محدودیت‌های طالبان بر رسانه

 

مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۹۶م، ۲۱ نوامبر را به‌‏عنوان «روز جهانی تلویزیون» تعیین کرد. سازمان ملل متحد هدف از چنین اقدامی را ترغیب کشورها به تبادل برنامه‌های تلویزیونی به‌ویژه برنامه‌هایی اعلام کرد که برای گسترش صلح، توسعه‌ی اجتماعی و اقتصادی و تقویت مسائل فرهنگی جامعه ساخته می‌شود.

اما این روز در حالی در افغانستان گرامی داشته می‌شود که طالبان در سه سال گذشته در کنار تعطیلی تعدادی از رسانه‌ها؛ سخت‌ترین محدودیت‌ها را برای آنان ایجاد کرده و در آخرین فرمان خود دستور داده است تا رسانه‌ها از پخش تصویر موجود جاندار خودداری نموده و هم اکنون در شش ولایت افغانستان این دستور اجرایی شده است. به این بهانه بر آن شدیم تا سیری گذرا بر مواضع و نظریات طالبان در خصوص رسانه و به ویژه تلویزیون داشته باشیم.

تاریخچه تلویزیون در افغانستان

تلویزیون افغانستان در زمان ریاست جمهوری داود خان تاسیس شد، اما فعالیت آزمایشی آن در فروردین سال ۱۳۵۷ شروع و افتتاح رسمی آن در ۲۸ مرداد ۵۷ به مناسبت سالروز استقلال افغانستان صورت گرفت و هر روز فقط یک ساعت برنامه داشت‌. در سال ۱۳۵۸ برنامه روزانه آن به ۴ ساعت و ۴۵ دقیقه افزایش یافته و در سال ۱۳۶۰، مدت زمان بخش برنامه‌های آن به ۵ ساعت و ۴۵ دقیقه رسید و کم کم با نصب چند فرستنده دیگر در امکان پخش آن در ولایات نیز میسر گردید.

در ۶ مهر ۱۳۷۵ زمانی که کابل به تصرف  طالبان در آمده و بر پایتخت مسلط شدند‌، تلویزیون را تعطیل نمودند.

پس از سرنگونی حکومت اول طالبان در سال ۱۳۸۰ و پس از ۵ سال توقف‌، انتشار برنامه تلویزیونی در روز شنبه ۲۶ آبان ماه سال ۱۳۸۰ مجددا آغاز شد.

در دوران ۲۰ ساله جمهوریت نزدیک به  ۲۹۰۰ شبکه رادیویی و ۱۸۴ شبکه تلویزیونی فعالت داشتند که  از آن میان، ۱۹ شبکه تلویزیون و ۲۹۰ رادیو در شهر هرات فعال بودند که از این تعداد فقط یک شبکه تلویزیونی متعلق به دولت و الباقی شبکه‌ها خصوص بودند.

پس از تسلط مجدد طالبان و با توجه به محدودیت‌های ایجاد شده توسط آنان و مشکلات اقتصادی ناشی از این تحول بسیاری از شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی تعطیل و کارکنان آنها بیکار شدند.

وضعیت مخاطبان رادیو و تلویزیون قبل از طالبان دوم

یافته‌های نظرسنجی سالانۀ «بنیاد آسیا» نشان می‌دهند که دریافت اطلاعات از تلویزیون در افغانستان رو به افزایش‌، اما دریافت اطلاعات از رادیو رو به کاهش بوده است.

بر اساس این نظرسنجی، سیر نزولی دریافت اطلاعات از رادیو در افغانستان از سال ۲۰۱۳ شروع شده‌است.

این نظرسنجی نشان می‌دهد که در سال ۲۰۱۹میلادی، ۵۷.۳ درصد افغان‌ها اطلاعات خود را از رادیو بدست می‌آورند؛ در حالیکه این رقم در سال ۲۰۱۸ میلادی ۶۲.۹ درصد بوده‌است. از این میان، ۶۲.۴ درصد این افراد در روستاها و ۴۲.۲درصد آن در شهرها هستند. در نظرسنجی تازه بنیاد آسیا آمده‌است که ۶۲.۲درصد مردان و۵۲.۴ درصد زنان اطلاعات شان را از رادیو بدست می‌آورند.

