3
  

 

سراج ادیب

 

زمینه های داخلی وخارجی بحران در افغا نستان

( راه بیرون رفت )

موجز اینکه :

مهمترین دلیل عدم ثبات درشرایط امروزی افغانستان رقابت های بیرونی است که با هدف توسعه نفوذ در افغانستان صورت می گیرد چنانچه افغانستان از سال ۲۰۰۱ میلادی تاکنون بحران‌های متعددی را پشت سر گذاشته که می‌توان آن‌ها را در چندین دسته‌ی کلی بررسی کرد، پس از حمله‌ی ۱۱ سپتمبر  ۲۰۰۱میلادی، ایالات متحده و ائتلاف بین‌المللی به بهانه‌ی مبارزه با تروریسم و سرنگونی رژیم طالبان به افغانستان حمله کردند و رژیم طالبان به سرعت سقوط کرد و دولت جدید با حمایت امریکا و سازمان ملل شکل گرفت، اما طالبان به جنگ چریکی علیه دولت ادامه دادند، در سال‌های بعد، طالبان به تدریج بخش‌های زیادی از افغانستان را تحت کنترل خود گرفتند، حملات انتحاری، بمب‌گذاری و جنگ‌های شدید میان نیروهای ناتو و طالبان در سرتاسر کشور رخ می داد، بلاخره در سال ۲۰۲۰ میلادی، امریکا با طالبان توافق صلح امضا کرد و متعهد شد که نیروهایش را از افغانستان خارج کند.

طالبان بهسرعت کنترل شهرهای افغانستان را به دست گرفتند ودر روز یکشنبه ۱۵/اگوست۲۰۲۱میلادی،  بدون هیچ نوع مقاومت کابل پایتخت را بست آورند ، قبل از ورود طالبان درارگ کابل رئیس‌ جمهور اشرف غنی از کشور فرار کرده بود .این رویداد باعث وحشت عمومی شد و هزاران افغان تلاش کردند از کشور فرار کنند، صحنه‌هایی مانند سقوط افراد از بال طیاره در میدان هوائی کابل که از تلخ‌ ترین تصاویر و صحنه های تاریخ افغانستان است برای جهانیان به ارمغان داشت.

بعد قدرت امارت طالبان درگیری‌های داخلی و ظهور داعش خراسان و همچنان وابستگی شدید اقتصاد افغانستان به کمک‌های خارجی ونیز تحریم‌های بین‌المللی علیه طالبان، شدت گرفت و باعث شد که کشور دچار بحران اقتصادی شدید شود، علاوتأ بیکاری گسترده و فقر افزایش یافت و ارزش پول ملی ( افغانی ) نیزکاهش یافت،بانک‌های بین‌المللی دارایی‌های افغانستان را مسدود کردند، که تأثیر زیادی بر نظام مالی کشور داشت و نیز بحران بشردوستانه و مهاجرت وحملات گروه داعش شاخه‌ ی خراسان (ISIS-K)  افزایش یافت ، از جمله بمب‌گذاری در مکاتب، شفاخانه ها و مساجد شیعیان یکی پی دیگری رخ داد  و موج جدیدی از مهاجرت های عظیمی آغاز شد، حقوق زنان به شدت محدود شد، ممنوعیت تحصیل دختران بالاتر از صنوف ششم، عدم اجازه‌ی کار زنان در بسیاری از بخش‌ها و قوانین سخت‌ گیرانه ‌ی اجتماعی از بحران‌های اصلی در این زمینه هستند. حالانکه زنان و دختران قبل از قدرت گرفتن طالبان در آموزش، سیاست و جامعه فعالیت بیشتری داشتند.

نا گفته پیداست که پس از بازگشت دوباره طالبان در قدرت ، روابط افغانستان با ایران، چین، پاکستان و کشورهای آسیای میانه دچار تنش شده است بر علاوه بحران امنیتی داخلی درگیری‌ و تنش های مرزی میان افغانستان و پاکستان، به ‌ویژه در مناطق قبایلی و خط دیورند  تنش ها را بحرانی تر ساخت همچنان حضور گروه‌هایی مانند، القاعده، داعش شاخه‌ی خراسان، شبکه‌ی حقانی ، حرکت اسلامی ازبکستان و دیگر گروه‌ها باعث ناامنی و حملات متعدد در افغانستان شده است  و طالبان هنوز نتوانسته‌ اند با وصف دوستی دیرینه با این گروه ها کنترل کامل بر این تندرو ها داشته باشند، و این موضوع به تهدیدی برای امنیت منطقه‌ ای تبدیل شده است .

