داکتر غلام محمد دستگیر
مصاحبه محترم احمد مسعود با پیتر بیرگن
پیتر برگمن ژورنالست افغانستان شناس CNN به صبح روز یکشنبه اول سپتامبر ۲۰۲۴ با محترم احمد مسعود رهبر جبهه مقاومت ملی یا National Resistance Front (NRF) مصاحبه دلچسپی داشت. این مصاحبه از طریق ایمل با بیست (۲۰) سوال صورت گرفت:
سه سال بعد از خروج آخرین نیروهای آمریکایی از افغانستان، وضعیت در این کشور ناگوار است. طالبان قدرت خود را محکم کرده و قوانین ظالمانه را معرفی نموده که آزادیهای سیاسی را محدود میسازد و حقوق زنان را پایمال میکند.
بیشتر افغانها مجبور شده اند به سیستم طالبانی رضائیت نشان دهند، نه به دلیل پذیرفتن ایدئولوژی زن ستیزانه ای شان، بلکه به این دلیلی که طالبان تمامی تسلیحات را در اختیار دارند. با این همه هنوز هم، یک جنبش مقاومت نوپا ظهور کرده است. من با رهبر آن، احمد مسعود، صحبت کردم که گفت: "این مبارزه ای برای روح و روان آینده ملت ما است و ما مصمم به پیروزی هستیم، مهم نیست با چقدر دشواری ها در مسیر راه روبرو میشویم."
او پسر احمد شاه مسعود است، که بیش از دو نیم دهه زمانی که طالبان برای اولین بار در سال ۱۹۹۶ قدرت را در افغانستان به دست گرفت، رهبری مقاومت علیه طالبان را بر عهده داشت.
مسعود اکنون سی و پنج (۳۵) سال دارد و جبهه مقاومت ملی را علیه طالبان رهبری میکند. هنگام مصاحبه با ما ، او ادعا کرد که مقاومت گران او امسال دوصد و هفت (۲۰۷) عملیات نظامی را در سراسر افغانستان انجام داده و پنجهزار (۵۰۰۰) سرباز تحت رهنمایی او مشغول عملیات هستند. تأیید این نوع اطلاعات به صورت مستقل تقریباً غیرممکن است، زیرا تعداد کمی از خبرنگاران بینالمللی که رویداد های افغانستان را خبر دهند در آنجا حضور دارند و طالبان صد ها رسانه های خبری را مسدود ساخته اند. گزارشی که در ماه ژوئن (جوزاِ؛ می/ جون) از طرف ملل متحد منتشر شد، موجی از حملات ضد طالبان را در نیمه اول امسال تایید نمود، ولی تعداد این عملیاتها را که توسط جبهه مقاومت ملی انجام شده اند بیست ونه (۲۹) باراعلام کرده است. در حالیکه، صفحه رسمی جبهه مقاومت ملی در شبکه اجتماعی X (توییتر سابق)، ادعاکرده است که عملیات ها به مراتب بیشتر انجام یافته است.
مسعود به من گفت که "پیروزی واقعی طالبان در میدان نبرد نبود؛ بلکه در میز مذاکره بود"، به مذاکرات توافق خروج عساکر امریکا از افغانستان که توسط تیم دونالد ترامپ صورت گرفت ، و رئیسجمهور وقت آمریکا، جوبایدن، آنرا در کرسی عمل تکیه داد، اشاره شد.
مسعود در مکانی نامشخص در آسیای مرکزی زندگی دارد و عملیاتهای نظامی در افغانستان را از آنجا هدایت میکند. ما مصاحبه ای خود را از طریق ایمیل انجام دادیم و برای وضوح بیشتر ویرایش (تصحیح و خالص سازی و امادگی برای نشر) صورت گرفته است.