به همین ترتیب، این نظرسنجی نشان می‌دهد که ۶۵.۹درصد از پاسخ‌دهند‌گان در سال ۲۰۱۹میلادی تلویزیون را به‌عنوان منبع خبری و اطلاعات اصلی خود اظهار داشته‌اند.

نظرسنجی بنیاد آسیا، می‌گوید که ۹۱.۱درصد مردم در شهرها از تلویزیون اطلاعات خود را دریافت می‌کنند، در حالی‌که این رقم در روستاها به ۵۷.۳درصد می‌رسد.

این نظرسنجی، هم‌چنان نشان می‌دهد که ۷۷.۸ درصد تاجیک‌ها در افغانستان و ۷۷.۱درصد هزاره‌ها‌، اطلاعات خود را از تلویزیون بدست می‌آورند که بیشتر از سایر قوم‌ها در افغانستان است.

در این نظرسنجی بنیاد آسیا، آمده‌است که ۷۹درصد شهروندان افغانستان به این باور هستند که آزادی رسانه‌ها برای محافظت از یک توافق صلح دراین کشور مهم است.

اما هم اکنون و با توجه به محدودیتهای طالبان اکثر مردم این کشور به ترتیب اولویت مخاطبان شبکه تلویزیونی افغانستان اینترنشنال‌، شبکه‌های تلویزیونی هندی‌، ترکیه‌‌ای‌، پاکستانی‌، ایرانی و بعضا عربی هستند.

تلویزیون در اعتقادات طالبان

گروه طالبان و حکومت برآمده از آنان مبتنی بر یک ایدئولوژی و برداشت افراطی از شریعت مقدس اسلام‌  اعتقاد داشتند(والبته دارند) که آنچه که در صدر اسلام وجود نداشته و اکنون به دست بشر اختراع شده و مردمان از آن استفاده‌ می‌نمایند‌، در صورتی که با احکام دیگر اسلام مشکل داشته باشد استفاده از آن حرام‌ می‌باشد  و تلویزیون نیز یکی از چیزهایی است که در زمان صدر اسلام نبوده و اکنون به وجود آمده؛ از سویی دیگر به تصویر کشیدن موجودات جاندار بنابر قرائت آنان از شریعت حرام است. در نتیجه استفاده از تلویزیون که شکل و شمایل انسانها و جانداران را به تصویر‌ می‌کشد حرام‌ می‌باشد.

در این خصوص فهمی هویدی[۱]در سفرنامه خود به افغانستان در سال ۱۳۷۷ شمسی با عنوان «طالبان، سپاهیان خدا در نبردی اشتباهی!») آورده است‌، علمای افغانستان، استفاده از تلویزیون را جایز نمی‌دانند(چون تا الان [از نظر آنان] ثابت شده ضررش بیشتر از نفعش است). گذشته از این، در آن تصویر اشخاص هم وجود دارد و از نظر آنان، [ثبت و پخش] تصویر حرام است. اگر هم کسی بگوید این امکان وجود دارد که شبکه‌ای تلویزیونی ایجاد کرد که در آن موارد اسلامی و خالی از ممنوعات پخش شود، جواب می‌دهیم کسی چه می‌داند و از کجا می‌توان تضمین کرد که مردم به جای نگاه کردن این شبکه سراغ شبکه‌های تلویزیونی دیگری که آن مفاسدی که خودت می‌دانی را ارائه می‌کنند! نروند؟

ملا محمد اسحاق نظامی (مدیر رادیو و تلویزیون ملی وقت ) هم تقریبا همین حرف را تکرار کرد. وقتی پرسیدم آیا تصمیم ممنوعیت پخش تلویزیون، قطعی و نهایی شده جوابش این بود که تلویزیون چیز ضروری‌ای نیست و مفاسدش زیاد است.

در این خصوص تعدادی از فعالان شبکه‌های اجتماعی مخالفت طالبان با تلویزیون را بی شباهت به قوانین صهیونیست‌ها ندانسته و اظهار داشته‌اند که آنچه که طالبان با آن به اسم دین و شریعت مخالف‌ می‌کنند  با اصل دین در تناقض بوده و شبیه تعصبات بنیادگرایان یهودی یا “حریدی[۲] است.

