عملگرایی روسیه در قالب پلتفرم مشورتی “فرمت مسکو” و تحقق اجماعی منطقه ای
نازنین نظیفی
روز جمعه چهارم اکتبر ۲۰۲۴ ششمین نشست “فرمت مسکو” با حضور نمایندگان ویژه و مقامات ارشد روسیه، هند، ایران، قزاقستان، قرقیزستان، چین، پاکستان، تاجیکستان، ازبکستان، و جهت انجام رایزنی در مورد افغانستان برگزار شد. این نشست که برای نخستین بار در ۴ آپریل ۲۰۱۷ و با هدف کمک به روند صلح و آشتی ملی در افغانستان شکل گرفت، با غیبت نمایندگان غرب، روندی از کمرنگ نمودن ابتکارعمل های غیرمنطقه ای و برجسته سازی نقش روسیه به عنوان بازیگری موثر در تسریع جریانی از تساهل تعاملاتی سازنده در سایۀ عملگرایی را پیش می گیرد.
روسیه آهسته و پیوسته طی چندسال اخیر روابط خود با طالبان را حفظ کرده است. با وجود آنکه طالبان در لیست گروه های ممنوعه این کشور قرار داشته، اما مسکو به دلایلی، همچنان پذیرای نمایندگان آنها بوده است. همچنین در ماه ژوئیه، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، طالبان را “یک متحد قابل اعتماد” خواند و افزود که این جنبش می تواند در بحبوحه افزایش حملات تروریستی در روسیه به مبارزه مسکو با داعش نیز کمک کند. تروریست های داعش مسئولیت قتل عام سالن کنسرت مسکو که در ماه مارس رخ داد و ۱۴۴ نفر کشتند را بر عهده گرفتند.
بدین ترتیب در وب سایت خبرگزاری رسمی روسیه، تاس، چنین آمده است که امیرخان متقی، وزیر امور خارجه دولت موقت افغانستان (the interim government) نیز به عنوان مهمان اصلی فرمت مسکو شرکت کرد. جدا از اذعانِ علنی بر تشکیلات سیاسی طالبان در قالب دولتی موقت، -که می تواند پیش زمینۀ دولتِ رسمیِ آتی نیز باشد- سفر امیرخان متقی روز چهارشنبه دوم اکتبر با هیات همراه خود به روسیه، آنهم با وجود آن که نامش در فهرست تحریم های ملل متحد قرار دارد، امتیازدهیِ عملی روسیه به طالبان می باشد. باید گفت این ششمین سفر امیرخان متقی در بیش از یک سال گذشته به خارج از کشور است. او پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ توسط سازمان ملل تحت تحریم قرار گرفت و این تحریم ها شامل ممنوعیت سفر و مسدود شدن دارایی ها می شود.
آنگونه که ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه عنوان نمود، مباحث کلیدی در ششمین نشست فرمت مسکو بر موضوعاتی نظیر مصالحه ملی، تقویت تعامل و همکاری میان افغانستان و کشورهای منطقه، مبارزه با تروریسم و قاچاق مواد مخدر بود. اما در اثنای این نشست شاهدِ طرح موضوعاتی مهم و قابل توجهِ دیگری نظیر تصمیم روسیه برای حذف نام طالبان از مجموعۀ گروه های تروریستی ممنوعه نیز بودیم. اقدامی که پیشتر و در ماه ژوئن ۲۰۲۴ با پیشگامی قزاقستان در حذف نام طالبان از گروه های تروریستی به طور رسمی، کلید خورد و این مسیر را به نحوی هموار ساخت. جریانی که گویی منافع اقتصادی و سیاسی را بر سایر مولفه ها ارجح می شمرد.
