داکتر غلام محمد دستگیر
سخن آخر: افغان، افغانی، افغانستانی
دوصد دانا درین محفل سخن گفت سنخن نازکتر از برگ سمن گفت
ولی با من بگو آن دیده ور کیست که خاری دید و احوال چمن گفت
(کلیات اشعار فارسی مولانا اقبال لاهوری در مجمع "ارمغان حجاز" صفحه 481)
مقدمه:
مدت هاست که در باره ای کلمه های افغان، افغانی و افغانستانی بحث ها صورت گرفته دلایل تاریخی را افغان ها یا پشتونهای اکادمیک به زعم خود تعبیر نموده نتایج پژوهشی دیگران را بیهوده میشمارند که جز لطمه ای در اعتبار اکادمیک شان چیز دیگر ارمغان ندارد. اگر یک فرد احساساتی میگوید من "تاجک اصیل هستم فلهذا افغان استم" و یا "یک هزاره میگوید من هزاره ای افغان هستم" من با ایشان کدام بحثی ندارم زیرا از اصلیت و تاریخ خود بی خبر هستند. ولی نخبگان و علمای پشتون که میدانند حقیقت چیست وصادقانه بیان نمی دارند زجرت ده است. و هم گروهی اند که از طریق روابط دامادی یا خسری با یک افغان (پشتون) ارتباط پشتونیزم دارند بدیعیست که برای استقرار فامیل ها، خود را افغان خطاب می کنند؛ یعنی "گر ضرورت باشد روا باشد" ّ بانهم آثار پژوهشگران افغانستانی نباید حقیقت نگری شانرا مکدر سازد. بعضی از این نخبگان نام نهاد افغان یا پشتون به ضد این پژوهشگران حقیقت نگر تبلیغ میکنند، بضد شان مینویسند، و ایشان را با اتهامات چون تفرقه اندازی و تجزیه طلب نام بد برای شان ساخته اند. ممکن نمیدانند که این روش شان ضد اخلاق اکادمیک است و یا از اینکه "شق" میکنند حظ می برند. من به وطنداران پشتون که عالم، دانشمند و محقق بوده با ملت ها و زبانهای غیر پشتون تعصب و نفرت ستیزی ندارند سخت احترام قایل هستم. اینها میتوانند سیمیناری ترتیب دهند و به این جنجال پایان بخشند. هر زبان و فرهنگ برای پیشبرد لسان خود حق دارند عالمانه تثبث نمایند. به آیات مبارکه ذیل توجه فرمائید که به خاطرم گذشت و رول زبان را در افهام و تفهیم آن زبان بیان میدارد:
سوره ای نمبر ۱۴ ابراهیم آیه ۴ جزء۱۳: و نه فرستادیم هیچ پیامبری را مگر به زبان قوم او تا بیان کند برای ایشان. پس هر که را خواهد راه (می) نماید و اوست عزیز حکیم (غالب با حکمت). و سوره ای نمبر ۴ النساء آیه ۷۸ جزء ۵: پس چه حال است این قوم را که نزدیک نیستند بفهمند سخنی را.
در تهیه این مقاله که روی کلمات افغان، افغانستانی، مطالعه DNA و رابطه افغان (پشتون با یهود) و افغان پشتون بر حکام پیشینه ای خود افتخار دارند از منابع مختلف که از آنها در متن تذکر یافته استفاده شده است معلومات تقدیم میگردد. لطفا اگر اشتباهی دریافتید یا اصلاحی ضرورت بود از طریق ایمیل ذیل مرا مطلع سازید: dastageer2008@hotmail.com وهم چون "افغانی" پول افغانستان است لازم بحث نیست.
با تاسف یک تعداد کرکتر های وجود دارد که میدانند آنچه میگویند و یا مینویسند صحیح نبوده غلط محظ است اما باز هم با ان روش غلط خود اصرار ورزیده اصلاح اشتباهات خود را نمی پذیرند این نقیصه را ما در حیات روزمره ای خود تجربه میکنیم مثلا، یک بانک میگوید ستاک ما ۲۷۰۰۰٪ مفاد کرده، یک متخصص احصائیه تلویزیون cnn که با اعداد و ارقام سرو کار دارد از ۱۲۰۰٪ سخن میگوید در حالیکه میدانند بعد از صد فیصد کدام فیصدی وجود ندارد و در المپیا با تاخیر اعشاریه ثانیه از مدال طلا به مدال نقره رفته اند ولی هنوز هم به پیشنهاد ما که از ۱۰۱ به بعد باید عوض فیصد فی دلتا گفته شود کسی بشمول پروفیسوران ریاضی گوش نداده اند. فلهذا کرکتر های پشتونیزم که میخواهند همه افغانستانی ها افغان باشند تنها نیستند و از هم مسلکان غربی خود عقب نمانده اند.
این انگلیس ها بود که تقریبا ۳۰۰ سال قبل یک گروه پتان، اوگان، ابگان، افغان یا پشتون را جهت بر آوردن اهداف سیاسی خود گاهی به ضد روسیه و زمانی به ضد ایران و نا آرامی منطقه از طریق عضو کامنویلت خود، پاکستان، حمایت، کمک و تقویت نموده است که نمیدانم به اساس کدام خدمت ارزنده ای شان برای مردم افغانستان بر ما اصرار دارند که کلمه افغان را عوض افغانستانی بپذیریم.