نگاهی گذرا به وضعیت آزادی بیان و رسانه‌ها در حکومت طالبان

آزادی بیان در دو دوهه قبل از طالبان به عنوان بزرگترین دستاورد حکومت افغانستان مطرح بود و همواره به عنوان یک امتیاز مثبت برای این کشور در نظر گرفته می‌شد.

اما از زمان تسلط مجدد گروه طالبان، فعالیت صدها رسانه در کشور متوقف شده و همین طور، هزاران خبرنگار اعم از زنان و مردان شغل خود را از دست داده و یا به کشورهای مختلف آواره شده‌اند. طالبان با رویکرد ایدئولوژیک ،به صورت منسجم و هدفمند محدودیت‌هایی را بر حق آزادی بیان و حق دسترسی به اطلاعات وضع کرده‌اند. در حال حاضر رسانه‌های فعال در افغانستان که قبلاً نقش مهمی در ترویج آزادی بیان و گردش آزادانه اطلاعات داشتند، آزادی عمل خود را از دست داده و به دلیل فضای ترس و خفقان حاکم بر کشور، حق ابراز نظر آزادانه و انتقادی از شهروندان گرفته شده  است‌.

علاوه بر این، طالبان قوانینی را که متضمن حق دسترسی به اطلاعات و حق آزادی بیان بودند را لغو و یا تعلیق کرده‌اند و اکنون هیچ راه و روش حقوقی مؤثر که از رسانه‌ها و خبرنگاران در برابر فشار نابجای گروه حاکم حمایت کند، وجود ندارد.

در این خصوص سازمان «رواداری» که یک سازمان حقوق بشری بوده و با دورنمای «افغانستانی برابر و صلح آمیز» فعالیت‌ می‌نماید، اقدام به تهیه گزارشی از وضعیت دسترسی به اطلاعات و آزادی بیان در افغانستان در شش ماه اول سال ۲۰۲۴ پکرده است که برای روشن شدن چگونگی رفتار و تعامل این گروه با رسانه‌ها به ذکر بخش‌هایی از این گزارش‌ می‌پردازیم.

در ابتدای این گزارش آمده است یافته‌های «رواداری»[۳] نشان‌ می‌دهد که دسترسی به اطلاعات طی شش ماه نخست سال ۲۰۲۴به دلیل اعمال محدودیت فزاینده از سوی طالبان، در مقایسه با زمان مشابه در سال   ۲۰۲۳ به طرز قابل توجهی دشوار بوده است. طالبان با ایجاد فضای رعب و ترس از انتشار هرنوع اطلاعات مرتبط با رویدادهای نقض حقوق بشر جلوگیری‌ می‌کنند. از این میان اداره امنیت در سراسر کشور فعالیت افراد و به خصوص فعالان مدنی، خبرنگاران، رسانه‌ها و‌…  را تحت نظر داشته و بنا بر بنیاد شواهد بدست آمده، آن اداره شمار زیادی از فعالان اجتماعی، خبرنگاران و مدافعان حقوق بشر را احضار و ضمن تهدید به زندان و برخوردهای خشن، از آنان تعهد گرفته‌اند که از ارائه اطلاعات به رسانه‌ها و سازمان‌های حقوق بشری، خودداری نمایند.

در بخش دیگری از گزارش «رواداری» در خصوص وضعیت دسترسی به اطلاعات و قوانین مربوط به آن آمده است؛ به موجب قوانین دولت جمهوری اسلامی افغانستان، دسترسی به اطلاعات به مثابه‌ی یک حق بشری برای شهروندان افغانستان تضمین شده بود. قانون اساسی دولت جمهوری اسلامی افغانستان با پیروی از اسناد  بین‌المللی حقوق بشر، این حق را به رسمیت شناخته بود.[۴] اما طالبان با برگشت مجدد به قدرت، قانون اساسی را لغو و اجرای سایر قوانین مرتبط را عملاً به تعلیق در آوردند و به این ترتیب اکنون  هیچگونه چارچوب حقوقی روشن و مؤثر برای تضمین دسترسی به اطلاعات وجود ندارد‌.

