میراث فرهنگی ناملموس پیشاور(سنت های پشتون و هندکو)

 

در یک تقسیم بندی، میراث فرهنگی به دو دسته ملموس و ناملموس تقسیم می شود. میراث ملموس شامل بناهای تاریخی، مکان‌های تاریخی، آثار باستانی، مناظر فرهنگی، صنایع دستی در روستا و حفاری های باستانشناسی و غیره است که شایسته حفاظت برای نسل آینده است.

میراث ناملموس شامل ثروت فکری غیرفیزیکی مانند فولکلور، آداب و رسوم، باورها، سنت‌ها، دانش بومی و زبان، آواز، رقص، داستان های باستانی، درمان های خانگی، عبارات، ضرب المثل ها، درام، آشپزی، هنر صنایع دستی و جشنواره‌های گوناگون و غیره است. اینها شکل‌هایی از فرهنگ به‌شمار می‌روند که که قابل ثبت و ضبط هستند ولی ملموس نبوده و قابلیت ذخیره در محل فیزیکی مانند موزه را ندارند ولی از طریق ابزارها و وسایلی که در آن‌ها به‌کار رفته‌اند قابل تجربه‌ هستند. اغلب گردشگران و بازدیدکنندگان دانش و درک ناچیزی در مورد ارزش عناصر ناملموس یک میراث ملموس دارند لذا سنت‌های فرهنگی ناملموس نیز باید در طول مسیر ترویج شوند، مانند نوازندگانی که موسیقی فرهنگی می‌نوازند، اجرای رقص محلی، داستان‌گویی، و سایر ابتکارات فرهنگی که به نفع آگاهی از تاریخ مشترک است.

پیشاور

پیشاور مرکز ایالت خیبر پختونخوا در پاکستان است. فرهنگ آن در طول سالها تکامل یافته و زبان اصلی مردم آن هندکو است و شهر پیشاور، برخلاف روستاها که پشتو زبان هستند، محل زندگی مردم بومی هندکو زبان بوده است. ایالت­خیبرپختونخوا عمدتا پشتون(پختون) هستند.­ پیشاورشهری باستانی است و به آبادکردن فرشابور(پیشاور) به دست شاپور ذوالاکتاف اشاره دارد. از پیشاور در ادبیات کهن سانسکریت و نوشته های مورخان قدیمی از جمله استرابون، آریان و بطلمیوس جغرافیدان یاد شده است. درقرن دوم پیش از میلاد پیشاور ضمیمه قلمرو اکراتیدس، پادشاه یونانی شد. در قرن اول میلادی کانیشکا ، پادشاه کوشان ، آنجا را پایتخت قلمرو خویش کرد.از نظر تاریخی، شهر قدیمی پیشاور یک ارگ به شدت محافظت شده بود که از دیوارهای بلند تشکیل شده بود. در قرن بیست و یکم، تنها بقایایی از دیوارها باقی مانده است، اما خانه‌های قدیمی همچنان به چشم می خورند. برخی اهالی شهر نیز به فارسی تکلم می کنند. نام های خانوادگی،  دُرّآنی، خَتک، بخاری، شینواری، آفریدی، بَنگَش، کاکاخیل معروف و اصیل هستند. طایفه های موسوم به قزلباش و مالیک و آخونزاده به فارسی دری تکلم می نمایند. درمورد طایفه قزلباش گفته می شود که اصالتا ایرانی هستند و از قدیم الایام در پیشاور سکونت داشتند. درکنار پشتون ها و هزاره ها، اقلیت هایی ازهندوها، سیکها، کشمیری ها و برخی دیگر درشهر و پیرامون آن زندگی می کنند. این شهردرقدیم مرکز بازرگانی و یکی ازشهرهای مهم بوده زیرا تمام کسانی که می خواستند به چین بروند باید از این شهر می گذشتند درحقیقت پیشاور شاهراه اتصال شبه قاره و چین و افغانستان  بود. پیشاور از همان آغاز ازکانون های مهم بازرگانی و ادبی در جاده ابریشم و همچنین شاهراه بزرگی برگذر فرهنگ شبه قاره هند به آسیای میانه بوده است.

در شهر قدیمی، واقع در اندرونی پیشاور، بناهای تاریخی و بازارهای بسیاری از جمله مسجد محبت خان، کوتل محسن خان، چوک(میدان) یادگار و بازار تاریخی قصه خوانی بازار مس، چوک یادگار و بازار اندرشهر وجود دارد. با توجه به آسیب های ناشی از رشد و توسعه سریع، شهر قدیمی حصاردار به عنوان منطقه ای شناخته شده است که نیاز فوری به مرمت و حفاظت دارد. در ذیل به برخی میراث ناملموس فرهنگی این شهر اشاره می شود.