افغان (پشتون):
در قرن ۱۸ انگلیس ها کلمه دشمنی را جهت تفرقه اندازی بین مردم پخش نمودند ودر قرن ۲۰ روسها آنرا باز توسط کمونست های افغان یا پشتون خود معرفی کرد و دامن زد. د ر قرن ۲۱ ایالات متحده امریکا کلمه افغان را عوض کلمات افغانستان و افغانستانی از طریق یک پشتون دیگر بنام زلمی خلیلزاد معرفی نمود و رواج داد تا به تدریج نام افغانستان فراموش شده زمینه ادغام افغانستان به کامنویلت انگلیس آماده گردد.
" یک تعداد کسان به جان کلمه افغان و افغانستان چسپیده از شاهنامه فردوسی ابیاتی آورده اند که کلمه افغان در آنجا آمده است. برخی نام افغانستان را در تاریخ سیفی هروی یا تاریخ نامه هرات سراغ گرفته اند. برخی دیگر بی خلطه فیر کرده اند و گفته اند مسئله افغانستان بسیار کلان است، تمدن ها از آن امده است (عبدالله رها، امید شماره ۶۶۶ دلو ۱۳۸۳ش مطابق ۲۴ جنوری۲۰۰۵)". می رویم و هر کدام این گفته ها را عمیقتر بر رسی میکنیم:
تعدادی هستند که ادعا دارند کلمه افغان را فردوسی در شاهنامه تذکر داده میخواهند به این کلمه جنجالی سابقه تاریخی ۱۰۶۲سال دهند (فردوسی شاهنامه را در سال ۳۶۵ هجری قمری شروع و در سال ۳۸۴ ختم و نسخه نهایی در سال ۴۰۰ هجری یعنی ۱۰۴۶سال قبل تقدیم اوراق طلایی ادبیات فارسی دری شد و نسخه معتبر تر برای پژوهشگران همانا چاپ مسکو است که از سال ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۱م در ۹ جلد مهیا گردید: چت جی پی تی). به ابیات ذیل شاهنامه که در آن کلمه "افغان" آمده توجه بفرمائید:.
یکی ناله کردند چون زاغ و غان ز درد دل و رنج ز افغان و خوان
ز دیدار او چشم روشن ببست همی کرد افغان و بر خاست دست
همی زد به سر ناله و افغان نمود ز سوز دلش خاک بر سر فزود
(شاهنامه فردوسی چاپ مسکو جلد ۴ صفحه ۱۸۷ سال۱۹۷۱)
درینجا واضح دیده میشود که فردوسی کلمه افغان را به معنی فغان و ناله و شیون استفاده نموده نه اسم یک قوم. علاوتا، به فکر من، کلمه افغان را به ارتباط زاغ و غان (پرندگان شوم با صدای دلخراش و نا خوش آیند) و از دیدارش چشم بستن و حالت غمگین داشته با دستان بلند بر سر خود خاک بر سر میریزد تعبیر نمودن برای قوم افغان (پشتون) محترم نبوده ولی با ذکر متکرر کلمه افغان عوض افغانستان یا مردم افغانستان باور کنید میخواهم دو دسته بر سر خود خاک باد کنم که چرا این نخبگان (؟) اکادمیک حقیقت را با چشمان بسته می نگرند.
تاریخ سیفی که نوشته سیف بن محمد بن یعقوب هروی (دهخدا جلد ۹ صفحه۱۳۸۹۰) شاعر قرن ششم هجری است، تاریخ هرات را از سلطنت سنجر سلجوقی (۵۱۱ -۵۵۲ ﻫ ق) تا غیاث الدین محمد غوری تالیف و بنام عیاث الدین در حدود ۷۲۰ ﻫ ق اهدا نموده است. حکومت صفوی از سال ۹۰۷(۱۵۰۱م و۱۱۳۵ ﻫ ق یا ۱۷۲۲ م) در ایران امروزی تسلط داشت که توسط افغانها شکست خورد یعنی باز هم افغان به معنی پشتون آمده و لاکن سر زمین ما در آنزمان خراسان بود (دهخدا جلد ۱۰ صفحه۱۴۹۷). در این تاریخ نام افغانستان بصورت مشخص به حیث یک مملکت ذکر نشده اما از کلمه افغان یا اُفغان اشاره به پشتون ها ذکر شده و از مناطق کابل، غزنین (غزنی)، قندهار،هرات، وبلخ به عنوان شهر ها یا مناطق جغرافیایی ذکر به عمل آمده است که افغانستان بوده نمی تواند.
