راهبرد سیاست خارجی ترکیه در قبال افغانستان
در یادداشت حاضر به موضوع حضور ترکیه در افغانستان اشاره شده و این حضور در چارچوب سیاست خارجی نوعثمانی گرانه آنکارا تشریح گردیده است.
الف) خلاصه
عوامل متعدد و مهمی در سیاست خارجی ترکیه در قبال تحولات و بحران اخیر افغانستان وجود دارد که از جمله آنها می توان به پیوند های تاریخی ، قرابت قومی و تاریخی اشاره کرد .
همچنین ترکیه دومین کشوری بود که دولت جدید افغانستان را در سال ۱۹۲۱ به رسمیت شناخت و نمایندگی دیپلماتیک خود را در کابل تاسیس کرد.
از سویی دیگر تعدادی از اقوام افغانستان مانند ازبک ها، قزلباش ها ، قرقیزها، هزاره ها در افغانستان هم به لحاظ قومی و هم به لحاظ زبانی خود را به ترکیه نزدیک می دانند و همین امر موجب سرمایه گذاری های عظیم فرهنگی ترکیه در افغانستان شده و هر دو کشور در سه حلقه کشورهای اسلامی، کشورهای آسیایی و سازمان های بین المللی با هم اشتراکات زیادی دارند و تا پیش از تسلط طالبان بر کابل روابط حسنهای میان دو طرف برقرار بود.
در دوران اشغال افغانستان ؛ ترکیه تنها کشور مسلمان و عضو سازمان ناتو بود که در افغانستان نیرو داشت. این کشور پس از سال ۲۰۰۱ در قالب ماموریت نظامی « نیروهای کمک به امنیت و بازسازی در افغانستان ( آیساف)» و ماموریت «حمایت قاطع» ناتو در افغانستان مشارکت داشته و جایگاه هفتم را در میان نیروهای کشورهای ائتلاف بین المللی ناتو و غیر ناتو را در افغانستان دارا بود.
همچنین با توجه به اینکه ترکیه در طول تاریخ ، دوست بی جنجال افغانستان بوده, و در طول بیش از ۹۰ سالی که از روابط بین ابن دو کشور می گذرد هیچگاه موضوعاتی که موجبات تیره گی روابط را فراهم آورده باشد ، رخ نداده ؛ بلکه این روابط فقط در دوره طالبان اول به کندی گرایید اما همیشه روبه تکامل بوده است.
مردم افغانستان نیز احساس نامطلوبی نسبت به اقدامات ترکیه در کشور خود ندارند ، بنابر این دولت ترکیه با استفاده از همین فرصت سعی می کند ضمن تقویت نفوذ سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی خود در افغانستان همواره ادعا نماید در امور داخلی این کشور مداخله نکرده و با ایفای نقش چند بعدی ؛ واکنش های منفی بر علیه این کشور را در بین دولتمردان و مردم افغانستان به حداقل برساند.
در یادداشت حاضر به موضوع حضور ترکیه در افغانستان اشاره شده و این حضور در چارچوب سیاست خارجی نوعثمانی گرانه آنکارا تشریح گردیده است.
ب) رابطه دیرینه تاریخی و سیاسی کابل و آنکارا
۱) پیشینه تاریخی
بعد از پایان جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراتوری عثمانی؛ جمهوری ترکیه به رهبری مصطفی کمال پاشا اتاتورک تشکیل شد. این دوره در افغانستان همزمان با استقلال از بریتانیا و آغاز پادشاهی امان الله خان بود. در همین دوره و در اول مارس سال ۱۹۲۱ میلادی، نخستین توافق نامه اتحاد و همکاری میان دولت پادشاهی افغانستان به رهبری امان الله خان و جمهوری ترکیه به ریاست مصطفی کمال اتاتورک، میان نمایندگان دو کشور در روسیه امضا شد.
