واکاوی اهداف طرح اخراج اتباع افغانستان از پاکستان

مقدمه

مردم افغانستان از دهه‌ی ۱۹۷۰ م. به این ‌سو در صدر فهرست جمعیت مهاجر و پناه‌جوی جهان قرار دارند. این مهاجرت‌ها در مقاطعی نظیر تجاوز شوروی به افغانستان، آغاز جنگ‌های داخلی، حکومتداری اول طالبان و … شدت می‌گرفت و با برقراری موقت امنیت در این جغرافیا، از شیب آن کاسته می‌شد. آخرین موج مهاجرت از افغانستان، در سال ۱۴۰۰ همزمان با فروپاشی دولت اشرف غنی و به قدرت رسیدن مجدد طالبان شکل گرفت. در این برهه طبق آمار دفتر هماهنگ‌کننده‌ کمک‌های بشردوستانه سازمان ملل (اوچا)، بیش از ۱٫۶ میلیون نفر از اتباع افغانستان از طریق مبادی رسمی و غیر رسمی به کشورهای همسایه به‌ویژه ج.ا.ایران و پاکستان مهاجرت کرده و بر تعداد اتباع افغانستانی این دو کشور افزودند؛ البته آمارهای رسمی پاکستان و ج.ا.ایران در این خصوص به مراتب بیش‌تر است.

 اخراج اتباع غیر مجاز افغانستانی

پس از گذشت بیش از دو سال از آخرین موج مهاجرت اتباع افغانستان، “سرفراز بوگتی” وزیر کشور پاکستان در فرمانی مورخ ۱۱/۰۷/۱۴۰۲ مهلت یک ماه‌ای را برای خروج اختیاری حدود ۱٫۷ میلیون تبعه غیر مجاز افغانستانی از پاکستان تعیین کرد. پس از اتمام مهلت مذکور، دولت پاکستان از تاریخ ۱۰/۰۸/۱۴۰۲ اقدام به شناسایی، بازداشت و اخراج مهاجران غیر قانونی افغانستان از کشورش کرد. در این برهه، دولت پاکستان همچنین ضمن لغو امکان سفر ساکنان مناطق مرزی افغانستان به پاکستان با شناسنامه و تعیین جریمه برای شهروندانی که اتباع غیر مجاز را استخدام کرده و یا به آنان ملک اجاره میدهند، از تمدید توافق خود با سازمان ملل متحد در خصوص مهاجران مستقر در کشورش خودداری کرد.

در نتیجه اقدامات مذکور، پاکستان توانست تا تاریخ ۱۸/۰۹/۱۴۰۲ بیش از ۴۱۹ هزار تبعه غیر مجاز افغانستانی را بازداشت کرده و پس از احراز هویت بیومتریک، آنان را از خاک پاکستان اخراج نماید که البته این آمار روزانه در حال افزایش است و عدد آن به بیش از نیم میلیون نفر رسیده است. مهاجران بازداشت شده که از طریق گذرگاه‌های مرزی تورخم در استان ننگرهار، اسپین‌بولدک در استان قندهار، انگوراده در استان پکتیکا، بهرامچه در استان هلمند، دند و پتان در استان پکتیا و زنجیر در استان زابل طرد مرز می‌شوند، تنها مجاز به همراه داشتن ۵۰ هزار روپیه (حدود ۱۸۰ دلار) هستند و از انتقال هرگونه کالا، وسیله و … به افغانستان منع میشوند. این مهاجران پس از ورود به افغانستان توسط «کمیسیون عالی رسیدگی به مشکلات مهاجران» در کمپ‌هایی که در مبادی مرزی نظیر کمپ عمری در مبادی مرزی استان ننگرهار، کمپ‌های بولدک، رحمتی، اسپین‌بولدک، شوراندام و تخته‌پل در مبادی مرزی استان قندهار و … ایجاد شده است، به صورت موقت مستقر گشته و پس از دریافت کمک‌های مالی (حدود ۱۰ هزار افغانی)، بهداشتی و … از حکومت طالبان و موسسات بشردوستانه بین‌المللی، به استان‌های مختلف افغانستان اعزام می‌شوند.

 اهداف اعلامی و اعمالی پاکستان از اخراج مهاجران

اخراج اتباع غیر مجاز افغانستان از پاکستان که در مهر ۱۴۰۲ آغاز شد و اکنون در حال تداوم و تکمیل است، دارای اهداف آشکار و پنهان برای هر دو کشور افغانستان و پاکستان است که در ادامه به بررسی اهداف اعلامی و اعمالی این اقدام پرداخته می‌شود.

الف) هدف اعلامی

الف.۱) مبارزه با ترویسم: مقامات دولت پاکستان مدعی هستند که از زمان به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، حملات تروریستی تحریک طالبان پاکستان (TTP) در این کشور افزایش ۶۰ درصدی داشته و سبب کشته شدن بیش از ۲۲۰۰ نفر شده است. این دولت مدعیست که ریشه‌های حملات تروریستی مذکور به افغانستان باز‌می‌گردد، اما طالبان علی‌رغم آگاهی نسبت به این موضوع و درخواست‌های مکرر پاکستان، از برخورد با فرماندهان و عناصر TTP اجتناب می‌کند. البته طالبان پس از به‌ قدرت رسیدن، ابتدا مذاکرات صلح میان دولت پاکستان و طالبان پاکستان را برای ماه‌ها در افغانستان میزبانی کرد و سپس از انتقال اعضای TTP به مناطق مرکزی و شمالی افغانستان خبر داد؛ اما دولت پاکستان از طالبانی که سال‌ها پشتیبانی و حمایت کرده بود، انتظار برخورد جدی‌تری را با TTP داشت.

در هر حال، ادعاهای مذکور پاکستان بدین معناست که دولت این کشور در تلاش است با اخراج اتباع غیرمجاز افغانستانی، طالبان را در همراهی در موضوعاتی از قبیل کنترل TTP تحت فشار قرار دهد.

الف.۲) بهبود وضعیت اقتصاد: دولت پاکستان، بهبود وضعیت اقتصادی را از دیگر عوامل اخراج اتباع غیر مجاز افغانستانی عنوان کرده ‌است. این دولت مدعیست که اتباع مذکور تاکنون بر اقتصاد پاکستان تاثیرات منفی بسیاری گذاشته‌اند، لذا با اخراج آنان، وضعیت اقتصادی کشور بهبود خواهد یافت.

ب) اهداف اعمالی

ب.۱) فرافکنی در حوزه اقتصاد: دولت موقت پاکستان اکنون غرق مشکلاتی است که توان مدیریت و حل آن‌ها را ندارد. این دولت به دلیل مشکلات اقتصادی، تورم فراوان، افزایش قیمت حامل‌های انرژی و … در معرض انتقادهای بسیار شهروندانش قرار دارد. لذا در تلاش است تا مهاجران افغانستانی را از جمله عوامل مهم مشکلات اقتصادی فعلی پاکستان معرفی کرده و برای مدتی از فشارهای مردمی بر خود بکاهد؛ حال آنکه در جامعه حدود ۲۴۰ میلیونی پاکستان، ۱٫۷ میلیون مهاجر غیرقانونی نمی‌توانند تاثیر قابل ملاحظه‌ای بر وضعیت اقتصادی داشته باشند.

ب.۲) جلب توجه نهادهای بین‌المللی: پاکستان با توجه به بحران‌های اقتصادی خود، در تلاش است از موضوع مهاجرین به عنوان عاملی برای جلب توجه نهادهای بین‌المللی و جذب کمک‌های مالی آنان استفاده کند. در این راستا، دولت پاکستان طرح اخراج مهاجرین را با پوشش وسیع رسانه‌ای آغاز کرد و همچنان نیز ادامه دارد. این قبیل اقدامات پاکستان مسبوق به سابقه بوده و دولت‌های این کشور در مقاطع مختلف بارها تحت عناوینی نظیر مجاهدین افغان، تروریسم، مهاجرین و … از جامعه بین الملل کمک‌های بسیاری را دریافت کرده‌اند.

ب.۳) مقابله با مدارس دینی افراطی: فعالیت ده‌ها هزار مدرسه دینی خارج از کنترل دولت به‌ویژه در مناطق قبایلی، زمینه‌ افزایش افراطی‌گری و پرورش مسلمانانی که دولت پاکستان را اسلامی نمی‌دانند، فراهم کرده است. این مدارس که به دلیل برخورداری از حمایت‌های مالی خارجی به مأمنی برای فرزندان مهاجران افغانستانی مبدل شده است، تهدیدی جدی علیه امنیت ملی پاکستان محسوب می‌شود. بر این اساس، پاکستان در تلاش است با اخراج مهاجرین افغانستانی، ضمن مقابله با افزایش قدرت مدارس دینی مذکور، مسلمانان افغانستانیِ افراطی و مخالف دولت پاکستان را از خاک خود دور سازد.

ب.۴) افزایش نفوذ در افغانستان: عمده مهاجرینی که طی دهه‌های اخیر به پاکستان به مهاجرت کرده‌اند، از قوم پشتون و یا گروه‌های همسو با پاکستان بوده‌اند. لذا طرد این افراد به افغانستان که سال‌ها تحت تاثیر پاکستان قرار گرفته‌اند، سبب افزایش نفوذ پاکستان در افغانستان در حوزه‌های مختلف می‌شود.

 

هماهنگی و تعامل احتمالی طالبان با پاکستان پیرامون اخراج مهاجران

واکنش نسبتاً نرم طالبان به اخراج گسترده اتباع افغانستانی از پاکستان، انتقال بخش عمده این مهاجران به شمال افغانستان و واگذاری زمین‌های مسکونی و کشاورزی به آنان، سبب خلق احتمالاتی پیرامون هماهنگی دو کشور در خصوص اخراج مهاجران شده است. دولت نوپای طالبان اگرچه اکنون با مشکلات متعدد اقتصادی و بعضاً امنیتی رو‌به‌رو است و بازگشت حدود ۲ میلیون مهاجر می‌تواند تبعات اقتصادی و امنیتی (پیوستن به گروه‌های تروریستی و افراطی مستقر در افغانستان) را برای این دولت به دنبال داشته باشد، اما موضوعات قومیتی و ناسیونالیستی می‌تواند سبب شود که هیئت حاکمه فعلی تبعات مذکور را نادیده گرفته و در امر اخراج مهاجرین با دولت پاکستان تعامل کند؛ امری که”اسماعیل ‌خان” از رهبران مخالف حکومت طالبان نیز در نشست امنیتی هرات در تاجیکستان (اواخر سال ۱۴۰۲) بر آن تاکید کرد.

ناسیونالیسم قومی که در میان همه اقوام افغانستان اعم از پشتون، ازبک، تاجیک، هزاره و … مشهود است و مصادیق فراوان دارد، در طول تاریخ افغانستان همواره سبب رقابت‌های بسیار و درگیری‌های خونینی شده است. این رقابت‌ها در مقطع دولت‌های جمهوریت (۱۳۸۲ الی ۱۴۰۰) نیز وجود داشت که مصداق آن را می‌توان در تلاش دولت‌های مذکور برای تغییر بافت جمعیتی مناطق و تصفیه قومی (انتگرالیسم سیاسی) در افغانستان مشاهده کرد. در این مقاطع، دولت‌های افغانستان با کمک اداره مهاجرت سازمان ملل بخش قابل ملاحظه‌ای از ساکنین استان‌های جنوبی افغانستان و همچنین مناطق مرزی با پاکستان را که تماماً از قوم پشتون بودند، به بهانه اسکان آوارگان جنگی به مناطق شمالی افغانستان نظیر فرمانداری‌های چاردره، دشت‌ارچی و قلعه‌زال در استان قندوز، فرمانداری‌های المار، قیصار، گرزیوان و خواجه‌موسی در استان فاریاب، فرمانداری‌های قوش‌تپه، درزآب، فیض‌آباد و مناطقی از دشت لیلی در استان جوزجان، فرمانداری‌های کوهستانات، سوزمه‌قلعه و مناطق نیمدان و شیرم‌ در استان سرپل منتقل کرد.

 جمع‌بندی

اخراج مهاجران غیرمجاز افغانستانی از پاکستان، یک تصمیم سیاسیِ چند بعدی دولت پاکستان با اهداف آشکار و پنهان اعم از مهار تروریسم، فرافکنی در حوزه اقتصاد، جلب توجه نهادهای بین‌المللی، مقابله با مدارس دینی افراطی و افزایش نفوذ در افغانستان است. در این میان، برخی شواهد و قرائن نظیر عدم واکنش سخت دولتمردان طالبان به اخراج گسترده مهاجران افغان از پاکستان، انتقال پشتون‌های طرد شده از پاکستان به مناطق شمالی افغانستان و واگذاری زمین‌های مسکونی و کشاورزی به آنان و همچنین سابقه اقدامات ناسیونالیستی قومی پشتون‌ها، ظن وجود هماهنگی و تعامل دولت عمدتاً پشتون افغانستان با پاکستان در این خصوص را تقویت کرده و بر نگرانی‌های اقوام غیر پشتون افزوده است.

بی‌شک در صورت صحت تعامل مذکور، تغییر بافت جمعیتی مناطق شمالی افغانستان که غالباً در اختیار اقوام غیر پشتون و فارس‌زبانان است، تبعات متعددی را برای ج.ا.ایران به دنبال خواهد داشت. این تغییر بافت ضمن تضعیف جایگاه اقوام فارس‌زبان در افغانستان و به تبع آن کاهش اثرگذاری ج.ا.ایران در این کشور، می‌تواند آغاز منازعات قومیتی، بروز ناامنی و در نهایت ایجاد موج دیگر مهاجرت اتباع افغانستان به ج.ا.ایران را سبب شود.

 

 لینک کوتاهhttps://www.iras.ir/?p=10725

 

 

 

 

 

  


بالا
 
بازگشت