افغان که پشتون است و پدر شان را روان شاد حبیبی و تاریخ حسین شاهی "کیس یا قیس" یاد نموده نشان میدهند که پدران و نسب شان با غیر پشتونها فرق دارد. لطف نموده به حدیث ذیل دقیقا توجه کنید:
" از ابوذر روایت شده که رسول اللهﷺ فرمود: کسی که خود را به غیر از پدر خود نسبت دهد در حالی که آنرا میداند (پدرش نیست)، همانا عمل کفر مرتکب شده است، و کسی که خود را به قومی نسبت دهد که متعلق به آن قوم نباشد جایگاه خود را در آتش دوزخ آماده نماید ...(حدیث شماره ۴۳۳ صفحه ۲۹۹ ادب المفرد ترجمه احراری) این حدیث را البانی حدیث صحیح خوانده است. یعنی نباید پدر کس دیگر را پدر خود شمرد چون ادعا شده که پدر تاجک ها "سامان خدا" موسس سلسله سامانیان و پدر پشتونها قرار تاریخ حسین شاهی قیس عبد الرشید از نبیره ای بنی اسرائیل (تالیف امام الدین حسینی صفحه 31 ناشر رئیس ۱۷۹۸م، حبیبی تاریخ مختصر افغانستان صفحه ۳۶۹ ناشر دانش کتابخانه، قصه خوانی چاپ سوم۱۳۷۷ش). حسینی نوشته است: "باید دانست قیس عبدالرشید که از بنی اسرائیل است نسب آبایی و اجدادی او به بنیامین ابن حضرت یعقوب اسرائیل الله میباشد میرسد":
افغان (پشتون) و نسب یهودیت:
در باره ای ارتباط قبایل پشتون با یهودیت بعد ازینکه مرحوم ظاهر خان آخرین پادشاه افغانستان اعلان کرد که از قوم بنی اسرائیل است و هم بعضی نواده های پشتون آنطرف سرحد که از طرف پدران بنام اسرائیل یاد میشدند صدا بلند کردند مطالعات زیاد صورت گرفت.
دومین رئیس جمهور اسرائیل اسحاق بن ژفی یا Itzhak Ben-Zvi در کتاب تبعید شده گان و رهایی یافته گان یا The Exiled and the Redeemed خود در سال 1957 نوشت: "مهاجرت عیبرو در افغانستان با چند نفر تبعید شده گان از سماریا توسط، شلمانسر یا Shalmaneser، پادشاه آسوری ها در سال ۷۱۹ قبل از میلاد صورت گرفته است- Nadene Gold foot Blog".
مورخ هندوستان داکتر افریدی یاDr. Aafreedi مطالعه ارثیت را در قبیله افریدی پشتونها در مالی آباد هندوستان انجام داد ودر نتیجه از جمله ۱۵۰۰ کاندید ها، ۶۵۰ نفر شان DNA مشابه یهودان داشتند. مخصوصآ نوع Y DNA haplogroup G2C که در ۷٪ اشکنازیها وجود دارد در پشتونها نیز دیده شد.
قرار دایرة المعارف اسلامی و چت جی پی تی، تیوری رابطه پشتون و اسرائیل در "تاریخ خان جهانی مخزن افغانی" تالیف خواجه نعمت الله هراتی در اوایل قرن ۱۱ هجری و حوالی ۱۶۰۰م نوشته شده به جهان لودی سپه سالار افغان (پشتون) تبار دولت کورگانی هند تقدیم شده است. اهمیت تاریخی این اثر در شناخت اصل و نسب پشتونهاست که "از منشاء اسرائیلی افغان ها (پشتون ها)" تذکر داده آنها را نواده ای طالوت یا شاؤل (ُSaul) پیامبر که افغن بن قیس نام داشت و همان قیس عبدالرشید است که مسلمان شد شناخته است.
مطالعات محققین، رابطه بین DNA افغان (پشتون) و یهود های اشکنازی، سیفردیک و میزراهی را نشان داده است. قسمیکه دیده میشود، این مطالعات بر پشتونهای هندوستان که شامل یوسفزس افریدی و ختک بود صورت گرفته است. موضوع دیگریکه دریافت شد یک قسم میو پاتی یا ضعیفی عضلی است که در بین یهودان ایرانی، افغان (پشتون) و یهودان اشکنازی مشترکاٌ مشاهده شده است. و اما زیادتر در یهودان ایرانی مطالعه شده عامل این میوپاتی را میوتیشن GNE, M712T درج کرده اند. در بلاگ Nadene به ماخذ مجله Nature Genet 29:83-87, 2001 اشاره شده است؛ وهم توجه به رفرینس ذیل مهم است:
Herlette Lacau, Tenzin Gayden, Maria Regueiro. Afghanistan from a Y- chromosome Perspective, Euro. J. hum. Genetics; 2012, 20: 1063- 1070. Doi: 10:101038/ejhg.2012.59
خلاصه اینکه مطالعات عمیق و مستند در درباره ای ارتباط افغان (پشتون) و نژاد بنی اسرائیل از طریق فینوتایپ، امراض مشترک و رواج مشترک با مساعی و مصارف هنگفت مراکز اکادمیک و متخصصن تاریخ یهود صورت گرفته در اخیر حتی تذکر داده اند که نظر به بعضی روش های طالب آنها هم از نسل یهود بوده میتوانند و بدیعیست که به شدت از طرف شان رد شده است. وهم تذکر باید داد که انچه "افغان (پشتون)" میخوانید طرز نوشته مولفین بحث است که من ترجمه کرده ام نه نوشته ای اینجانب؛ در حقیقت ادعای ما و مورخین ما را که افغان پشتون است این ساحه نیز تایید میکند.
