داکتر غلام محمد دستگیر
م. نبی هیکل
این عنوان را از جهتی برگزیدم که منتقد متن من، مطلب خود را با نام من عنوان داد ه بود.
دوستان مشفق توصیه کردند که به نوشته م. نبی هیکل که تهی از محتوا و مملو از جملات شخصی است پاسخی داده نشود. یکی گفت: "چرند و پرند است". دیگری افزود: "فقط چند پاراگراف را خواندم و دیدم ادامه اش اتلاف وقت است". نقد باید عاری از توجیه گری و انحراف باشد. این نوشته م. نبی هیکل نه تحلیلی است و نه تاریخی – اجتماعی. کسانیکه از اصول نقد علمی منحرف می شوند، معنای نقد را نمی فهمند.
م. نبی هیکل، متاسفانه نوشته اش را با تهدید که "سخن آخر وی باشد" آغاز نمود. متن وی سرشار از تهمت، انکار حقیقت و نسبت دادن تعصب به من است. در حالیکه خود او به تعصب شهرت دارد. اگر من متعصب می بودم، نه چنین مینوشتم و نه از خوانند گان می خواستم که در صورت مشاهده اشتباهات، از طریق ایمیل تماس بگیرند. همچنین اگر متعصب می بودم، هیچگاه چون یک تاجیک کتابی به زبان پشتو با عنوان "د صدری ناروغیو مختصره جراحی" نمی نوشتم.
گفته اند: از گرسنه پرسیدند دو به علاوه دو چند می شود، گفت: "چهار نان"؛ چون ذهنش مشغول نان بود. م. نبی هیکل نیز که ذهنش در گیر تعصب است، سیزده بار در متن خود من را متهم به تعصب کرده است. انجمن روان شناسان امریکا (APA) تعصب را prejudice یاد نموده "نگرش منفی به فرد یا گروه دیگر که مبتنی بر تجربه مستقیم نیست" تعریف نموده است. دایرة المعارف بریتانیکا نیز تعصب تعصب را چنین میخواند: " مجموعه از احساسات منفی یا خصومت نسبت به یک گروه یا اعضای آن است بدون دلایل کافی یا شواهد معتبر".
نوشته پروفسور زکری گولد سمیت ده ویژه گی های اصلی مفهوم فناتیسیزم (صفحه۳) و به تفصیل (صفحه ۱۳۲-۱۴۱) را در کتاب Fanaticism یا تعصب تشریح نموده در ادامه فقط به نام این ده صفت اشاره میشود. قضاوت به شماست.
۱-مسیحا محوری یا Messianism ۲- به ضد عقلانیت یا Against Reason ۳- گرایش به انتزاع یا Embrace of Abstraction ۴- عطش نو ظهوری یا Desire for Novelty ۵- کمال گرایی یا Pursuit of Perfection ۶- رد حدود و مرز ها یا Against Limits ۷- پذیرش خشونت یا Embrace of Violence ۸- قطعیت مطلق یا Certitude ۹- تعصب شدید یا Passion ۱۰- افیون برای روشنفکران یا An Opium for intellectual.
در این خصوص فیلسوفانی چون ایمنویل کانت Emanual Kant، ایدمون بَرک Edmund Burk و دیمونس دوستویفسکی Demons Dostoevsky نیز تآملاتی دارند که چکیده ای آن به کمک چت جی پی تی چنین آمده است:
متعصب به جای گفتگوی عقلانی، بر باور های مطلق پافشاری میکند (نه به اساس منابع مستند)، خود را هدایت گر دیگران می پندارد (احساس برتری نه با میسر ساختن منابع مستند)، اهداف شان با واقعیت های جامعه بیگانه است (همه "افغان" یا "پشتون" خوانده شود)، خواهان تغییرات فوری و بنیادین بدون توجه به عواقب آنست (نابودی فرهنگ فارسی و پشتون سازی همه چیز) اهل مصالحه نیست (سیمینار که ممکن را حل پیدا کند نمی پسندد)، خود را فرا تر از قانون و مصالحت عمومی میدانند (بر روش و رفتار و کردار و اصلیت و نسب ما تحقیق صورت نگیرد)، اسناد علمی مخالف نظرش را مردود می شمارد (نوشته پژوهشی من را "خطای فکری" نامیده) از اعمال خشونت فیزیکی یا روانی، پرهیز نمی کند (هم تبارش، طالبان، هر روز بر مردم ستم دیده ظلم می کنند)، باز نگری و نقد را در افکار خود را نمی پذیرند (محققین و باز نگران را بد نام، توهین نموده با تهمت ها جریحه دار میسازند).
از دید گولد سمت، تعصب گرایی یا Fanaticism ضد خرد، ضد گفت و گو، و ضد دموکراسی است، جامعه را به سوی خشونت، انشقاق و حذف مخالفان میبرد. او در پایان تاکید میکند که مقابله با افراط گرایی متعصبان تنها از مسیر تقویت عقلانیت، مدارا، گفت و گوی نقادانه و پذیرش تنوع و تفاوت ممکن است.
م. نبی هیکل، بجای تمرکز بر محتوا، به لفظ پر کنی روی آورده و حقایق تاریخی را زیر نام "انسانیت" و "برادری" انکار کرده، هویت "افغان" را به زور به دیگران تحمیل مینماید، و در برابر بی عدالتی ها و ظلم ها سکوت را برگزیده است. این روش با شان با شان نویسندگی، پژوهش و فعالیت فرهنگی سازگار نیست. با نادیده گرفتن واقعیت های مستند در نوشتۀ من، اعتماد اکادمک خود را زیر سوال برده و تهمت های متعددی بر من وارد کرده است، از جمله اینکه کار پژوهشی ام را "خطای فکری" خوانده ونوشته است "داکتر دستگیر از دانش خود تقدیر میکند".
چت جی پی تی در باره ای تهمت مینویسد:
تهمت به معنای نسبت دادن رفتار یا صفت نادرست به دیگران، بدون دلیل و مدرک است. روان شناسان، تهمت را ناشی از: مکانیزم های دفاعی، اختلالات شخصیت، عقده های روانی یا ابزاری برای تخریب در جوامع پر تنش می دانند. در اخلاق، تهمت از رذایل بزرگ اخلاقی و نشانه زشتی درون است؛ فیلسوفانی چون ارسطو، ابن مسکویه و مولوی آن را موجب تیرگی دل و ویرانی روان شمرده اند. در اسلام نیز، تهمت از گناهان کبیره با عذاب شدید در دنیا و آخرت محسوب شده است. و افلاطون، تهمت را: آفت جان، دشمن عدالت، و مانع رسیدن به حقیقت دانسته است.
شگفت آنکه که اگر نوشته ام را بدقت می خواند، در میافت که من اصل و ریشه پشتونها و تاجیک ها را به تفصیل بررسی کرده ام. همچنین متوجه میشد که ادعایش در باره ای نگارش دری از سوی پشتون ها، و عدم نگارش پشتو توسط دری زبانان، واقعیت ندارد. حتی آیات قرآن کریم را درک نکرده و خواسته بحث تقوا را وارد بحث قومیت و زبان کند. گویی فراموش کرده: "هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد ".
در پایان برای آگاهی بیشتر، به برخی اصطلاحات روان شناسی اشاره میکنم که نمایانگرآشفتگی فکری یا اختلال شناختی اند: تحریف ادراک یا Cognition distortion و خود فریبی یا Self-deception و خود شیفتگی یا Narcissis.
دکترغلام محمد دستگیر، برومفیلد، کولورادو