رهبران این دو کشور در این مقطع زمانی سنگ بنای روابط دیپلماتیک و فصل جدید از همکاری و برادری را در تاریخ علایق و مناسبات دوستانه و برادرانه خویش بنا نهادند. افغانستان نیز دومین کشور جامعه جهانی بود که اساسنامه بزرگ ملی ترکیه را به رسمیت شناخت و به همین مناسبت سفارت ترکیه در کابل افتتاح شد.
از منظر دیگر و با توجه به اینکه افغانستان و ترکیه دارای مرز مشترک نیستند ، در نتیجه منازعه اینچنینی نداشته و افغانستان هیچ گاه تحت تصرف عثمانی ها نبوده است. از همین رو در داخل این کشور مخالفتی با گسترش رابطه با ترکیه در بین عموم مردم وجود ندارد.
در دوران حکومت طالبان اول روابط دو کشور به پایین ترین سطح خود رسید و ترکیه طالبان را به رسمیت نشناخت و با سقوط طالبان این کشور که تحت رهبری حزب عدالت و توسعه بود، در چارچوب نیروهای آیساف امنیت کابل و برخی ولایات شمالی را بر عهده گرفت و با روی کار آمدن حامد کرزی، روابط خود را با افغانستان به حال قبل از حضور طالبان در آورد.
در این راستا ترکیه در طول دو دهه گذشته کوشید تا با استفاده از این پتانسیل نفوذ سیاسی اقتصادی و فرهنگی خود را در افغانستان بهبود و گسترش داده و برنامه های فرهنگی ، اقتصادی و سیاسی خود را به ویژه در مناطق ترک نشین افغانستان پیاده کند.
در این دوره زمانی و از آنجایی که رسانه ها در برهم زدن تعاملات سیاسی در یک بستر جمعی نقش به سزایی دارند، آنکارا به صورت مستقیم و غیر مستقیم از فعالیتهای رسانه ای و تلویزیونی حمایتهای مالی کرده و به این واسطه اهداف بلند مدتی را دنبال می کند. ترکیه در جریان سال های اخیر ظاهراً از تلاش های نوسازی در این کشور حمایت کرده و نیز در ایجاد ساختار مدرن دولتی و نهادهای گوناگون در عرصه های اداری، نظامی، فرهنگی، آموزشی و بهداشتی نقش پررنگی داشته است.
در سال ۲۰۱۴ زمانی که محمد اشرف غنی به عنوان رئیس جمهور افغانستان سوگند خورد، رجب طیب اردوغان اولین رهبر خارجی بود که در ۱۸ اکتبر ۲۰۱۴ به صورت رسمی از افغانستان بازدید کرد و اشرف غنی نیز در تاریخ ۲۳ دسامبر ۲۰۱۵، به دعوت رسمی رئیس جمهوری ترکیه به آن کشور سفر نمود.
در حال حاضر هم که بیش از ۳ سال از تسلط طالبان بر کابل می گذرد، ارتباطات دو کشور همچنان پا برجا است.
دولت ترکیه در حال حاضر نیز در سایه همکاری های فرهنگی، اقتصادی و نظامی به افغانستان تعدادی از دانشجویان افغان را برای تحصیل در رشته های علوم انسانی و نظامی نیز پذیرفته است. بیشترین مدارس احداث شده در افغانستان توسط یک دولت خارجی، مدارس ترکیه ( افغان ترک) می باشد. در همین حال بسیاری از افسران ارتش ترکیه به آموزش نیرو های نظامی افغان (خصوصاً نیروهای زن) این کشور کمک کرده اند.
۲) اهداف کنونی ترکیه از حضور در افغانستان
از یک سو ترکیه در برابر تعهداتش به ناتو اصرار دارد که با جامعه بین المللی و اعضای این پیمان همکاری خواهد کرد و از سوی دیگر انتظارات خود را از نظر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در افغانستان دنبال می کند. این کشور با توجه به پیشینه عثمانی گری خود در جهان اسلام و نفوذ معنوی در افغانستان، دارای موقعیت و اعتبار مناسبی بوده و در مقابل، دولت های کابل هم می کوشیدند تا با ترکیه روابط خوبی داشته باشند. دو عنصر اکثریت مذهبی سنی در افغانستان و گویش وران ترکی و ترک تباران افغانستان شامل ازبک ها، ترکمن ها و قزلباش ها از دیگر عوامل پیوند میان دو کشور هستند.