افغانستان از ملت های مختلف تشکیل یافته است زیرا هرکدام زبان، تاریخ، عنعنات و رسم و رواج های دارد که مختص به ذات خود شان است. فلهذا گفت وشنود بین الملتی باشد نه بین الافغانی تا بیشتر مورد قبول افغانستانی ها قرار گیرد. با تاسف رسم و رواج ننگ و غیرت و نه پذیرفتن علوم عصری افغان ها یا پشتونها باعث بد نامی افغانستانی ها در جهان مخصوصا سویدن، جرمنی و فرانسه و ماسکو شده است. غیر پشتون چرا با چنین عنعنه خود را ملوث سازد.؟
وزیر تحصیلات عالی طالبان که افغان (پشتون) است از حدیث رسول الله ﷺ یاد کرده که: به زنان خواندن و نوشتن یاد ندهید پشم ریشتن نشان دهید (از پروگرام عنایت شریف ۱۲ دسامبر سال۲۰۲۲) و آنرا حدیث صحیح خوانده است. در حالیکه " اقراء، و القلم و مایسطرون" را فراموش نموده طلب العلم فریضة علی کل مسلم یعنی علم را طلب کنید و لو در چین باشد نخواسته است بیان کند چون اجازه نداشت: به این ارتباط چند حدیث رسول الله ﷺ را از سه صد حدیث یونس حیران حضورتان تقدیم مبدارم تا مسلمان های راستین شناخته شود.
بهترین شما کسی است که از اقارب خود دفاع کند مگر آنکه گناهی در میان نباشد (ابو داود)
هیچ یک از شما مومن کامل شده نمیتواند تا چیزی را که برای خود دوست دارد آنرا برای برادر خود (انسانها) نیز دوست بدارد.
از حضرت رسول پرسیده شد، عصبیت چیست؟ فرمودند همکاری و کمک با قومت در تشئید ظلم (ابوداوود)
نیست از ماکسیکه برای تقویت و پیشبرد اغراض نامشروع قوم خود را طلب کند (از قوم خود کمک بخواهد) نیست از ما کسیکه به منظور فوق مقاتله میکند و نیست از ما کسیکه با این مفکوره بمیرد. (ابو داوود).
بار ها تذکر داده ام که از بایزید روشان (حالنامه بایزید صفحه ۹۲۵- ۹۲۶ چاپ سال ۹۸ هجری نوشته شده که فامیل وی از چهار پشت بر قبایل افغان ها حکومت داشتند؛ یعنی بر قبایل پشتون حکومت داشتند- د پشتو ادبیاتو تاریخ لرغوني او منځني دوری، لیکوال سر محقق زلمی هیوادمل لمری توک صفحه۹۲) تا مرحوم گل پاچا الفت که در "د الفت مرغلری" و صفحه ۱۶ غزل پشتوی "بو علی سینا" را با نازکخیالی های شاعرانه ای خود معرفی نموده اند (صفحه ۱۱۲ ابن سینا؛ بلخی بخارایی جهانی تتبع و نگارش جنوری ۲۰۲۱ناشر شاهمامه داکتر غلام محمد دستگیر) ، تا شهید موسی شفیق تا دانشمند و سراینده ای محبوب داکتر صادق فطرت مشهور به نا شناس تا وطندار عزیز جناب فکور تا پروفیسور جنرال علی احمد جلالی سابق وزیر داخله افغانستان فرزند غلام جیلانی جلالی شاعر و مطبوعاتی که فرزندان دانا و دانشمند و متخصص جراحی و پروفیسور به جامعه تقدیم کرده است تا شهرت ننگیالی همه به نوعی بیان داشته اند که افغان یعنی پشتون.
جناب ننگیالی صاحب افغان(پشتون) جوان در رساله "د دوزخو په لمبو کښ څوزیدلی جنت" زیر عنوان "په کابل او پیښور کی افغان یو دي صفحه ۲۶" یعنی در کابل و پشاور افغان یا پشتون ها یکی هست چه تحفه به ارمغان داده است، وی مینویسد: تورخم سرحد بین افغانستان و پاکستان است. در هردو طرف یک ولس، یک قوم، یک زبان یک کلتور و اولاده ای یک پدر قرار گرفته است، چقدر زیبا ملت افغان یا پشتون را تعریف نموده است.
افغان قاموس که در اثر مساعی روان شاد عبدالله افغانی نویس در دو جلد قاموس پشتو که ناقص بود نشر شد این قاموس را جهت طبع یک دکشنری پشتو به فارسی طرح کرده بود.
