داکتر غلام محمد دستگیر

 

مردم و منافع مردم ما پایمال شده است

                                

خوشبختی اگر خواهی از خواب گران برخیز        همگام ز جهد  خود با  دور زمان بر خیز 

از  موج  خروش  آموز  آماده  طوفان  باش          چون سیل هجوم آور آری توچنان بر خیز 

            دیوان اشعار الحاج سید امیر انصاری صفحه ۱۴۲، بیتی از مرحوم رازق فانی و سیمین بهبهانی میخوانید. 

روز پانزدهم اگست در تاریخ کشور بعد از حمله روسها در سرزمین آبا و اجداد ما افغانستان عزیز روز منحوسی بود که منافغ مردم ما، هویت مردم ما و ارزش های دینی و دنیایی مردم ما بکمک ایالات متحده، متحدین و نوکران شان؛ تروریست های طالبی، مورد تهاجم قرار گرفته پایمال شد. 

سخنران های مستعد و دانشمندان متبحر در جراید، تلویزیونها، رسانه های اجتماعی، مصاحبه ها و جلسات از طریق زوم و هممانند، به سویه محلی و بین المللی زیر عنوان  "منافع ملی" گفته ها دارند. و لاکن هیچیک شان تا حال بصورت مشرح در این عنوان مهم عمیقاٌ داخل نشده اند؛ به اجازه ای این بزرگواران قد بلندک نموده نکاتی چند از منابع محترم چون دایرة المعارف ها و مقالات محققین و فلاسفه در باره ای ملت / مردم یاnation ، که بحث طویل است، تا حد توان، تمرکز نموده خوش میشوم که اشتباهات مرا با تماس به ایمیل ذیل تصحیح نموده بر من منت گزارند: dastageer2008@hotmail.com 

 

در سایت وزین آریایی و در سال ۲۰۰۹ در شماره ۸۶۴ هفته نامه وزین امید، طبق شرایط زمان و خیانت های حامد کرزی و باند شان، نوشته ای در باره ای خیانت ملی، منافع ملی و ترجیح منافع شخصی بر منافع ملی داشتم که به اجازه ای این ابر مردان ژورنالیزم افغانستان جناب عزیز جرات و عزیز القدر گرامی مدیر ورزیده و زحمت کش هفته نامه امید محترم قوی کوشان از متن آن نیز جسته جسته استفاده خواهم کرد

بعد از پانزده (۱۵) سال  و دستیابی به منابع بیشتر عنوان منافع ملی به "مردم و منافع مردم" تبدیل شد.  

(هفته قبل سهوا مضمون قدیمی منافع ملی را فرستاده بودم که نشر شد میخواستم این مقاله را بفرستم) در این مقاله پایمال شدن مردم ما با تعریف منافع، تعریف های ملت، منافع مردم توسط افراد، منافع مردم  توسط اراکین دولت، پارلمان آینده، شعار ها، خفقان ژورنالست ها، صدا ها، نوشته ها، دستورالعمل ها/ طرز العمل ها، خیانت ملی، ترجیح منافع شخصی بر  منافع ملی و چه سیستم سیاسی مناسب حال مردم و ملت های ماست بحث شده بصورت خلص تقدیم میگردد:  

 منافع مردم، بفکر من، مشتمل اند بر اعمال، گفتار، رفتار، صدا ها، نوشته ها، طرز العمل و دستور العملی که به سود و مفاد مردم و یا یک ملت بوده از آن بهره ای نیک جهت برقراری امنیت، آرامی مردم، صحت خوب و بدن سالم، کار با معاش خوب و مناسب، تجارت صادقانه نه قاچاق، تعلیم و کارگردانی عالی. همچنین، میشنویم که ما  ملت نیستیم؛ بلی! بنظر کسانیکه تنها خود را ملت میشمارند؛ پس بیاید ببینیم که "ملت" چیست؟ 