علاوه براین،  طالبان با اتخاذ  سیاست‌های سخت‌گیرانه راه‌های تسهیل دسترسی به اطلاعات از جمله کمیسیون دسترسی به اطلاعات را منحل کرده‌اند. این کمیسیون بر مبنای قانون دسترسی به اطلاعات با ۵ عضو اعم از زن و مرد، ایجاد شده بود که مهم‌ترین وظیفه‌ی آن نظارت بر روند دسترسی به اطلاعات از ادارات، بررسی شکایات متقاضیان، ارائه مشورت به حکومت و  تقویت فرهنگ اطلاع رسانی بود.[۵] با توجه به آنچه که در سطور بالا گذشت، طالبان در حال حاضر از هیچ قانونی برای ارائه اطلاعات به رسانه‌ها پیروی نمی‌کنند و به همین دلیل هیچ ساز و کار مشخصی برای ارائه اطلاعات ندارند؛ بلکه مطابق یافته‌های این گزارش اخبار را به یکی از سه صورت زیر به اطلاع مردم و رسانه‌ها‌ می‌رساند.

روش اول اینکه به صورت یک جانبه و با استفاده از شیوه‌های عمدتاً غیر رسمی مانند استفاده از شبکه‌های اجتماعی‌، اخبار و اطلاعات را بر طبق میل خود اطلاع رسانی‌ می‌نماید.

روش دیگری که طالبان برای ارائه اطلاعات مورد نظر خود، از آن پیروی‌ می‌کنند، برگزاری کنفرانس‌های مطبوعاتی‌ می‌باشد که عمدتاً در کابل بدون آن که فرصت و فضای آزاد  برای طرح پرسش‌های  انتقادی وجود داشته باشد، برگزار‌ می‌شوند.

سومین روش، استفاده از رسانه‌های دولتی است که طالبان برای تبلیغ سیاست‌ها و برنامه‌های خود از آن‌ها استفاده‌ می‌کنند.

محدودیت‌های ایجاد شده برآزادی بیان ورسانه‌ها از سوی طالبان

طالبان بدون اعتنا به تکالیف قانونی خود در مورد اسناد بین المللی حقوق بشر، محدودیت‌های گسترده‌ای از جمله سانسور، کنترل شدید بر محتوای منشورات رسانه‌ها وضع کرده و در سه سال گذشته عرصه اطلاع‌رسانی در افغانستان را به شدت محدود کرده و در برخی موارد تقریباً غیرممکن ساخته‌اند. بسیاری از خبرنگارانی که تحت سیطره این گروه فعالیت می‌کنند، می‌گویند که فضا برای فعالیت‌های آن‌ها هر روز تنگ‌تر می‌شود.

در این خصوص مرکز خبرنگاران افغانستان اعلام کرده است که طالبان تا کنون  دست‌کم ۲۱ دستورالعمل‌ صادر کرده است که در عمل با قانون رسانه‌ها همخوانی ندارند

در عین حال، دستورالعمل‌های دیگر از جمله ممنوع بودن پوشش رسانه‌ای تظاهرات و اعتراض‌های مدنی، محدودیت شدید در دسترسی به اطلاعات، نشر خبر و گزارش و تولید محتوا، الزام خبرنگاران و رسانه‌ها در معرفی طالبان به عنوان حکومت افغانستان، ممنوع بودن نشر موسیقی در رسانه‌ها، تفکیک زنان و مردان در رسانه‌ها، ممنوع بودن مصاحبه زنان با مردان و یا مردان با زنان، ممنوع شدن مصاحبه با مخالفان و منتقدان طالبان، ممنوع بودن نشر اعلان‌های تجارتی با محتوای سیاسی، امنیتی و اجتماعی، ممنوع بودن نقد کارکرد مسؤلان طالبان، ممنوع بودن کار با «رسانه‌های تبعیدی»، ممنوع شدن نشر صدای زنان در رسانه‌های محلی می‌باشد.

مرکز خبرنگاران افغانستان گفته است که از میان ۲۱ دستورالعملی که طالبان علیه رسانه‌ها صادر کرده‌اند، هفت دستورالعمل با تمرکز بر کار تلویزیون‌ها و یا محدود کردن آزادی رسانه‌های تصویری صادر شده است.

براساس اعلامیه، در یک سال گذشته، طالبان دست‌کم ۳۰ خبرنگار و کارمند رسانه‌ای را بازداشت کرده‌اند که از میان آنان، هفت تن هنوز در بند این گروه هستند.

