خوشه چین
 

انسانی بگفت

ازما چه میخواهید؟

همه را ها تجربه شد.

خوشۀ گندم رادرلنگی احمدشاه بابا نصب کردیم.

دوست محمدخان را تابه پل متک همراهی کردیم به سواری اسپ فرارکرد درپای اشغالگربه سجده رفت.

رهبران ساختګی واجباری مسخره شدند.

مجسمه ها به زمین زده شدند.

بخاطرفرد ظالم وابستگا نش منفور شدند.

يګانه منطق وراهی که ما را باهم متحد می‌سازد.

آګاهی،آزادی وآبادی(خانه ای ما)من وتوواواست.

پایان آرامش توام با شرف است وعزت است.

(خوشه چین)

زمان راازدست دادیم دیگر برنمی‌گردد کارهای که بوقتش انجام می‌دادیم.

یا که نمیفهمیدیم یا ساده نگر بودیم.

علم را که آموختیم درجوفهای دماغ خویش نگاه کردیم.

فقط برای همین خوش بودیم که ماره بگویند پروفیسور.

مثل سنگ پیش روی دروازه مانع واقع گردیدیم.

عشق واقعی که انسان بودن است را ضریب صفر کردیم.

به داو ودشنام مردم ناشی ازعمل کرد عده‌ای مشت ازجنایت کاران فاشست وباند مافیای قدرت برای مردم محل داو دشنام صادر مینماییم.

خانواده اساس اجتماع سالم است را ازهمان انتخاب اول اشتباه کردیم خانواده ها را احمق ساختیم دخترخودرا به خانواده ای گویا این که دزدان پول دارهستند.

ویا پسری هیچ کاره است صرف پرمیگوید حرفی نمی‌شنود.

روزگار خانواده هارا اطفال بی تربیت درجامعه تقدیم می‌نمایند.

متکی به خود نبودن تحرک ازخود نشان ندادن خورده گیر بودن خودرا درمرض روانی درگیرساختن.

انسان چنانی که ازنامش پیداست.

اشرف المخلوقات.

با دستگاه اهریمنی سازش کردن مردم خودرا درجهان بی عزت ساختن است.

زندگی بدون عشق مفهوم ندارد.

عشق به زیبایی عشق به مطالعه عشق به سپورت عشق به پدر مادر خواهر وبرادر ووووغیر.

 

انسانی بگفت

خوشه چین خیلی قوی ومهربان است.

خیلی مغرورعاشق انسان است.

جسارت درمیـــــدان عمل دارد.

درګفته ای خویش فرو ګذاشت نمیکند

انسان باوجدان است

بیدل سال ها قبل بیان داشته بود که سرانجام نهاد خانه ای ما.

درنقش ګوهر ناب این بحران طوفان زارا به سکون وآرامش برمیګرداند.

 

......بــــیـــــدل

منم آن گوهــــر دریـــــای تحمل

کزلنگرمن دریای تحمل گله دارد.

ذغال چــــــوب بیان داشت.

من درخـــــت بلـــوط هستــم

دیگرش گفت ازتوت هستـم

سوخته درمیان بخاری ومنقل

ازدست فرعون نمروت هستم

میدانید.

مثل افغانستان کنونی سیاه که حالت فزیکی ما به حالت کیمیاوی تبدیل گشته است.

هرگــــــزمانمیتوانیـــــم دوباره خــراســـــان شــــــــویم.

بهتراست ازهمــــه اول تـــــر عاشــــق انسان شــویم

جوهـــــر عشـــــق وخرد فرهنگ آن دوران را احیا کرد

ازهمین خانۀ ما دربیان معرفت مشهور جهان شوی

(خوشه چین)مسؤل دوراندیش.

میخورد عوض نان غم بیش.

دشمنان علم وخرد را به

تماشابګیر.

دختر معصوم کتاب دربغل فراربادل ریش.

