مناقشات مرزی آسیای مرکزی و نقش روسیه: از میراث شوروی تا دیپلماسی نوین

 

 

ریشه های تاریخی مناقشات مرزی در آسیای مرکزی

مناقشات سرزمینی در آسیای مرکزی ریشه در سیاست های اتحاد جماهیر شوروی برای تضعیف همبستگی قومی دارد. در دهه ۱۹۲۰، اتحاد جماهیر شوروی با هدف مهار جنبش های ملی گرایانه و استقلال طلبانه، مرزهای مصنوعی بین جمهوری های قومی-ملی ترسیم کرد که نه تنها با پراکندگی اقوام (مانند تاجیک های سمرقند یا ازبک های جنوب قرقیزستان) همخوانی نداشت، بلکه منابع حیاتی مانند آب رودخانه ها و معادن را بین کشورها تقسیم کرد که دهه ها بعد همین موضوع رقابت بر سر منابع آبی و زمین های کشاورزی به تشدید اختلافات دامن زد. برای نمونه، دره فرغانه که پیش از شوروی یک واحد جغرافیایی-اقتصادی یکپارچه بود به سه بخش تقسیم شد تا خودکفایی اقتصادی را جایگزین وابستگی متقابل کند. سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» با ایجاد شهرهایی با ترکیب جمعیتی مختلط (مانند شهر اوش در قرقیزستان) بستر تنش های آینده را فراهم کرد.

پیامدهای فروپاشی شوروی و تشدید تنش ها

فروپاشی شوروی در ۱۹۹۱، مرزهای داخلی را به خطوط مرزی بین المللی حساسی تبدیل کرد که فاقد سازوکارهای موثر حل اختلاف بودند. کشورهای جدید برای تحکیم حاکمیت ملی، به مرزبندی های دوران استالین متوسل شدند؛ در حالی که ساکنین نواحی مرزی به دلیل وابستگی به منابع فرامرزی (مانند کانال های آبی ازبکستان در تاجیکستان) عملاً در «تله جغرافیایی» گرفتار شدند. کشورهای تازه استقلال یافته، با تأکید بر حاکمیت سرزمینی، کنترل بر منابع اقتصادی نظیر آب، انرژی (گاز) و معادن (طلا) را به اولویتی راهبردی تبدیل کردند. همزمان، چالش های امنیتی نظیر فعالیت گروه های تندروی اسلامگرا و شبکه های قاچاق در مناطق مرزی، بر پیچیدگی اوضاع افزود. نمود عینی این تنش ها را می توان در درگیری های مرزی قرقیزستان و تاجیکستان (۲۰۱۴ و ۲۰۲۱) بر سر مناطق «باتکن[۱]» و «لیلک[۲]» و اختلافات ازبکستان و قزاقستان بر سر ذخایر گاز در دهه ۲۰۰۰ مشاهده کرد. روسیه نیز به عنوان قدرت میراث دار شوروی، ابتدا با حفظ پایگاه های نظامی (مانند پایگاه هوایی کانت در قرقیزستان) و ایفای نقش میانجی، سعی در کنترل تنش ها داشت، اما سیاست‌های بعضاً متناقض آن، گاه به تشدید درگیری‌ها انجامید. برای مثال، در درگیری‌های مرزی سال ۱۹۹۹ میان ازبکستان و قرقیزستان، موضع بی‌طرفی یا عدم مداخله مؤثر مسکو، به تشدید درگیری‌ها کمک کرد.

گام های دیپلماتیک به سوی ثبات  (۲۰۰۰۲۰۲۵)

از دهه ۲۰۰۰، افزایش رقابت چین و کاهش نسبی نفوذ روسیه، کشورهای منطقه را به سمت دیپلماسی منطقه ای سوق داد. روسیه که پیشتر با ابزار انرژی (مانند قیمت گذاری گاز صادراتی) بر آسیای مرکزی تأثیر می گذاشت، رفته رفته به دلیل تمرکز بر مناطق دیگر مانند اوکراین و قفقاز، بخشی از نقش سنتی خود را از دست داد. کشورهای منطقه با تکیه بر دیپلماسی دوجانبه و چندجانبه، تلاش هایی برای کاهش تنش ها آغاز کردند. به عنوان مثال، توافقنامه تبادل اراضی مرزی بین ازبکستان و قرقیزستان در ۲۰۱۸ و تعیین تکلیف بخش عمده‌ای از مرزهای قزاقستان با همسایگان تا سال ۲۰۲۲ نشان‌دهنده پیشرفت‌های قابل توجهی است که عمدتاً بدون مشارکت مستقیم مسکو انجام شدند. سازمان همکاری شانگهای با محوریت چین و روسیه نقش محدودی در حل مستقیم مناقشات مرزی ایفا کرد، زیرا اعضای آسیای مرکزی در مواردی ترجیح دادند از طریق چارچوب‌های منطقه‌ای کوچک‌تر و بدون حضور قدرت‌های بزرگ (مانند نشست‌های سه جانبه در منطقه فرغانه) مذاکره کنند. توافقنامه‌های مدیریت مشترک منابع آبی، به‌ویژه در حوضه رودخانه‌های فرامرزی سیردریا و آمودریا، از دیگر اقدامات کلیدی در این دوره بودند.

