بصیرهمت
جایگاه جیوپولیتیک ترکیه
از کتاب
زندانیان جغرافیاPrisoners of Geography
نوشته :تیم مارشال
ترکیه، گرچه هم مرز با تعدادی از کشور های عربی ،عراق و سوریه ،است و در حالیکه بخشی وسیعی از خاک ترکیه در جغرافیای خاور میانه قرار دارد ،اما یک کشور عربی محسوب نمیشود .ترکها هرگز در شمال و شمالغرب نیز بعنوان بخشی از اروپا شناخته نشده اند .اگر ترکیه یک کشور اروپایی محسوب شود ، بدین معنی است که مرز های اروپا تا دشت های وسیع اناتولی و مرز های سوریه و عراق و ایران میرسد .و اگر بخشی از اروپا نیست پس در کجای جغرافیای کنونی قرار دارد .
ترکیه ،کمتر از پنج فیصد خاکش شامل قلمرو اروپا است .بقیه کشور در جنوب و جنوب شرق، در خاور میانه قرار دارد .گرچه بزرگترین شهر ترکیه ، استانبول، شهر فرهنگی اروپا در سال ۲۰۱۰بود.
ترکیه برای عضویت در اتحادیه اروپا، در دهه ۱۹۷۰ درخواست داد. مگر بنا بر همین موقعیت جغرافیایی اش هرگز به اتحادیه اروپا پذیرفته نشد .عا مل دیگر از دید اروپایی ها، سابقه ترکیه در مورد حقوق بشر ، بویژه عملکرد ترکیه در برخورد با کرد ها ،و موضوع اقتصاد این کشور است ، اروپایی ها بیم دارند که ترکیه با جمعیت هفتادو نه ملیونی و با نابرابری در استاندارد های زندگی ،در صورتیکه به عضویت اتحادیه اروپا دراید ،باعث هجوم گسترده ای از نیروی کار به اروپا خواهد شد.
مسیله دیگر ،مسیله ارزشها در اتحادیه اروپا است ،۹۸ در صد مردم ترکیه مسلمان اند ،در حالیکه اتحادیه اروپا یک سازمان با ارزش های سیکولاراست ، از همین لحاظ استکه با گذشت هر دهه چشم انداز پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا کاهش می یابد .و این باعث شده است تا رهبران سیاسی و دولتمداران ترکیه انتخاب های دیگری را جستجو نمایند .
در دهه ۱۹۲۰،مصطفی کمال جنرال ترکی از تنور داغ جنگ جهانی اول با شهرت بیشتری بیرون آمد ، بعد از اینکه قدرت های پیروزمند ،ترکیه را بزانو در آوردند ،مصطفی کمال با مقاومت و پایداری در برابر شرایط تحمیل شده از جانب متفقین ، به ریاست جمهوری ترکیه رسید .وی ترکیه نوین و مدرن را پایه ریزی نمود و انرا با ارزش های اروپایی نزدیک ساخت . قوانین حقوقی غربی و تقویم میلادی را معرفی نمود ،الفبای لاتین جایگزین خط عربی شد و حق دادن رای برای زنان را تثبیت نمود، زنان در ترکیه، دوسال جلوتر از اسپانیا و پانزده سال جلوتر از فرانسه ،دارای حق رای در جامعه گردیدند. در سال ۱۹۳۴ ،مردم ترکیه برای مصطفی کمال لقب اتاتورک ، پدر ترک ها،را دادند .
بعداز درگذشت اتاترکدر ۱۹۳۸،رهبران بعدی ترکیه نیز راه وی را ادامه دادند تا ترکیه را بسوی اروپای غربی سوق دهند.
مگر در اواخر سالهای دهه ۱۹۸۰،در نتیجه رد پذیرش ترکیه بطور مستمر از جانب اروپا و تمایل نسل جدید ترکیه به ارزش های مذهبی ، نسلی جدیدی از سیاستمداران بوجود آمد و انها به این نتیجه رسیدند که ترکیه به پلان (ب ) نیازمند است .در همین فضا و جو سیاسی است که تورگوت اوزال ، مرد مذهبی، در سال ۱۹۸۹ بقدرت رسید تا تغییراتی را آغاز نماید . وی تلاش نمود تا جایگاه جیوپولیتیک ترکیه را چون پلی بزرگی میان اروپا ،آسیا و خاور میانه تثبیت نماید ، کشوری که میتواند دوباره قدرت نیرومندی در این سه منطقه گردد . رییس جمهور فعلی ترکیه ،رجب طیب اردوغان ، نیز جاه طلبی مشابهی دارد ، شاید حتی بزرگتر ، مگر در راه دستیابی به این آرزو وی به موانع مشابهی چون سایر رهبران ترک ،درگذشته ، روبرو شده است .
از نظر سیاسی کشور های عربی همچنان مشکوک اند که اردوغان میخواهد امپراطوری عثمانی را ، بخصوص از نظر اقتصادی احیا نماید ، و ایرانی ها ترکیه را قدرتمند ترین رقیب نظامی و اقتصادی در مناطق تحت نفوذ خود می دانند ،و روابط ایران و ترکیه هرگز گرم و صمیمی نبوده و در سالهای اخیر با حمایت جناح های مختلف درگیر در سوریه این مناسبات سرد تر شده است .
حمایت قاطع ترکیه از دولت اخوانالمسلمین در مصر، سیاستی بود که با سرکوب آن از جانب ارتش مصر، کهمنجر به کودتای نظامی گردید، روابط قاهره و ترکیه را تا کنون همچنان یخ زده نگاهداشته است .