جامعه بی سروسامان وکشور بی درودروازه را کسانی طرف ثبات رهنمون میسازندکه به ساز ملي وبین المللی زیبا برقصند.

مذهبی را پرسیدند.

جزای دزد چیست؟

جواب.دزد را دستش ببرید تاکه دیگران پند بګیرند.

انقلابی را پرسیدند.

جواب داد:شکمش را سیربکن.

این حاکمیت های استبدادي خائنان ملي هستند که آزادی دارایی شان را به همت بیگانگان میدزدند.

من (خوشه چین) ودهقان ودروگر.

میباشیم درخدمت لال کور وکروکور

یکی از هرات،دومی از سرخرود سومی ازپروان.

همان شعار دیروز را سر میدهیم.

همه دست آورد های ما درخدمت انسان وبشر.

ازجمله صادق وزحمت کش وباشرف.

دوستان محترم!

مرغ ما یک لنگ دارد.

هرکس با ما هست شنگ دارد.

باتمام خطاهاکسی را طرد نمی‌کنیمو

وصل کردن جداییها وسایلو

درفش،سوزن،پنگ داردو

بسیاریها خبرندارند که‌و

هم ابه رفته است همه دبه رفته است وهم ریش ازکلهو

نه تفنگ داریم نه طبراق ونه پرسله

خود آگاهانه برمی‌خیزیم انسان گونه روبوسی میکنیم.

خلقهای افغانستان را متحد ساخته نه پروای دیوس داریم ونه ازدله.

ثبات را بوجود می آوریم برای زندگی شریفانه.

نه باد وباران زروش برسد ونه گردله.

فعلن نه اختیارخراسان داریم ونه ازافغانستان وطن داران.

حتی قدرت تصمیم گیری نداریم دردشت چمتله.

رسالت مندان ومسؤلیت پذیران شریف.

ملیونها هموطن ما دربی سرنوشتی دست پنجه نرم می‌نمایند.

همه باید شرایط بهتر زندگی را در(خانه ای ما) مدنظر داشت.

می‌توانیم دراتحاد همدلی و هفکری عشق به هموطن وعشق به همشهری آماده بگردانیم.

همه باید بگوییم که خانه ای ما،عزت ما،شرف ما، ناموس ما.
به جزایر حزب پیشنهاد مینمایم.

این دهن بازکردن های بدون عمل کاروان را به منزل نمیرساند.

خانه ای ما برای سرو سا مان بخشیدن خود چون قطار دندان درداخل دهن برای فردفرد جایگاه مناسب دارد.

بهتراست که لقمه ها خوب جویده شوند تاکه لقمه دهن سنگ ندا شته باشد.

نه اینکه ازجمع خوشه ها خرمن میسازم.

بلکه گلهای ریشه داررا دریک گلدان ازهرنگ مینشانم.

مثل اقوام ومذاهب وادیان.

ببینید چقدرمقبول معلوم می‌شوند.

من درپهلوانی همیش ازچال حریف استفاده می‌کردم.

دوچال ازخود داشتم.

اول ملکی هوایی.

دوم تخنیک دو برچهار.

درهردوچال حریف تخته برپشت برزمین میخورد.

به گاو کنجاره بده که خوب قلبه کند.

به گوسفند علف بده که خوب دنبه کند.

آنکه نان ده است ومعاش ده است.

به مزدور امرکند که خردمندان را رمبه کند.

در مبارزه بافیل کنار بیا که فردا سرش سوار شوی.

این تکیه گاه مطمئن را حفظ تابه مردم خویش مدد گارشوی.

سگ گوش شنوا وقدرت شامه پشک چشم بینا،موش راه دخول را بلد.

بارعایت دقیق ازفورمول فوق مثل جاپان ساغر مینا دارشوی.

در مبارزه بافیل کنار بیا که فردا سرش سوار شوی.

این تکیه گاه مطمئن را حفظ تابه مردم خویش مدد گارشوی.

سگ گوش شنوا وقدرت شامه پشک چشم بینا،موش راه دخول را بلد.

