بصورت غیرقانونی درمارچ سال2003 واشغال عراق ، دستگیری رهبران آن وبعدا اعدام صدام حسین رئیس جمهورعراق ، توسط مخالفان سیاسی به قدرت رسانیده شده توسط امریکا درعراق ، که بنام محو منبع خطر صورت گرفت نه تنها درمنطقه ، اروپا وامریکا امنیت مطمئین را به ارمغان نیاورد بلکه امنیت این مناطق را به مراتب بد تر ازگذ شته ساخت ، وسه هزارسربازامریکا درعراق کشته وهزاران تن دیگر زخمی ومعلول گردیدند ، درگذشته ها مسا فرین ازهرکشور جهان بیدون دغدغه به ایالات متحدۀ امریکا میتوانستند سفر نمایند اما اکنون حتی پیلوت های طیارات مسافربری کشورهای اتحادیۀ اروپا که شریک سترا تیژیک امریکا یا د میشوند مکلف شده اند ، پس ازبا لا شدن از خط رنوی شهرت مکمل مسافرین خود را دراختیار موظفین میدان هوا ئی امریکا بایست بگذارند که طیارۀ شان به آن فرود می آید ، درغیر این صورت پیلوت با طیاره ومسافرانش مجبور به بازگشت به مبدإ پروازمیشوند ، این عمل مبین احساس خطر نا امنی وبی اعتما دی امریکا به دوستان همد ست وشریک سترا تیژیک خودش است ، درگذشته درهیچ یک ازکشورهای اروپائی انفجارات رخ نمیداد اما درپنجسال اخیر درلـند ن ، دنمارک وجا های دیگر درخطوط ترانسپورتی زمینی و زیر زمینی آن انفجارات تو ام با خسارات جانی ومالی رخ داد ه است ، درامریکا نیزچندین بارآلارم وآرم بیان کنندۀ اوضاع امنیتی اعلام شده گاهی علایم نارنجی که بیانگرخطر امنیتی است به نمایش درآمده وگاهی این علایم به سرخ تبدیل شده است که علامه بحران امنیتی است ،
درافغانستان نیز که افراد وابسته به امریکا ومتحد ینش درمقامات مهم وکلیدی دولتی تکیه زده اند با درپیش گرفتن سیاست نادرست قبیلوی وسنتی مروج درزمان استبدادی گذ شته ، به اصطلاح همۀ آتش را برای پختن کلچه خود کش میکنند ودرغم دیگران نیستند وهمین بد نفسی سیاسی تعداد دشمنان آنها رابه مراتب ازدوستان شا ن بیشتر کرده است که حتی این دولتمردان ناکرده کار ، درپنجسال حکومت خود نتوانسته اند درکابل پایتخت کشور امنیت را تامین نمایند ، درنتیجۀ چسپیدن به نژاد گرائی وتلاش برای سهیم ساختن طالبان به قدرت سیاسی ودعوت ازملا عمر رهبر طالبان وحکمتیار برای انجام مذاکره ، بعضی از دوستان حامیان افغانستان نیزناراض شده اند ، یافدو هوپ شیفرقوماندان عمومی نا تو بتاریخ 31 جنوری 2007 طی مصاحبه با تیلویزیون (ان ، تی ، وی ) درمورد سیاست آشتی با طالبان ومذاکره با آنان گفته است : من نمیتوانم تصورکنم که ناتو با جما عتی مذاکره کند که کودکان ومعلمان را درمکاتب به قتل میرساند ، گفتگو با این مردم که تنها هدف شان خراب کردن بازسازیها ودموکراسی ها است ممکن نیست ) درحالیکه رئیس جمهور کرزی بتاریخ 29 جنوری خواستار مذاکرات با طالبان شده گفته بود : با وجود اقدامات خشونت آمیز ی که جریان دارد باب مذاکره بروی طالبان باز است ) اوضاع امنیتی افغانستان
هرروزی که میگذرد بدتر میشود ، بتاریخ 28 جنوری سال روان وحیدالله دا ما د برهان الدین ربانی رئیس جمهورقبل ازطالبان درافغانستان درخانه اش درکابل توسط افراد ناشناس به قتل رسیده وخانمش نیز زخمی شده است دوروزپیش ازان(26 جنوری)مولوی اسلم محمدی عضو حزب حرکت انقلاب اسلامی برهبری مولوی محمد نبی محمدی ، والی بامیان درزمان طالبان وفعلا عضومجلس نماینده گان درکابل به صرب گلوله به قتل رسیده بود ، وحید مژده سخنگوی قبلی طالبان درستره محکمه که فعلا با دولت حامد کرزی همکاری دارد با ارایۀ دلایل مسئولینت قتل مولوی اسلم محمدی را بدوش طالبان انداخته است ، طبق گذارشات کمیسیون آشتی وتفاهم با مخالفان دولت سه هزارنفر از افراد طالبان به دولت پیوسته که نسبت نا امنی درولایات مسکونی ایشان درشهر کابل اسکان داده شده اند که این موضوع ظن ئخیل بودن افراد طالبان درنا امنی وبم گذاریها درکابل را تقویه میکند بقول بی بی سی درگذشته نیزشماری ازاعضای پارالمان افغانستان درشهرهای مختلف این کشورهدف حمله افراد ناشناس قرارگرفته وکشته شده اند ، بی بی سی بتاریخ پانزدهم ماه جولای 2005 گفته بود بیش از10 نفر ازعلما ی طرفدار دولت درولایات مختلف افغانستان ازطرف افراد ناشناس ( طالبان ) کشته شده اند ،
افزایش ترور درکابل زیگنالی است که درصورت تداوم بی تفاوتی مقامات امنیتی دربرابرامنیت هم وطنان ، کابل را به سوی یک حا لت نا گوارتراژیک سوق خواهد د اد ، ضرار احمد مقبل وزیر داخله افغانستان که درتامین امنیت مردم کابل وسایرشهرها پسیف ترا زسلف خود عمل میکند ، برای نشان دادن تحرکات به دیگران گاهی به تغیر وتبدیل قوماندانها وافسران پولیس دست میزند وگاهی اقدامات تصفیوی را انجام میدهد وگاهی افسران پولیس را جمع کرده سخنان مایوس کننده را به سمع شان میرساند ، وزیرداخله درنخستین سخنرانی خود دراجتماع مامورین وزارت داخله پس ازگز کردن ازآسمان وریسمان ازتغیر وتبدیلی های وسیع افسران پولیس سخن گفت وبعد شنیده شد که 80 نفر تغیر وتبدیل گردیده اند ،فکرمیشود عدم اسقرارافسران دروظیفه وتهد ید های دا یمی ومایوس کنندۀ پولیس ازجانب وزیر داخله ونبود یک پلان قابل عملی امنیتی درشهر ودلایل دیگر به دشمنان دولت زمینه مساعد میگرد د تا با قتل وغارت امنیت را برهم بزنند ،
یاد آوری به مقامات امنیتی: اگریک کمیسیون مرکب ازنما یند ه گان با صلاحیت وزارت داخله ، ریاست امنیت ملی ، وزارت دفاع باکسب اجازه ازمقام ریاست جمهوری ایجاد گرد د ، این کمیسیون زیر نظر درستیزوال قوای مسلح ( جنرال دوستم ) که درحقیقت حیثیت معاون رئیس جمهور را دا شته به طرح واتخاذ تدابیر امنیتی مهارت دارد ویا شخص دیگریکه مثل اومتجرب وطرف قبول ریاست جمهوری باشد، دروقفه های معین دایرگردیده پلان وپروگرام امنیتی هم آهنگ تدوین گرد د ، وعرصۀ کارهریک ازاین سه ارگان نظامی ازلحاظ منطقه جغرافیائی معین شده هرگاه کدام حادثه رخ بدهد موظفین مسئول همان محل حاد ثه ازچگونگی وقوع آن با مراعات سلسلۀ مراتب به رئیس کمیسیون امنیتی گزارش ارایه نماید رئیس کمیسیون نظر به اهمیت حادثات ازمجموع راپورها وقتا فوقتا ، یک راپور توحیدی تهیه نموده شخص رئیس جمهور را درجریان بگذارد هدایات ودستورات لازم را گرفته با آنچه خود میداند هم آهنگ نموده درجلسۀ نوبتی کمیسیون امنیتی ارایه دهد وتصامیم بعدی را با استفا ده ازنظریات اعضای کمیسیون بصورت هم آهنگ اتخا ذ وبرای عملی کردن توسط افراد همکارشان اقدام نمایند ، موثر واقع خواهد شد ، درصورتیکه نتایج کار وفعالیت شان خوب وقناعت بخش بود آنرا انکشاف بدهند وحوزه های امنیتی شهر کابل را نیزرهنمائی بکنند تا آنها نیز هرکدام درساحۀ مربوط شان با استفا ده ازتجارب خاص این کمیسیون پلان تدابیر امنیتی خود را بازسازی نمایند موثر تر خواهد گردید ، واگرمقامات باصلاحیت امنیتی ازموثرترین تاکتیک ها وعملکرد های کمیسون مرکزی به قد مه های پائینی درولایات نیز اطلاع بدهند تا آنها نیز برای تامین امنیت ساحات مربوط خود آنرا بکار ببندند واگر درولایات افسران متجرب کدام اجراات موثربرای خنثی کردن پلان های تخریبی دشمن وتا مین امنیت انجام داده باشند این ابتکاروتجربۀ انان تعمیم داده شده وصلاحیت اجرائی به مسولین منطقه داده شود تا درصورت وجود شرایط همگون ازان به هرطوریکه میتوا نند استفاده نمایند با تامین مفیدواقع خواهد شد ، درصورت بدست دادن نتیجۀ مطلوب ، که حتما نتیۀ مطلوب بدست خواهد داد ، این کار وفعالیت کمیسیون امنیتی بلا وقفه ادامه یابد مفیدیت آن روز بروزبیشترخواهد شد
1 / 2 / 2007 میلادی
ایمیل آدرس : sasdolati@hotmail.com
ویب آدرس
dolati23.blogspot.com