یونان قدیم دارای صد ها شهر های که دولت یا city-state مستقل بود که بصورت عموم Polis یا شهرها یاد میشدند و توسط کوه ها، تپه ها و آب از هم جدایی داشتند. این شهرها دارای کلچر، مذهب، و زبان مشترک داشتند که بسیار کم وحدت ملیتی بین شان رایج بود. هر شهر خود تصامیم خود را گرفته زندگی از یک شهر به شهر دیگر متفاوت بود. و لاکن در صورت حمله دشمنان خارجی باهم متحدانه بضد دشمن میجنگیدند قسمیکه در مقابل حمله پارسیان بر یونان صورت گرفت؛ شهر های مقتدر چون آتن و سپارتا بر دیگران نفوذ داشتند. 

ملت در ویکی پیدیا، از نظر قانونی یا legal همشهریان یک کشور است که در آنجا تولد شده اند و یا اینکه بامهاجرت در آن کشور همشهری یا citizen شده اند. ملت گروه مردم نگاشته شده که کلچر، تاریخ، عنعنات، زبان تکلم مشترک داشته معمولاٌ در جوار یکدیگر در یک کشور زندگی دارند. و هم ملت بحیث موقعیت نسبی یا relative position ذکر شده یک چیز یا مردم را نسبت به یک چیز یا مردم دیگر در یک جامعه بیان میدارد که مطلق نمی باشد. 

 با تاسف که با تهاجم تروریست های طالب ظالم تا حال: سه سال یا اضافه از هزار (۱۰۰۰) روز گذشته و اما تا هنوز بر ملت و مردم ما احترام قایل نشده اند و فرهنگ شان را پایمال کرده ضرر رسانیده اند.  

ملت (مردم و جامعه) از طرف فیلسوف ها در دایرةالمعارف فلسفی روتلیدج یا Rourtledge در بیبلیوگرافی های آکسفورد، دایرة المعارف فلسفی ستانفورد  و مولفین متعدد مطالعه شده است که بحث هریک خارج از حوصله این مقاله بوده ازجمله خلاصه آنچه از طرف  روتلیدج زیر عنوان "ملت چیست؟" و مولف آن ارنست رینان یا Ernest Renan میباشد و بین سال های (۱۸۲۳-۱۸۹۲) زندگی داشت: یک فیلسوف، زبان شناس و مورخ مذهب، فرانسوی الاصل است که در سال ۱۹۳۹ به زبان فرانسوی این نوشته را تقدیم نموده است

تعریف "ملت “برای فیلسوف های سیاسی یک مسؤولیت مشکل است. در تجربه روزمره،  ملت به مقصد "دولت" استعمال شده است مثلا در "ملل متحد" دولت هاست که زیر نام ملت شان عضویت گرفته اند

دایرة المعارف دوام داده مینگارد: یک ملت جماعتی از مردم است که از دیگر جوامع متفاوت شناخته شده میخواهند خود شان کنترول امور محوله مردم خود را بدست داشته باشند. پس چگونه یک جامعه تشکیل داد؟ و منبعی که ملت ها را باهم متفق نگاه دارد کدام خواهد بود؟ دو جواب داده شده subjective یا وابسته به اطاعت سیاسی و objective یا وابسته به هدف مشخص:  

در نوع اول، این وابستگان ادعا دارند که ملت ها اساسا انجمن های مردم رضاکار استند که با در نظر داشت اراده ای اعضای خود مانند دیموکرات ها و جمهوری خواهان در امریکا آنها باهم متفق نگاه شده اند: و این گروه رضاکارانه میخواهند جزء این گروه باشند نه آن گروه دیگر؛ ما در امریکا طی چند ماه آینده این نوع روش ها را مثل سال های گذشته  با چشم سر مشاهده خواهیم کرد. 

در نوع دوم، کسانی اند که اصرار دارند  ملت ها  روی بعضی اهداف مشخص مانند: اصلیت نژادی، زبان تکلمی، مذهب و کرکتر های خاص مثل عنعنه مشترک و قص علی هذا دور هم جمع میشوند. ولی بوده میتواند که تا هنوز شعور ملت شدن و یا آرزوی تشکل جامعه سیاسی از خود نشان نداده اند. با خصوصیت های فوق چنین جوامع که شناخته شده است هر کدام یک ملت جداگانه هست که با کلتور و عنعنات خود بیرق های مختص به خود در جوار بیرق کشور هم میداشته میباشند

مثال هدف مشخص یا objective، زبان تکلم در یک کشور است؛ به کشورهای که همه با یک زبان تکلم داشته اند مثلاٌ انگلیسی زبانان آشنا هستیم. در این کشور ها گروه های وجود دارند که مردم و ملت های شان چندین زبانه هستند و دلیلی که آنها را باهم متحد سازد و امنیت سر تاسری سبب شود همانا موجودیت و فعالیت سیستم های سیاسی قوی و مقتدرقانونی نه دیموکراسی وارد شده (از خود مردم برای مردم) و عادل که مساوات را در زیر چتر قانون مراعت کند ضروری شمرده شده مثال خوب نوع سیستم قانون دوست کشور های متمدن مانند بلجیم و سویتزرلیند چندین زبانه است که دارای امنیت و پیشرفت پایدار شده اند؛ از هر دو تحریک فوق یک تعریف ذیل برای ملت پیشنهاد شده است:  

یک ملت قانونی وقتی بوجود میآید که: "اعضایش دیگر ملت ها را جزء همه ای جامعه محترم شمرده در برابر یکدیگر احساس مسؤولیت داشته از مشخصات پر فضیلت تاریخ مشترک، سکونت در یک محل جغرافیایی مشترک و یک کلچر مردمی که با عنعنات خاص خود متفاوت از دیگران بوده این ملت ها باهم روابط پسندیده داشته باشند". 

مولف دیگر مثل بنیدیکت اندرسن Benedict Anderson (۱۹۳۶-۲۰۱۵) مورخ و عالم سیاسی آیرلیندی در سال ۱۹۸۳ در کتاب Imagined Community مینویسد: تیوری های ملیت یا nationality سر گیچ کننده بوده  حتی بعضی اوقات تخریش کننده میشود. ولی چیزیکه واضح است اینست که یک تعریف علمی  تا حال پیشنهاد نشده است.  دوام  داده مینویسد (صفحه 5): مثلیکه فرد از خود جنسیت مرد و زن دارد  مردم و جوامع هم از خود باید ملیت (هویت) داشته باشند

بناء، به اساس تعریف فلسفی، افغانستان دارای ملت های متعدد مانند ازبک، ایماق، بلوچ، ترکمن، پشه ای، پشتون و هزاره هست: برای اینکه یک کشور متحد و متفق به میان آید ایجاد یک سیستم سیاسی قوی و مقتدر قانونی ضروری میباشد! تا مساوات، عدالت و احترام به عنعنات، هویت و فرهنگ این ملت ها برقرار گردد و همه از یک قانون اساسی بهره ور گردیده کسی ما فوق قانون نباشد

با تاسف عمیق، سیستم حکمرانی سه سال طالب ظالم ثابت ساخت که این قدرت را نداشت و ندارند: با پخش پشتونخواهی کلمه افغان را بر افغانستان ترجیح داده تنها به ارثیت یا heritage یک قوم که از یک سو از بایزید روشان به اینطرف به استفاده از حروف فارسی/ دری الفبا پیدا کرده اند و از سوی دیگر به اساس تاریخ حسین شاهی (۱۷۹۸صفحه۳۱) و تائید بعضی افراد ما ورای سرحد و مرحوم ظاهر شاه ارثیت اجداد شان به بنیامین ابن حضرت یعقوب اسرائیل الله میرسد تذکر میدهم. لطفا مرا متهم به تفرقه اندازی و پشتون ستیزی نه نموده مادر من پشتون ترین است و به من درس داده که "ازحقیقت دور نرو" آنچه مینویسم تاریخ شما یک ملت خاص پشتون / پتان با شهامت، جنگجو و مهمان نواز است؛ طالب ظالم به عوض پیوند ملت ها آنها را زیر تاثیر سرشت برتری و افتخار بر واهیات خود از هم دور و متفرق ساخته جوانان را که ثروت برای پیشرفت و پایداری کشور است سرسام و سرگردان راهی دنیای بیگانه، مهاجر و بی عزت ساخته اند.  

"مفهوم ملت، در اواخر قرن نوزده (۱۹) با مضامین مختلف به زبان فارسی وارد شد و به معنای مبهم ،نیشن، بدون آنکه با تعبیر جدید فهمیده شود عمومیت پیدا کرد". 

لیدر کمونست ها،  لینین قبل از پیروزی انقلاب به جمعیت های زبانی و قومی ساکن سرزمین گسترده ای روسیه عنوان ملت داده بود. بینیدیکت مینویسد که: نشنالیزم برای تیوری مارکسیزم یک انومالی  نا راحت کننده تلقی شده روی همین دلیل است که عوض مقابله بعضی ها انرا رد نموده اند

در دوران حکومت مطلقه ای اروپا رُسته های اجتماعی مانند اشراف، روحانیون، ملت نامیده میشدند. اکنون بر میگردیم به:  

منافع ملی، که باید منافع مردم گفته شود و قسمیکه گفته آمدیم مردم شامل همه ملت ها میباشد. منافع کشور از یک سو مسؤولیت افراد یک جامعه و یک ملت است و از جانب دیگر مسؤولیت فوق العاده جدی اراکین دولت. اگر افراد یک ملت باهم اتحاد قلبی و ایمانی جهت پیشبرد آمال و آرزوهای مدنی و اخلاقی یکدیگر نداشته باشند برای تعمیر منافع ملی یا منافع مردم خود تهدابی گذاشته نمیتوانند. برای در نظر داشت منافع مردم بیک تعداد اعمال انفرادی  و دولتی ضرورت است:  

اول- اعمالیکه در منافع مردم در ساحه ای انفرادی تذکر داده شده، بفکر من، شامل: ی۱- نظافت شخصی که از پیامبر در صحیح مسلم پاکی جزء ایمان اروایت شده است، نظافت فامیلی، نظافت ناحیوی، نظافت منطقوی و همه ای ملت های افغانستان است. ۲- کمک و دستیاری درماندگان و ناتوانان بالخاصه در همسیگی فرد است. 3- همچنین اعمال نیک، اخلاق پسندیده و صحی والدین اطفال صحتمند و با اخلاق  بار میاورد. این اطفال است که جامعه ساز سالم و نیرومند آینده ملت های مردم افغانستان عزیز میباشد. ۴- احترام متقابله فرد به کلچر، هویت و فرهنگ های متفاوت از خود و...و...و. لست دراز است ولی با همین چند اعمال عمده ای انفرادی مثال میدهم.  

دوم- اعمال اراکین دولت  و حکومت ها که از یک مامورمبتدی تا یک زمامدارمستعد، ذکی، دانشمند، زیرک، و سیاستمدار و وطندوست را در بر میگیرد؛ با اعمال انفرادی لازم و ملزوم یکدیگر میگردند

اعمال اراکین دولت که به اساس روشناسی، قومی، لسانی، پولداری، فریب کاری، چاپلوسی، دغل بازی و خود فروشی به به مقامهای مختلف دولتی جا بجا میشوند کارهای میکنند که به آن اشنایی دارند: با فریب کاریهای خود آمرین صادق و معزز و مردم وطن دوست وطن را به ملت های افغانستان بیکفایت، رشوه خوار، خائین، و وطن فروش معرفی میسازند، با چاپلوسی های خود بمقامهای که کفایت، اهلیت و لیاقت آنرا ندارند مقررمیشوند، با دغلبازی که دارد به هیچکس اعتماد نمیکنند وبا آنکه اعتماد دارد به اصطلاح یک سیب و دو نیم خودش بوده از پالیسی کلاسیک استادان خود که یکی تگ میشود ودیگر تگمار استفاده مینمایند، و بلآخره از خود پسندی که دارند و یا به اصطلاح کابلی پشه های هستند بال کشیده ؛ نزد  شان وطن، ملت و فامیل و دین و مذهب و رسم و رواج مردم، ملت ها و جوامع دیگر که مثل خود شان نیستند قیمت نداشته، ارزش و مزایای هرچیز محو و نابود میگردد. اما صرف برای بقای بی بنیاد خود بهر سو تپ و تلاش نموده، دست و پا میاندازد؛ امید ملت های ما در دام شان نیفتند. 

روزیکه پارلمان پیدا کنیم افراد آن جزء اراکین سه گانه اداری، قانونی و عدلی قضایی دولت میباشند از هر وقت بیشتر در ایجاد یک افغانستان متمدن سرشار از پیروی قوانین از قانون اساسی تا تحصیلات عالی و جنایی و..و..و بار گران مسوولیت بدوش میداشته باشند. فعالیت های صادقانه و وطندوستانه ای شان در خانۀ مردم در عروج و یا نزول در وضع و حالات مردم افغانستان در حال وآینده فوق العاده موثر خواهد بود. بر مردم است که نماینده ای دانشمند وطندوست و صادق خود را به پارلمان بفرستند تا در نظر داشت منافع شان قوانین طرح نمایند که افغانستان ما را در ساحه ملت ها، به اوج کمالات مفتخر سازند: ملا و مولوی به کنج مساجد که جایشان است فرستاده شوند. 

گفتارهای، طولانی، مونوتون یا یکنواخت و بی سرو پا که با اعمال مترافق نباشد همه شعار های واهی و ضیاع وقت است. گفتاری که خود کوزه گر و خود کوزه و خود گل کوزه باشد برای خدعه و فریب مردم خوشباور ما طرح شده کدام مفاد ملت ها از لابلای آن محسوس نمی باشد. افراد و اراکین دولت آنچه میگویند و وعده میدهند باید وفادار باشند ور نه دیر یا زود چلو صاف شان از آب برآ مدنیست. این گروه، در سیستم های پیرو قانون از قانون کشوری بالاتر نبوده به مجازات سنگین روبرو میشوند. ولی در افغانستان نه تنها محاکمه نمیشوند بلکه با دیده درایی ها میخواهند دوباره عنان قدرت بدست گیرند. 

رفتارها، که با گفتار و اعمال مترافق نباشد همه واهی و ضیاع وقت است. این فریبکاران با رفتار جالب و شیرین زبانی ها، مردم مخصوصا جوانان ما را مورد هدف  قرار داده اند تا از احساسات پاک شان استفاده کرده مقاصد فردی خود را به پیش تیله نمایند. البته اندیشمندان مجرب و استادانی هم داریم که هدف شان رهنمایی جوانان است که باید به آنها گوش داده شود و اما جوانان قسمیکه ابراهیم خلیل احمد جامی سروده است: 

هرکس خوب و بدی گفت گوش خود بگیر       بد را به او گزار و به خوبش عمل نما 

صدا ها، که شامل آواز های خوش آیند و گوشخراش بوده بعضی تهوع آور بوده به معده سوزش میدهد. صدا ها با آهنگ های مختلف و متعدد از افراد و اراکین حکومت های سابق از هرگوشه و کنار واز هرموج کوتاه و دراز رادیو و تلویزیون شنیده میشود. یکتعداد این آواز ها از مردمان نیکخواه وخیر اندیش بصدا درآمده در فضای اتفاق ، اتحاد، همآهنگی، وحدت ملی و وطندوستی طنین انداز اند. اینها کسانی اند که مسئولیت ایمانی ووجدانی خودرا بجا آورده آوازشان که بنفع مردم و ملت افغانستان است بر دلها می نشیند. با تاسف، همین آواز ها مانند آواز های ژور نالست های وطندوست و مردم دوست که با خود دختران شجیع و با شهامت دارد کوشش میشود تا خاموش شوند و خاموش بمانند. صوت الحمیر های وجود دارد که اتهامات نثار و توطئه ها دیزاین مینمایند. این گروپ نه تنها به نفع قوم و لسان و ملت خود قدم های نیک بر نه می دارند، بلکه منافع مردم دلیر و شجاع افغانستان را نیز در مسیر خطیر دشمنان وطن قرار میدهند که "سنگ ره شوند!". بد نیست از ژورنالست های دردمند ما بشنوید

غم دارم و غم دارم، یک سینه الم دارم سحری به قلم دارم، پیچم به سخن آتش 

من  اخگر سوزانم،   از  خیل  شهیدانم سازند  چو  پنهانم،  افتد   به گفتن آتش 

شکست شب، رازق فانی  صفحه ۴۸ 

نوشته ها که ما حصل قلم بدستان است، مسوولیت سنگین با خود همراه دارد. قلم با ذکر آن در قرآن کریم یک قدسیت بالاخص بخود میگیرد. فلهذا وقتیکه با قلم سرو کار پیدا میکنیم باید قدر، قدسیت و عفت آنرا همیش مد نظر داشته فراموش نکنیم. نوشته های پژوهشی راستین، عالمانه، انتقادات اصلاحی، برای دوام صلح، اتحاد و اتفاق ملت ها آثار پرارزشی اند که بدون شک در جهت  تنویر، نمو و منافع معنوی مردم راه میکشاید. از مجموعه این نوع نوشته ها که کتاب تدوین میگردد خدمت بزرگ برای منافع فرهنگی مردم ما بوده باید مردم به خواندن کتاب های علمی و تاریخی مستند نه پروپاگندی علاقه گیرند و نویسنده های را که در رسانه ها به منفعت مردم نشریه دارند باید حمایت کنند.  

دستورالعمل ها و طرزالعمل های  وجود دارد که یکی پی دیگر به رخ  مردم و ملت های ما کشانیده میشوند. اکثر این طرزالعمل ها و دستورالعمل ها از طرف کسانی که قطعأ از کلچر و رسم و رواج های ملت های افغانستان اطلاع نداشته در لندن، بن، سدنی و یا واشنگتن فرسخها دور توسط متخصصین چوکی نشین دیزاین وطرح ریزی گردیده ، بر وطنداران ما تحمیل شده است. یکتعداد ازین نوع دستور ها و طرز العمل ها روی کاغذ و بر اساس پالیسی دونور ها بوده به مفاد مردم ما پایان نیافته است؛ اگر دوام یابد مردم و منافع شان بیشتر پایمال خواهد شد. 

خیانت به مقابل مردم افغانستان عامل اصلی ضد منافع مردم ما بوده توسط یک دسته خاینینی که معلوم الحال اند و همه آنها را میشناسند که باید  مجازات شوند ولی فعلاٌ با پولیکه از مردم ما دزدیده اند فعالیت های گسترده ای سیاسی در پیش گرفته اند که نباید مردم خوشباور ما در دام شان گیر بمانند. جلوگیری از این عمل شنیع در سیستم سیاسی  و قانونی جدید افغانستان  باید از اولویت ها باشد. 

ترجیح منافع شخصی بر منافع مردم تاریخ طولانی دارد: خیانت خوارزم شاه بود که چنگیز خان مشتعل شد، روش بی کفایتی احمد شاه بابا بود که انگلیس هند را جزء امپراطوری خود ساخت و تا حال به جز یک ملت دیگر ملت های افغانستان متضرر هستند، امیر شیر علی خان در سیمله بیشتر برای ولیعهدی فرزند خود نسبت به مفاد مردم تمرکز داشت، امیر محمد یعقوب خان با معاهده گندمک مفاد خود را بر مفاد مردم ترجیح داد، امیرعبدالرحمن خان با معاهده دیورند و دریافت پول هنگفت تا امروز در بین مردم تفرقه خلق نموده است، شاه امان الله که یک فرد وطندوست بود و تعالی، عزت، ارتقای مدنی و آزادی مردم افغانستان خاصتاٌ زنها را پلان داشت از طرف یکدسته خاینین به بهانه دین و مذهب تبعید گردید، شاه حبیب الله کلکانی بیسواد بود و بیسوادی را ترویج داد و بر پیشرفت های شاه امان الله خط بطلان کشید. همه ای این ها، که مشکل است بروان شان درود فرستاد، بلاشک مردم ما، ملت های ما و منافع شان را زیر پا لگدمال ساخته اند که باید عبرت گرفت. 

نادر غدار و برادران ظالمش هاشم خان و شاه محمود خان مردم روشن فکر را در سیه چاه انداختند. علاوتا، رئیس تنظیمیه شاه محمود خان از کله هزاره های پیر جوال ها پر کرده بود (پیام جاویدان، محمد ابراهیم عفیفی، صفحه۲۳۲)، سردار نعیم بر معارف افغانستان محدودیت ها گذاشت که به ضد منافع مردم بوده است، سردار داوود که یک فرد وطندوست بود ولی با غرور و شق های خود کمونست ها را رشد داد که بضد منافع مردم قتل و مهاجرت ها پایان یافت، کمونست ها با روش ضد دین و مذهب بر یک مجمع از ملت های مسلمان افغانستان کشتار ها را روا داشتند که به ضد منافع مردم تمام شد، مجاهدین نتوانستند بین خود متحد شوند و به آسانی خود را در دام خارجیان پیوند دادند و آمر صاحب شهید قهرمان ملی افغانستان را که برای نجات، اتحاد، تعلیم و تربیه جوان های کشور تلاش داشت توسط یک دسته وطن فروشان منحوس جهت رسیدن به مقاصد شوم شان شهید ساخته شد که قطعاٌ منافع مردم افغانستان با خود نداشت  و سبب شد خون های پاک مردم ما ریختانده شود و خاک پاک ما زیر پای عساکر امریکایی ها و جاسوسان شان پایمال شود

طالب ظالم در دور اول از کشتار های ملت های افغانستان و انتحار مردم دیندار ما منافع مردم را زیر لگد خشونت پایمال نموده برای ملت خود و عنعنات خود تلاش داشته با نگهداری اسامه بن لادن وطن را در چنگ امریکای ها انداختند، کرزی که از خاینین تاریخی مردم ما بشمار میرود برای خود، فامیل و دوستان خود خدمت کرده با طالب همکاری داشت و دارد زیرا که موسس و قوماندان اعلای طالبان شمرده شده است. با ورود اشرف غنی از طریق رای تقلبی باز هم نظر به اینکه یک فرد اکادمیک بود مردم از وی توقعاتی اخلاقی و دینی و مدنی داشتند که میسر نشد و در اخیر عوض مبارزه راه گریز را در پیش گرفت و در تاریخ جهان اولین قوماندان اعلای یک مملکت است که در جریان حمله تروریست ها "به عجله" راه گریز در پیش گرفت!  