بارعایت دقیق ازفورمول فوق مثل جاپان ساغر مینا دارشوی.

دوستان محترم!

بلآخره فهمیده ام که من انسان آزاده ام.

درهیچ حلقه ای سیاسی نمی‌ گنجم.

حرف آن اقبال لاهوری که گفته بود.

به پروازآ،و شاهینی بیا موز.

چوموران خفته درخاشاک تاکی

فعالان سیاسی را می‌بینم میشنوم که هرکس برای خود دانه می‌چیند.

ازین خاطر است درچنگ کله خورک،باشه ای چپک،بوز وتولک وشگره می‌افتند.

هم وطنان گرامی وخوانندگان محترم!

همه درمعرض انقلاب تکنالوژی معاصر قرارداریم.

این ملاهای کودن وعقب کرد به حکم اعراب کتابه های مارا سوختاندند آنهای که خط می‌نوشتند دستانشان را بریدند.

آنهای که درکله چیزی داشتند سرهای شان را بریدند.

ازهمان آوان همه نام هاي فرزندهای خودرا غلام وعبدل مانده اند.

قتل‌های مرموز وزنجیروی سه صدسال اخیر تابه امروز باید برای تان بیاموزاند.

منع کردن زن ازتعلیم ودرس ومکتب نوع جدید سربریدن است.

به جز از به خود آمدن تکیه برعلم داشتن وآزادی عقل وخرد وفهم هم آغوشی هیچ راه دیگری درد را دوا نمیکند.
عصر فندا منتالیزم مذهی به پایان رسید.

میراث این گند خون آلود به افغان رسید.

علم عاشقان خودرا

ازدرون ذره به کیهان رسانید.

سرانجام خوشه چین ویارانش گرمی قلبش به انسان رسید.

راه حل معضلات کشور بیرون رفت ازبحران حلقه زدن به محور خانه ای ما امکان پذیراست وبس.

درینجاست که همه برنامه های خویش را سردرهم گذاشته خط واحد ترسیم روی مسله چه باید کرد؟

(آگاهان)تصمیم مشترک می‌گیرند.

(کمیته تصمیم گیری)

صدا خاموش نمی‌شود.

دلیلش را دیکتاتوران شاهی مطلقه جمهوریت مطلقه قدرت های ایدیولوژیک چپ وراست تابه زمان دموکرات های بی بندوبار کرزی واشرف غنی وطالبان موجود بیان بدارند.

ما همه انسانیم انسان گونه بیاندیشیم.

هرکس درجغرافیای موجود طبق استعداد وشایسته گی علمی واخلاقی جایگاه خویش را بیابند.

 

علتش را بیان بدار چرا تو مبارز آزادیخواه وطن پرست شدی.

اینهمه شیمه واراده محرکش عمق وجدانت میباشد.

اما درختی که قبل ازوقت گل کرد ثمرنمیدهد.

وباید بگویی که راست گفتی بالای اشتباه پافشاری گناه است.

شروع کردن انگیزه میخواهد

ادامه دادن قدرت میخواهد

وپیروزشدن لیاقت میخواهد
محافل من همیش خوشر نگ وتروتازه میباشد.

چراکه اهداف شوم ضریب صفر درینجا بی اندازه میباشد.

نیات ما وپلان ما ازخود مردم برای مردم است.

این چنین محافل پاک وپاکتر وپاکتر بی اندازه میباشد.


مردم ما ازملت گری بیرون آمده اند.

چون وحشی های ماقبل التاریخ درون امده اند.

خردمندان صاحب اندیشه صدای شان به گوش خردرجاده نمیرسد.

جهالت ازمیان فقر وبدبختی بو قلمون امده است.

توده های ملیونی بی خبر ازجهان درخون بخاطر منافع بیگانه غلط میزنند.

دلیلش چی است سرانجام درقید مهاجم به شمار انگشت مزدوران خدا ناترس هم ازتاجک وهم ازپشتون آمده است.

