عبدالناصر نورزاد
نشست فارمت مسکو؛ از دید ابزاری طالبان تا نگاه خوش بینانه منطقه
روز جمعه، فارمت مسکو با اشتراک ده کشور آغاز شد. طالبان منحیث مهمان نیز به این نشست دعوت شده اند. فارمت مسکو از جمله ابتکارات دیپلماسی منطقه ای است که مسکو آن را رهبری می کند. سال گذشته نیز نشست مسکو با ارائه یک سلسله تمهیدات برای طالبان مبنی بر رعایت حقوق بشر، تشکیل حکومت فراگیری و مسئولیت پذیری در قبال امنیت منطقه ای، خاتمه یافت.
جدا از حاشیه های این سلسله نشست ها که در واقع واکنش منطقه ای نسبت به تحرکات فرامنطقه است، فارمت مسکو هیچگونه تاثیر متقابل و بالفعل بر تغییر وضعیت افغانستان تحت کنترول طالبان، نداشته است. به عبارتی؛ این نشست از حاشیه های تبلیغاتی و رسانه یی بیشتر بهره برده است تا اینکه خود بتواند بخشی از یک فرایند تحول صلح آمیز در افغانستان، در مرحله پسا خروج امریکا، مطرح شود و حلالی باشد برای مشکلات موجود.
تا حال، طالبان که روابط نزدیکی با روسیه و تعدادی از کشور های آسیای مرکزی و منطقه داشته اند، هیچ توجهی به تمهیدات ارائه شده در این نشست، نشان نداده اند. بی توجهی طالبان به خواست های منطقه که بیشتر منبعث از نگرانی منطقه نسبت به تداوم وضعیت موجود است، نشان می دهد که این گروه هنوز هم، آن چنانکه در حرف خواستار تعامل با دنیا و منطقه است، در عمل تمایلی به آن ندارد تا افغانستان تحت کنترول این گروه، وارد یک تعامل منطقه ای مثبت شود و بخشی از روند گذار به سوی یک نظام پاسخگو را سپری کند. در عوض، طالبان از بدو به قدرت رسیدن، در مشوره با حامیانشان در تلاش بوده اند تا از چنین نشست ها، استفاده سو کنند، امتیاز بگیرند و راهی را برای تداوم شان در قدرت، بیابند. پس می توان گفت که نگاه طالبان به این نشست ها، ابزاری ولی در عوض نگاه منطقه مبتنی بر یک اجمال سیاسی، اقتصادی و امنیتی استوار بوده است.
اگرچه وزارت خارجه روسیه گفته است که هدف اصلی نشست فارمت مسکو، تقویت «روند آشتی ملی» و «گسترش تعامل کشورهای منطقه با طالبان» است و این دواصل از اولویتهای اصلی ششمین نشست فرمت مسکو شمرده می شوند، اما طالبان نه ضرورتی به روند آشتی ملی می بینند و نه آن را قبول دارند و نه هم گسترش تعامل کشور های منطقه را در جهت نیاز های اصلی منطقه منبی بر تامین صلح و ثبات سیاسی در افغانستان و ارائه تضمین ها برای مقابله با تروریسم، تعبیر می کنند.
منطقه در چهارچوب فارمت مسکو به رهبری روسیه، توقع دارد تا تعامل کشورهای منطقه با طالبان در زمینههایی مسائل سیاسی، اقتصادی، مبارزه با تروریسم و مبارزه با مواد مخدر را گسترش بدهند، اما همانطوریکه قبلا تذکر یافت، طالبان اهل اصلاحات سیاسی نیستند، به اصول دولت داری مبنی بر بهبود وضعیت اقتصادی و ایجاد دهلیز فعال اقتصادی در منطقه، آشنایی ندارند و مبارزه با مواد مخدر را به علت در آمد بی حساب آن، غیر ممکن می بینند و تمایلی به انجام آن ندارند. چون این گروه همانند دوره قبل زمامداری شان و بیست سال جنگ در برابر دولت جمهوریت و نیروهای خارجی، یکی از راه های در آمد اصلی را از منبع کشت، تولید و قاچاق مواد مخدر انتخاب کرده اند و به علت سود سر سام آور آن، حاضر نیستند به گونه عملی و صادقانه در برابر آن، مبارزه کنند، بنا تمام مسائل مطروحه در این نشست، فقط در اجندای جلسه و روی کاغذ باقی خواهد ماند. در حالیکه نیاز های فوری مردم افغانستان مبنی بر تامین عدالت، ثبات سیاسی، رویکارآمدن یک نظام سیاسی پاسخگو و منحیث یک عنصر مسئول و فعال در تعاملات منطقه ای و جهانی، مبارزه با افراط گرایی، تامین حقوق زنان و اقلیت ها، مبارزه با فقر و ایجاد بستر های کار و بیرون ساختن افغانستان از وضعیت کنونی، چیزی دیگری است. این نشست هیچگونه تماس عملی و عملگرایانه را برای تحت فشار قرار دادن گروه طالبان و کمک به تمام نیروهای مسئول سیاسی که بتوانند در جهت بهبود وضعیت افغانستان کمک کنند، انجام نداده و تنها با شریک سازی گروه طالبان در این نشست، اکتفا کرده است. در حالیکه، هنوز نگرانیهای گسترده در میان کشورهای منطقه در مورد مسائل امنیتی و مبارزه با تروریسم وجود دارد و تنها با ارائه تمهیدات و پیشنهادات، نمی توان بر حجم گسترده این تهدیدات، فایق آمد.زیرا فارمت مسکو از جمله ابتکارات دیپلماسی منطقه ای است که مسکو آن را رهبری می کند. اما از آنجاییکه سطح تهدیدات امنیتی، چالش های سیاسی و اقتصادی و چاله های امنیتی در حال افزایش هستند، تنها ابتکار دیپلماتیک، نمی تواند تضمینی برای حل مشکلات موجود محاسبه گردند.