دوستان ما در "افغانی کلتوری ټولنه" که مقر شان در کالیفورنیای شمالی هست مجمع یک تعداد پشتون های دوست و هم مسلک ما هست که اعضایش همه پشتونهای دانشمند و نویسنده و مولف میباشند. این ټولنه برای افغان ها یا پشتونها پروگرام های فرهنگی طرح میدارند که بعضی اوقات غیر پشتونها هم از آن استفاده میکند برگزار میسازند. یکی از وظایف مهم شان همانا پخش حقیقت نگاری در باره ای بحث جنجالی افغان و افغانستانی می باشد. عوض تاخت و تاز بر من ودیگران باید به جمعیت پشتونهای خود تدریس نمایند که محققین این بحث نه از پشتو و نه از پشتونها نفرت دارند (و نه جاسوسان خارجی اند بلکه مانند شما افغانستانی های اند که میخواهد اتحاد و برادری بین ملت های مختلف افغانستان بر قرار شود؛ داکتر غلام محمد دستگیر دیالکتیک افغانستانی امد شماره ۱۰۳۸ مورخ ۱۴ میزان ۱۳۹۶ش، ۶ اکتوبر ۲۰۱۷ که شد یدا تهمت نفرت پشتو و پشتون را که بر من حواله کرده بودند در حالیکه من به پشتو کتاب نوشته ام و مادرم ترین است، رد کردم).
در دیوان رحمن بابا (۱۶۳۲–۱۷۰۶م) فقط در یک جای در باره ای افغان بیتی یافتم و اما زیاد از خراسان یاد نموده است.
چه کشور د افغانانو معطرشی د هر بیت مصراع م زلفی د خوبان کړ
(دیوان رحمان باب صفحه ۴۷ ناشر یونیورسیتی بک اجنسی خیبر بازار پیښور)
خوشحال خان ختک (۱۶۱۳-۱۶۸۹م) در ارمغان خوشحال صفحه ۳۴۴ بیتی دارد که واضحا افغانی را زبان پشتو نگاشته است:
په خپله افغانی ژبه نادان یی په ترکی خبری څه وایی ا فغان ته
درست جهان یه ناپوهان سره دک دی ولی زیات کۀ پکښی افغان دی
هوښیاران یګان یګان په هر مکان شته چه کثرت ئی دی په ملک د خراسان دی
همانجا صفحه ۷۲۶
یار من ز اغیار نمیداند حیف قدر یاران وفادار نمیداند حیف
همانجا صفحه ۷۹۲
خوشحال خان، برخلاف بایزید روشان که گفته بود از پدر پدر افغان است و حاکم بودند خود را مسلمان یاد کرده و چار یار کبار را پذیرفته است وهم یک مخزن ادبیات فارسی دری را در قالب اشعار خود اهدا کرده به افغان و پشتون افتخار نکرده باست برای اینکه بدانید چرا؟ هر افغان (پشتون) باید این دیوان را به دقت مطالعه کند (ارمغان خوشحال در صفحه ۸۰ مقدمه میان سید رسول رسول):
پشت پشت راغلی محمّدی یم چار د چار یار سره واړه منم سمه
ازجانب دیگر علامه داکتر محمد اقبال لاهوری در صفحه ۳۶۸ کلیات فارسی خود با تعریف خوشحال خان خټک، افغان را به معنی پشتون آورده است:
خوش سرود آن شاعر افغان شناس آنکه بیند باز گوید بی هراس
آن حکیم ملت افغانیان آن طبیب ملت ا فغانیان
راز قومی دید و بیباکانه گفت حرف حق با شوخی رندانه گفت
"اشتری یابد اگر افغان حر با براق و ساز و با انبار در
همت دونش از آ ن انبار در میشود خوشنود با زنگ شتر"
"در نشرات سابقه دولتی افغانستان افغان مترادف پشتون استعمال شده است مثلا:
۱-در رساله اصول اساسی دولت عالیه افغانستان (صفحه ۲۶روز ۸ عقرب ۱۳۱۰ شمسی مطابق ۱۹ جمادی
الثانی ۱۳۵۰ قمری) که مانند یک قانون اساسی آن دوره (نادری) تا اوایل حکمرانی مرحوم ظاهر خان بود در صفحه دوم این اصولنامه به پشتو زیر عنوان حقوق پادشاه بنام اعلیحضرت غازی محمد نادر شاه افغان و بعد اعلیحضرت غازی پشتون محمد نادر شاه تذکر یافته است.
۲-ظاهر خان بابای ملت، در سال ۱۳۱۵ خورشیدی به شاه ولی خان غازی وکیل صدارت فرمانی نوشت
که ترجمه آن جملات چنین درج شده است: "چون در مملکت ما از طرفی زبان فارسی دری مورد احتیاج بوده و از جانب دیگر بعلت اینکه قسمت بزرگ ملت ما به لسان افغانی تکلم دارند در ترویج و احیای لسان افغانی هم سعی به عمل آمده از همه اول مامورین دولت این زبان ملی (؟) را بیاموزند" (فضل رحمان فاضل، واژه "افغانستانی" و پیشینه کاربرد آن، امید شماره ۷۱۳ سال ۲۰۰۵ م). در اینجا علاوه از اینکه لسان افغانی مترادف پشتو نگاشته شده شروع تاسیس "کورس پشتو" را برای مامومرین دولت در سال ۱۳۱۵ش نیز نشان میدهد. قسمیکه همه تجربه دارند، این کورس یک درد سر بود و شمه ای خدمت به زبان پشتو نکرد و یک دام روزی از طریق رشوه ستانی معلمین پشتو چیز دیگر نبود. اینجانب در امتحان کانکور برای پوهنڅی طب پوهنتون ننگر هار به حیث فارسی زبان در امتحان پشتو توسط دو استاد دیپارتمنت پشتوی دانشکده ادبیات دانشگاه کابل که ممتحن بودند موفقانه گذشتانده بودم هنوز هم تقاضای شرکت در کورس نا مریی پشتو را از هر کنار میشنیدم.
