حسین ورسی
کابل اکسپرس وچند پرسش
تذکر :
بدون آنکه در صدد توجیه باشم ، میدانم که بسیار دیر شد که در این صفحه ، مطلب جدیدی نیامد ، فقط یک نکته که گرفتاری های ناخواسته در این تاخیر ، بی اثر نبوده است. سلسله " بوسعید در میان مردم " را موقتاً قطع نمودم ، تا مکثی پیرامون فلم " کابل اکسپرس " داشته باشم. شاید خواننده ء عزیز اذعان نماید که قضیه ای این " فلم " به دست فراموشی سپرده شده است. بلی درست همین نکته بوده که من به نوشتن این یادداشت اقدام نمودم چون دستهای پشت پرده ، طراحان وگرداننده گان اصلی این فلم به گونه علنی ومخفی سعی دارند که این " رویداد " را بدست فراموشی بسپارند. در حالیکه این فلم بطور بسیار گسترده در افغانستان و بیرون از افغانستان به ویژه در اروپا ، امریکا وهندوستان با سرعت چشمگیری به فروش میرود هزاران درهزار بیننده ، رغبت تماشای این فلم را دارند. اما گرداننده گان پیدا وپنهان این فلم توهین آمیز به مردم افغانستان ، در کمال آزادی گشت و گذار مینمایند و از سوی هیچ مرجعی رسمی و غیر رسمی مورد پرسش قرار نگرفته است. پس آنهمه هیاهوی که در آغاز ، کابینه ء افغانستان ، مجلس سنا ، رئیس ولسی جرگه ، رئیس دادگاه ودیگران در قبال پیگیری قضیه ء این فلم وبه محاکمه کشانیدن بازیگران و دست اندر کاران این فلم براه انداخته بودند ، به کجا انجامید ؟ توهین در جایگاهش قرار دارد وهمه روزه هزاران نفر این اهانت را به گوش خود میشنوند ، اما دست اندر کاران این فلم از سنگر نژاد پرستی به مردم افغانستان حمله کرده اند ، شاید در صدد تهیه ء فلم توهین کننده تر از این دست باشند که هم بازار تجارتی شان رونق یابند وهم نیت نژاد باوری عاملان پشت پرده را بر آورده سازند.
از سوی دیگر آنهای که مدعی مبارزه درراستای همبستگی ملی ، برادری اقوام ، وتامین حقوق شهروندی بودند باید با جدیت این فلم ناقض وحدت ملی در کشور را تقبیح میکردند ودر طی نوشته ها ، تحلیل ها ،اعلامیه ها و اعتراضنامه های شان فلم " کابل اکسپرس" را محکوم میکردند ، اما متاسفانه که به جز ازیکی دومورد ، ازقلم این خردمندان و جانبداران " ملت سازی " در افغانستان نه تنها چیزی نخواندیم و نشنیدیم ، بلکه در برخی موارد از نشر فراخوان تقبیحیه ای این فلم در نشرات شان خودداری کردند. یعنی در کنار دهها تحلیل و مقالات تقبیحی که از خامه ء فرهنگیان وروشنگران جامعه ء هزاره در قبال اهانت این فلم منتشر گردید ، ایجاب میکرد که نویسنده گان و فرهنگیان تبار های دیگر به خاطر تبارز همبستگی ملی شان ، این فلم را به شدت تقبیح میکردند. اما سکوت شان در این رابطه وجهه ا ی بسیاری از ادعاهای " همبستگی ملی " را خدشه دار ساخته ونوع بی باوری را در جامعه تقویت مینماید.
در اینجا باید تذکر بدهم که در داخل افغانستان از سوی " کمیته ء حیثیت و هویت جامعه " محافل ، میتینگ و تظاهرات ، به خاطر تقبیح نمایش فلم " کابل اکسپرس " براه افتید وهزاران نفر در آن شرکت نمودند. در بیرون از افغانستان در چندین کشور اروپایی محافل و تظاهراتی براه انداخته شد و برای محکوم کردن این فلم ، قطعنامه های نیز صادر گردید. همچنان در همین رابطه مهاجران بیرون مرزی افغانستان ، در سایت جدید " کابل اکسپرس " اعتراضنامه ای را به زبان های دری ، پشتو ، ازبکی و انگلیسی منتشر نمودنداگر هموطنان ما خواسته باشند، میتوانند با نوشتن اسم ونظر خود در تقبیح این فلم اهانت بارسهیم گردند.
آدرس سایت :
در افغانستان عمدتاً در شهر های بزرگی چون : کابل ، مزار شریف ، جلال آباد ، قندهار و خلاصه درهر شهر که صالون سینمای وجود داشت سینمای هند بیشترین بیننده را به سوی خود می کشانید.ازدهه ای چهل خورشیدی تا سقوط حکومت داکتر نجیب الله ، فلم های هندی در سینماهای افغانستان بی رقیب بوده و هزاران تماشاچی ، هنرمندان هندوستانی را بیشتر از شخصیت های فرهنگی ، ادبی وتاریخی خود میشناختند و نامهای هنرمندان هندی در هر خانواده ء شهری نه تنها شناخته شده بود ، بلکه از تمام کنشها وواکنشهای فامیلی این هنرمندان حتی از خصوصی ترین بخشهای آن آگاهی داشتند. فوتوهای هنرمندان هندی زینت دیوار تعداد کثیری از جوانان پسر ودختر خانواده ها بودند. آهنگهای هندی پیوسته ورد زبان جوانان بود وخوب تلفظ هم میکردند. اما وقت پای خواندن شعری از شعرای کلاسیک و یا معاصر کشور در میان می بود ، جوان سینما رو و شیفته ء فلم های هندی ، آشفته گی اش از قبل آشکار یود. جوانان که توانایی مالی خانواده به ایشان اجازه می داد ، به سبک هنرمندان پسر ویا دختر هندی لباس می پوشیدند وسعی هم داشتند که به گونه ای آنها ادا واطوار در آورند. گذشته از آن شما وقتی ازکنار " کافی " ویا " رستورانتی " عبور مینمودید ، صدای آهنگ های هندی بلند بود. فقط در برخی " سماوار " های فقیرانه صدای هنرمندان محلی را می شنیدید.
در دوره ء حاکمیت حزب دموکراتیک خلق افغانستان به ویژه پس از شش جدی۱۳۵۸ ، برای نشان دادن حسن نیت به " کشور شورا ها " ، فلم های روسی وارد بازار گردید ودر شب های نمایش فلم ، در یگانه تلویزیون دولتی ، نمایش داده میشد. اما نمایش فلم های روسی به جای نمایش فلم های هندی ، با واکنش شدید مردم مواجه گردید و تماشاچیان پیوسته تقاضای نمایش فلم های هندی را میکردند. پس از چندی فلم های پاکستانی نیز وارد بازار گردید و در تلویزیون نمایش داده میشد ، اما پیدا بود که رغبت مردم به سوی فلم های هندی بیشتر بود تا سایر فلم ها. گرچه فلمهای ایرانی و امریکایی نیز گاه گاهی در سینماها ظاهر میشدند، اما فلم های هندی همچنان بلا رقیب باقی ماند وامروزهم اثر گذاری فلم هندی بر نسل جوان ما کاملاً مشهود است.
اینها را به خاطر گفتیم که از لحاظ فرهنگی فلم های هندی سیطره ای مسلط در ذهن جامعه ء ما دارد. این تسلط شاید از لحاظ روان اجتماعی ، جوانب گوناگونی داشته باشد ومحتاج بررسی دقیق است که پژوهشگران این عرصه پاسخ منطقی ترارائه خواهند نمود. اما به طور گذرا میتوان یاد آوری کرد که استقبال این فلم ها در افغانستان نماد برجسته ای از همخوانی فرهنگی میان این دوملت میباشد. گرچه این دوملت در کثرت اندیشه ها ، قومیت ها ، زبان وفرهنگهای مختلف زیست مینمایند ولی این مانع از روابط عمیق فرهنگی میان افغانستان و هندوستان شده نمیتواند ، رابطه ء که در بستر تاریخی شکل گرفته که در این شکل گیری بیشتر از دولت ها مردم هردوخطه نقش محوری داشته اند. شکل گیری روابط فرهنگی دوکشور در یک مسیر طبیعی جریان یافته وهنر سینمای هند در محراق این شکل گیری طبیعی ، از تجلی ویژه ای برخوردار بوده که خود به گره ای محکمی این پیوند تاریخی تبدیل شده است. فقط در اینجا یک نکته قابل تذکر است که اکثریت فلم های هندی از لحاظ هنری ضعف های بسیار مشهود دارند روایت ها تقریباً تکراری و سوژه ها یکسان و قهرمانان درجریان حوادث ابتدا شکست می خورند وبعد به پیروزی میرسند ، تا از این طریق بیننده را شادمان سازد ، بدون آنکه به تامل وادارد. اما برخی از فلم های هندی واقعاً در تاریخ سینمای جهان ماندگار و جاودانه می باشد. ولی بحث ما پیرامون اثر گذاری این فلم ها در روان اجتماعی مردم افغانستان است نه قوت وضعف هنری این فلم ها.