سوال اول: بیرگن: هفته گذشته طالبان صدای زنان را در خارج از خانه ممنوع کردند. این یک عمل تعجب آور است، اما طالبان میتوانند این کار را بدون ترس انجام دهند. این موضوع درباره تسلط آنها بر قدرت چه میگوید؟
مسعود: این یک منظر آشکار از نادانی و غرور است. طالبان باور دارند که میتوانند مردم افغانستان، به ویژه زنان را مجازات کنند، و در عین حال همچنان به دنبال کسب شناسایی بینالمللی برآیند (امروز، هیچ دولتی به طور رسمی طالبان را به رسمیت نمیشناسد، هرچند برخی دولتها با آنها روابط دیپلماتیک دارند). این بی پروایی بطور مستقیم از نتیجه تطبیق سیاست جامعه بینالمللی است که با طالبان در سه سال گذشته با ملایمت رفتار کرده اند. اگر امیدوار دیدن تغییر در رفتار طالبان باشیم، باید رویکرد خود را به مقابل آنها تغییر دهیم؛ و این آسان است. در داخل افغانستان، استراتژی ما برای مقاومت روشن میباشد. طالبان فقط به قدرت و زور پاسخ میدهند. تعامل دیپلماتیک با طالبان فقط آنها را جسورتر ساخته است.
سوال دوم: بیرگن: این سومین سالگرد خروج کامل نیروهای آمریکایی از افغانستان است. احساس شما در این سالگرد پس از دو دهه حضور نظامی و دیپلماتیک ایالات متحده در افغانستان چیست؟ آیا این یک خیانت به متحدان افغان آمریکا نه بود؟
مسعود: خروج عجولانه آمریکا در سال ۲۰۲۱ باعث شد بسیاری از دستاوردهایی را که در ۲۰ سال گذشته به دست آورده بودیم از دست بدهیم. افغانستان شروع به تجربه تحولات اجتماعی و سیاسیی کرده بود که پیش از آن هرگز وجود نداشت. ما حقوقی مانند آزادی بیان داشتیم و نسل جدیدی از زنان و مردان، در حال رشد بود. با این حال، همه اینها را وقتی که توافق با طالبان در سال ۲۰۲۰ امضا شد و خروج به طور ناگهانی در سال ۲۰۲۱ اتفاق افتاد، از دست دادیم. اکنون ما تنها کشوری هستیم که کاملاً توسط تروریستها کنترول میشود.
سوال سوم- بیرگن: چه نوع عملیات نظامیای در افغانستان انجام میدهید؟
مسعود: فعالیتهای نظامی جبهه مقاومت ملی از اگست ۲۰۲۱ شروع شد، زمانی که طالبان به ما در دره پنجشیر حمله کردند (در شمال شرق افغانستان). از آن زمان، ما در برابر آنها مقاومت کرده ایم. ما از دو ولایت در شمال شروع کردیم، ولی اکنون پس از سه سال گسترش، شبکهها و عملیاتهایی ما در نزدیک به ۲۰ ولایت میرسد (در افغانستان ۳۴ ولایت وجود دارد.) عملیات های ما در حال حاضر غیر سنتی بوده عمدتاً عملیات چریکی میباشد. اما بازوی نظامی جبهه مقاومت ملی در داخل افغانستان مستقر است، پایگاهها و واحد های کماندویی ما همگی در کشور هستند و با گذشت هر روز، ظرفیت استخدام و عملیاتی ما افزایش میآبد.
سوال چهارم: بیرگن: آیا میتوانید به ما یک حسی در باره ای قدرت جبهه مقاومت ملی شما بدهید؟
مسعود: بازوی نظامی جبهه مقاومت ملی تنها متشکل از بقایای نیروهای مسلح سابق افغانستان است. این نیروها جهت مبارزه برای دفاع از دموکراسی در ۱۵ اگست ۲۰۲۱ (زمانی که طالبان کابل، پایتخت را تصرف کردند) به ما پیوستند. امروز ما بیش از ۵۰۰۰ نیروی دائمی داریم که در حدود ۲۰ ولایت جابجا شدهاند. ما قادر به افزایش قدرتمندی این قوت ها بدون دریافت حمایت از کدام کشور خارجی بوده ایم. برای درک قدرت ما: از جنوری ۲۰۲۴ به این طرف، ما، ۲۰۷ عملیات در سراسر کشور به سر رسانده هستیم.
سوال پنجم: بیرگن: سربازان شما ماه گذشته حمله ای در فرودگاه کابل انجام دادند. آیا میتوانید توضیح دهید که چه اتفاقی افتاد؟
مسعود: به دلایل امنیت عملیاتی، نمیتوانم جزئیات را فاش کنم، اما میتوانم اطمینان دهم که این عملیات و بسیاری دیگر، نشان دهنده قدرت نظامی و اطلاعاتی قابل توجهی ما است که از سال ۲۰۲۱ توسعه دادهایم: سربازان ما با وجود خطرات و پیچیدگیها، با پشتیبانی شبکه اطلاعاتی عمیقی که در میان صفوف دشمن داریم، عملیات را با دقت اجرا کرده اند.