چنانچه به گزارش خبرگزاری تاس، ضمیر کابلوف، نماینده ویژه ریاست جمهوری روسیه برای افغانستان در روز جمعه به خبرنگاران اعلام کرد که روسیه پیشتر تصمیم اصلی خود برای حذف جنبش طالبان (که از سال ۲۰۰۳ در روسیه غیرقانونی است) از فهرست سازمان های تروریستی را گرفته، اما این روند باید در چارچوب قانونی روسیه انجام گردد و امید است تصمیم نهایی به زودی اعلام شود. در همین راستا، الکساندر بورتنیکوف، رئیس سرویس امنیت فدرال روسیه (FSB) نیز همان روز اظهار کرد که کار برای حذف طالبان از فهرست سازمان های تروریستی در روسیه در مراحل نهایی قرار دارد. به گفتۀ بورتنیکوف، روسیه می تواند آمادگی طالبان برای مبارزه با خطرناک ترین شاخه دولت اسلامی (داعش)، داعش خراسان، که هنوز از غرب حمایت مادی دریافت می کند و از ظرفیت این گروه تروریستی برای انجام عملیات خرابکارانه با “پرچم دروغین” در خاک ما استفاده می کند، را بسنجد.
وزارت خارجه روسیه در بیانیه ای اعلام کرد که “فرمت مشورتی مسکو معتبرترین پلتفرم چندجانبه است که در آن کشورهای منطقه رویکردهای واقعی را برای مشکلات حل و فصل افغانستان هماهنگ می کنند. در این نشست، طرفین حمایت خود را از ایجاد افغانستان به عنوان یک کشور مستقل، متحد و صلح آمیز تثبیت نموده و آمادگی خود برای کمک به کابل در مبارزه با تروریسم و قاچاق مواد مخدر را ابراز کردند.” همچنین وزارت خارجه روسیه خاطرنشان کرد که شرکت کنندگان در این رایزنی ها “علاقه مندی خود را برای انجام پروژه های زیربنایی منطقه ای مربوط به افغانستان ابراز کرده و به چشم انداز مبادلات اقتصادی و تجاری و همکاری سرمایه گذاری با کابل اشاره کردند.”
در مجموع، وزارت خارجه روسیه اعلام کرد که در پی این نشست اعلامیه ای مشترک به تصویب رسید که ذیل آن بر اقدام های جامع برای رسیدگی به علائم و علل ریشه ای تروریسم، یک دولت مستقل، متحد و صلح آمیز در افغانستان، مشارکت و ارتقای پیشرفت پایدار در زمینه هایی مانند مراقبت های پزشکی، فقرزدایی، کشاورزی، و پیش گیری از بلایایی طبیعی و ادغام افغانستان به منطقه تاکید شده است.
تعامل عملگرایانه روسیه؛ پذیرش منطقیِ موجودیت سیاسی طالبان
سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه در جریان این نشست قویا از کشورهای غربی خواست تا تحریم های افغانستان را لغو کرده، دارایی های مسدود شدۀ این کشور را بازگردانده و مسئولیت خود را در قبال بازسازی افغانستانِ پس از جنگ بر عهده گیرند. لاوروف در جریان نشست مسکو ضمن تاکید بر این مسئله که حل و فصل مشکلات و چالش ها بدون مشارکت نمایندگان افغانستان غیر ممکن است، اعلام کرد که تعاملی سازنده با شرکای افغان، منافع مرتبط با امنیت، توسعه اقتصادی، و همچنین اهداف توافق ملی بین الافغانی را تامین می سازد. لاوروف با بیان اینکه روسیه معتقد است تعاملات با رویکردی “عمل گرایانه” با حاکمان فعلی افغانستان ضروری است، «گفتگوی سازنده» با حکومت طالبان را در جهت منافع امنیت و توسعه اقتصادی منطقه دانست، افزود که مسکو از موضع فعال مقامات افغانستان برای مقابله با تهدید تروریسم حمایت خواهد کرد.
رویکرد عملگرای روسیه به نحوی در کنار زدن نقشِ غیرکارآمد ایالات متحده طی دو دهه و ممانعت از بازگشت غرب به منطقه است. به باور برخی ناظران سیاسی، واشنگتن نمی خواهد افغانستان تحت سلطه طالبان به گروه های منطقه ای مانند سازمان همکاری شانگهای یا نهادهای مختلفی که توسط جنوب جهانی در مخالفت با دستورالعمل های دیکته شدۀ جمعی از سوی غرب مطرح می شوند، بپیوندد. به عقیدۀ این منتقدان، تمایل ایالات متحده در مشاهدۀ طالبانی قابل کنترل، به مذاکرات غرب با این گروه در دوحه بازمی گردد؛ جریانی که با توافق ۲۰۲۰ برای پایان دادن به درگیری افغانستان و خروج عجولانه و آشفتۀ ایالات متحده و ناتو از این کشور در اوت ۲۰۲۱ به اوج خود رسید. بدین ترتیب گفته می شود ایالات متحده و همتایانش تلاش دارند تا به نوعی از رهبری سیاسی طالبان گروکشی کنند؛ به طوری که اگر گامی برداشته شود، تحت نظارت ایالات متحده این کار انجام گیرد. به عبارت دیگر، آمریکایی ها می خواهند با استفاده از دارایی های مسدود شده افغانستان، نفوذ خود را در این کشور حفظ کنند.