نتیجه اینکه افغانستان ازسال ۱۳۵۲ خورشیدی و بخصوص سال ۲۰۰۱ میلادی تاکنون، نه ‌تنها با جنگ و درگیری مداوم روبه ‌رو بوده، بلکه بحران‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی نیز کشوررا در وضعیتی ناپایدار نگه داشته است، وضعیتی که پیچیده و بحرانی است و آینده‌ی آن به تصمیمات داخلی، سیاست‌های منطقه‌ ای و تعاملات جهانی بستگی دارد، که اینک روی هر یک آن مکث نموده و راه های بیرون رفت از این دشواری نیز پیشنهاد شده .

مشکل در کجاست و راه بيرون رفت چيست ؟

همه تحلیل گران متفق القول خواهند بود که راه برون ‌رفت از این دشواری در شرایط کنونی در افغانستان بسیار پیچیده است، زیرا افغانستان  کنونی زیر قدرت طلبان با مشکلات متعددی طوریکه در بالا تذکر رفت از جمله بحران اقتصادی، بی‌ ثباتی سیاسی، افراط ‌گرایی، نقض حقوق بشر و انزوای بین‌المللی مواجه است، اما با وصف آن همه مشکل، برخی راهکارهای برای بهبود وضعیت است کهذیلآ پرداخته میشود.

۱ ـ راه بيرون رفت :

الفــآزاد سازی دارایی‌های بلوکه ‌شدهــ پس از روی‌کار آمدن امارت اسلامی در افغانستان در ۱۵ اگوست ۲۰۲۱مطابق یکشنبه ۲۴ اسد ۱۴۰۰خورشیدی، حدود ۷ میلیارد دالر از دارایی‌های بانک مرکزی افغانستان توسط ایالات متحده و بیش از ۲ میلیارد دالر دیگر توسط کشورهای اروپایی مسدود شد(۱)در سپتامبر ۲۰۲۲، امریکا ۳.۵ میلیارد دالر از این دارایی‌ها را به یک صندوق امانی در سوئیس به نام «صندوق افغان» منتقل کرد. این صندوق تحت نظارت هیأتی بین‌المللی است و دولت طالبان به آن دسترسی ندارد(۲)بنابراین، در حال حاضر، حدود ۳.۵ میلیارد دالر از دارایی‌های افغانستان همچنان مسدود باقی مانده است( ۳).که این پولها می‌تواند به بهبود وضعیت اقتصادی کمک کند، این باز گشت مامول نخواهد شد تا نخبه گان امور اقتصادی و دیپلوماتیک به جاهای معین تقرب حاصل ندارند، لذا توجه دربهبود روابط دیپلماتیکصورت گیرد.

ب ــاگر حکومت طالبان بتواند: در سیاست‌های داخلی و خارجی خود تغییراتی ایجاد کند که باعث به رسمیت شناخته شدن آن از سوی جامعه جهانی شود، احتمال آزادسازی این دارایی‌ها بیشتر خواهد شد. اما این به معنای پذیرش برخی شرایط از سوی طالبان، مانند احترام به حقوق بشر، حقوق زنان و ایجاد یک حکومت فراگیر است.

ج ــمذاکره با ایالات متحده و اروپا: دولت طالبان می‌تواند از طریق میانجیگری کشورهایی مانند قطر، ترکیه یا حتی چین و روسیه، با امریکا و اروپا به توافقی برسد که حداقل بخشی از این دارایی‌ها برای نیازهای بشردوستانه و اقتصادی آزاد شود

د ــافزایش فشار بین‌المللی ازسوی کشورهای منطقه: برخی کشورها مانند چین، پاکستان و ایران، که روابط نزدیکی با طالبان دارند، می‌توانند از نفوذ خود برای ترغیب غرب به کاهش تحریم‌ها و آزادسازی بخشی از دارایی‌ها استفاده کنند.

هـ  ــشفافیت مالی و اصلاحات بانکی: اگر طالبان بتواند ساختار بانکی افغانستان را شفاف‌تر و مطابق با معیارهای بین‌المللیکند، بهانه‌های مسدود نگه داشتن این دارایی‌ها کمتر خواهد شد. ایجاد یک نهاد مستقل مالی که تحت نظارت سازمان‌های بین‌المللی عمل کند، می‌تواند راهی برای آزادسازی پول باشد.

و ــتمرکز بر منابع داخلی و سرمایه‌گذاری جایگزین: افغانستان می‌تواند روی منابع طبیعی غنی خود، مانند معادن و لیتیوم، سرمایه‌گذاری کند و از همکاری‌های اقتصادی با چین، روسیه و کشورهای منطقه برای کاهش وابستگی به دارایی‌های بلوکه‌شده استفادهنماید.

قابل توجه این که :تا زمانی که طالبان تغییری در سیاست‌های خود ایجاد نکند یا توافقی میان طرف‌های درگیر حاصل نشود، بعید است که این دارایی‌ها به طور کامل آزاد شوند. راه‌حل پایدار در گرو مذاکرات دیپلماتیک، پذیرش برخی اصلاحات، و یافتن منابع جایگزین اقتصادی برای کشور است.

