حاکی خاور
چیره شدن خرافات و خیالات بر دین!
پیامبران بهترین آموزگاران بشریت اند، ایشان کسانی اند که دین را به صورت عریان و سچهاش به مردم توضیح میدهند. دین ایشان، همیشه به دور از خیالات و خرافات زیسته است. انسان زمانی مست و جانش لبریز از عشق میشود که دین را از لب شیرین پیامبران بچشد؛ اما چهرهای زشت و ننگآمیز دین، گره خوردن پیام های الهی، در سیر زمان به خیالات و خرافات است، با مرور زمان بیشتر، ادیان گرفتار خرافات و خیالات میشوند.به روایت ساده و روان اینکه خرافات بر دین چیره شده و به آن حکومت میکند. اینکه چرا خرافه بر آن چیره میشود؟ علت های گونهگون دارد. یکی از این علت ها پالایش و جلایش دین توسط صاحبانش است، تا بتوانند آن را خوبتر و به ارزش بلندتری به فروش رسانند. به این گفته میشود تجارت دینی. ایشان در حقیقت بخاطر رونق تجارت خود، خرافات و خیالات را حاکم دین میسازند، زیرا با خرافات و داستان های خیالی، آسانتر می توان مشتری کسب کرد. کسب مشتری، آسان بدین جهت است که مخاطبان «تاجران دین» اکثرن مردم عوام میباشند و مردم عوام بیشتر به داستان های دلچسپ رو نشان میدهند.«تاجران دین» برای اینکه بتوانند مشتری جذب کنند، داستان های عجیب و غریبی از پیش خود خلق کرده و آن را رنگ دینی بخشیده و در قالب دین به مردم بیان میکنند. چونکه مردم هم، عاشق رمان و داستان هستند به بهترین وجه آن را نگه میدارند. به طور مثال داستان «حاج ابن عنق» که خرافیتر از آن نمیتوان پیدا کرد، بسیاری از علمای دین اسلام به آن رنگ دینی داده و در بسیاری از مجالس دینی و منبرها، به خاطر کسب مشتری از آن استفاده میکنند. در حالیکه این داستان نه تنها اینکه سندی در دین اسلام ندارد از نگاه علمی نیز خرافی و خیالی به نظر می رسد.
داستان و رمان خیلی خوب و جذاب است، از آن استفاده های زیبا و دلپسندی میتوان کرد. توسط داستان مطلب را به طور پختهتر می توان ذهننشین ساخت، اما زمانی زیباست که جبنهای دینی و رنگ دینی نگیرد. چهرهای زشت و درشت آن زمانی روشن میشود به نام دین بالای مردم خوانده شود. لذا بسیاری از ادیان، به این بیماری دست و پنجه نرم میکنند. برای زدودن و پاره کردن این بیماری لازم است، تا ادیان بازخوانی شوند، صحیح و سقیم آن جدا شوند، زشت و خوب آن، شناخته شود، اصلی و قلابی آن روشن شود. در غیر این صورت، پیروان ادیان مجبورند که مشکلات بیشتری را تحمل کنند. این عمل بسیار وقتها سبب از بین رفتن بسیاری از ادیان میشوند، زیرا انسان ها زمانی سطح دانش و علم شان بالا میرود، خرافات را قبول نمیکنند و کوشش میکنند تا از خرافات و خیالات فرار کنند. این فرار، باعث فرار ایشان از دین میشود، نه از خرافات. زیرا خرافات به اندازهای با دین عجین شده که تمیز آن از دین خیلی دشوار و ناممکن معلوم میشود. برای همین بسیاری فکر میکنند که این خرافات از اصل دین بوده و دین در اصل خودش خرافه است، لذا به دین پشت کرده و رو به فرار مینهد. خرافهها به مرور زمان بر دین چیره شده و چراغ دین اصلی را خموش میسازند. برای همین است که امروز مسلمانان از پیام های اصلی دین دور شده و به مسائل کم ارزش و کمبها پرداخته اند. چنین چیزی در اثر تملق نمایندگان دین، از سیاستمداران تابیده است.
نوشتهی: حاکی (خاور)
فرستنده: محمدعثمان نجیب