شاید بتوان گفت نشست هایی در این قالب گرچه می تواند برخی چالش های پیش رو برای افغانستان را مرتفع سازد، در وجهی دیگر، روندی از اعتمادبخشی به طالبان و موجه سازیِ موجودیت این گروه را شکل می دهد. چنانچه در همین راستا ذاکر جلالی، رئیس سوم سیاسی وزارت خارجه طالبان در صفحۀ ایکس خود اعلام کرد فرمت مسکو که پیش از این به عنوان یک ابتکار منطقه ای برای حل مسئله افغانستان تلقی می شد، پس از پایان جنگ، به سازوکار مؤثری در توسعه تفاهم سیاسی و همکاری میان افغانستان و منطقه تبدیل شده است. همچنین سهیل شاهین، رئیس دفتر سیاسی طالبان، پیش از گفتگوهای روز جمعه گفت که این فرمت نباید ابزار فشار بلکه وسیله ای باشد که منجر به ارتباط مثبت و تعامل بین افغانستان و جهان شود. حمدالله فطرت معاون سخنگوی طالبان نیز از دیگر سو، با ابراز خوش بینی از برگزاری نشست فرمت مسکو در مورد افغانستان، گفته است که این نشست یک فرصت خوب از بهر گسترش روابط امارت اسلامی با کشورهای همسایه و منطقه است.
به هرروی به نظر می رسد طالبان بنابر مواضع و منافع خود، در هر مقطعی از ابتکارعمل های مرتبط با افغانستان به نحوی سود می برد. به عبارتی دیگر، در زمانی که نشست دوحه راهگشایِ معامله ای دیپلماتیک با طالبان بود، آنها از حضور در این نشست و گام برداشتن در مسیرِ مجاز از سمت ایالات متحده بهره بردند؛ و متعاقبا زمانی که نیازمندِ همراهی و حمایتِ کشورهای منطقه می باشند، از نقش آفرینی در نشست مسکو و گروه اتصال منطقه ای در جهت هموار کردن مسیر پیش رو استفاده می کنند. این سیاستِ موقعیت سنجی، نشانگر تحول طالبان است.
اما شاید بتوان گفت اظهاراتی علنی نظیر طرح فرمت مسکو به عنوان “معتبرترین پلتفرم” از سوی مسکو و یا در قالبِ “مکانیزمی موثر” از سوی طالبان؛ بر اجماعی مورد وفاق از سمت طرفین حکایت داشته که در دل خود ۳ نکته را پوشش می دهد: ۱- آنکه سایر ابتکارعمل ها گزینه هایی مطلوب و یا مستعد در پیشبرد مسیر مناسب و مقتضی برای افغانستان و حاکمان فعلی آن نبوده است. ۲- مسئول و مقصر دانستن کشورهای غربی در وضعیت فعلی افغانستان و گرفتن انگشت اتهام به سمت غرب. ۳- ارجحیت موضوعاتی نظیر تروریسم و مواد مخدر برای منطقه.
اما از دیدگاه ناقدان، گرچه این جریان بستر ساز ثبات و امنیت در تمامی حوزه های سیاسی تا اقتصادی و فراهم آمدن رفاه در آینده است، لیکن به نحوی نادیده گرفتن چهره های سیاسی یا نمایندگان از دیگر نهادها و گروه های مدنی- اجتماعی در دفاع از حقوق بشر، حقوق زنان و نیز اقلیت ها تحت حکمرانی طالبان به نظر می رسد.