در همین حال رقبای ترکیه هم دارای پیشینه های روابط طولانی با افغانستان هستند و همانند مقامات آنکارا، آنها نیز از اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک این کشور آگاهند و در همین راستا ترکیه راه آسانی برای حضور وسیع و بدون رقیب نظامی، اقتصادی و فرهنگی در افغانستان نخواهد داشت.
خواسته ترکیه از حضور در افغانستان همانند راهبرد معاصر این کشور، توسعه فضای فیزیکی و نفوذ معنوی ترکیه یا در چارچوب رویکرد اخوانی و یا در چارچوب رویکرد های نوعثمانی گری است. براساس نقشه هایی که پان ترک های متعصب منتشر کردند، جدا از تصرفات قدیمی عثمانی در خاورمیانه و شمال افریقا، ایران و افغانستان و حتی پاکستان و بخش هایی از جنوب روسیه و آسیای میانه نیز شامل امپراتوری عثمانی جدید خواهد بود.
افغانستان در مناطق شمالی، مرزهای مشترکی با ازبکستان، ترکمنستان و تاجیکستان دارد و کشور های مزبور جغرافیای وسیعی را به جهان ترک می گشایند. حضور ترکیه در افغانستان با بهره برداری از امتیازات جغرافیایی برقراری روابط نزدیک و راهبردی آنکارا با کشور های آسیای میانه را نیز تسهیل خواهد کرد. نزدیک شدن ترکیه به این منطقه جغرافیایی که دارای تاریخ و فرهنگ مشترک هستند، از لحاظ سیاسی و اقتصادی نیز منافع زیادی برای ترکیه دربر خواهد داشت.
گشودن کریدور نخجوان- باکو بعد از جنگ قره باغ، ارتباط ترکیه را با جهان ترک برقرار کرده و حضور نظامی ترکیه در افغانستان نیز این نوع ارتباط را بیش از پیش تقویت خواهد کرد.
افغانستان میدانی است که ترکیه تلاش دارد از طریق آن سایر مشکلات خود را با امریکایی ها در حوزه های دیگر از جمله احتمال اعمال تحریم به خاطر خریدهای نظامی از روسیه حل و فصل نماید. ترکیه سعی دارد با حضور در افغانستان که در هماهنگی کامل با پاکستانی ها خواهد بود سرپلی برای ارتباط با آنچه دنیای ترک زبانان در آسیای میانه می داند ایجاد نماید. بسیاری در منطقه نگران اهداف پشت پرده ترک ها از جمله احتمال استفاده از ظرفیت های فرودگاه کابل برای انتقال تروریست ها به افغانستان به محلی برای آسیب رساندن به سایر همسایگان افغانستان از جمله کشمیر هند، روسیه و شاید ایران هستند.
اکنون و با توجه به اینکه موضوع اصلی این نوشتار نفوذ و فعالیتهای فرهنگی ترکیه در افغانستان می باشد از دو موضوع راهبرد اقتصادی و امنیتی، نظامی این کشور در افغانستان گذر کرده و به راهبرد فرهنگی و آموزشی ترکیه در افغانستان می پردازیم.
۳) راهبرد فرهنگی و آموزشی ترکیه در افغانستان
یکی مهمترین از اهرم ها و پتانسیل های مهم گسترش روابط تر کیه با افغانستان حضور اقلیت ترک زبان این کشور شامل ازبک ها و تر کمنها با جمعیتی در حدود ۱۰ تا ۱۵ در صد می باشد . در این بین باید گفت ترکیه در طول قرن بیستم همواره نگاهی مهم به استفاده از این پتانسیل برای نفوذ در دیگر کشورها داشته است. اکنون نیز در سایه سیاست های دولت اسلام گرای اردوغان هر چند این مساله به تنها اهرم نفوذ سیاسی اقتصادی و فرهنگی ترکیه در افغانستان محدود نشده است ؛اما بدون شک از اهرم های پایدار در نفوذ منطقه ای ترکیه محسوب میگردد . بنابر این ترکیه در طول دو دهه گذشته کوشیده است تا با استفاده از این پتانسیل نفوذ سیاسی اقتصادی و فرهنگی خود را در افغانستان بهبود و گسترش دهد.