یکی ازمشکل اساسی در ساختار کنونی حکومت طالبان، نبود کادرهای متخصص و تصمیم‌گیری‌های غیرشفافاست. وقتی افراد غیرمتخصص در پست‌های اقتصادی و دیپلماتیک قرار بگیرند، نه‌تنها راه‌حلی برای بحران‌ها ارائه نمی‌شود، بلکه اوضاع بدتر خواهد شد.

نقطه دیگری این‌که تمام فرمان‌ها به نام «هبت‌الله آخندزاده» صادر می‌شود، اما او در انظار عمومی ظاهر نمی‌شود و مرکز واقعی قدرت مشخص نیست، خود نشانه‌ای از بی‌ثباتی است. چنین ساختاری باعث می‌شود که حتی کشورهایی که تمایل به همکاری با افغانستان دارند، در اعتماد به این حکومت دچار تردید شوند. برای برون‌رفت از این وضعیت، طالبان یا باید یک سیستم حکومتی شفاف‌تر، با حضور متخصصان اقتصادی و سیاسی ایجاد کند، یا اینکه کشور همچنان در یک بحران اقتصادی و دیپلماتیک باقی خواهد ماند. اما با توجه به اینکه طالبان بیشتر به حفظ اقتدار نظامی و ایدئولوژیک خود فکر می‌کند تا توسعه و پیشرفت کشور، چشم‌انداز روشنی برای تغییرات اساسی در کوتاه‌مدت دیده نمی‌شود.

آیا فشار های بین المللی که دو پهلو است میتواند رژیم طالبان را تغییر دهد ؟

اگرچه تحریم ها و مسدود شدن دارایی های طالبان را تحت فشار قرار داده، اما نتیجه اصلی آن فقر و گرسنگی مردم بوده است. سوال بمیان می آید که، راه حل چیست ؟برای کاهش این بحران، راه‌های مختلفی وجود دارد که جامعه بین‌المللی و حتی خود مردم عزیز ما می‌توانند دنبال کنند.

۱ــتحریم‌های هوشمند به جای تحریم‌های عمومی :

الف ــبرای اصلاح کار به جای مسدود کردن کامل دارایی‌های مردم افغانستان، باید تحریم‌ها هدفمند شوند و تنها رهبران و مقامات طالبان را شامل شوند، نه کل مردم  کشوررا زیرا این دارایی متعلق به همه مردم اند نه طالبان .

ب ــبخشی از این دارایی‌ها می‌تواند تحت نظارت سازمان‌های بین‌المللی برای توسعه اقتصادی و کمک‌های بشردوستانه آزاد شود، بدون اینکه طالبان کنترلی بر آن داشته باشد.

۲ــافزایش نظارت بین‌المللی بر کمک‌های بشردوستانه :

الف ــکشورهای کمک‌کننده می‌توانند با همکاری سازمان ملل و نهادهای مستقل، بر توزیع عادلانه کمک‌ها در داخل افغانستان نظارت کنند تا این کمک‌ها مستقیماً به مردم برسد و در اختیار طالبان قرارنگیرد.

۳ــ فشارهای داخلی و بیداری اجتماعی:

الف ــمردم ما، به‌ویژه قشرتحصیل‌کرده و نخبگان، باید نقش فعال‌تری در جامعه داشته باشند.

ب ــاگرچه طالبان فضای سرکوب ایجاد کرده، اما فعالیت‌های مدنی، روشنگری و آگاهی‌بخشی می‌تواند در درازمدت زمینه را برای تغییر آماده کند.

۴ــحمایت از اقتصاد داخلی و بخش خصوصی:

الف ــوابستگی افغانستان به کمک‌های خارجی باید کاهش یابد.

ب ــسرمایه‌گذاری در زراعت، معادن، و تجارت منطقه‌ای می‌تواند به رشد اقتصادی کمک کند و فشارهای بین‌المللی را کمتر مؤثر سازد.

۵ــمیانجی‌گری کشورهای منطقه برای تعدیل سیاست‌های طالبان.

الف ــ کشورهای همسایه مانند قطر، ترکیه، چین و حتی ایران و پاکستان می‌توانند نقش میانجی را ایفا کنند و طالبان را متقاعد کنند که برای رفع تحریم‌ها، اصلاحات اساسی انجام دهند.

قابل توجه این که : نه تحریم‌های شدید و نه تعامل کامل با طالبان، هیچ‌کدام به تنهایی راه‌حل نهایی نیستند. راه‌حل مناسب، تعامل مشروط است؛ به این معنا که جامعه جهانی کمک‌های بشردوستانه را افزایش دهد و هم‌زمان طالبان را تحت فشار قرار دهد تا تغییرات مثبت ایجاد کند. از سوی دیگر، مردم افغانستان نیز باید برای بهبود شرایط داخلی، با آگاهی و فعالیت‌های مدنی، مسیر اصلاحات را هموار کنند.