فرصتِ فرمت مسکو و رویکرد فاتحانه طالبان در بیان افتخاراتی ابهام آمیز
امیرخان متقی در جریان صحبت های ارائۀ شدۀ خود در جمع حاضران فرمت مسکو، ذیلِ شمارشِ اقداماتِ موثر طالبان در حوزۀ های مختلف و کنشِ به جای مقامات طالب در مواضع متناسب، به لزومِ واکنش های حمایتگر و پشتیبانی کنندۀ کشور منطقه برای همکاری با این گروه اشاره کرد. بدین ترتیب که پس از بیان اظهارات خود در رابطه با هر موضوع خاص، متعاقبا ضرورتِ اقدامات کشورهای دیگر در ادامۀ آن مسیر را صراحتا گوشزد می کرد.
· پیشرفت در حوزۀ دیپلماسی: افتخار پذیرش نمایندگان طالبان در قالب سفرای رسمی
در ابتدا امیرخان متقی با اشاره به روند پذیرش دیپلمات های طالبان به عنوان سفرای رسمی در کشورهای چین، امارات متحده عربی و ازبکستان، بر گسترش سطح حوزۀ دیپلماسی این گروه اذعان و همچنین اشاره کرد که قزاقستان و قرقیزستان نیز نام جنبش طالبان را از لیست گروه های ممنوعه حذف کرده اند و این اقدامات همگی حاکی از “درک خوب سیاسی و برداشتن موانع بر سر روابط دوجانبه” است. ضمن آنکه با قدردانی از اظهارات مقامات بلندپایه روسی در این رابطه، امیدواری خود را برای برداشتن گام های موثر در این زمینه ابراز کرد.
· پیشرفت در حوزۀ امنیت: افتخار ارجاعِ مسئولیت گروه های تروریستی به کشورهای دیگر
امیرخان متقی با اشاره به پیشرفت چشمگیر افغانستان در زمینۀ امینت و ثبات، نقش آفرینیِ طالبان در افغانستان را به عنوان فرصتی برای حل معضل امنیت و نقطه قوتی در چرخش تمرکز کشور از مسائل “امنیت محور” به مسائل “توسعه محور” دانست و این ثبات را به نفع کشورهای منطقه مطرح نمود. چنانچه اشاره داشت که طی سه سال گذشته، امارت اسلامی توانسته است در کنار ایجاد نهادهای امنیتی، با گروه های مخرب و فتنه گر نیز مبارزه کند؛ به گونه ای که امروز دیگر هیچ گروهی جای پایی در افغانستان نداشته و یا فرضت استفاده از خاک افغانستان بر ضد امنیت منطقه را ندارد. او اشاره کرد که حملات انجام شده در افغانستان به نام داعش نیز اکثرا از سمت اتباع خارجی سایر کشورهای دیگر بوده است. بنابراین از تمام کشورهای منطقه خواست تا برای مقابله با جریان سربازگیری، تجهیر و فرستادن این نیروها از خارج به خاک افغانستان همکاری لازم را به عمل آورند.
* اما اتهام زنی علنی امیرخان به کشورهای دیگر در تامین و تجهیز نیروهای مخرب تروریستی نظیر داعش نکتۀ قابل تامل در این بخش از صحبت های اوست. چراکه طالبان پیشتر پاکستان و تاجیکستان را در این زمینه مسئول و یا به نوعی مقصر دانسته بود. این در حالیست که یکی از کشورها (تاجیکستان) به عنوان پایگاه مقاومت علیه این گروه، و دیگری (پاکستان) به عنوان همسایۀ دردسر ساز شناخته می شود. چنانچه اخیرا المرصاد، رسانۀ نزدیک به اطلاعات طالبان مستقیما داعش خراسان را “شبکۀ تحت رهبری بلوچستان پاکستان” عنوان کرد.