همچنین، میخواهم کمی روشنی بیاندازم: تمام اهداف ما نظامی ها هستند و خواهند بود. ما تنها به جایی که طالبان و دیگر گروههای تروریستی حضور دارند حمله میکنیم و از تلفات غیرنظامیان اجتناب می ورزیم.
سوال ششم: بیرگن: برای ما بگویید که چطور رهبر مقاومت به ضد طالبان شدید، و آیا گروههای مقاومت دیگری هستند که با آنها همکاری دارید؟
مسعود: من تلاشهای سیاسی خود را در سال ۲۰۱۸ با مشوره با مردم افغانستان آغاز نمودم. به دور ترین روستاها و درههای افغانستان رفتم و طور مستقیم با مردمم ملاقات کردم تا پاسخی استراتژیک به توافق احتمالی آمریکا و طالبان و خروج آنها طرح ریزی کنیم. در تاریخ ۵ سپتامبر ۲۰۱۹، از سوی همشهریان ما که در آرامگاه پدرم گرد آمده بودند، دستور روشن برایم داده شد تا موارد راه حل این بحران را رهبری کنم. لحظه بحرانی در روز ۱۵ اگست ۲۰۲۱ فرا رسید، این مترادف است به زمانی که مردم و برخی از نیروهای مسلح سابق افغانستان جبهه مقاومت ملی افغانستان را تأسیس کردند و مرا به عنوان رهبر آن انتخاب نمودند. این انتخاب عادی نبود، بلکه صدا برای وظیفه ای بود که بدون کدام تامل پذیرفتم.
سوال هفتم: بیرگن: شما در دانشکده نظامی سندهرست بریتانیایی معادل وست پوینت (اکادمی نظامی امریکا)، تحصیل کردهاید و هم در دپارتمنت مطالعات جنگ در کینگز کالج لندن درس خوانده اید. آیا این آموزشها برای کاری که اکنون انجام میدهید مفید ثابت شده است؟
مسعود: آموزشهای من در سندهرست و تحصیلاتم در کینگز کالج، برای من پایه های محکم دانش و تجربه نصیب ساخت. با آنهم، بار مسؤولیت های واقعی، اکادمی اصلی من بود. تجاربی که در رهبری مقاومت ما در این چند سال آموخته ام، بسیار فراتر از هر آموزش کلاس درسی بوده است.
سوال هشتم: بیرگن: شما احتمالاً به خاطر نخواهید داشت؛ اما من شما را از زمانی که حدود چهار (۴) سال داشتید ملاقات کرده ام، و این زمانی بود که پدرتان، احمد شاه مسعود، در دره پنجشیر افغانستان در سال ۱۹۹۳ و در طول جنگ داخلی افغانستان با CNN مصاحبه میکرد. من از فرهمندی و ذکاوت فوقالعاده ای پدر تان بسیار تحت تأثیر قرار گرفته بودم.
برای شما، در سن ۱۱ سالگی حتماً بسیار دشوار بود که پدرتان توسط تروریستهای القاعده دو روز قبل از ۱۱ سپتامبر ترور شد. ترور پدرتان چگونه بر کاری که امروز انجام میدهید تأثیر گذاشته است؟
مسعود: در ویدیوی اولین دیدار ما، زمانی که شما در آن مصاحبه CNN سال ۱۹۹۳ با پدرم در دره پنجشیر داشتید، بخشی از تاریخ ماست. در حالی که آرزو داشتم کاش سن بیشتر میداشتم تا بتوانم اهمیت آن لحظات را کاملاً درک کنم و به طور مستقیم تر از پدرم یاد بگیرم، اما میراث او تبدیل به یک بنیاد مستحکم برای ماموریت امروز من شده است. ترور پدرم توسط القاعده، تنها چند روز قبل از ۱۱ سپتامبر، لحظهای بود که نه تنها خانواده ای من، بلکه مسیر ملت ما را تغییر داد. همان طور که در کتاب خاطراتم "به نام پدرم" مشرح توضیح دادهام، تأثیر آن بسیار عمیق بود. اما همچنین یک عزم راسخ غیرقابل تکان دهنده را در من برانگیخت. در همان لحظه، عهد کردم که به ادامه دید پدرم برای یک افغانستان آزاد و صلح آمیز ساعی و پابند باشم. فداکاری او بیفایده نبود - این تهدابی هست که بر روی آن آینده افغانستان را بناء میکنیم. (افشاء: من مقدمهای برای کتاب خاطرات مسعود نوشتهام که از نظر مالی هیچ نفعی برای من ندارد.)
سوال نهم: بیرگن: وقتی آمریکاییها سه سال پیش افغانستان را ترک کردند، طبق برآورد سازمان ملل، ۸.۵ میلیارد دلار تجهیزات نظامی را به جا گذاشتند. این مبلغ بیشتر از بودجه دفاعی برخی کشورهای اروپایی است. آیا این موضوع کار شما را برای مقاومت در برابر طالبان دشوارتر می سازد؟
مسعود: تجهیزات نظامی ۸.۵ میلیارد دلاری که آمریکاییها به جا گذاشتند، طبیعتاً دینامیک میدان نبرد را تغییر داد، اما از عزم و تعهد ما نکاسته است. بلی، طالبان اکنون بهتر از پیش مسلح تر هستند. اما، تاریخ نظامی پر از نمونه هایی میباشد که در آنها اراده و استراتژی بر مزیت های مادی برتری دارد. طالبان ممکن است سلاحها را در اختیار داشته باشند، اما ما اراده مردم را با خود داریم - و تاریخ نشان داده است که نیروی مردم به مراتب بیشترقوی تری میباشد. موضوع جدی نگران کننده این است که طالبان افغانستان را با این سلاحها به بازار سیاه (فروش اسلحه) تبدیل کرده اند. ما میدانیم که آنها نه تنها خود را مسلح میکنند؛ بلکه شبکههای تروریستی جهانی را نیز مشتعل میسازند. این مسئله تنها به مقاومت ما مربوط نیست؛ بلکه جلوگیری از تبدیل شدن افغانستان به مرکز تروریسم بینالمللی نیزمیباشد.
سوال دهم: بیرگن: وقتی پدرتان، احمد شاه مسعود، قبل از ۱۱ سپتامبر با طالبان میجنگید، او برخی از مناطق داخل افغانستان را تحت کنترل داشت و میتوانست از همسایه تاجیکستانی وسایل خود را دوباره اعمال کند. شما در افغانستان نیستید و برای شما دشوار است که نیروهای خود را در داخل افغانستان چاره سازی کنید، زیرا هیچ سرزمینی در افغانستان تحت کنترل شما نیست. شما یک دفتر سیاسی در تاجیکستان دارید، اما هیچ کشور دیگری از شما حمایت نمیکند؛ این کمبود حمایت چگونه بر توانایی شما در جنگ با طالبان تأثیرگذار است؟
مسعود: موقعیت کنونی ما از لحاظ استراتژیک با دوران پدرم متفاوت است، اما عزم متین ما همچنان محکم پا برجاست. از سال ۲۰۲۱ به اینطرف، با وجود حمایت ناچیز خارجی ما نه تنها فعال هستیم ، بلکه نفوذ خود را نیز گسترش داده ایم. مهم است که تأکید کنیم ما فقط با طالبان نمیجنگیم؛ بلکه ما درگیر یک جنگ گسترده تر با ائتلاف از گروههای تروریستی منطقه و جهانی می باشیم. وقتی القاعده و طالبان پاکستانی جنگجویانی را به طالبان میفرستند، واضح است که مبارزه ما ادامه جنگ جهانی علیه تروریسم است. اما بگذارید صریح بگویم: برای شکست دادن این ۲۰ گروه تروریستی در افغانستان که امنیت جهانی را تهدید میکنند، ما به حمایت بینالمللی نیاز داریم. انتظار این که ما بدون وسایل لازمه، به تنهایی این تهدید را خنثی کنیم، غیرواقعی است. مبارزه ما فقط برای افغانستان نیست؛ بلکه برای امنیت جهانی است. هر کشوری که تروریسم را تهدید می پندارد، باید ضرورت استراتژیک حمایت از آرمان و تلاشهای ما را درک کند.
سوال یازدهم: بیرگن: شما چه نوع حمایتی ضرورت دارید؟
مسعود: ما به هر نوع حمایتی ضرورت داریم که به ما اجازه دهد این گروه را شکست دهیم. ما باور داریم که نیروهای قوتمندی داریم که به مدت ۲۰ سال برای مقابله با تروریسم آموزش دیده اند. به همین دلیل، ما به جای وجود نیروهای خارجی، درخواست وسایل و اندوخته ها داریم تا کشور خود را آزاد کنیم.
سوال دوازدهم: بیرگن: به کسانی که میگویند جنبش مقاومت شما در برابر طالبان که خوب مجهز با سلاح استند، بدون حمایت مالی و نظامی از کشورهای دیگر شانس زیادی ندارد، چه میگویید؟
مسعود: کسانی که مقاومت ما را دست کم میگیرند، از درس های تاریخ افغانستان نیاموخته اند. با وجود کمبود فعلی حمایت خارجی، ما به طور مداوم از نظر قدرت و تعداد رشد کرده ایم. طالبان ممکن است سرزمین را کنترول کنند و میلیاردها دلار سلاح داشته باشند، اما آنها مهم ترین دارایی - که حمایت مردم افغانستان است - ندارند. تاریخ ما ثابت کرده است که مشروعیت مردمی در پیروزی نهایی تعیین کننده است، نه تسلیحات؛ حتی رژیم کمونیستی (که افغانستان را از ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۲ کنترل میکرد) که بسیار قوی تر از طالبان امروزی بودند، به همین دلیل فقدان حمایت مردمی تهاجم شان با سقوط پایان یافت. مقاومت ما در حال گسترش است زیرا ما اراده مردم را نمایندگی میکنیم و مجسم میسازیم.
سوال سیزدهم: بیرگن: آیا طالبان برای یک دهه دیگر هنوز هم در افغانستان حکومت خواهند کرد؟ اگر نه، چرا؟
مسعود: کنترول طالبان بر افغانستان در حال کاهش است. فقدان انضباط، شایستگی، مشروعیت و نفاق داخلی آنها باعث میشود که تسلط طولانی المدت شان بی اثر بماند. ما فقط امیدوار به سقوط آنها نیستیم - ما در حال کار هستیم تا سقوط آنها را حتمی سازیم. امسال در وین، اتریش، ما یک فرآیند سیاسی را آغاز کردیم که گروه های مخالف سیاسی و مدنی، افغانستان را متحد میسازد. این تنها مخالفت نیست - بلکه بنیادیست برای جایگزین ساختن، سیستم دموکراتیک، برای آینده ای افغانستان. ما منتظر شکست طالبان نیستیم؛ ما در حال ساختن سیستمی هستیم که جایگزین آنها خواهد شد. تناقض در بین خود طالبان در حال افزایش است. فروپاشی آنها یک ،اگر، نیست؛ بلکه، چه وقت، است. وقتیکه آن لحظه فرا رسد - و زودتر از انتظارها خواهد رسید - ما آماده خواهیم بود. دولت دموکراتیکی که ما در حال آماده سازی آن هستیم، خلا را پر خواهد کرد، همه همشهریان را نمایندگی میکند و ثبات را به کشورما باز میگرداند. در یک دهه دیگر از امروز، افغانستان نه تنها از حکومت طالبان آزاد خواهد بود - بلکه در مسیر تبدیل شدن به یک الگوی دموکراسی در منطقه تبارز بیشتر خواهد داشت. این یک آرزوی میان تهی نیست -این هدف ماست.
سوال چهاردهم: بیرگن: آیا طالبان همانطور که وعده داده بودند یک حکومت "همه شمول" ایجاد کردهاند؟
مسعود: وعده طالبان برای ایجاد یک حکومت همه شمول ثابت شد که به جز پروپاگند چیز دیگر نبود. آنها اصول اساسی دموکراسی را که مشروعیت سیاسی از اراده مردم و انتخابات آزاد نشأت میکند به طور کامل رد کرده اند. ساختار قدرت کنونی آنها ساختگی است، با جناح های مختلف سازمان های تروریستی برای کنترول قدرت رقابت دارند و به طور سیستماتیک یکدیگر را به حاشیه میرانند. تصوری که این گروه بتواند یک حکومت همه شمول ایجاد کند، در صورتیکه نمیتوانند وحدت را در داخل خود تامین کنند، مضحک است. مبارزات برای قدرت داخلی بین شان و انعطاف نا پذیری ایدئولوژیک آنها هر نوع همه شمولی واقعی را غیرممکن میسازد. آنها بارها و بارها نشان داده اند که تنها علاقه ای آنها تحکیم قدرت برای دید افراطی خود شان است.
سوال پانزدهم: بیرگن: انتخابات ریاست جمهوری تقلبی باعث تولید حکومت های مفسد در افغانستان شد. آنچه که در افغانستان رخ داد، چقدر رهبران افغانستان مانند رئیسجمهور اشرف غنی، مقصر هستند؟
مسعود: دولت افغانستان فاسد و تقلبی بود. مشکلات دولتهای قبلی افغانستان سیستماتیک بوده ریشه ای عمیق دارد. من همیشه دقیقا با این نوع حکومت ها مخالفت کرده ام، و دلیل آن فساد و بی کفایتی آنها بود. ریشه ای مشکل، در سیستم سیاسیی نهفته است که پس از ۲۰۰۴ اتخاذ شد و اساساً با واقعیت ملت های متنوع افغانستان ناسازگار بود. افغانستان کشوری ملیت های متنوع است و اکثریت قومی وجود ندارد. قانون اساسی کشور قدرت بیش از حدی را در کابل متمرکز نموده اساس یک سلطنت زیر چتر ریاست جمهوری را تشکیل داده بود. این تمرکزگرایی، عامل اصلی ضعف دولت و به حاشیه رفتن جوامع متعدد ما بود. وضعیت در زمان ریاست جمهوری اشرف غنی به شدت بدتر شد. تمرکز بیشتر قدرت توسط او، محدود کردن تصمیم گیری به خودش و دایره کوچکی از مشاوران، بیزاری بخشهای بزرگی از مردمان ما را بیش از حد ساخت. با درک این نقیصه، من در مقاله ای در نیویورک تایمز در سال ۲۰۲۰، برای عدم تمرکز قدرت استدلال کردم. من عمیقا معتقدم که: راه صلح و ثبات افغانستان در تقسیم قدرت نهفته است: برای ساختن یک ملت پایدار و مقاوم که بتواند در برابرعدم اتحاد داخلی و تهدیدات خارجی مقاومت کرده بتواند، استراتیژی ضروری بشمار میرود.
سوال شانزدهم:بیرگن: در همه بحثها درباره اشتباهاتی که در افغانستان رخ داده است، بعضی وقت آسان است فراموش کنیم که چه چیزهایی خوب هم صورت گرفته است. علاوه بر رشد رسانه های مستقل و زمینه ای آموزش به دختران و شغل های متنوع برای زنان، چه چیز دیگری موثر بود؟ برنامههایی مانند برنامه همبستگی ملی که به جوامع محلی با مشوره ای همان جوامع کمک های مالی کوچک برای خدمات عامه ارائه میکرد، چه تاثیر داشت؟
مسعود: بلی، با وجود چالشها و عدم موفقیت ها درافغانستان، مهم است که به پیشرفتهای قابل توجهی که در دو دهه پس از ۱۱ سپتامبر انجام شد، اشاره کنیم. رشد رسانه های مستقل تهداب این تعمیر پیشرفتها بود که دیدگاه های مختلفی را بیان کرد و جمعیت آگاه تر را خلق نمود. گسترش آموزش برای دختران و فرصت شغل ها برای زنان تحول آفرین بودند. برنامه هایی مانند برنامه همبستگی ملی مخصوصاٌ تاثیر زیاد داشت.
سوال هفدهم: بیرگن: تأثیر توافق نامه صلح دوحه ۲۰۲۰ اداره ترامپ با طالبان و اعلامیه رئیسجمهور جو بایدن در اپریل ۲۰۲۱ مبنی بر خروج کامل نیروهای آمریکایی چه بود؟
مسعود: توافق دوحه ۲۰۲۰ اداره ترامپ با طالبان و اعلامیه بعدی بایدن در اپریل ۲۰۲۱ برای خروج کامل نیروهای آمریکایی تاثیرات زیان آور بر ثبات افغانستان داشت. این تصامیم طالبان را در سطح بینالمللی مشروعیت بخشید و در عین حال ختم حمایت غربی ها را از حکومت افغانستان نیز با خود داشت. به ویژه، توافق دوحه مورال نیروهای امنیتی و مقامات دولتی ما را ضعیف ساخت. این توافق برای طالبان احساس اطمینان برای بازگشت دوباره به قدرت را مسیر نمود. اعلامیه خروج بایدن اوضاع را بدتر ساخت. این اعلامیه به سرعت اعتماد توانایی حکومت را که مستقل عمل کند از بین برد. این تصمیمات سیاستی که منجر به ختم طولانی ترین جنگ امریکا شد پیشرفت های دو دهه را که با زحمت کشی های فراوان میسر گردیده بود قربانی نموده به اعتماد ملیونها مردم ما خیانت صورت گرفت.
سوال هژدهم: بیرگن: آیا طالبان در میز مذاکره با ایالات متحده پیروزی را به دست آوردند آن چه که نتوانستند با آنها در میدان نبرد برنده شوند؟
مسعود: پیروزی واقعی طالبان در میدان نبرد نبود؛ در میز مذاکره بود. پیش از مذاکرات، کنترول سرزمینی آنها محدود بود. همین روند مذاکرات بود که سریر قدرت را برای آنها بخشید. این تعامل دیپلماتیک بود که یک گروه تروریستی را مشروعیت داد. آنها را از شورشیان به بازیگران سیاسی تبدیل نمود. اگر ایالات متحده بدون این مذاکرات صرفاً عقب نشینی میکرد، طالبان امروز در قدرت نمی بودند. پیامد های این تصامیم ویرانگر بود - روحیه نیروهای مسلح افغانستان را تضعیف کرد، روابط با تروریست ها را عادی ساخت، منتج به آزادی هزاران افراطیون از زندانهای ما شد و زمینه را برای سقوط دولت ما فراهم ساخت. این اشتباه عظیم! پیروزیی را به طالبان اعطا کرد که آنها نمی توانستند با نیروی نظامی به دست بیاورند.
سوال نوزدهم: بیرگن: امسال شما کتابی با عنوان «به نام پدرم: مبارزه برای آزادی در افغانستان» منتشر کردید. پیام اصلی کتاب چه بود؟
مسعود: کتاب من بیشتر یک خاطره نویسی است - این کتاب یک پیامی برای آینده افغانستان بوده شاهد مبارزه های ما میباشد. من در این کتاب اعتقادات خود را در مورد دموکراسی، حقوق زنان و نقش اسلام در جامعه مان بیان میکنم. اینها پرنسیپ های بنیادی ما هستند که بر اساس آن ستون های سربلند مقاومت را استوار ساخته ایم.
سوال بیستم: بیرگن: دیدگاه شما در باره ای آینده چیست؟ طالبان اکنون نسبت به قبل از ۱۱ سپتامبر کنترول بیشتری بر کشور دارند. آنها مسلح تر هستند. آنها ۲۰ سال جنگیده اند. پس هدف نهایی شما چیست؟
مسعود: اجازه دهید خیلی واضح بیان کنم: که دید و هدف نهایی ما چه میباشد. ما برای یک افغانستان دموکراتیک، غیرمتمرکز و ائتلافی میجنگیم: که در آن هر همشهری، بدون توجه به جنسیت، قومیت یا اعتقاد دینی، از حقوق برابر برخوردار باشد. این هدف ماست که غیرقابل مذاکره هست.
بلی، طالبان در حال حاضر کنترول بیشتری بر سرزمینها دارند و بهتر قبل از ۱۱ سپتامبر مسلح هستند. اما کنترول زمین و داشتن سلاح به معنای حکومت مشروع یا حمایت مردمی نیست.
ما فقط در برابر طالبان مقاومت نمیکنیم؛ ما در حال ساختن بنیادی برای افغانستان جدید هستیم. ما سیستمی ایجاد میکنیم که در برابر افراط گرایی ها مقاوم باشد و به نیازهای متنوع همه همشهریان ما پاسخ گو.
اشتباه نکنید - ما آماده یک مبارزه طولانی هستیم. این فقط یک مبارزه علیه طالبان نیست؛ این یک مبارزه برای روح و روان آینده ای کشور ما است و ما مصمم هستیم که پیروز شویم، مهم نیست با چقدر دشواری ها در مسیر راه روبرو میشویم.
نوت: برای ترجمه از چَت جی بی تی نیزاستفاده شده است.
ترجمه: دکتور غلام محمد دستگیر، برومفیلد، کولورادو