از سوی دیگر، یوناما یا هیات معاونت سازمان ملل متحد در افغانستان نیز اعلام کرد که در یک سال گذشته، بیش از ۲۰۰ مورد نقض حقوق بشری خبرنگاران را ثبت کرده‌است.

نهاد حامی رسانه‌های آزاد افغانستان یا نی در روز جهانی تلویزیون گفته است که ۵۲ درصد از رسانه‌های دیداری افغانستان پس از حاکمیت طالبان بر کشور از فعالیت بازمانده‌اند.

به‌گفته‌ی این نهاد، با توجه به مشکلات اقتصادی از ابتدای تسلط طالبان بر افغانستان ۷۷ تلویزیون بخش تولیدات خود را را متوقف کرده‌اند.

مرکز خبرنگاران افغانستان اعلام داشته است که در سال ۲۰۲۳ دست کم ۱۶۸ رویداد نقض حقوق خبرنگاران‌، جان باختن یک خبرنگار و زخمی شدن  ۱۹ خبرنگار دیگر را ثبت کرده است.

بر همین اساس ۸۷ مورد تهدید و ۶۱ مورد بازداشت خبرنگاران را نیز ثبت کرده است

در تحقیقات که خانه ملی خبرنگاران افغانستان طی مدت بیش‌تر از دو ماه در ماه‌های اخیر انجام داده است تا کنون ۱۸۰ رسانه از میان ۴۷۵ رسانه به دلایلی همچون بحران اقتصادی‌، نبود منابع یا هم عدم دست‌رسی به اطلاعات‌، اعمال محدودیت و‌… از ادامه فعالیت بازمانده‌اند.

دستورالعمل‌های صادره از سوی طالبان که موجب محدودیت رسانه‌ها شده است

طالبان در همان روزهای نخست بازگشت دوباره به قدرت، رویکرد متفاوت حکومت‌ خود را در مورد رسانه‌ها مشخص کرد.

ذبیح الله مجاهد، سخنگوی طالبان ۲۶ مرداد ۱۴۰۰ (دو روز بعد از سقوط نظام جمهوری اسلامی) در یک نشست خبری در کابل گفت که به رسانه‌ها اطمینان داده می‌شود که می‌توانند در چارچوب‌های فرهنگی و ارزش‌های اسلامی به کار خود ادامه بدهند. مجاهد افزود:«در چارچوب اسلامی همه رسانه‌ها آزاد هست؛ رسانه‌ها باید بی‌طرف باشند[ما] در آینده متوجه نواقص آن‌ها خواهیم بود.» بیان دو اصطلاح گسترده و مبهم -چارچوب‌های فرهنگی و ارزش‌های اسلامی- به نگرانی‌های زیادی در مورد سرنوشت رسانه‌های آزاد دامن زد و متعاقب آن زمام‌داران امارت اسلامی طالبان دستورالعمل‌هایی در مورد چگونگی کار خبرنگاران و رسانه‌ها صادر کردند که‌ می‌توان به جلوگیری از کار زنان در رادیو و تلویزیون ملی‌، ممنوع شدن پوشش رسانه‌ای تظاهرات و اعتراض‌های مدنی‌، وضع محدودیت بر دسترسی به اطلاعات و نشر خبر و گزارش و تولید محتوا، الزام خبرنگاران و رسانه‌ها در معرفی طالبان به عنوان حکومت افغانستان(به عبارت دیگر این دستورالعمل رسانه‌ها را مکلف می‌سازد طالبان را به عنوان حکومت افغانستان به رسمیت بشناسند)‌، ممنوع بودن پخش موسیقی در رسانه‌ها‌، منع حضور زنان در نمایشنامه‌های تلویزیونی و منع نشر فیلم و سریال، تفکیک زنان و مردان در رسانه‌ها و ممنوعیت مصاحبه زنان با مردان و یا مردان با زنان‌، وضع محدودیت برای مصاحبه با مخالفان و منتقدان طالبان اشاره کرد‌.

