عارف عرفان
ضرورت تاریخی ایجاد حکومت در تبعید
هرگاه به ماهیت سیاسی نظام نیابتی امارتی موجود در افغانستان،ترکیب وساختار نظام استبدادی-ارتجاعی قرون وسطایی،خود محوریت ائدولوژیک،قدرت انحصاری ،خود کامه گی،حاشیه گزینی نظام از مدار جامعه جهانی،اپارتایت جنسیتی،پامال ساختن حقوق بشر وحقوق زنان افغانستان ،اتکا برزور،ظلم وستم وعدم چشم انداز روشن جامعه در سمت آزادی، رهایی و مدرنیته نگاه شود،موضوع ایجاد "بدیل سیاسی"در برابر نظام موجود از اولویت های اساسی و نیازمندی های کنونی بشمار میرود.
یکی از راهکار های اساسی و بنیادی که بتواند برنامه هاو اهداف استراتژیک را در یک ساختار موازی و جاگزین نهادینه ساخته وافغانستان را از گرداب ها وطوفان های سیاسی حال و آینده نجات دهد،«حکومت در تبعید» است.
زمان آن فرارسیده است تا باپویایی معین سکوت سیاسی در افغانستان درهم شکسته شده،با تامین انسجام و هماهنگی لازم،تمامی ریزرف های سیاسی و نظامی با تکیه بر نیروی مردم و ایجاد دینامیسم نیرومند در مسیر واحد سمت وسویابد.
برای ایجاد حکومت در تبعید جهت مقابله با نظام استبدادی و بهمنظور نمایندگی از تمام اقوام و ملیتهای افغانستان، نیاز به یک طرح جامع است که بتواند انسجام ملی، مشروعیت داخلی و بینالمللی و یک استراتژی عملی برای گذار به یک نظام دموکراتیک ،مردم سالار و فراگیر را فراهم کند.
بایسته است تادر خصوص شکل وشیرازه این نظام به پله های ساختاری چندین مرحله یی و نکات کلیدی در این خصوص پرداخته شود:
1- ترکیب حکومت در تبعید
نمایندگی تمامی اقوام و ملیتها: این حکومت باید با ترکیب متوازنی از نمایندگان اقوام مختلف افغانستان از جمله پشتونها، تاجیکها،هزارهها،ازبیکها،و دیگر اقلیتها ساخته شود.به منظور تضمین مشارکت همگانی، باید تعهدی محکم و استوار برای توزیع عادلانه قدرت میان اقوام وجود داشته باشد.
شخصیتهای سیاسی: شخصیتهای مطرح با اعتبار وبا اعتماد سیاسی، رهبران احزاب، وسازمان های سیاسی،اجتماعی ومدنی که از کانال های آزمون زمان سرافرازانه عبور نموده باشند،دست به خیانت ملی وتجارت سیاسی نزده باشند،باید بر اساس توانمندیها، تجربه، و پایبندی به اصول دموکراتیک انتخاب شوند. نباید تنها به قدرت نظامی یا سابقه سیاسی توجه شود، بلکه تخصص در مدیریت، دیپلماسی، و برنامهریزی استراتژیک نیز اهمیت دارد.
رهبری جمعی: برای جلوگیری از تمرکز قدرت و بازگشت به استبداد، این حکومت باید بر اساس رهبری جمعی فعالیت کند.یک شورا یا هیئت رهبری از شخصیتهای مختلف که بهطور منظم تصمیمگیری کنند، و هر عضو شورا از یک گروه قومی یا سیاسی نمایندگی داشته باشد.
2- ساختار حکومت در تبعید
شورای عالی رهبری: این شورا بهعنوان بالاترین نهاد تصمیمگیری باید شامل نمایندگان اقوام و شخصیتهای سیاسی مطرح باشد. وظایف اصلی آن شامل تعیین استراتژیها، تصمیمگیریهای کلان، و تعیین رهبران اجرایی است.
کابینه اجراییه: یک کابینه که بهصورت تکنوکراتیک،وشاخص های تخصص وشایسته سالاری انتخاب شده باشد، برای اجرای امور روزمره و تحقق برنامهها ضروری است. این کابینه باید زیر نظارت شورای عالی رهبری فعالیت کند و شامل وزارتخانههای کلیدی مانند دفاع ،خارجه ،اقتصاد، آموزش و پرورش،ووزارت امور زنان... باشد.
مجمع عمومی: نمایندگانی از گروههای قومی،احزاب وجریانات سیاسی، جامعه مدنی، و نخبگان اکادمیک باید یک مجمع عمومی تشکیل دهند که بهعنوان یک پارلمان سمبلیک نقش قانونگذاری و نظارتی داشته باشد. این نهاد نمادی از خواست مردم افغانستان برای ایجاد یک نظام دموکراتیک خواهد بود.
۳-اهداف حکومت در تبعید
مشروعیت داخلی و بینالمللی: این حکومت باید تلاش کند تا هم از حمایت مردم داخل افغانستان و هم از حمایت جامعه بینالمللی برخوردار شود. این میتواند از طریق برگزاری نشستهای بینالمللی، گفتوگو با دولتهاو تأسیس دفاتر در کشورهای کلیدی محقق شود.
مبارزه علیه نظام تروریستی: حکومت در تبعید باید استراتژی مشخصی برای مقابله با نظام تروریستی حاکم داشته باشد، از جمله حمایت از جنبشهای رهایبخش داخلی، بسیج نیرویهای داخلی و بینالمللی و ترویج یک گفتمان مخالف با نظام امارتی موجود بر مبنای حقوق بشر و دموکراسی.
برنامهریزی برای انتقال قدرت: این حکومت باید برای روزی که حاکمان بنیاد گرای موجود از قدرت کنار زده میشوند، برنامه مشخصی داشته باشد. این شامل تنظیم یک قانون اساسی جدید، برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه، و بازسازی نهادهای تخریبشده دولتی خواهد بود.
حمایت از حقوق بشر و زنان: یکی از اهداف مهم باید تضمین حمایت از حقوق زنان و اقلیتها باشد، که تحت سلطه یی نظام امارتی بهشدت سرکوب میشوند.باید سیاستهای مشخصی برای آموزش، بهداشت، و مشارکت اجتماعی زنان و اقلیتها تدوین شود.
تأمین صلح و امنیت: این حکومت باید با تمرکز بر مذاکرات صلح و ایجاد یک فضای امن برای بازسازی کشور، به دنبال تأمین امنیت و ثبات در افغانستان باشد. تشکیل یک نیروی نظامی حرفهای و ملی که از تمامی اقوام و گروهها نمایندگی داشته باشد،از فاکتور های مهم و سرنوشت ساز درین زمینه محسوب میگردد.
۴-استراتژی بینالمللی
روابط دیپلماتیک: این حکومت باید بهسرعت روابط دیپلماتیک با کشور های مقتدر جهان،ایالات متحده آمریکا،روسیه،چین،هند کشورهای منطقه و جهان را گسترش دهد، بهخصوص با قدرتهای بزرگ و سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل، اتحادیه اروپا، روابط سیاسی ودپلماتیک تامین نماید.
جلب حمایت کشورهای منطقه: ایجاد روابط مثبت با همسایگان افغانستان مانند ایران، پاکستان، تاجیکستان، ازبکستان،ترکمنستان و چین حیاتی است. باید تلاش شود که این کشورها حمایت خود را از حکومت در تبعید اعلام کنند و از دخالت در امور داخلی افغانستان خودداری کنند.
نتیجهگیری:
یک حکومت در تبعید بهعنوان نماینده واقعی مردم افغانستان باید به دنبال ایجاد یک نظام دموکراتیک، فراگیر و چندقومیتی باشد که بتواند هم مشروعیت داخلی و هم بینالمللی کسب کند.
ساختار حکومت باید به گونهای باشد که همه اقوام و گروههای سیاسی مشارکت داشته باشند و اهداف مشخصی مانند مبارزه علیه نظام تروریستی، حمایت از حقوق بشر، و تأمین صلح و امنیت در افغانستان را دنبال کند.
با احترام بی پایان
عارف عرفان
لندن،سپتامبر ۲۰۲۴