· پیشرفت در حوزۀ تجارت: افتخارِ تبدیل تهدیدهای امنیتی به فرصت های اقتصادی
اما در ادامه، امیرخان متقی با پیوندِ مسائل امنیتی به پیشرفت های اقتصادی، کشورهای منطقه را از امنیت افغانستان در تمامی ابعاد آن مطمئن ساخت. چنانچه او نگرانی نمایندگان برخی کشورها در شورای امنیت سازمان ملل از وجود برخی تهدیدها از خاک افغانستان را بی دلیل دانسته و از ضمانت امنیت کشور برای آغاز و پیشبرد پروژه های بزرگ منطقه ای (نظیر تاپ، تاپی، فیبر نوری، ترانزیت و راه آهن) و اعتماد دادن به شرکای خود صحبت کرد. بدین ترتیب او به نحوی اذعان کرد که طالبان با درک اهمیت اتصال منطقه ای و همکاری های چند جانبه، تمرکز بر مفاهیم امنیت محور را مرتفع ساخته، متعاقبا آن را به سمتِ مفاهیم توسعه محور سوق داده است. در همچنین همین راستا از پیشرفت جریان تجارت با کشورهای منطقه و شرایط مناسب برای جذب سرمایه گذاری در بخش های زراعت، معادن، انرژی های آبی و بادی، ترانزیت، و غیره برای همکاری های عملی تاکید کرد.
· پیشرفت در حوزۀ مواد مخدر؛ افتخارِ سیاست های مسئولانه در نابودی و پاکسازی
در ادامه نیز متقی در تلاش برای جلب اعتماد کشورهای همسایه و منطقه اشاره کرد که نباید با عینک بیگانگان به افغانستان نگاه کرد و باید از معلومات درست نسبت به افغانستان مطلع شد که در این راستا می توانند از خود طالبان کمک گیرند. در همین راستا متقی اعلام کرد که معضل مواد مخدر که در گذشته نگرانی جدی برای منطقه و جهان بود، نه تنها اکنون در نتیجه سیاست های مسئولانۀ امارت اسلامی جلوی هر گونه کشت و فراوری مواد مخدر گرفته شده است، بلکه جریانی از نگرانی پیرامون قاچاق مواد مخدر از خارج به کشور وجود دارد. بدین ترتیب به نظر می رسد بار دیگر با وارانه جلوه دادن مسائل، سعی دارد بار اتهامات را از دوش خود برداشته بر دوش دیگر کشورها بیاندازد. اما در این میان این سوال مطرح می شود که منظور طالبان دقیقا کدام یک از کشورهاست؟
نقش برجستۀ روسیه در پیشبرد ابتکار عمل اجماع منطقه ای
روسیه تاریخ پرفراز و نشیبی در افغانستان دارد؛ جایی که ارتش شوروی در سال ۱۹۷۹ برای حمایت از دولتی طرفدار مسکو به این کشور حمله کرد، اما ۱۰ سال بعد و با متحمل شدن تلفات سنگین به دست مجاهدین، عقب نشینی کرد. اما ظاهرا سیاست های سایه گستریِ مسکو در قبال افغانستان بار دیگر فعال شده و در پی کوتاه کردن دست غرب می باشد. چنانچه در همین راستا لاوروف از متحدانش خواست تا در برابر تلاش های ایالات متحده و متحدانش برای دخیل کردن خودشان در فرایندهای حل و فصل، از جمله استفاده از اختیارات سازمان ملل برای این اهداف ناپسند، هوشیار باشیم.
سرگئی لاوروف در این نشست گفت “سیاست بدبینانه” جمعی غرب در مورد افغانستان به “بن بست” رسیده و ایالات متحده و متحدانش را به “ممانعت از احیای دولت افغانستان” از طریق اعمال محدودیت متهم کرد. به گزارش اسپوتنیک، لاوروف با انتقاد از ایالات متحده به دلیل نگه داشتن غیرقانونی دارایی های مسدود شده دولت افغانستان و ادامه تحریم های کوبنده علیه بخش بانکی این کشور، از غرب خواست تا محدودیت های خود را برداشته و “دارایی های اختلاس شده” را بازگرداند.