نویسندگان پشتون ما عوض کلمه افغان از پشتون استفاده مینمایند؟ مثلا گرداننده ویب سایت بینوا در نیویارک به روز ۱۱ نوامبر ۲۰۰۵م نوشته است "کرزیه که پشتون یی نو همدا پیغور دی بس دی". اگر به استعمال کلمه افغان برای همه باور میداشت میتوانست که بنویسد "کرزیه که افغان یی نو همدا پیغور دی بس دی" چرا؟
روانشاد عبد الحی حبیبی وقتیکه مدیر طلوع افغان در قندهار بود در ماه میزان ۱۳۱۷ خورشیدی در پیام مداهیه ای خطاب به ظاهرشاه سروده است:
بشنو ای پشتون با صدق و صفا حافظ کهسار و قلب آسیا
گر بزرگی خواهی و آزادگی یا چو اسلاف غیورت زندگی
اولا پشتو لسانت زنده ساز هم بر این شالوده کاخت بر فراز
تا توانی تکیه بر شمشیر کن قصر ملت را بر آن تعمیر کن
چقدر تکان ده است! که یک نویسنده متبحر به سویه علامه هنوز هم به عوض اتفاق و اتحاد و پخش تعلیم و تربیه برای شاه مشوره میدهد که به زور شمشیر قصر ملت آباد کند؛ با این مفکوره و چنین نخبگان چگونه میتوان پیشرفت و امنیت آورد. خوشبختانه شاد روان ظاهر خان به واهیاتش گوش نداد اما نتان یاهو صدراعظم اسرائیل ممکن از وی پیروی نموده به زور شمشیر نسل فلسطینی را در جریان محو و نابود نمودن است.
دیده میشود که دلایل و اسناد متعدد وجود دارد که افغان تنها به قوم پشتون اطلاق شده میتواند و بس. روی همی دلیل است که من باور عمیق و محکم دارم که نباید به همه ملت های افغانستان "افغان" اطلاق گردد. ولی چنین برملا میگردد که هنوز هم میخواهند در تلک تفرقه اندازی دشمنان افغانستان گیر مانده عراده ای فتنت گستری شان را به سرعت به پیش برانند.
افغانستانی: استعمال کلمه افغانستانی جرم نیست:
کسانیکه کلمه "افغانستانی " را در تکلم و نوشته های خود استعمال میکنند "مجرم" محکوم کرده اند (عبدالله رها، ولی احمد نوری، امید شماره ۶۶۶ سال ۲۰۰۵ و بعد تر در شماره ۷۱۳ سال ۲۰۰۵ حناب فضل الرحمن فاضل معلومات مستند بیشتر تقدیم نمودند) که برای معلومات مزید تان تعمیم داده شد.
در کتاب "په خارج کښی پشتو خږونکی" به قلم محترم عبد الرحیم جدران که در باره ای "زندگینامه و آرای پژ وهشگران خارجی در مورد زبان پشتو نوشته و در سال ۱۳۵۳ خورشیدی به مناسبت سیمینار بایزید روشن از طرف پشتو ټولنه در ۹۴ صفحه و ۶ صفحه مقدمه شاد روان محمد صدیق روهی رئیس پشتو ټولنه، و محقق محمد اکبر مهتمد رئیس نشریات ټولنه و خود مولف نشر شد. در صفحه دهم این رساله که ترجمه فارسی دری آن تقدیم میگردد نوشته است که:
در ماه نومبر ۱۸۵۵م ۱۷۰ سال قبل از طرف وزارت معارف روسیه به "یوهان جوزف دورن یا Josef Dorn Johann" که از ۱۸۰۵ تا ۱۸۸۱م حیات داشت در موسسه خاور شناسی شهر سنت پترزبرگ (نه پیتزبرگ این شهر در امریکاست) اجازه داده شد تا در دانشگاه پیتزبرگ تدریس زبان ملی افغانستانی را به عهده گیرد. آقای رحیم جدران در متن پشتو بین قوسین نوشته است: در گذشته ها در روسیه به زبان پشتو، زبان افغانستانی گفته میشد و اکنون آن زبان را زبان افغانی یا پشتو می گویند.
راجه مهندرا پرتاب (۱۸۸۶- ۱۹۷۹م)در رساله "افغانستان د آرین زړه" در سال ۱۹۳۳م در چین چاپ شد" که پوهنمل رحیمه رشید آنرا در سال ۱۳۸۲ش از انگلیسی به پشتو ترجمه نمود. وی در فصل چهارم رساله زیر عنوان " دافغانستان سره ما اړیکی" از اسپ کابلی یا افغانستانی نام برده است و محترم پوهنمل صاحب آنرا از انگلیسی به پشتو "کابلی یا د افغانستانی آس" ترجمه نموده است.