علاوه بر این ترکیه در دهه های اخیر همین سیاست را در مورد جامعه هزاره ( با حدود ۱۵ درصد از کل جامعه) در پیش گرفته و با الهام از هویت ترکی قصد نفوذ در گروه های یاد شده را دارد. ترکیه با انتشار این موضوع که جامعه هزاره از اقوام مغول بوده که دارای نژاد ترک هستند به نوعی تلاش دارد تا آنان را با خود همراه نماید.
امروزه بسیاری از رهبران سیاسی جامعه هزاره ؛ ترکیه را خانه و و طن امن خود می دانند و پس از تسلط طالبان به آن کشور مهاجرت (فرار) نموده اند.
علاوه بر سه جامعه یاد شده، دولت ترکیه با جمعیت اسلامی وابسته به تاجیک ها نیز روابط ویژه ای برقرار نموده است،
بر اساس توضیحات ارایه شده در بالا ترکیه از سال ۲۰۰۵ فعالیتهای فرهنگی و آموزشی خود را از طریق دو بنیاد یونس امره و سازمان توسعه همکاری های ترکیه ( تیکا) پیگیری کرده که محصول آن تا کنون بیش از هزار پروژه که بیش از نیمی از آنها آموزشی و بهداشتی بوده است . امروزه مدارس افغان- ترک توانسته اند در بسیاری از شهر های بزرگ افغانستان شمار زیادی از دانش آموزان و دانشجویان افغان را به خود جذب کنند.
در حال حاضر ترک ها ۱۷ سایت را مدیریت می کنند و در ۴۰ باب از مدارس تحت مدیریت خود، بیش از ۵۰۰۰ دانش آموز را آموزش می دهند. بسیاری از دانشجویان افغان با دریافت بورس برای تحصیلات دانشگاهی راهی ترکیه می شوند.
تا کنون حدود ۲۰۰ هزار نفر دانش آموز افغانی خدمات آموزشی و حدود هشت هزار نفر از افغانی ها خدمات درمانی دریافت کرده اند.
بنیاد یونس امره همچنین در دانشگاه کابل ساختمانی به نام دپارتمان مطالعات ترکی و نیز مرکز پژوهشی مولانا را راه اندازی کرده است.
این کشور به بیش از ۵۷ هزار تن از نخبگان افغانی بورس تحصیلات دانشگاهی اعطاء کرده است.
«تیکا» در زمینه بازسازی مساجد و زیارتگاه های مشاهیر یا بزرگان مذهبی افغانستان نیز فعال است. به عنوان نمونه می توان به ساخت آرامگاه برهان الدین ربانی اشاره کرد.
«تیکا» با سازمان دیانت دولتی ترکیه نیز همکاری دارد. سازمان غیر دولتی نیز که دارای گرایش های ملی گرایی و ترک هستند و در کنار «تیکا» در افغانستان حضور دارند. دانشجویان افغانی در مدارس ترکیه در افغانستان علاوه بر زبان انگلیسی، زبان ترکی استانبولی را نیز فرا می گیرند.
همچنین ترکیه از طریق نمایش فیلم ها و سریال هایی که در شبکه های تلویزیونی افغانستان توانسته است جایگاه مناسبی برای خود در فضای رسانه ای این کشور پیدا کرده و به گستره فرهنگ خود در افغانستان بپردازد.
ترکیه از سال ۲۰۰۱ میلادی تا کنون، حدود ۱٫۱ میلیارد دلار را در بخش امنیت، بهداشت، آموزش و زیر بنا های افغانستان سرمایه گذاری کرده است.
