جمعیت اسلامی واقعا باز یازی میشود؟
ذره بین هالند
پیام مجاهد ار گان نشراتی محترم حفیظ منصور از باز یازی جمعیت اسلامی واثرات آن در حال وآیندۀ افغانستان خبر داده است.درین نوشته بازی وترمیم جمعیت اسلامی تکمیل اعلان شده وفعلا مقدمات بر گذاری جشن بزرگ زیر نام کنگرۀ ملی جمعیت بخاطر تبریک گوئی این پیروزی روی دست است.
لازم میدانم من حیث عضو جمعیت اسلامی در مورد این خبر پیروز مند که با ذوق وشوق زیاد باز تاب یافته است با شک وتردید اظهار نظر نمایم.
اول- تر میم وباز سازی یک امر نیکو ودلیل بر دوام وبقای هر پدیده به حساب می آید اما ترمیم جمعیت اسلامی یک اقدام عاطفی بی موقع وبعدالوقت به حساب میآید مثل اینکه جناب قانونی صاحب میخواهد شکرانه پیروزی به سمت ریاست پارلمان رادرین اقدام ادا نماید. والا توحید وتر میم جمعیت قبل از شروع انتخابات امر ضروری ومنطقی بود تا حضور جمعیت من حیث کتلۀ بزرگ در پارلمان چشم گیر وفیصدی مؤ فقیت آن به وضوح لمس میشد. چون همه ما میدانیم که بسیاری از اعضای جمعیت قبل از انتخابات با مأ یوسی تمام یا به حلقات قدرت تماس گرفتند ویا اینکه خودرامن حیث نمایندۀ مستقل کاندید نمودند واگر پیروز هم شدند بنام جمعیت حساب نشدند وحال هم با هرکس معامله میکنند چنانچه وقت خورا بخاطر افغانستان نوین ونهضت ملی وجمعیت به سه بخش تقسیم کردند تا رهبران این سه حزب با سابقۀ جمعیت را راضی نگهدارند.وبسیاری از أعضای جمعیت در رفت وآمد بین این سه حزب از دست وپای افتاده اند.
دوم- جمعیت اسلامی با این نوع بازسازی بهتر از قبل شده نمیتواند .تکۀ که سه پارچه شده باشد دوباره دوخته شود درز های آن از دور به مشاهده می رسد حال این افرادبنام أحزاب خود منسوب شده اند وبه همان رهبری بیشتر اعتماد واعتقاد دارند خصوصا کسانیکه با موجودیت جمعیت واحد به شخصیت حساب نمی شدند واما در افغانستان نوین ونهضت ملی جایگاه خوب پیدا کردند دیگر هر گز راضی نیستند تا با این با سازی دوباره به دنبال کاروان به استند واگر امتیاز عاجل نصیب شان نشود باری دیگراز جمعیت فاصله میگیرند.
نقطه دیگر را که باید یاد آوری نمایم این است که جمعیت بعد ازین باز سازی به طرف انارشیسم میرود که مسلما پایان عمرش خواهد بود چون رهبران دوپارچۀ جمعیت همیشه میخواهند از موقف رهبری صحبت نمایند وبه چیزی کمتر ازشخصیت اول یک هسته قناعت ندارند مؤفقیت نسبی راکه جمعیت اسلامی در جریان انتخابات وتصمیم گیری های بعدی داشته نتیجۀ تصمیم گیری رهبری واحد بوده نه رهبران زیاد .
واز جانب دیگر طور آزمایش باید سه حزب نهضت ملی جناب ولی مسعود افغانستان نوین جناب قانونی وعدالت اسلامی آقای قره بیک که از یک دره ویک نژاد وهر سه جدا شده ازپیکر فرسوده جمعیت اند ویک اندیشه دارند با هم ملحق ومتحد شوند وبعدا یک رهبر آنها دوباره خودرا به جمعیت پیوند دهد حال جمعیت باید به سه حزب وسه رهبر امتیاز بدهد که برای سائر اعضای جمعیت هیچ چیزی باقی نمیماند..باید رهبران دست اول جمعیت بدخشانی ها ودست دوم یعنی پنجشیری های عزیز قبول کنند که ایشان تنها دو ولایت از جملۀ 31 ولایت افغانستان اند وبه دیگران نیز حق قائل شوند ورنه خود پاره میکنند وخود میدوزند وجمعیتی ها ازین درامه های خود ساخته وخود بافته خسته میشوند.
پیام مجاهد باز هم با افتخار از شخصیت های بنام قدوه های جمعیت نام برده که دوباره درجمعیت درخشیده اند اماباید یاد آورشوم که همه این شخصیت ها معامله گران سابق جمعیت اند که در حین قدرت ازهیچ اهانت به رهبری جمعیت دریغ نورزیده اند واز طرف همه ایشان تاجک تبار اندحزب جمعیت اسلامی بجای گسترش به طرف محدودیت های سمتی وقومی میرود ما بهتر است صبر کنیم افراد متذکره از وظایف دولتی کنار بروند باز درمورد نفوذ وجایگاه شان در اجتماع حساب نمائیم..افراد مذکور اول خود ومنافع خودرا میخواهند و بعدا جمعیت را.
سوم- در مورد این بازسای مجدد ویا اخفاء وادغام هیچ نوع ضمانت وجود ندارد وتجربۀ مثبت هم درین زمینه تکرار نشده که به آن باور نمود هرگاه در غیاب رهبری پست وزارت داخله به یکی ازین افراد دست اول وعده داده شود تجزیۀ جمعیت باری دیگر امر قطعی ومحتوم به نظر می رسد.
چهارم __ نشرات که از جمعیت تر جمانی میکنند وآرمانهای جمعیت را منعکس میسازد هرگز سیاسی نیستند واز مراجع سیاست گذار جمعیت نه دستور میگیرند ونه الهام بلکه خود سرانه عمل مینمایند بعد ازینکه مطلب را به دست نشر سپردند رهبری جمعیت را در جریان قرار میدهند. .نشرات مربوط به جمعیت همشه با ذوق وانتقاد آمیخته اند وقتی محتوائی این نشرات پررنگ میشود که موارد انتقاد مانند قضیۀ عبدالرحمان به وجود بیاید ویاپیروزی های سلیقۀ ومقطعی مثلا دادن رائی اعتماد طور سری به کابینه از طرف پارلمان تصویب شود این حرف ها به جمعیت چه فائده دارد این رفیق نه رفیق دیگر..اگر یک وزیر رائی اعتماد نگیرد امتیاز آنرا به جمعیتی ها نمیدهند شخص بد تر ازان را معرفی مینمایند. جمعیت اسلامی می بایست أعضائی خودرا درپارلمان منسجم وتعداد ایشان را مشخص وفیصدی خودرا تثبیت نماید تا اثرش در تصمیم گیری ها از قبل برای همه معلوم باشد.
مطلب اخیر اینکه دوست ما جناب حفیظ منصورکه عصارۀ از جهاد و مقاومت وشالودۀ فرهنگ وسیاست جمعیت است با موقف گیری های تند وخشین تقریبا شخصیت خودرابه مردم خیلی ها منفی معرفی کرده است طوریکه دربین مردم بجای شخصیت فرهنگی ودانشمند به شخص متعصب خشن تند خو وبی حوصله مشهور شده .حال اکثریت مردم به طرف رائی میدهند که منصور قطب مخالف آن باشد یعنی جناب حفیظ منصوربه معیار مخالفت وفاصله گیری تبدیل شده اینکه گاهی خودرا کاندید مینمایدخودش خودرا دوست دارد. پس دفاع حفیظ منصوراز جمعیت اسلامی دیگر برای جمعیت نهایت زیان بار است شاید شخص منصور این واقعیت را درک نکند اما واقعیت این است اگر دربین مردم عوام هم نام وی را بگیرید میگویند ها همو آدم جنجالیره میگی.....
بهترین اولیت برای جمعیت اسلامی اصلاح وباز سازی اساسنامه ،نوسازی کمیسیون های پلان گذاری وسیاسی واساس گذاری کمیتۀ فرهنگی کاملا جدید که از رهبری دستور بگیرد وخود سرعمل نکند میباشد.خداکند خرقه کهنۀ جمعیت اسلامی دیگر به پینه وپیوند نیاز پیدا نکند.آمین