واژه ای افغانستانی را داکتر عنایت الله ابلاغ (متولد ۱۹۳۰- ۲۰۱۹م) استاد د انشگاه حقو ق و مدرسه ابو حنیفه کابل که تیزس ماستری اش در باره امام حنیفه بود درمقدمه این اثر خود را در سال ۱۹۶۶م ۵۹ سال قبل افغانستانی یاد نموده است و بعد با تیزس دوکتورایش در باره ای مولانا جلال الدین بلخی از جامع الازهر فارغ شد.
افغان ها (پشتون ها) بر حکام پیشینه خود افتخار دارند:
افغان ها پشتونها بر حکام خود افتخار دارند: بر احمد شاه بابا افتخار دارند که با کشتار افغانستانی های قزلباش و هزاران سکهه، پانی پت را فتح کرد و تسلیم شد که به حکمرانی هندوستان دوام ندهد و زمینه را برای ملکه ویکتوریا مهیا سازد تا هندوستان را جزء امپرطوری خود اعلان کند و میر غلام محمد غبار در رساله احمد شاه بابا صفحه ۱۹۰نوشت: "لهذا این جنگ عظیم یکی از بیفایده ترین کار های احمد شاه شمرده شده است". بر شاه شجاع افتخار دارند که معاهده لاهور را در سال ۱۸۳۸م با انگلیس امضا کرد، بر امیر دوست محمد خان افتخار دارند که در سال ۱۸۵۵م معاهده های جمرود را پذیرفت، بر امر یعقوب خان افتخار دارند که معاهده ای گندمک را در سال ۱۸۷۹م امضا نمود، بر عبد الرحمن خان افتخار دارند که معاهده دیورند را امضا کرد، بر امیر حبیب الله خان افتخار دارند که در سال ۱۸۹۶م در شهزادگی، انگلیس با مدال GCMG او را سر فراز ساخت و هنګام سلطنت مدال و لقب GCB را در سال ۱۹۰۷م بعد از حمام و برهنه خشک شدن دریافت نمود به اندازه ای تحت نفوذ آمده بود که با برگشت از این دعوت:" کاغذ های مخصوص (ورق هایی با سرنامه) ساخت که در پیشانی آن یک کلاه انگلیس و در پهلوی کلاه یک تفنگ و یک کرچ عمودی واژگونه ودر زیر کلاه یک فیته اوفقی همه با رنگ طلایی منقوش گردیده و روی فیته کلمات امیر افغانستان طبع گردیده بود- غبار جلد اول صفحه ۹۳۰" ، برامان الله خان یگانه شاه افغانستان است که اکثر مردم افغانستان با گرفتن استقلال افتخار دارند ولی سوال دارند که چرا یک افسر ترسو بنام محمد نادر را عوض پیینین بیگ خان مقرر نمود. پینین بیگ خان همراه حضرت صاحب شیخ المشایخ حاضربودند که تا ماورای تل به پیش بروند. بر رئیس جمهور حامد کرزی افتخار دارند که افغانستان را در درجه اول ده کشور مفسد جهان تنزیل داد (مفسد ترین کشور و رئیس جمهور آن در سایت وزین آریایی : http://ariaye.com/dari13/siasi/dastgir.html) مدال و لقب GCMG به وی از طرف ملکه انکلستان در روز پنجشنبه ۶ جون ۲۰۰۳مطابق ۱۶ جوزای ۱۳۸۲ش در لندن اعطا کرد (Getty imaging, Photo by Kristy Wigglesworth)، به رئیس جمهور اشرف غنی اشرف زی افتخار دارند که ارگ را به مرکز فحشا و افغانستان را به فساد مشهور ساخت و خود قوماندان اعلای افغانستان از میدان جنگ فرار کرد. اکنون به حکام طالبان افتخار دارند که اکثریت شان افغان یا پشتون بوده در سال ۲۰۲۰م (دهم حوت ۱۳۹۸ش) توافقنامه قطر را با امریکا امضا نمودند و محتسبیزم را معرفی کردند: (https://www.ariaye.com/dari21/siasi2//dastagir3.html و شماره های ۱۱۲۲، ۱۱۲۳ و ۱۱۲۴ امید سال۲۰۲۴).