بالاخره طالب ظالم بکمک ترمپ و حمایت بایدن چه ظلمیست که بر مردم ما روا نمیدارند که شما همه در جریان استید؛ بخاطر دارید که طالب ظالم بنام جهاد با کفار، مردم مسلمان را به قتل میرسانیدند و از امریکایی ها حمایت میکردند یعنی امر خدایی "اشدّآء علی الکفّار و رُحماء بینهم (سوره نمره ۴۸ الفتح آیه ۲۹ جزء۲۶ را معکوس عمل کردند. چون نوکر حلقه بگوش امریکا در منطقه ظهور نمودند. در حقیقت همه منافع مردم و ملت های ما را بکمک اربابان خود سرنگون ساخته اند. بر امنیتی که افتخار دارند و یکی دو پروژه ای نمایشی که  رقم زده اند نسبی میباشد. همین قهرمانان انتحاری و دهشت افگنان بیرحم بودند که بی امنیتی، چور و چپاول، قتل زن و طفل و تجاوز بر ناموسهای مردم و ملت های دیندار ما روا داشته بودند و روا دارند. هیچیک عمل شان به مفاد مردم افغانستان نیست و نخواهد بود

 

محترم محمد افضل عثمانی، در مقاله پژوهشی که درBeijing Law Reviee,2022, 13, 414-428  از دانشگاه بوداپست هنگری زیر عنوانSub-Nationalism and Nationalism: the Dilemma of Power and Ethnicity in Afghanistan  به این نتیجه رسیده است که: "با در نظر داشت جامعه افغان (افغانستانی) فیدیرالیزم یک مدل مناسب برای کنترول جنجال قدرت و تضمین صلح در کشور بوده میتواند". خواندن این اثر به همه مخصوصا جوانان ما توصیه میشود. 

خلاصه اینکه تعریف های ملت تقدیم گردید مردم و منافع مردم عوض اصطلاح منافع ملی با مسؤولیت های فردی و اراکین دولت که ملزم یکدیگر اند بیان شد. از شعارها و صدا، طی ادوار مختلف، چون صوت الحمیر بلند بود چند سطر نوشتم. به خواندن نوشته های مفید و کتاب ها که برای تنویر اذهان مردم با زحمات شباروزی و مصارف هنگفت تهیه میشود و منفعت و دوام فرهنگی نصیب میسازد تشویق بعمل آمد. از دستور العمل ها وطرز العمل ها ذکری صورت گرفت و از خیانت وخاینین که اعمال شان به ضد منافع ملت های افغانستان است به دوام فعالیت های شان توجه جلب گردید و در اخیر گروه های تاریخی که منافع مردم را بر منافع خود ترجیح داده بودند خلص تذکر یافت.  

این بود آنچه این جانب در اخیر عمر بشما وطنداران عزیز، ملت های دیندار و غیور عرض داشتم. هر کشور متشکل از ملت هایی استن که باید مساویانه و عادلانه برخورد شده حمایت و احترام شوند. یک سیستم مشروع، قانونی، عدلی و مساوات میتواند همه ملت ها یا مردم جوامع را زیر یک چتر سیاسی مقتدر همشهریان با امنیت، ترقی، تکنالوجی و بلند ترین درجات علمی مزین نموده دورهم مستریحانه جمع سازد؛ هر کشور، یک جامعۀ خودی ملل دارند که مثال خوب آن افغانستان است که از الف ازبک تا (ﻫ) هزاره ها ملت داشته نتیجه گیری آقای عثمانی را تائید نموده سیستم فیدرالی که هر ملت به اراده ای خود تحت قانون اساسی کشوربرای پیشبرد امور محوله مردم و جامعه خود داشته تصمیم بگیرند و نگذارند که مردم و منافع شان بار دیگر بواسطه و وسیله ای زورمندان و غاصبین پایمال شود. این مقاله را با دو بیتی از سیمین بهبهانی پایان میبخشم: 

دوباره میسازمت وطن، اگرچه با خشت جان خویش - ستون به سقف تو میزنم، اگرچه با استخوان خویش

اگرچه صد ساله مرده ام، به گور خود خواهم ایستاد که  بَر دَرَم  قلب اهریمن، ز  نعره  آنچنان خویش

 

دکترغلام محمد دستگیر، برومفیلد، کولورادو

 

 


بالا
 
بازگشت