ازهمین منظر است که دشمنان مردم افغانستان ، برای ایجاد مخاصمت ملی میان اقوام با هم برادر افغانستان ، از جایگاه ء بسیار مهم واثرگذار ، برای پیاده نمودن اهداف مغرضانه ی خویش ، اقدام کرده اند. خصم همبستگی ملی افغانستان که در عقب فلم " کابل اکسپرس " قرار دارد ، میداند که روان جامعه را فلم های هندی در اختیار دارد. قطعاً فلم " کابل اکسپرس " بر سبیل تصادف تولید نشده ، برخلاف دست اندر کاران پشت پرده با دقت وسنجشگری این فلم را تهیه دیدند ووارد بازار نمودند. طوریکه اشاره داشتیم فلم های هندی در گام نخست نام ونشانش توجه ببیننده ء افغانستانی را به سوی خود میکشاند ، با توجه به افتراق ملی ، زبانی ، سمتی در کشور، گرداننده گان فلم منظور اصلی خودرا در برایند برخی از حوادث در فلم ، بسیار صریح وواضح بیان میکنند که در عرف یک فلم هنری چنین چیزی به مشاهده نرسیده است. این گرداننده گان ، از بافت اجتماعی افغانستان ، از انقطاب ملی ، از جنگهای خونین داخلی ، از استبداد خشن وبیعدالتی در کشور ما آگاهی دارند. آنها نه به گونه ء غیر مستقیم ، بلکه با جهر تمام یک قومیت در افغانستان را ، غارتگر ، خطرناک و آدمکش معرفی میکنند. حال چگونه می توان این فلم را هنری خواند ، هنر در خدمت تلطیف روح انسان قرار دارد وهنر مند بازیگری است که در شفاف سازی روان آدمی وتقویت رابطه های نیک انسانی ، نقش بازی میکند. اما بازیگران فلم " کابل اکسپرس " هنر شان را در خدمت نفرت ، خشونت و تعصب قرار داده وبه وضوح نژادپرستی را تبلیغ مینمایند.
در گذشته فلم های که کمپنی های هندی در برخی از نقاط افغانستان فلم پری نموده بودند ، همان روال همیشگی فلم های عاشقانه را داشت و ارزش این فلم ها در این بود که علاوه بر اشاراتی به برخی از عنعنات افغانستان ، گوشه های از آبدات تاریخی کشور ما را در فلم گنجانیده بودند. اما فلم " کابل اکسپرس " نعل سرچپه بر هنر سینمای هند است . این فلم علاوه بر ضعف های هنری خویش نمیتواند ارزشمندی یک فلم مستند را هم داشته باشد. چون ادعا بر این است که این فلم گویا یک فلم نیمه هنری و نیمه مستند است. چون این فلم قادر نشده تا واقعیتهای اجتماعی افغانستان را آنطور که بوده ، بازتاب بدهد. این فلم سلسله ای از اتهامات ناروا را به مردم افغانستان وبگونه ای مشخص عنوانی جامعه ء هزاره نسبت داده است که از بنیاد با حقیقت مغایرت دارد. بهتر است که فلم کابل اکسپرس را " سفسطه " ای نامید که در خدمت توطئه قرار گرفته و دشمنان مردم افغانستان به مقصد برهم زدن ثبات افغانستان ، ترویج دشمنی ، افتراق ملی ، رویاروی وتقابل قومی ، این فلم را وارد بازار کردند. از دید این قلم ، ساده لوحانه خواهد بود که تصور شود ، گویا این فلم بدون سنجشگری وانتخاب آگاهانه ، تولید شده باشد. خواننده ء عزیز میداند که تولید یک فلم از طرح تا تولید و ارائه آن به بازار زمان طولانی نیاز دارد. نوشتن سناریو ، انتخاب بازیگران ، تهیه ء وسایل وسایطه فلم ، انتخاب محلات فلم گیری ، تمرین وآزمایش سناریو نه یکبار بلکه چندین بار از سوی بازیگران ، ادیت ، اینها لازمه ء تولید یک فلم هنری ویا مستند است. کابل اکسپرس ، تنها نیازش این های که بر شمردیم نبود ، این فلم نه در هندوستان بلکه باید در افغانستان تهیه و تولید میگردید. طبعاً ابتدا برای تولید این فلم کمپنی " یشراج چوپره " با وزارت اطلاعات و فرهنگ وافغان فلم ، وارد تماس گردیده و توافق آنها را حاصل نموده است. وزارت اطلاعات و فرهنگ وافغان فلم ، اگر از محتوای این فلم آگاهی نمیداشتند ، چگونه آنهمه امکانات را در اختیار دایرکتر فلم قرار دادند. قطعاً این دو مرجع رسمی دولتی در آغاز از محتوا وسناریوی فلم آگاهی داشته اند. اگر میگویند که ما از آن آگاهی نداشتیم ، این عذری بد تر از گناه است . فرض کنیم فلم "کابل اکسپرس " مبلغ " القاعده " می بود، آنوقت وزارت اطلاعات و فرهنگ وافغان فلم چه پاسخی میداشت. بدون شبهه " آنها " از محتواو سناریوی فلم آگاهی داشتند ودر عین زمان زمینه ساز کمک های لوژستیکی از طریق وزارت دفاع هم بودند. دایرکتر هندی این صلاحیت وآشنای در افغانستان را نداشت که برود از گاراژ وزارت دفاع " تانک " و " هلیکوپتر " در خدمت فلم خویش قرار بدهد. اینها سوالات بسیار کلیدی است که متاسفانه تا هنوز نه تنها پاسخی نداشته است ، بلکه به طور جدی پرسشی هم در زمینه به عمل نیامده است. اگر دقت شود و سلسله ء این همکاری ها شکافته شود ، دیده می شود که یک قدرت ظاهرآً غیر آشکار ، ولی بسیار سفت ومحکم از هندوستان تا افغانستان در عقب فلم " کابل اکسپرس " قرارداشته و این بازی را درعمل پیاده کرده اند. تا بدین سان کینه ای سیری ناپذیر خودرا نسبت به یک بخش از جامعه ء افغانستان نمایش بدهند. ورنه اگر چنین نمی بود ، ما امروز شاهد چنین اهانت بزرگ به مردم افغانستان نمی بودیم.
پرسشهای که در سکوت عمیق فرورفته وهر روزی که میگذرد به مغاک فراموشی سپرده میشود. به برخی ازاین پرسش ها اشاره می کنیم و این یادداشت را خاتمه می بخشیم :
- از کمپنی یشراچ چوپره ای هندی به عنوان موسسه ای تولیدی این فلم ، رسماً پرسش به عمل آمده است ؟
- فیصله ء کابینه ء افغانستان در قبال باز خواست جدی از دایرکتر ، بازیگران و کمک کننده گان این فلم به کجا رسید ؟ اگر پیگیری در کار وجود دارد ، چرا بازتاب روشن ندارد ؟
- اگر اهانت به جامعه ء هزاره ، اهانت به مردم افغانستان است ، چرا دولت هندوستان از مجرای دیپلوماتیک تحت فشار قرار داده نمیشود تا از مردم افغانستان به ویژه از جامعه ء هزاره معذرت بخواهد ؟
- سید حنیف هنگام ، بازیگر ، همه کاره و گوینده ء آن همه سخنان زشت وناهنجار نسبت به مردم هزاره ، چه شد ودر کجا قرار دارد ؟ او به حیث یک تبعه ءافغانستان و دارای صلاحیت حقوقی خویش در گام نخست چرا به محاکمه کشانیده نمیشود ؟ چون او آدم سفیهی نبوده ، بلکه آگاهانه این اهانت را انجام داده است.
- دایرکتر فلم چرا مورد باز خواست و محاکمه قرار نمیگیرد ؟
- وزارت اطلاعات و فرهنگ ، افغان فلم ، عظیم فلم ووزارت دفاع به خاطر مساعدت شان در قبال این فلم ، چرا توضیح نمیدهند و چه توجیه میتواند داشته باشند ؟ آیا از این مراجع تا هنوز پرسش رسمی صورت گرفته است ویا خیر ؟
- وزیر خارجه هندوستان در اوج واکنش ها در قبال فلم کابل اکسپرس ، سفر رسمی به افغانستان داشت و بارئیس جمهور افغانستان دیدار نمود ، آیا در جریان مذاکرات ، کدام یادداشتی رسمی به خاطر اهانت این فلم به مردم افغانستان ، به وی سپرده شد ویا خیر ؟ شاید گفته شود در پروتوکول نبود ، اما آیا میتوان اهانت به مردم کشور خود را با نبود پروتوکول توجیه کرد ؟
- محکمه ء عالی وعده های که به "کمیته ء حیثیت وهویت جامعه " داده بود ، به وعده هایش تا کجا جامه ء عمل پوشید ؟
- آیا تاهنوز کدام یک از دست اندر کاران علنی این فلم به محاکمه کشانیده شده است ویاخیر ؟
- اگر هیچ یک از این پرسش ها پاسخ خودرا نیافته ویا نیابند ، آیا این نویدی به دشمنان مردم افغانستان نیست که درانجام آرمانهای شان برای از هم پاشی اتحاد اقوام افغاننستان توفیق دیگری نصیب می گردند؟
پایان