نوت:
GCMG: Knight Grand Cross of the Order of St Michael and St George
سلحشور بزرگ صلیب فرقه ای سِنت مایکل و سِنت جارج
GCB: Grand Crossof the orther of Bath
سلحشور بزرگ صلیب فرقه ای استحمام یا bath
در پایان:
کشتن های وحشتناک دختران زیر چتر غیرت و آبرو و ناموس در جوامع بیسواد و متعصب افغان یا پشتون در پاکستان و افغانستان و دیگر ممالکی که سکونت گزیده اند رو به تزاید است. این روش و رواجی است که از کنج و کنار خبر های دلخراشش را میشنویم:
بروز پنجشنبه چهارم اپریل ۲۰۲۵ در فیسبو ک خواندم که از جنایت نا بخشودنی ضد اسلامی و اجتماعی و مدنی یک پدر و برادر افغان را در سویدن با فوتو که قلبم را تکان داد و اشک از چشمانم سرازیر ساخت خبر میداد! پدر و برادر بزرگ شهیده که تحصیل کرد و شوهر انتخاب کرد ولی ضد عنعنه پدرش بود کشته شد و سوختانده شد (خبر فیسبوک). آیا با این روش جنایی چنین افغان پشتون طالبی میتوان دیگر غیر پشتون ها را افغان نامید. کسانیکه کلمه افغان را عوض افغانستان استعمال میکنند جفای بزرگ در حق افغانستانی ها دارند. این جانی نا مسلمان ظالم روز گار دیگر افغانستانی ها را در سویدن نیز از بد بدتر ساخت؛ توجه باید به این غرور و غیرت های منفی نمود و فرسخ ها دور رفت.
افغان یا پشتون به استثنای یک تعداد محدود و صادق به ضد فرهنگ افغانستانی شب و روز در تلاش اند. قرار فرهنگ عمید که فرهنگ را شامل دانش، ادب، علم، معرفت تعلیم و تربیت و آثار علمی و ادبی میداند. ولی افغان ها یا طالب ها که پشتون اند ضد آن همه بوده قرار خبر گزاری افق بروز دهم قوس ۱۴۰۲ش سنگ نگاره ای مولانا جلال الدین محمد بلخی را در چهار راهی الکوزی مزار شریف تخریب نمودند. قرار خبر فارسی نیوز بی بی سی روز ۱۷ اسد ۱۴۰۰مطابق ۸ جولای ۲۰۲۱م از اوایل دهه ۹۰ تا ۲۰۰۱م در حدود ۷۰٪ آثار باستانی موزیم کابل توسط طالب ها (افغان ها) به غارت رفته نابود شده است. در داخل موزیم مجسمه های باستانی را با تبر و چکش و سلاح پارچه پارچه ساختند. نقاشی ها را دزدیده اند. تخریب بودا در ماه مارچ ۲۰۰۱م با پنجاه هزار کیاوگرام باروت دوصد ماین ضد تانک و چهار بمب ۱۵۰۰ کیلوگرام جهان فرهنگ را تکان داد (هفته نامه امید شماره ۴۶۵ مورخه ۱۹ مارچ۲۰۰۱)
وقتیکه مردم با یکدیگر ارتباط نداشته باشند و وقتیکه مردم احساس تنهایی و تجرید داشته باشند به آسانی میتوانی که در بین شان تفرقه بیاندازی و ایشان را یکی به ضد دیگر تحریک کنی (سخن سرجن جنرال امریکا در سال ۲۰۱۶ از صفحه ۱۸۳ کتاب Something gained, something lost تالیف هیلری کلینتن). با دوام کلمه افغان عوض افغانستانی بدیعیست که زمینه این نوع تفرقه اندازی خوبتر تحریک میشود که باید و حتما متصدیان امور و نخبگان افغان (پشتون) از آن جلوگیری نمایند.
روی دلایل فوق است هر کسیکه این چند صفحه را به دقت از نظر بگذراند به خاطر آرام گفته میتواند ک "افغان پشتون" است و هر کسی که ما را به این منجنیق "هر کس افغان باشد" تیله میکند دوست ما بوده نمیتواند. تکرار میکنم که این کلمه جنجالی از طریق جنجال های یک توطئه امریکایی به تلاش خلیل زاد حمایت شده خلق شده است و فکر میکنند به پشتونیزم خود خدمت نموده اند. ولی در حقیقت تفرقه بین افغانستانی ها خلق کرده میروند که مسؤولیت بیحد دارد.
اگر راستی یک محیط آرام و با امن و برادری و متفق آرزو داشته باشند باید عوض کلمه افغان از افغانستانی و یا مردم افغانستان استفاده کنند و عوض اصطلاح بین الافغانی بین الملتی رایج سازند بهتر خواهد بود. شما نشنیده باشید که اضلاع متحده سفرای خود را سفیر امریک یا اضلاع گفته باشند چون میدانند که کلمه نامانوس است و از محترم سفیر صاحب خلیلزاد نه شنیده باشید که بعوض پاکستانی از کلمه پاک یاد نموده باشد. محصل افغانستانی است نه افغان، عسکر افغانستان است نه افغان؛ پوسته افغانستان است نه افغان، میله ای افغانستانی هاست نه میله افغان ها و... و...و...
یقینٌ دارم، درک کرده اید که: افغان یعنی پشتون و کلمه افغانستانی طرح ایرانی ها نبوده اگر افغانستانی ها، افغن بن قیس یا قیس عبد الر شید که پدر پشتونها میباشد پدر خود انتخاب کنند اکنون میدانید که به آنها چه گفته خواهد شد!!
دوستان عیب من بیدل حیران نکنید
گوهری دارم و صاحب نظری میجویم
حافظ صفحه ۲۳۸
دکترغلام محمد دستگیر، برومفیلد، کولورادو