ار آنچه گفته آمدیم مشکل اساسی کجاست ؟

مشکل اصلی: یک سیستم جهانی ناعادلانه جهان که بر اساس یک ساختار قدرت نابرابر تنظیم شده که در آن کشورهای ضعیف‌تر، اغلب ابزار بازی قدرت‌های بزرگ می‌شوند که این مسئله در مورد وطن عزیز ما افغانستان نیز صدق میکند ، مثلأامریکا و متحدانش در گذشته میلیاردها دالررا به کشور سرازیر کردند، اما وقتی منافعشان تغییرکرد، منابع را مسدود کردند و مردم را در بحران رها نمودند.

قدرت‌های بزرگ چرا در این بازی مصروف اند ؟

۱ــاستفاده از تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی به عنوان ابزار نفوذ:

الف ــ امریکا و غرب دارایی‌های افغانستان را نگه داشته‌اند نه فقط به دلیل سیاست‌های طالبان، بلکه برای کنترل و فشار بر این حکومت و تأثیرگذاری بر تحولات داخلی که این کار پیامی به سایر کشورها نیز دارد، یعنی هر حکومتی که از مدار سیاست‌های غرب خارج شود، می‌تواند تحت فشار اقتصادی قرار گیرد.

۲ــاستفاده از جنگ و بحران به عنوان ابزار مدیریت جهانی:

الف ــجنگ‌ها و بی‌ثباتی در خاورمیانه، آسیا و آفریقا، همیشه به سود قدرت‌های بزرگ و صنایع تسلیحاتی تمام شده است.

ب ــطولانی شدن بحران افغانستان، بهانه‌ای برای ادامه بازی‌های ژئوپلیتیکی در منطقه میان قدرت‌هایی مانند امریکا، چین، روسیه و حتی هند و پاکستان است.

۳ ــایجاد وابستگی اقتصادی و کنترل منابع طبیعی:

الف ــافغانستان یکی از غنی‌ترین منابع معدنی جهان را دارد، از جمله لیتیوم، مس، و دیگر عناصر استراتژیک. امریکا و دیگر قدرت‌ها نمی‌خواهند این منابع بدون نظارت و کنترلشان استخراج شوند، به همین دلیل ممکن است شرایطی را ایجاد کنند که وابستگی اقتصادی افغانستان به ساختار جهانی تحت نفوذ آن‌ها حفظ شود.

سوال :آیا می‌توان از این بازی بیرون رفت؟

بلی با این امکان :

۱ ــکاهش وابستگی به اقتصاد جهانی تحت کنترل غرب:

الف ــافغانستان باید به همکاری‌های منطقه‌ای با کشورهایی مانند چین، روسیه، ایران و کشورهای آسیای مرکزی توجه کند تا از انحصار اقتصادی غرب خارج شود.

ب ــاستفاده ازپیمان‌های تجاری دوجانبه، سرمایه‌گذاری درمنابع داخلی وایجاد زیرساخت‌های مستقل می‌تواند راهی برای کاهش فشارها باشد.

۲ ــدیپلماسی هوشمند و بازی متقابل با قدرت‌ها:

الفــچین و روسیه می‌توانند به‌عنوان وزنه‌ای مقابل نفوذ امریکا در افغانستان عمل کنند، اما این نیازمند یک سیاست خارجی حساب‌شده و مستقل است.

ب ــطالبان یا هر حکومت آینده افغانستان باید بتواند بین قدرت‌های جهانی توازن ایجاد کند، نه این‌که خود را کاملاً وابسته به یک طرف کند.

۳ ــتقویت زیرساخت‌های داخلی و حکومت‌داری شفاف:

الفــاگر افغانستان یک سیستم اقتصادی شفاف و قوی ایجاد کند، حتی در شرایط تحریم هم می‌تواند روی پای خود بایستد.

بــمبارزه با فساد، استفاده از متخصصان واقعی، و ایجاد نظام اقتصادی باثبات، کشور را از وابستگی به کمک‌های خارجی نجات می‌دهد.

در اخیر و نتیجه‌گیری:

 مشکل افغانستان نه‌تنها داخلی بلکه جهانی است. قدرت‌های بزرگ، از جمله امریکا، بازی‌های خود را دارند و از تحریم‌ها و بحران‌ها برای پیشبرد اهدافشان استفاده می‌کنند.

اما راه خروج از این بازیفشره اینکه، کاهش وابستگی به ساختار اقتصادی غرب، ایجاد توازن دیپلماتیک، و تقویت اقتصاد داخلی است./

 

 

 


بالا
 
بازگشت