بدین ترتیب آنچه در جریان فرمت مسکو آشکار می نماید، تلاش روسیه برای لغو تحریم های افغانستان تحت حاکمیت طالبان و تاکید بر همکاری های منطقه ای است که همگی به نحوی بر انزوا و جداسازیِ غرب از مداخله در مسائل افغانستان و منطقه می باشد. این درحالیست که کارن دکر، فرستاده ایالات متحده در افغانستان، روز قبل از نشست فرمت مسکو گفت که واشنگتن با کاهش تحریم ها یا به رسمیت شناختن طالبان مخالف است و تاکید کرد که پیشرفت در زمینه حقوق بشر، به ویژه حقوق زنان، قبل از انجام هر گونه گامی در جهت مشروعیت یا تعامل اقتصادی ضروری است. شایان ذکر است که پارسال و در پنجمین نشست، که در شهر کازان روسیه برگزار شد، تام وست، نماینده ویژه آمریکا، هم شرکت داشت اما در ششمین دور از فرمت مسکو نمایندگان غرب غایب بودند.
طالبان تحت فشار برای احیای حقوق زنان و تضمین حکومت فراگیر، تاکید کردند که نمی خواهند دیگران الگوهای حکومتی خارجی را بر آنها تحمیل کنند. به گفتۀ سهیل شاهین، فرمت مسکو در گذشته برای حل مسائل افغانستان تلاش کرده و می تواند نقش مهمی در حل مسائل جاری پیش روی افغانستان مانند رفع تحریم ها، کاهش فقر، ایجاد فرصت های شغلی، زمینه سازی تعامل بین افغانستان و جامعه جهان در حوزه های مختلف داشته باشد.
باید اشاره کرد که سیاست های مداخله جویانۀ غرب به رهبری ایالات متحده در کشور افغانستان و رقم زدنِ تحولاتِ بی ثبات کنندۀ متعددی که فضای امنیت و رفاه را در این کشور برای سال های با چالش مواجه ساخت، امتحان خود را به بدترین نحو پس داده و اکنون دیگر فضایی برای فرصتی مجدد ندارد. اما در سوی دیگر نباید از توجه بر این نکته غفلت ورزید که طالبان بدونِ سازوکارهای متعهد ساز و الزام آوری که بتواند مقبولیت داخلی را به دست آورده، پاسخگوی نیازهای داخلی در تمامی ابعاد آن باشد، مشروعیت خارجی کارسازی نیز نخواهد داشت.
رابطه با طالبان شاید بتوان گفت موجودیتِ نهاد رسمی و مشروعی به نام دولت که غالبا به عنوان سر در یک ارگانیسم و پیکره ای زنده از قدرت شناخته می شود، در رابطه با حکمرانیِ طالبان برای تشکیلات سیاسیِ مطلوب خود در هیبتی از “دست های اتصال دهندۀ بزرگ” به بازیگرانِ دولتی دیگر ظاهر شده، جریانِ کسب، افزایش و حفظ قدرت را در حیات زیر سایۀ حمایتِ دیگری پیش می برند (درحالی که عناصر داخلیِ هماهنگ و همسو -پذیرش جمعی و جامعیت- می توانند سلامت یک اندام وارۀ سیاسی را ضمانت کنند). با مقاومت طالبان برای ابقا در قدرت و چنگ انداختن بر سایر قدرت ها جهت تحکیم اتصالات منطقه ای خود، به نظر می رسد آنها توانسته اند کشورهای دیگر را به پایداری و انعطاف سیاسی مجاب ساخته، مُهری بر پذیرش خود زنند.
در این میان نیز بازیگران منطقه ای هر یک دستور کار مشخصی برای اهداف مرتبط با سیاست خارجی خود دارند. چنانچه می توان اشاره کرد مواردی چون رسیدگی به وضعیت بشردوستانه، تشکیل دولت فراگیر و نماینده، تلاش های هماهنگ برای مقابله با تروریسم و امنیت منطقه ای همچنان در دستور کار هند برای افغانستان قرار دارد.
در نهایت نمی توان دیدگاهی تک بُعدی به فرمت مسکو داشت و باید توجه داشت که کشورهای منطقه ضمنِ آگاهی از سابقه و پیشینۀ طالبان، بر منافع منطقه ای و داخلی خود نیز توجه داشته و پیشبرد دیپلماسی منطقه ای لازمۀ بخشی از سیاست خارجی خود محسوب می شود. بنابراین الگوی منطقه ایِ فرمت مسکو قالبی پذیرنده و مستعد برای حل و فصل مسائل مرتبط با افغانستان داشته و بیانگر جایگاه مهم کشورهای منطقه نیز می باشد.
منبع : کلکین