بدتر از آن ، روابط بین انقره و مسکو است .ترک ها و روسها مدت بیش از پنجصد سال است که باهم اختلاف دارند .اما طی قرن گذشته پالیسی مدارا و احتیاط را در پیش گرفتند ،مگر جنگ داخلی سوریه که باحمایت مسکو از رژیم اسد و حمایت ترکیهاز شورشیان سنی برای برانداختن دولت بشار اسد،همراه بود ، جو روابط را بین دو کشور ،مسکو و انقره ، تغیر داده است و اوضاع در اواخر سال ۲۰۱۵، پس از مداخله نظامی
روس ها در سوریه ، بد تر گردید،ترکیه یک جنگنده روسی را که مدعی بود در حریم هوایی ترکیه داخل شده است ، سرنگون نمودند که منجر به جنگ لفظی سختی گردید ،مگر هردو طرف به اعمال تحریم های اقتصادی و تجارتی اکتفا نمودند .البته رقابت ترکیه و روسیه نه تنها در مورد جنگ داخلی سوریه ، بلکه در مورد رقابت هردو کشور در بحیره سیاه ، بحیره کسپین و رقابت بخاطر نفوذ میان کشور های ترک تبار آسیای میانه ، ازجمله ترکمنستان نیز ادامه دارد . وترکیه رقیب دایمی روسیه در کشور های آسیای میانه خواهد بود و هیچگاهی ازتلاش در جهت رشد نفوذ سیاسی و اقتصادی اش در کشور های ترک تبار عقب نخواهد نشست.
نخبگان ترک دریافته اند کهحمایت از اسلامگرایان در جنگ با اسراییل منجر به همکاری اسراییل با قبرس و یونان ،برای ایجاد یک اتحاد انرژی سه جانبه در بهره برداری از منابعگازی در سواحل مدیترانهمیگردد . همین اکنونترکیه،با نیازمندی که به گاز روسیه دارد ،به دشمن قدیمی خود روسیه متکی است و همزمانبا روسیه برای توسعه خطوط لوله جدید برای انتقال انرژی به کشور های اتحادیه اروپا همکاری می نماید .
امریکایی ها که از جنگ سرد جدید بین ترکیه و اسراییل ، دومتحدش، نگرانند ،در تلاش اند تا دوباره آنهارا نزدیک سازند ،زیرا ایالات متحده خواهان روابطبهتر میان آنها بمنظور تقویت نفوذ ناتو در شرق مدیترانه است .
از نظر ناتو ،ترکیه یک کشور کلیدی است ،زیرا ترکیه کنترول عبور و مرور ترانسپورت بحری از طریق تنگه بسفر در بحیره سیاه را در دست دارد.اگر این راه عبوری بسته شود و اگر ترکیه این تنگه را مسدود سازد ناوگان دریای سیاه روسیه نمیتواند به مدیترانه و سپس اقیانوس اطلس نفوذ نماید .با توجه به وسعت جغرافیایی اش ، ترکیه اغلب بعنوان یک قدرت دریایی در نظر گرفته نمیشود مگر در واقعیت ، این کشور از سه جانب به بحر وصل است ،و کنترول آن بر این آبها همواره این کشور را به یک نیروی دریایی تبدیل نموده است . ترکیه در حقیقت یک پل تجاری و حمل و نقل است که اروپا را به خاور میانه ، کشور های قفقاز و کشور های آسیای مرکزی وصل می نماید و اشتراکات تاریخی و آنتیکی با کشور های اسیای مرکزی دارد .
تا چند سال قبل ،ترکیه بعنوان نمونه ای دموکراسی ارزیابی میشد که چگونه خاور میانه میتواند چون ترکیه پذیرای دموکراسی شود ،مگر طی چند سال اخیر ، حوادث و تغییرات که در ترکیه رخداد ،این ارزیابی را در مورد ترکیه بمشکل روبرو ساخته است .این مشکلات شامل جوامع کوچک مسیحی در ترکیه ، حمایت ضمنی ترکیه از گروه های اسلامگرا ،در مبارزه با دولت سوریه میگردد.
کودتای نافرجام سال ۲۰۱۶، راه را برای دولت اردوغان جهت سرکوب همه مخالفان باز نمود ،متعاقبا بیش از پنجاه هزار نفر دستگیر و در حدود یکصدو پنجاه هزا نفر از مشاغل شان اخراج گردیدند .
رییس جمهور اردوگان، که چون سیاستمدار نیرومندی ترکیه را اداره می نماید، ارزوی یک ترکیه نیرومند و نشنلیست را در سر دارد و خواهان توسعه نفوذ ترکیه در حوضه بالکان ، خاور میانه و اسیای مرکزی است .سخنان رییس جمهور اردوگان ،در مورد یهودیان ، نژاد و برابری جنسیتی که با اسلامی ساختن بیشتر ترکیه صورت میگیرد ، زنگ خطر را نیز بصدا در اورده است .مگر با وجود همه این ها در مقایسه با سایر کشور های عربی ،ترکیه کشور توسعه یافته و کشور با نهاد های دموکراسی است .اردوغان ممکن است با برخی از میراث های فرهنگی و حقوقی اتاتورک موافق نباشد و حتی در صددتضعیف ان باشد ،مگر بیشتر نوه های اتاترک ازاد تر و روشنبین تر از سایر مردمان خاور میانه اند .
پایان