همچنین ترکیه بعد از تسلط طالبان در افغانستان، تلاش کرد در حوزه فرهنگی، دانشگاهی، آموزش و پروش با طالبان از در تعامل وارد شود. در این مسیر می توان به دیدارهای مکرر سفیر و مقامات ترکی با سرپرست وزارت تحصیلات عالی افغانستان، دیدار و بازدید هیاتهای علمی و اساتید ترکی از دانشگاه کابل، برگزاری نمایشگاه جاذبههای گردشگری ترکیه در دانشگاه کابل و سفر سرپرست وزارت تحصیلات عالی به همراه تعدادی از اعضای هیات علمی و رئیس دانشگاه کابل به ترکیه ، ساخت مدارس دینی، برگزاری برنامههای فرهنگی و بزرگداشت از شخصیتهای علمی و فرهنگی ترکیه در دانشگاههای افغانستان، فعال نگهداشتن مدارس افغان- ترک در افغانستان، دیدارعلمای ترکیه با مقامات طالبان از جمله سرپرست وزارت خارجه، سراجالدین حقانی سرپرست وزارت کشور و سایر وزارتخانههای طالبان؛ سفر ذبیح الله مجاهد سخنگوی طالبان به ترکیه و دیدار مقامات ترکیه با سران حکومت طالبان ؛ اشاره نمود.
این در حالی است که مقامات طالبان نیز در این دیدارها بر ایجاد رابطه قوی و منظم ترکیه و افغانستان تاکید کردند. لازم به یاد آوری است در موضوعات علمی ، آموزشی و فرهنگی نیز امارت اسلامی به دلیل هم مذهب بودن با کشور ترکیه، برای فعالیت های فرهنگی و آموزشی آنان محدودیت وضع نکرده بلکه بر گسترش روابط بیشتر تأکید کردند. بدین ترتیب میتوان گفت تیکا، وزارت گردشگری و فرهنگ، وزارت امور خارجه، تی آر تی، بنیاد یونس امره، آژانس سرمایه گذاری و حمایت، دفتر اطلاعات از رسانه ها و سایر نهادها، مانند سازمان های غیر دولتی، سازمان های امداد و نجات، حقوق بشری، بنیاد ها، دانشگاه ها، رسانه ها و دیگر بازیگران جامعه مدنی همگی در دیپلماسی عمومی ترکیه در افغانستان نه تنها فعال هستند ؛ بلکه در حوزه فرهنگی و اجتماعی، نفوذ ترکیه در افغانستان روند افزایشی داشته است.
۴) فرجام
همانطوری که در متن یادداشت اشاره شد ترکیه مناسبات خود را با افغانستان از سال ۱۹۲۰ آغاز کرده و همه ساله بر سطح و گسترش این مناسبات در همه موضوعات از جمله فرهنگی ، علمی و آموزشی افزوده است.
این مساله در حالی است که در محافل فرهنگی دولتی جمهوری اسلامی ایران علت ایستایی فعالیتهای فرهنگی ، علمی و آموزشی را محدودیتهای ایجاد شده از سوی طالبان برای فعالیتهای کشورها در افغانستان عنوان می شود، البته در این نوشتار منکر ایجاد محدودیت بر فعالیتهای فرهنگی از سوی طالبان نمی باشیم اما سوال اینجا است که دولت ترکیه چه راه کارهایی را به کار بسته است که با تغییر دولتها در مقاطع مختلف زمانی در افغانستان ؛ توانسته است به فعالیتهای خود نه تنها ادامه دهد بلکه آن را توسعه داده و بر سطح آن نیز بی افزاید.
به نظر نگارنده هماهنگی و یک صدایی نهادهای ترکی فعال در افغانستان و همچنین فرصت دانستن این فعالیتها برای نفوذ معنوی هر چه بیشتر در بین آحاد مردم و نخبگاه فرهنگی ، علمی و سیاسی و نشان دادن تصویری درست از کشور ترکیه را می توان از عوامل مهم در موفقیت آن کشور در افغانستان بر شمرد.
لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=12060