قانون پشتونوالی

مفهوم پشتونوالی یکی از جنبه های مهم فرهنگ پشتون است. یک کد رفتار نانوشته که رفتار و اعمال پشتون ها را هدایت می­کند و شامل اصولی مانند مهمان نوازی، شجاعت، وفاداری و عدالت، انتقام است. همچنین شامل هنجارها و اعمال اجتماعی مانند حفاظت از میهمانان، تامین سرپناه و حمایت از نیازمندان، و احترام به بزرگان و مقامات می باشد. پشتونوالی همچنین بر اهمیت ناموس و انتقام تاکید می­کند که گاهی می تواند منجر به درگیری و خشونت در جامعه پشتون شود. علاوه بر این، پشتون ها هویت قبیله ای قوی دارند و اغلب از آداب و رسوم سنتی مربوط به ازدواج، خانواده و تعاملات اجتماعی پیروی می کنند، سنت های فولکلور پشتو برای قرن ها بخشی جدایی ناپذیر از فرهنگ پشتون بوده است. عبارات فولکلور پشتو شامل ترانه ها، قصه ها، ضرب المثل ها، معماها و یکی از ویژگی های مهم سنت شفاهی قوم پشتون است. داستان‌های فولکلور پشتو اغلب مضامین جاودانه‌ای مانند خیر در مقابل شر، عشق و تراژدی، و شجاعت و شرافت دارند. موسیقی و رقص پشتو نیز یک عنصر اساسی از فولکلور است که منعکس کننده زندگی و فرهنگ پشتون است. با این حال، برخی دیگر معتقدند که پشتونوالی باید به روز شود تا زمان و شرایط امروز را منعکس کند، زیرا برخی از اصول آن، مانند قصاص، می تواند منجر به اعمال خشونت آمیز مکرر شود. در حالی که عملکرد پشتونوالی از فردی به فرد دیگر و از جامعه ای به جامعه دیگر متفاوت است. برخی از موارد پشتونوالی به شرح زیر است:

1.    ملمستیا MALMASTIA عبارت از این است که اگر مهمانی به خانه پشتون وارد میشود از هر کشوری. متعلق به مذهب، فرقه، زبان بدون انتظار هیچ گونه صله و انعامی با نهایت خلوص نیت از مهمان با نهایت احترام پزیرائی میشود. امتناع از پیشنهاد غذا یا چای بی ادبانه تلقی می شود.

2.    بدل ( انتقام) BADAL بر اساس آن پشتون ها باید برای هر ظلمی که علیه خود یا خانواده هایشان مرتکب شده، به دنبال تلافی باشند و قابل اغماض نخواهد بود.

3.    نناواتی  NANAVATI در لغت بمعنای داخل شدن و در اصطلاح قبائلی، هرگاه گروهی از طایفه مفتوح با مراجعه بخانه فاتحین امان خواهی کنند، بدون هیچ گونه چون و چرایی به درخواست آنها ترتیب اثر داده، و از ایجاد مزاحمت خوداری و مورد عفو قرار می­گیرند.

4.    ننگ NANG در لغت به  معنای بدنامی و در اصطلاح قبائل عبارت از آن است، افراد هر قبیله باید آبروی خود و خانواده را حفظ و در حراست حیثیت و شرف طایفه خود اهتمام ورزد.

5.    تور TORE  در لغت بمعنای سیاه و در اصطلاح محلی محترم شمردن مقام زن نامیده میشود.

6.    تربور TARBOORE  بمعنای پسر عمو میباشد ولی در اصطلاح قبائلی، اصل شجاعت که برای دفاع از خود و جامعه ضروری است.

جرگه و مَرکه

در فرهنگ پشتون، جرگه و مرکه سیستم‌های سنتی حل و فصل اختلافات مبتنی بر جامعه هستند. جرگه شورایی متشکل از افراد محترم در یک روستا یا شهر است که برای حل اختلافات، تصمیم گیری در مورد مسائل جامعه و ارائه راهنمایی در مورد مسائل حقوقی و اجتماعی گرد هم می آیند. اعضای جرگه به خرد، درستکاری و بی طرفی شهرت دارند. از آنها انتظار می رود که به همه طرف های اختلاف گوش دهند، بر اساس اصول اسلامی تصمیم بگیرند و هماهنگی اجتماعی را حفظ کنند. در آن اعضای جامعه برای گفتگو در مورد مسائل مربوط به روستا یا قبیله خود گرد هم می آیند. معمولاً در یک منطقه باز برگزار می شود که همه می توانند در آن شرکت کنند و نظرات خود را به اشتراک بگذارند. مرکه مکانی است که مردم می‌توانند بدون ترس از انتقام، نظرات خود را ابراز کنند و نگرانی‌های خود را مطرح کنند. آنها نهادهای مهمی هستند که به حفظ نظم اجتماعی، ترویج هماهنگی، و تقویت همکاری در داخل و بین قبایل و روستاهای پشتون کمک می کنند.

قدرت‌های خارجی، مانند امپراتوری بریتانیا، در جرگه‌ها در قرن هجدهم و نوزدهم شرکت می­کردند، تا روابط خود را با قبایل حفظ کرده و هرگونه درگیری را حل و فصل کنند. هیچ سلسله مراتبی در جرگه ها وجود ندارد، هیچ رئیس جمهور یا سخنگویی وجود ندارد. با احترام به بزرگترها، همه شرکت کنندگان برابر هستند، همه می توانند شرکت کنند و صحبت کنند، هیچ کس بر دیگری اختیار ندارد. آن را به عنوان “نزدیک ترین چیزی که از زمان اولیه وجود داشته است به دموکراسی آتن” توصیف کرده اند.

فرهنگ پشتون غنی از سنت های عامیانه است، از جمله:

۱٫ ادبیات و شعر: در زمان حکومت مغول بر پیشاور به ویژه زمان همایون شاه(قرن ۱۶ میلادی) زبان رایج و ادبیات در منطقه فارسی بود. سعدی گلستان و بوستان در مساجد و مدارس تدریس می شد و اشعار حافظ شیرازی و سایر شعرای پارسی با شور و علاقه وصف ناپذیری دنبال می شد این وضع تا چهل سال گذشته نیز ادامه داشت. معروفترین شاعر پشتو زبان در پیشور رحمان بابا بوده و همچنین خوشحال خان ختک شاعر حماسه سرا و حمزه بابا شینواری از شعرای آیینی و محب اهل بیت علیهم السلام بوده است. شعر پشتو اغلب مضامین عاشقانه، معنویت و عدالت اجتماعی را بررسی می کند. غزل، رباعی، بدله، لوبو، نیموکی، چهاربیتی و تاپا از انواع شعر پشتو است.

لندای Landay شکلی از شعر عامیانه است که در میان مردم پشتون افغانستان و پاکستان سرچشمه گرفته است. از دو خط تشکیل شده است و اغلب به سبک طرح و پاسخ خوانده می شود. این اشعار دو بیتی ریشه عمیقی در فرهنگ و سنت پشتون دارد. لندای طیف وسیعی از موضوعات از جمله عشق، جنگ، مذهب، طبیعت و مسائل اجتماعی را در بر می گیرد. از نظر تاریخی، زنان کمک کننده و نگهبان اصلی این سنت شعری بوده اند. آنها اغلب از آن به عنوان شکلی برای بیان عقاید خود در مورد موضوعات مختلف، به ویژه موارد مربوط به حقوق زنان استفاده می کنند. مضامین سرزمین پشتو اغلب حول مقاومت و قدرت زنان می چرخد ​​و بینشی را در مورد مبارزات روزانه زنان پشتون ارائه می دهد. لندای علاوه بر این که نوعی شعر است، تفسیر اجتماعی، سرشار از شوخ طبعی است و برای به چالش کشیدن هنجارها و ارزش های مرسوم جامعه پشتون استفاده می شود. با این حال، در سال های اخیر فرهنگ سنتی پشتون به دلیل تأثیر مدرنیته، نفوذ رسانه ها و درگیری های جاری در افغانستان دستخوش تغییرات قابل توجهی شده است. در نتیجه، سنت لندای شروع به محو شدن کرده است و این نگرانی وجود دارد که این سنت زیبا و غنی و متنوع شعری برای همیشه از بین برود.

۲٫ افسانه های عامیانه و سنت های شفاهی: فولکلور پشتون شامل داستان ها و افسانه های متعددی است که در طول نسل ها از طریق دهان به دهان منتقل شده است. این داستان‌ها اغلب حول شخصیت‌ها و رویدادهای تاریخی هستند و برای انتقال ارزش‌ها و درس‌های اخلاقی استفاده می‌شوند.

۳٫ موسیقی پشتون: موسیقی پشتون بخشی جدایی ناپذیر از فرهنگ پشتون است که از طیفی از آلات موسیقی مانندچنگ، رباب، ذول سورنا و هارمونیوم برای ایجاد صدای منحصر به فرد استفاده می شود. نوازندگان پشتون اغلب از جهان طبیعی و میراث فرهنگی خود الهام می گیرند.

۴٫ رقص: بخشی از فرهنگ سنتی قبل از اسلام، رقص جنگی اتن است. از نظر تاریخی، پشتون‌های اتن درست قبل یا بعد از یک حمله موفقیت‌آمیز یا جنگ قبیله‌ای، برای القاء اعتماد به نفس قبل از جنگ این رقص را انجام می دادند اما امروزه معمولاً به طور خاص برای جشن‌هایی مانند عروسی انجام می‌شود برخی هنوز قبل از جنگ قبیله‌ای این کار را انجام می‌دهند. در کمربند پشتون افغانستان و پاکستان انواع مختلفی از اتن وجود دارد که از نظر حرکت و حتی لوازم جانبی متفاوت هستند. رقص های دیگر به اسم بلبله، شادلو، لوگاری، مروت، دالاریشان، لایرو و پارو است. این تفاوت ها منحصر به قبایل مختلف مانند ختک، وزیر، محسود، کوچی، زدران، زازایی، وردکی، منگل و غیره است.

۵٫ لباس: لباس‌های سنتی پشتون شامل شلوار قمیص، تونیک گشاد و شلوار گشاد است که هم مردان و هم زنان می‌پوشند. لباس سنتی نیز شامل عمامه، شال و روسری است. یکی از بالاپوش های تاریخی مردان پشتون، عمامه زینتی است که دور کلاهی محکم پیچیده شده و از انتهای طرف دیگر آن بر روی شانه‌ها باز می شود، که نشانه‌ای مطمئن از یک پشتون است. عمامه خود نماد غرور و محور بسیاری از ضرب المثل های پشتو بوده است. اما لازم به ذکر است که اقوام مختلف انواع عمامه های منحصر به فرد خود را دارند، زیرا این گونه سبک های قبیله ای قرن ها است که پابرجا بوده است. آنها در زندگی روزمره توسط بزرگان مرد، بزرگسالان و رهبران قبیله به نشانه مقام و احترام استفاده می شوند. همچنین، کلاه پاکول(کلاه چترالی) که کلاه پشمی نرمی است که روی سر می‌بندند. نیز از کلاه های منحصربفرد پشتون هاست.

زن ها از سر تا پا خود را با بورکا (برقع) می پوشانند، این محصول از پنبه بافته شده است و در رنگ های مختلف آبی، سفید، قهوه ای و مشکی تولید می­شود. برقع بخش مهمی از فرهنگ پشتون است زیرا احترام را به دیگران در جامعه منتقل می کند، اما در حضور اعضای خانواده خود آنها برداشته می شود. برقع از لحاظ تاریخی با زنان طبقه بالاتر مرتبط بوده بسیاری از زنان اصرار به پوشیدن آن برای حفظ احترام و شرافت خود دارند.

سرباز بریتانیایی امپراتوری بریتانیا، جیمز راتری در خاطرات خود موشته است: این خانم‌ها وقتی از منزل بیرون می­آیند، یک ملحفه سفید بزرگ می‌پوشند که از بالای سر تا پاها می‌رسد، یک حجاب بلند که با یک قلاب طلا یا جواهر به پشت سر وصل شده است. سر و صورت و کل بدن پنهان است این لباس نوعی قداست را برایشان به همراه دارد، زیرا غیرت و عشق را برجسته می­کند و معمولاً پشت سر شوهرشان یا کنار یک خاتون دیگر، روی اسب یا درشکه می‌نشینند.

لباس سنتی زنان رنگارنگ و معمولا قرمز است و با انواع زیور آلات پوشیده شده است. آنها خود را به زیورآلات سنتی مختلف         می­آرایند، مانند سربندهای زینتی،­ دستبند، انگشتر بینی، گوشواره، گردنبند نیز استفاده می شود.

۶٫ صنایع دستی: پشتون ها به صنایع دستی از جمله بافندگی، گلدوزی و سفالگری نیز شهرت دارند. این صنایع دستی اغلب برای ایجاد اقلام کاربردی مانند لباس و لوازم جانبی و همچنین قطعات تزئینی استفاده می شود.

۷٫ جشن عروسی: امر مفصلی است که می تواند تا چند روز ادامه یابد. خانواده عروس و داماد هدایایی را رد و بدل می کنند و معمولاً جشن بزرگی برگزار می شود. مردان و زنان به طور جداگانه جشن می گیرند، و رقص بخشی ضروری از جشن است. مهندی(حنابندان)، جُنگ یا برات(رفتن به خانه عروس برای بردن او)، رخصتی(بردن عروس به خانه داماد) از رسومات عروسی است.

۸٫ پشتون ها از یک سیستم جداسازی جنسیتی سخت پیروی می کنند. مردان و زنان معمولاً فضاهای جداگانه­ای در عموم دارند و تعامل بین این دو محدود است.

پشتو متلونه(امثال و حکم)

پشتو متلونه که به ضرب المثل های پشتو نیز معروف است، سخنان کوتاه و پرمعنی است که حکمت، درس های زندگی و بینش های فرهنگی را ارائه می دهد. متلونه از نسلی به نسل دیگر در فرهنگ پشتون منتقل شده است و درس هایی را ارائه می دهد که به مردم کمک می­کند تا در چالش های زندگی از آن بهره برند. از متلونه های محبوب پشتو «داغم پا مشی دا زره پخاوره» است. یعنی: «در زمان غم و اندوه باید شکرگزار خوبی هایی که داری بود». البته ضرب المثل های مشترک ایرانی و پشتون بیش از صد ضرب المثل می باشد.

حجره

حجره ها مهمان خانه هایی برای مردان است که برای پذیرایی از آن استفاده می شد. آنها به عنوان یک باشگاه اجتماعی عمل می کنند که قدمتی به اندازه خود جرگه دارد. هر روستا دارای حجره است و گهگاه متعلق به یک خانواده ثروتمند، اما در کل جامعه مشترک است. مردان جامعه که مانند یک خانواده بزرگتر زندگی می­کنند و معاشرت می کنند، معمولاً از حجره که چیزی بیش از یک مکان برای برگزاری مراسم جمعی است، بازدید می­کنند.

غذا

غذاهای پشتون با غذاهای سنتی خود و همچنین تأثیر برخی از غذاهای خارجی مشخص می شود. بطور کلی پشتون ها از غذاهای گوشتی به ویژه گوسفند و بز خیلی استفاده می کنند. غذاهای برنجی و کباب ها در آشپزی پشتون ها به چشم می خورد. چیکن کاری، چنه پلو(نخودپلو)، شوربا، کوفته نرگسی، ساجی(مرغ سوخاری)، کابلی پلو، چپلی کباب و.. از غذاهای معروف آنهاست

برخی مناسبت های مذهبی:

اعیاد فطر و قربان، مراسم ختم قرآن شریف، عید میلاد النبی(ص)، روز عاشورا، قیاروین شریف(یادبود عبدالقادر گیلانی)، جشن نوروز، جشن بیسوخ(مختص هندوخا و سیک ها)، باری دالی( مراسم عُرس حضرت باری شاه عبداللطیف، جشن بسونت( بادبادک بازی همراه موسیقی)، کریسمس،جشن دیوالی( مختص هندوها)، دوسیرا(مختص سیک ها)، جشن ایستر( مختص یهودی ها و مسیحیان)، مراسم هفتگی سر مزار حضرت سید کریم شاه بخاری، هولی( مختص هندوها)، لوری( مختص هندوها در ابتدای بهار)، معبد مایلو باوا بالمیکی، دسته عزاداری تا مزار شاه ولی قتال در روز هشتم محرم، تکیه مَلنگان، مراسم عُرس بهلول دانا، عُرس عبدالستار شاه باچاخان، عُرس حضرت شاه قبول اولیاء، عُرس حضرت سخی شاه مردان.

برخی مراسم های مذهبی مخصوص بانوان: نذری بی بی آس(مردان حق حضور ندارند)، نذری بی بی نور(خورشت اسفناج غذای مخصوص این سفره است)، سفره نذر امام جعفرصادق(ع)، مراسم نذر طولانی شدن عمر.

تیرماه ۱۴۰۳

منابع:

An Intangible Heritage,  The Walled City of Peshawar, Raj Wali Shah Khattak, Interlit Foundation

https://qissa-khwani.blogspot.com/

https://peshawarreview.wordpress.com/category/culture-of-peshawar

Some Aspects of Pashtun Culture, | Ehsanullah Pamir1 | Asadullah Waheedi2 | Khalid Ahmad Habib3

 

 لینک کوتاهhttps://www.iras.ir/?p=10791

 

 

 

 

 

  


بالا
 
بازگشت