توافق تاریخی ۲۰۲۵ دره فرغانه: دستاوردها و محدودیت ها

در ۳۱ مارس ۲۰۲۵، رهبران قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان در شهر خُجند تاجیکستان اعلام کردند که کلیه مناقشات مرزی در دره فرغانه پس از دهه ها درگیری (با بیش از صدها کشته از ۱۹۹۱ تا ۲۰۲۵) به نتیجه رسیده است. این توافق با میانجیگری فعال ازبکستان و حذف نقش قدرت های خارجی نظیر روسیه و چین محقق شد. عوامل مؤثر در این موفقیت شامل میانجیگری فعال ازبکستان و تمایل کشورهای منطقه به حل مسائل بدون دخالت مستقیم قدرت‌های خارجی نظیر روسیه و چین بود که نقشی کلیدی ایفا کرد. رشد تجارت درون منطقه‌ای (از حدود ۹ میلیارد دلار در ۲۰۱۷ به نزدیک ۲۰ میلیارد دلار در ۲۰۲۳)، تغییر راهبرد ازبکستان از تقابل به همکاری اقتصادی-منطقه‌ای تحت رهبری شوکت میرضیایف، و کاهش نسبی تمرکز و نفوذ روسیه به دنبال درگیری در اوکراین و تحولات قفقاز جنوبی (مانند جنگ دوم قره‌باغ و پیامدهای آن) از دیگر عوامل موثر بر این روند بودند.

با این حال به نظر میرسد چالش‌های اجرایی جدی در این مسیر به قوت خود باقی خواهند ماند؛ از جمله تضمین دسترسی عادلانه ساکنین مرزی به منابع آب (با توجه به وابستگی حدود ۷۵ درصدی جمعیت منطقه به کشاورزی)، مدیریت فنی و اجتماعی تعیین دقیق خطوط مرزی در مناطق با ترکیب قومی مختلط، و غلبه بر مقاومت گروه‌های سیاسی داخلی (مانند مخالفت‌ها و پرونده‌های قضایی مرتبط با توافق مرزی در قرقیزستان در سال ۲۰۲۲).

چشمانداز آینده: بین امیدواری و هشدار

اگرچه نقش روسیه در آسیای مرکزی تغییر کرده و از الگوی سنتی فاصله گرفته است، اما مسکو از طریق ابزارهایی چون اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU)، فروش تسلیحات به کشورهایی مانند تاجیکستان و حفظ پایگاه نظامی خود در کانت قرقیزستان به دنبال حفظ نفوذ خود در منطقه است. با وجود اینکه گفته می‌شود برای نخستین بار پس از ۱۹۹۱، هیچ یک از پنج کشور آسیای مرکزی ادعای سرزمینی فعالی علیه یکدیگر ندارند، ثبات منطقه همچنان شکننده است. عواملی همچون نیاز رهبران به ثبات برای پیشبرد برنامه‌های داخلی و تثبیت قدرت (مانند فرایندهای انتقال قدرت در کشورهایی چون تاجیکستان)، رشد پروژه‌های زیرساختی مرتبط با چین (ابتکار کمربند و جاده – BRI) و توجه فزاینده اتحادیه اروپا (که با برگزاری نشست‌های سطح بالا مانند اجلاس سران اتحادیه اروپا و آسیای مرکزی در ۴ آوریل ۲۰۲۵ در سمرقند ازبکستان) میتواند به تداوم همکاری‌ها کمک کنند. با این حال، اجرای موفقیت‌آمیز و پایدار توافق‌های مرزی در سطح محلی، مدیریت بحران آب که با تغییرات اقلیمی تشدید می‌شود، و مدیریت متوازن نفوذ بازیگران خارجی، آزمون‌های پیشِ روی این ثبات خواهند بود.

نقش بالقوه روسیه در آینده ثبات منطقه

یکی از نقش‌های کلیدی بالقوه روسیه، مشارکت در جلوگیری از رقابت مخرب قدرت‌های بزرگ در آسیای مرکزی است. هماهنگی با چین در چارچوب سازمان همکاری شانگهای و تلاش برای ایجاد تعادل در برابر نفوذ فزاینده قدرت‌های دیگر مانند ترکیه (به طور مثال از طریق حمایت از پروژه‌های فرهنگی چندقومیتی)، می‌تواند از تبدیل منطقه به میدان رقابت نیابتی جلوگیری کند. با این حال، نقش آفرینی مثبت روسیه با چالش‌هایی از جمله رقابت اقتصادی با پروژه «کمربند و جاده» چین و تمرکز منابع این کشور بر جبهه‌های دیگر مانند اوکراین مواجه است. نمونه‌های موفق گذشته مانند میانجیگری روسیه در پیمان صلح تاجیکستان (۱۹۹۷) یا نقش آن در مدیریت بحران آب مخزن توکتوگول (۲۰۰۸) نشان می‌دهد که رویکرد «همکاری بدون سلطه» می‌تواند الگویی کارآمد برای آینده باشد. در صورت مدیریت مؤثر این چالش‌ها، روسیه همچنان می‌تواند به عنوان بازیگری مؤثر در حفظ ثبات آسیای مرکزی عمل کند.

[۱] Баткен

[۲] Лейлек

 لینک کوتاهhttps://www.iras.ir/?p=12126

 

 

 

  


بالا
 
بازگشت