پیشرفت پاکستان در تسلط کامل برافغانستان
پاکستان از آغاز کودتای بدنام ثور در افغانستان که آنرا یک چانس عالی برای استفاده از وضعیت ایجاد شده میدانست مفکوره حکمرانی در این خطهء باستانی را درسر می پروراند و با استفاده از سلاح و پولهائیکه از جانب کشورهای غربی و عربی بنام مبارزه در مقابل توسعه وتجاوز شوروی سرازیر میشد بالای اشخاص استفاده جو و خاین به وطن سرمایگذاری نموده و جای پای مناسب برایش اساس گذاشت و با استفاده از وجود همین خائنین تا توانست زیربنای افغانستان جنگ زده را تخریب نمود که این موضوع اظهرمن الشمس بوده ضرورت به تشریح ندارد چنانچه اعتراض نوازشریف صدراعظم وقت پاکستان حین بازدیدش ازکابل که با دیدن چند بلاک مکروریان در زمان سفرش با تعجب اظهار نموده بود هنوز در اذهان زنده است که از سبب همین عدم قناعت کشور مذکور و طمع حکمرانی کامل بر این کشوربود که طالبان را بوجود آورد و حال که با وقوع حوادث 11 سپتامبر قضیه شکل دیگری بخود گرفته است پاکستان نیز با تغییر تکتیک هنرمندانه توانسته است به مراکز قدرت و منابع اقتصادی دست یافته و هرچه بخواهد انجام دهد انجام میدهد . اما نکتهء جالب و خیلی درد آور اینجاست که همه تصامیم مطرح شده در اسلام آباد از جانب گماشتگان کشور مذکور تحت عناوین زیبا و دلپسند ماهرانه درکابل مطرح و با اصرار و پافشاری عمال کشور مذکور به تصویب رسیده و باعث ازبین بردن موسسات عام المنفعه و ازدیاد لشکر فقر در کشور میگردد.
برای آنکه موضوع بیش از این به درا زا نکشد به عنوان مثال میخواهم مثالی بیاورم تا ثبوتی باشد بر صدق اين ادعا .
همه میدانند که بانک ملی افغان که اولین بانک در کشور و زمانی از با اعتبار ترین بانکها نزد تجار و موسسات مالی خارجی بود ، درقسمت ایجاد و انکشاف افغانستان صنعتی با سرمایگذاری های مفید درزمینه های مختلف از ترانسپورت گرفته تا نساجی و پشمینه بافی و صدور میوه جات و غیره و غیره قدم های مثبت زیادی برداشته است، حال خار چشم این متجاوزین گردیده و امر ازبین بردن آنرا صادر نموده اند تا زمینه رشد بانکهای سایرکشورها فراهم گردیده و نظم و شاهرگ اقتصاد مملکت را تحت کنترول داشته باشند.
در قدم اول تصمیم برآن است تا نام آنرا عوض نمایند زیرا بانک مذکور بنام اصلی اش که قدامت نزدیک به یک قرن را دارد نزد موسسات مالی جهانی از اعتبار کافی برخورداراست اما با نام جدید آن همه افتخار و اعتبار را از دست خواهد داد.
درثانی بخشهای تجارتی بانک مذکور را میخواهند نا بود بسازند تا در آینده قادر نباشد مانند سابق درانکشاف تجارت و زراعت و ارتقای سطح زندگی مردم کشورش مفید واقع گردد.
در نهایت میخواهند بانک مذکور را کاملا نابود نمایند که برای تعمیل این منظور اولا کمیسیونی آماده گردیده که همه اعضای آن در پاکستان تعلیم دیده و درشرایطیکه به گفته خودشان باید تشکیل بانک کوچک شود این گماشتگان بطور مرموزی در بانک مذکور نصب گردیده و حالا این تازه جذب شده ها که به اصطلاح خودشان حتی background شان هم معلوم نمیباشد همواره با کارمندان بانکها و سایرمامورین کشور نامبرده و اشخاص نامشخص دیگر در تماس بوده و با اخذ هدایت از آنها پلانهای بدست آورده را تطبیق می نمایند.
چنانچه برای ما کارمندان بانک محترم ملی افغان جالب است. شاید برای همه جالب و حتی غیر قابل قبول باشد که این جدیدالنصب شده ها که ازشرایط اقتصادی و کاری کشورشان بیخبر هستند موظف گردیده اند تا با کارمندان سابقه دار بانک مذکور که گذشته روشن و تابناک بانک مذکور نمونهء از کارصادقانه و عرق ریزی همین کارمندان پاک نفس میباشد اکنون بعد از گذشت بیش از 30 سال (به اصطلاح خود شان) انترویو نمایند تا گویا درصورت عدم داشتن لیاقت و یا اسم و رسم دیگری آنها را سبکدوش و به لشکر بیکاران ضمیمه نمایند . بد تر از آن اینکه این نوکران در مجالس به صراحت بیان مینمایند که اینجا دارالمساکین نیست که به هرکس معاش داده شود در غرب اینمقدار کار را 100 نفر با کمپیوتر انجام میدهند. اما اصلا متوجه این نکته نمیباشند که در غرب هرگاه دست کارمندی ار کار گرفته شود در مقابل معاش بیکاری که تکافوی همه خرچ ومصارف شان را می نماید برایشان داده میشود اما در اینجا چه؟ این های که تهدید به بیکارشدن شده اند بهتر میدانند تا قتل عام شوند و برای زنده ماندن راهی دیگری سراغ ندارند بجز اینکه دسته جمعی تصمیم گرفته اند تا به طالبان بپوندند که خطرچنین تصمیم بسیار خطرناکتراز طالبان موجود در جبهه های جنگ میباشد.
با تحریر این خلاصه آرزو مندم مسئولین امور عینک های سیاه را از چشمهای شان و پنبه هارا از گوشهایشان دورساخته و بیشتر از پیش متوجه شوند که چه توطئه های بزرگی در زیر ریش شان در جریان است تا افغانستان در دامن بیگانه سقوط نماید.
به امید توجه جدی مسئولین و وطن دوستان عزیز.
بااحترام
کارمندان بانک ملی افغان به نمایندگی ازسایر کارمندان کشور.
بالا
بازگشت