همچنین ممنوع شدن پخش برنامه‌های تلویزیون‌های بین‌المللی از جمله صدای امریکا (فارسی، پشتو)، بی‌بی‌‌سی (فارسی، پشتو، ازبکی) و همچنان دویچوله (برنامه آشتیدر افغانستان‌، وضع محدودیت در نشر اعلان‌های تجارتی با محتوای سیاسی، امنیتی و اجتماعی‌، خودداری رسانه‌ها از نقد کارکرد مسؤلان طالبان‌، ممنوع شدن تصویربرداری و مصاحبه تصویری و ممنوع بودن نشر صدای زنان از رسانه‌ها‌،  ممنوع بودن کار با «رسانه‌های ممنوعه از نظر طالبان»‌، ممنوع شدن صدای زنان در رسانه‌های محلی‌، دستور به رسانه‌ها در خودداری از به کار بردن «اصطلاحات بیگانه»‌، ممنوع شدن عکاسی و تصویربرداری در نشست‌های رسمی و غیر رسمی مسؤلان‌، ممنوع شدن تماس تلفنی دختران را رادیوها و تلویزیون‌ها ؛ از جمله دیگر دستورالعمل‌های محدود کننده رسانه‌ها‌ می‌باشد.

نتیجه گیری

با توجه به موارد یاد شده در بالا طالبان کم کم به اصل خود بازگشته و با برداشتی افراط‌گرایانه از شریعت مقدس و ایجاد فضای رعب و ترس، رسانه‌ها و به ویژه رادیو و تلویزیون را در جهت منافع سیاسی و ایدئولوژیک خود هدایت‌ می‌نماید‌.

در حال حاضر رسانه‌ها و مطبوعات تنها مجاز به نشر اطلاعاتی هستند که طالبان در اختیار آن‌ها قرار داده و  پرداختن به مسایل دیگر به خصوص پوشش خبری رویدادهای نقض حقوق بشر، اعتراضات مدنی، موضع گیری‌های انتقادی، فساد اداری، جرایم ارتکاب یافته توسط طالبان و فعالیت گروه‌های مخالف پیامدهای چون بازداشت، زندان و شکنجه را برای خبرنگاران و مسئولان رسانه‌ها را به همراه دارد. در این میان سه اداره استخبارات(امنیت)‌، امر به معروف و اطلاعات و فرهنگ طالبان در اجرای این محدودیت‌ها و سرکوب حق آزادی بیان و حق دسترسی به اطلاعات نقش کلیدی را دارند.

ذکر این نکته ضروری است که اگر چه تعدادی از سران حکومت طالبان چهره دمکراتیک به خود گرفته و سخن از آزادی رسانه در این کشور بر زبان جاری‌ می‌سازند، اما این سران قندهار نشین هستند که حرف آخر را زده و دمکرات نماها هم فرمانبری بی چون چرا را پیشه خود ساخته و در آخر سخن آنان(قندهاری‌ها) فصل الخطاب خواهد بود.

[۱]https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%87%D9%85%DB%8C_%D9%87%D9%88%DB%8C%D8%AF%DB%8C

[۲]حریدی‌ها یهودیان فوق‌ارتدکسی که ازبنیادگرایان شاخه یهودیت ارتدکس می‌باشند. آنان باورهایشان را به‌طور مستقیم برگرفته از موسی و تورات نازل شده بر او در طور سینا می‌دانند. کودکان حریدی در مدرسه عمدتاً تورات و تلمود می‌خوانند. پسرها باید در بزرگسالی و در حقیقت تا پایان عمر بیشتر وقت‌شان را صرف تحصیل این متون مذهبی کنند

 [۳] رواداری یک سازمان حقوق بشری است که با دورنمای «افغانستانی برابر و صلح آمیز» و با هدف رشد و نهادینه کردن فرهنگ حقوق بشر، کاهش رنج و درد مردم و به خصوص زنان و دختران افغانستان ایجاد شده است.رواداری تلاش‌ می‌کند تا به تقویت جنبش حقوق بشر در افغانستان و نیز جستجوی عدالت و پاسخگویی در ارتباط با نقض حقوق بشر کمک نماید.  رواداری با افراد و نهادهای مرتبط در داخل و خارج افغانستان همکاری‌ می‌کند.

[۴] قانون اساسی، مصوب ۲۰۰۴، مواد ۷ و ۴۳

[۵] قانون دسترسی به اطلاعات، مصوب ۲۰۱۴، ماده ۸۱

 لینک کوتاهhttps://www.iras.ir/?p=11546

 

 

  


بالا
 
بازگشت