خوشه چین
شیروعقاب
من وتوباید خجالت بکشیم.
این انسانها افتخار مینمایند(افغانها) که نام های خودرا شیر میمانند من شیرهستم وشیرویا عقاب.
من وتو به اندازه ضرورت پی شکارخود میرویم.
این انسان ها به قتل عام دست میزنند
دشمن مشترک منکرازعلم است.
دشمن مشترک دشمن زن است.
دشمن نهادهای عقب گرد است.
نباید به تنهایی خودرا ازش نجات داد میدان را برایش رها نمود.
باید مشترکن خوردوخمیر قلع وقمش کرد.
وقتی که کرک به دهکده داخل میشود
افراد دهکده را یک یکی نجات نمیدهند گرک را میکشند.
زمانی که بازیگر ورقاص سیاسی میشوی.
استقبال ازسمت وسوی آرکسترر(زمان)را هرگزفراموش نکنی.
پندار نیک، گفتارنیک، کردارنیک
مکمل ترین وبامعنی ترین کلمه ها میباشند
زندگی با این سه کلمه زیباست
صداقت
محبت
عبادت
هرگز سگ را باسنگ نزنید ازدم دروازه خویش دور نکنید.
باپاس است، نگهبانی ازدروازه ات مینماید.
حتی مواد فاضله اش را درمیان بته های خار مینماید.
هرگزپشک را ازخانه تان بیرون نرانید.
اینها آثارموشهای پاکستانی را درخانه وکاشانه ای تان نمیگذارند.
پشک آن قدر باادب است که مواضله ای خودرا درزیر خاک گورمینماید.
این موشهای پاکستانی همه داروندار خانه را دندان خایی کرده ازاستفاده بیرون مینماید.
هرگاه که متوجه شده باشید درمیان برنج وگندم ودسترخوان وحتی محراب مسجد مواد فاضله را به جامیگذارند.
باید همه ازدیوانه خانه بیرون آیند.
میخ دردیوار چپک نکوبند که نوک میخ به مانند سرمیخ هموار نگردد.
مباحث علمی برای طرفین ثبوت ارایه میدارد.
مباحث فلسفی برای طرفین میدان جنگ را هموار میگرداند.
زنگی که ازخانه ای ما به گوشت میرسد زنگ شرافت است.
سلام دادن به طرفین نماد احترام وعزت است.
محتوی ساده را سبک نپندارید یاران عزیز.
آن برخوردی که انسان را به مدارج عالی میرساند (حرمت) است.
برد با آن کسی است که راه صداقت درپیش گرفته است.
حریفان گویندش را حماقت درپیش گرفته است.
اما راه پرخم وپیچ برسردویدن را نباید فراموش کرد.
ادامه باید داد که همه گویند که شهادت نامه لیاقت گرفته استـ
گرچه منزل بس خطرناک است ومنزل بس بعید
هیچ راهی نیست که آن را نیست پایان غم مخور
حافظ شیرازی
(خوشه چین) در حرکت ودرچرخ آمده است.
نه ازیک طرف برای یک طرف برای هربرخ آمده است.
گلستان سعدی انواع رنگها وگلهارا درخود پرنده هارا دارد.
برای ساختمان خانه ای ما چون ستاره ای شرق آمده است.
ازپل باریک نمی ترسد واز شب تاریک همچنان.
شعاع تازنده پرتاب گویا به سرعت نوربرق آمده است.
نهاد خانه ای ما خودش است.
متعلق به سی وچهارملیون انسان است.
نهاد خانه ای ما مصمم است.
قهرمانی متحد ساختن مردم خودرا برمحور (ماحق زندگی شرافت مندانه داریم)
را ازآن خود بسازند.
شعر احمد شاملو شامل حال من است.
علم وهنرهردوبال من است
طبعیتم برهمین بود که ساده باشم دروغ نگویم
هرانسان وطن دوست متغیر متحول اندیوال من است
احمد شاملو میگوید
عقل که نباشد جان درعذاب است.
شیری که درمیان قفس باشد باید درپیش رویش روباه جولان بزند.
زمانی که شیر آزاد شود اثری ازروباه را نبینی.
همین سیاست بازان (زبان،قوم ومذهب)ازکدام تکیه گاه مطمین حرف میزنند.
آب ازمنبع خط همه پایین باهم درجنگ.
روی تقسیم چرس وبنگ
دهن پشتون گشاد ازتاجک است.
دیگران درپهلوی زیارت ها
ابا ودادا گویان مانند ملنگ.
اصول سازمانی بمثابه باغداری است.
باغداری هم به مانند باغ انگوری.
تاک انگوری را اگرکوتاه بری کنی برای سال آینده نوده های خوب میرویاند که حاصل خوب بدهد.
اگربخواهی که درسال جاری حاصل فراوان بگیری باید که دراز بری بکنی.
کود یا پاروی فراوان وآب بموقع بدهی که حاصل خویش را به ثمر برسانذ.
اما به حاصل سال آینده اش کمتر امید داشته باش.
یک سیب ودو، دم.
این دو دم
حکومت شاهی را سرنگون کرد.
حاکمیت حزب دموکراتیک خلق را پرازخون کرد.
مجاهدین را برسرقدرت جنون کرد.
کرزی واحمد زی جامعه را فاسد ازدرون کرد.
این قوم لوت آمدند خودش را درعمل ملعون کرد.
زنده باد خانه ای ما.
گرچه منزل بس خطرناک است وبس بعید.
هیچ راهی نیست که آن را پایانی نباشد غم مخور.
حافظ شیرازی.
ماتصمیم گرفتیم که به گذشته نپیچیم مسولییت فرداهای خودرا نادیده نگیریم.
مسولیت فرداهای که آرمان خانه ای ما را تمثیل مینماید.
هرگز سگ را باسنگ نزنید ازدم دروازه خویش دور نکنید.
باپاس است، نگهبانی ازدروازه ات مینماید.
حتی مواد فاضله اش را درمیان بته های خار مینماید.
هرگزپشک را ازخانه تان بیرون نرانید.
اینها آثارموشهای پاکستانی را درخانه وکاشانه ای تان نمیگذارند.
پشک آن قدر باادب است که مواضله ای خودرا درزیر خاک گورمینماید.
این موشهای پاکستانی همه داروندار خانه را دندان خایی کرده ازاستفاده بیرون مینماید.
هرگاه که متوجه شده باشید درمیان برنج وگندم ودسترخوان وحتی محراب مسجد مواد فاضله را به جامیگذارند.
محرومیت ها زاده خرا فات اند.
آنانکه زهرمینوشند پا داش مکافات اند.
دوری جستن ازنعمات خداو ندی نکردن به گناه.
تنها راه نجات ازین محرو میت پناه به مناجات اند.
بهترین کعبه کعبه ای دل است.
باقبول این مطلب چه مشکل است.
حقیقت تصفیه وجدان میخواهد.
دهقان را درهنگام تصفیه گندم شوردادن چغل است.
(خوشه چین) خسته نشوید اولین مرد پروان است.
انسان قدرشناس معارف دوست باوجدان است.
آنکس که باایشان دعوای دارد داگز دامیدان.
تمامی مراحل رشد وانکشافش دراجتماع نمایان است.
پوتین را آب گنده کار است.
زهرمارا زهر مار دواست.
ماقربانی سیاست های ابرقدرت ها شده ایم.
طالب تربیت دست بیگانه دیده برای ما چوبه داراست.
سیاسیون دلسوز ومهربان وخردمندان طرف امید.
خطاب به شماست.
لطفن جلولهو لعب سیاست زبان وقوم ومذهب را بربنیاد حرکت آفتاب تنظیم نمایید.
آفتاب درخود میسوزد تاروشنایی ومحبت ازخود سرایش دهد.
ازشعاع هفت رنگ خویش طبعیت را پیرایش وآرایش دهد.
نه فرمان صادر کرده برکسی ونه پذیرفته است نازکسی.
نور پخش مینماید ازفضای آبی به کوه ودره گل وخار که جلایش دهد.
ازسلمان فارس شروع تابه عبدالرحمن ونادرخان
خلیل زاد کرزی وغنی قانونی وفهیم وعبدالله.
گفتند که علف اززمین میخوریم پشت ما آماده برای انتقال جوالها.
درکله طالب وملا بسته اید سه من کلاه ودستار.
درکله روبا کرزی مانده اید یک عدد کلاه.
خوشه چین بامشت های گره خورده وارد میدان نمیشود.
این اشرف غنی است که ازراه چرخ وارد میدان میشود.
فکرتان باشد که عصر عصر تکنالوژی است.
کرزی قاتل مرموز شخصیت های علمی هنری وسیاسی دیگر با این کله خورد وکلاه کلان نمیشود.
خدا آن حقیقتی است که خالق مان است.
دراصل دارو ندار مالک مالک مان است.
یگانه چیزی که اثبات خدا پرستی مینماید.
دروغ نگفتن وبیان حقیقت غیروذالک مان است.
تنها خوشه چین ازعمل کردهای خود باهمه اشتباهات پشیمان نیست.
بانیات انسانی اقدام ازاشتباه آموخت این سالک من است.
خوشه چین درساخت وبافت سیاست به مانند جولا ونجاراست.
بهترین گلیم وقالین میبافد برای خانه ای ما.
رویش بنشینند خردمندان دردانه ما.
کلکین ودروازه میسازد برای مکتب ودانشکده ما.
تاکه نسل نوین مان عقب نمانند ازکشورهای دیگر.
آگاه شوند وباخبر دشمن نگردند.
چون خلیل زاد وکرزی غنی وطالبان دیوانه ای ما.
یک زمانی شنیده بودم
ازین پشته درآن پشته کرمه ومادیان را گرگ کشته.
مگربختی عرب گشته چه واویلا مغلی من.
سازش تاجک بود بالشکر مغل.
سرانجام خودشان را کرد ققل.
دیدیم که در جلسه بن اول.
یونس قانونی ودیگرانش گفتند.
چل چل.
کنون میگویم.
درین دره(پنجشیر)درآن دره(غوربند)
شخصیت هارا جاهل کشته است.
مگربخت خرد گشته است.
چه واویلا طالبی من.
دریاهای غوربند وپنجشیر اصلن زاده ای(یک پدر) سلسله کوه هدوکش اند.
درآغاز باهم نا آشنا درپل صیاد باهم آشنا.
ازین هم آغوشی همه راضی می آیند به تماشا.
یکی را مصروف اسپ سواری میبنم.
دیگری را میبینم درحالت شنا.
خوشه چین ازوضعیت خیلی خوشحال است.
آشتی اقوام وادیان را برمحور (انسان) اصل است دارم تمنا.
اگرعقل به سرداریم
همه مسولیت دگرداریم.
گذشده وموجود ما کثافت خانه بود وهست.
همه مسولیت برای پرورش نسل دیگرداریم.
جنگ گاووپلنگ
داشتن دندان بهترازداشتن شاخ است.
دندان به معنی تکیه به خود ودارای اراده مستقل.
داشتن شاخ یعنی دربالای سرت کسی دیگراست.
کاری را که دندان میکند شاخ نمیکند.
ورنه گاوقوی ترین حیوان است.
آنکس که انتخاب من است.
فرزند شیرین دلبند من است.
ازلحاظ صداقت وراستی جوره ندارد.
با این خصوصیات شایسته وپسند من است.
دیگرها هرکس جرمی دارندوجنایت.
طرف مسخره وریشخند من است.
دراوغور می اندازمش چون زردچوبه.
میکوبمش زیر ضربه آوند من است.
بالا
بازگشت