به سیاست گذاران کشورمان مراجعه مینمایم.

شریفانه بگویند وجدان خویش را جریحه دار نسازند.

لطفن پاسخ بگویید نام افغانستان بالای همین نقشه سیاسی بین کدام کشورهای اشغالگر درکدام زمان نام گذاری شد.

وبرای چه کسی صلاحیت داده شد که پادشاه دبکتاتور وادم کش باشد.

ودرضمن به شرف ووجدان تان سوگند میدهم که لحظه کشورتان آزاد است.؟

وقتی که آزادی ندارید.

این قدردرمیدان سیاست ازدایره انسانیت دور رفتن چه معنی چرا درسطح جهان خودرا حیوان معرفی مینماییدـ

 

شهادت نامه یا سند فراغت ازموسسات علمی یک اعتبار نامه است.

ازجانب شورای علمی داده میشود.

یعنی که صاحب این سند صاحب نظراست.

باید صاحب این سند درپروسه ای عملی خودرا تثبیت نماید.

مثلن داکتر شریف شریفی دررشته ای گوش وگلون خودرا تثبیت کرده بود.

داکتر موسی وردک خودرا دررشته اورتیپدو خودرا تثبیت کرده بود.

بالمکنداس طبیب معروف بود.

درمبارزات سیاسی داکتر هوشیمن لینن ماوتوسنگ مارشال تیتو،انوارخواجه، فیدل کاسترو.

اما ناگفته نماند که فیدل کاسترو، ازحمایت اتحاد شوروی وقت بی بهره نبود.

داکتر حمایت چین ماوتوسنگ وحمایت روسیه خروسچف اوکراین را باخود داشتند .

داشتن کاغذ سخصیت تورا بازتاب نمیدهد.

تاکه انگیزه آفرینی نکنی به توهین کردن اقوام دیگر وصفت کردن قوم خود صفات حیوانی خودرا معرفی کردن است.
عشق آتشین ما باید برای سوزانیدن مردم نباشد.

چون شعاع آفتاب خو شبختی را رویاییدن مردم باشد.


تن ما پیراست دل ما جوان اوخلق افغان.

آگاهی(خردجمعی)آزادی وآبادی درسرلوحه مسولیت ماست اوخلق افغان.

همان گفته انشتین که گفته است.زنده گی به مانند دوچرخه است پابزن حرکت کن.

بدون حرکت وتغیر درخود چیزی حاصلت نمیشود اونسل افغان.

اول همین افغانستانت را باثبات بساز.

طرف خراسان نرو که جاده خامه است وزن ثقیل درپشتت میکذارند پالان

نظام پرتاب شده ازنطفه نامعلوم بربنیاد خرد و شرف که تبلوردهنده همه دست اوردهای علوم بشری درخدمت (انسان) ازجمله انسان زحمت کش قرارداده شود نه برای مافیای قدرت.

مثل مافیای قدرت کرزی واشرف غنی.

معامله ای ننگین بن اول.
ما نـــــونهــــالان عصر دیگری ازطالبیم.

هردوی ما درجهان نوین بهترین ازمطالبیم.

پاکیزه سرشتیم ما اگرمغزهای ما شستشونگردد.

سرعت ره پیمایی ملیون ساله را دریک شب بحصالیم.

احزاب گروه ها حلقات وسازمان های سیاسی برنامه های تان را زیرسرتان گذاشته اید.

زمانی که ببدارمیشوید

بیراهه میرویدـ

یکی طرف قندهار مروید.

دیگرتان طرف مزار.

ازهجوم بی موقع تان همه روزه وهمه سال.

قربانی داده اند شمالی بزرگ خلق چهاریکار.
همان بـچه را پیش امام ساختند.

مسؤل آب گنده درحمام ساختند.

البدا خوانی قبل ازرسیدن عید فطر.

روضه داران را برای پرداخت صدقه برمشام ساختند.

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت