اعدام صدام، اجرای عدالت یا تداوم بربریت؟

                           

         

علی عبدالی

                                                                                                                             ali_abdali_7@yahoo.se

 

در ساعات اولیه بامداد امروز صدام حسین در بغداد حلق آویز شد. اجرای این حکم در تداوم پروسه دو ساله نمایش صحنه های ملال آوری تحت عنوان دادگاهی صدام و همراهانش صورت گرفت. دادگاهی و حکم اعدام صدام ربطی به عدالتخواهی و محاکمه عادلانه ندارد و این امر نیز مانند سایر رویدادهای چند سال اخیر در عراق و منطقه بمثابه کارتهای مختلف ورق بازی است که به تناسب وضعیت و مصالح روز آمریکا مورد استفاده قرار میگیرد.

صدام دیکتاتوری سنگدل و بیرحم بود که مخالفین خود و سیاستهایش را در کمال قصاوت به جوخه های اعدام و چوبه دار و شکنجه و زندان می سپرد. کمااینکه جانیان از نوع صدام هنوز در بسیاری از کشورهای جهان از جمله ایران، آمریکا، اسرائیل، سوریه، سودان، انگلستان، عربستان و غیره بر مسند قدرت تکیه کرده و بنحوی دست در کشتار مردم کشورهای خود و یا مردم دیگر دارند ولی به بدشانسی صدام دچار نشده اند.

آمریکا و حکام دست نشانده اش در عراق نیز دارند از روش کشتار و اعدام استفاده میکنند، هنر اینها در کجاست؟

عملکرد مالیخولیائی و منافع سرمایه داری آمریکا بویژه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در اوایل دهه نود میلادی، ضرورت طرح و اجرای نقشه های جدیدی را برای آمریکا در سطح جهانی و بویژه در خاورمیانه مطرح نمود، طرحی که عنوان "طلوع خونین نظم نوین جهانی" بخود گرفت.

رقابتهای سرمایه داری آمریکا با اروپا و چین و روسیه و دستیابی به مناطق نفت خیز و استراتژیک در منطقه خاورمیانه مصافی جدید را در مقابل آمریکا قرار داد. در این راستا تغییر نقشه جهانی، ضرورت تدارک جنگهای جدیدی را برای طراحان و معماران جنگی آمریکا در دستور قرار داد.

ادامه سیاستهای پلیسی و دخالتگرایانه آمریکا در جهان از یکطرف و رشد و توسعه تروریسم اسلامی با پشتوانه های مادی و تسلیحاتی ایران ، سوریه و عربستان سعودی از طرف دیگرو وقوع جریان یازده سپتامبر زمینه بهره برداری بیشتر آمریکا و متحدینش را ایجاد کرد و ضمن فریب افکار عمومی دست آمریکا و انگلیس و دیگر متحدینشان را برای لشکرکشی ابتدا به افغانستان و سپس به عراق باز کرد. تدارک یک جنگ ویرانگر با بسیج و اجیر کردن ژورنالیسم مزدور و سازمان دادن بودجه هنگفت و تحریک احساسات مردم آمریکا و بخشی دیگر از جهان از جمله در زمره بزرگترین طرحهای جنایات جنگی بود که توسط بوش، بلرو رامسفلد راه اندازی شد و از طریق حملات وسیع هوائی، دریائی و زمینی عراق را به خاک و خون کشیدند و اکنون بعد از حدود چهار سال آثاری از شیرازه زندگی مدرن و مدنیت در این کشور باقی نمانده است و فاجعه انسانی آن به مرگ ششصد و پنجاه هزارنفر از مردم عراق منجر شده است. علاوه بر لشکر اشغالگر آمریکا و متحدینش در عراق موجی از گله های تروریست اسلامی از اقصا نقاط دنیا در عراق گرد آمده تا با عملیات انتحاری وایجاد ترور و وحشت در تکمیل کردن کشتار تروریسم دولتی آمریکا و متحدینش به حمام خونین هر روزه مردم و تشدید تنفر قومی- مذهبی دامن بزنند.

اکنون پس از چهار سال جنگ ووحشیگری در عراق، تمام دنیا به عمق پوچ بودن شعارهای دمکراسی خواهانه بوش و بلر و دیگر سران جنایتکار و معماران این قتل و کشتار پی برده اند. حالا دیگر این جانیان خود در خفا یکدیگر را گاز گرفته و انتقاد و ندانم کاریهای این جنگ افروزی بدون پیروزی را به همدیگر نسبت میدهند. عراق که بنا بود میدان پیروزی آمریکا و سرمایه داری در رقابتهای خود با دیگر قطبها و نیز در مقابل ارتجاع و تروریسم اسلامی شود، به میدان شکست و رسوائی های بیش از پیش آمریکا و یارانش تبدیل شد.

آمریکا در این بازی از ورق های زاپاس مختلفی استفاده کرد. از جمله حکومت دست نشانده خود در عراق را تغییر داد، ایران و سوریه را بدلیل دخالتهایشان در عراق مورد تهدید قرار داد، به بهانه هسته ای تا مرز یک جنگ نظامی با ایران پیش رفت، اسرائیل را در تهاجم به لبنان مورد تشویق و حمایت قرار داد تا بزعم خود از اینطریق روی ایران و سوریه را کم کند. و در این میان بالاخره مضحکه فرمایشی تحت نام محاکمه صدام حسین را ترتیب داد که فارغ از هرگونه ستاندارد بین المللی بود، تا از اینطریق هم تثبیت موقعیت کاذب خود را به مردم نشان دهند و از طرف دیگر عقده های ناکامیهایشان  در جنگ عراق را خالی کنند.

حدود یکماه ونیم قبل مصادف با انتخابات در مجالس سنا و پارلمان در آمریکا، حکم اعدام صدام حسین قبل از اتمام محاکمات بطور غیرمنتظره و بسیار قریب الوقوع اعلام گردید. بوش میخواست با این ترفند آرای بیشتری را از آن حزبش بکند. که این اقدام کمکی نکرد چون میزان تنفر و انزجار مردم آمریکا از سیاستهای جنگی بوش و حزب جمهوریخواه بیش از آن بود که اعلام حکم اعدام صدام بتواند آرا جدیدی به صندوق بوش بیندازد.

اکنون با بالا گرفتن موج کشتار و تصفیه حسابهای قومی- مذهبی در عراق و ناتوانی آمریکا در کنترل اوضاع و تضعیف موقعیت بوش از یکطرف، و نیز گزارش و پیشنهادات هیئت مشترک احزاب دمکرات و جمهوریخواه مبنی بر چرخش های اساسی  سیاست آمریکا در قبال جنگ عراق و اوضاع خاورمیانه، بوش در همفکری با دیگر سردمداران آمریکا میخواهند قبل از تغییری در موقعیت فعلی خود در عراق، تیر خلاص را روی صدام خالی کرده و این همه وعده پیروزی در عراق خالی از اعراب نباشد و در صورت لزوم لااقل عراق را با چهره ای بدون وجود صدام در تداوم و عمق بربریت و جنگ و کشتار قومی و مذهبی رها نمایند. این هم ورقی دیگر از ورقهای سوخته بازی آمریکاست که کمکی به کشتی سوراخ شده اشان نمی کند.

صدام اعدام شد ولی عدالت اجرا نشد! چرا؟

پروسه دادگاهی صدام که یکی از پیچیده ترین محاکمات تاریخ معاصر است در شرایط نامتعادل و نامتعارف جنگ و بحران عراق و تحت شرایط ناآماده قضائی و حقوقی  انجام گرفت. اینرا بارها کارشناسان حقوقی تذکر داده و حتی تشخیص این بی کفایتی در هدایت اجلاس دادگاه برای بینندگان صحنه های تلویزیونی و مردم عادی کار چندان مشکلی نبود.

صدام اگرچه خرواری پرونده قطور از جرم و جنایات جنگی و ضد بشری داشت، وی از همان ابتدا با تشخیص ضعف و نارسائیهای اداره دادگاه، و نحوه برخورد نامناسب مامورین مراقب و زندانبانان، کل پروسه دادگاه را زیر سوال برد و صلاحیت چنین دادگاهی را مردود شمرد. و این ضعفی بزرگ برای دادگاهی است که نتواند صلاحیت و امنیت قضائی خود را برای متهم تامین کند ولو اگر این متهم صدام باشد. بینندگان صحنه های تلویزیونی محاکمات در طول این پروسه پرخاشگریهای صدام و قضات دادگاه را در مقابل هم بیشتر بیاد دارند تا چیز دیگری. صحنه های این دادگاه فرسنگها با یک دادگاه مدرن و عدالتخواه و بیطرف فاصله داشت.

آیا اتهامات صدام همان بود که بخاطر آن اعدام شد؟

صدام در طول نزدیک به سه دهه حکومت بر عراق مرتکب جنایات سنگین ضد بشری، کشتارهای دسته جمعی، بکارگرفتن سلاح شیمیائی، قتل عام مخالفین سیاسی و پاکسازیهای قومی و نیز جنایات جنگی و دهها جرم و جنایات دیگر شده است. ولی آیا صدام در این محاکمات بخاطر همه این جنایات محاکمه شد؟ جواب ساده و کوتاه است، نه!

این چه نوع محاکمه ایست که از صدها فقره جرم و جنایت فقط به یکی دو تا و آنهم  به موارد محدودتر از دیگر جرایم پرداخته میشود؟ سپس با عجله حکم اعدام صادر شده و فقط قدری بیش از یکماه بعد فرجامخواهی در دادگاه فرمایشی دیگری همان حکم را تائید وچند روز بعد از آن حکم اعدام به اجرا ام در می آید. این است همه آن عدالت مدل آمریکائی؟؟

آیا هدف فقط اعدام بود؟ خوب اینکار را میشد همان روز اول سربازان آمریکائی  در کنار مخفیگاه صدام انجام دهند. دیگه این خیمه شب بازی تحت نام محاکمه، قبل از صدام توهین به خود مردم عراق است.

مردم عراق چقدر در این پروسه محاکمات کذائی نقش داشتند و دخالت داده شدند؟ بجز دو سه مورد شهادت، نقش آن پانزده میلیون نفر از مردم عراق در کجای این پروسه قرار داشت؟ بررسی و محاکمه صدام بخاطر بمباران شیمیائی حلبجه چرا صورت نگرفت؟ جنایات مربوط به انفال که بیش از صد و هشتادهزار کشته و مفقود بدنبال داشت  چی شد؟

بررسی قتل عمد دهها هزارزندانی سیاسی کمونیست و آزادیخواه چرا صورت نگرفت؟ پرونده مردمی که بخاطر طرحهای شوونیستی صدام  پاکسازی شدند کجا رفت؟ اینها  و دهها فقره دیگر از شکایات که در پرونده صدام باقیست هرگز باز نشد.

پس این دادگاهی عادل کدام بود؟ تمات جرم صدام فقط یک فقره کشتار جمعی از شهروندان جنوب عراق بود؟

این سوالها و دهها سوال دیگر از این نوع نزد مردم عراق و مردم دنیا باقیست. به همین دلیل محاکمه صدام هیچ ربطی به اعاده حیثیت مردم عراق و اجرای عدالت و دادخواهی ندارد. این حکم فقط ادامه بربریت و خالی کردن عقده های  سران آمریکا و حکومت عراق است. اجرای این حکم تسکین دهنده روان بوش، طالبانی و المالکی و امثالهم است.

در ابتدای محاکمات صدام، جلال طالبانی به وجدان وکالتش مراجعه کرده و اعلام  کرد بعنوان وکیل سابق پای میثاق مخالفت با اعدام را امضا کرده است و حتی با اعدام صدام هم مخالف است. اکنون معلوم میشود که آقای طالبانی هم حرفش بردی ندارد . چون در سیستم دمکراسی نوین عراق حتی رئیس جمهور و نخست وزیرش هم مهرههای  بی اختیاری بیش نیستند.

صدام اعدام شد، ولی با اجرای این اعدام عراق چند قدم دیگر به عقب رانده شد. محاکمه ای عادلانه صورت نگرفت. این حکم ربطی به منافع مردم عراق ندارد. اعدام صدام صحنه ای دیگر از تراژدی دست اندازی به حقوق مردم عراق و بی اختیار کردن انهاست.

صدام را میشد در دادگاهی مردمی و با حوصله و وقت کامل و بررسی اتهاماتش محاکمه و نهایتا به حبس ابد محکوم میشد و به سزای اعمالش میرسید. اعدام قتل عمد و دور از شان انسان عصر متمدن است. اعدام عملی شنیع و تداوم بربریت است.

30 دسامبر 2006                     

 

 


بالا
 
بازگشت