دیپلماسی ایرانی: از آنجایی که یکی از مهمترین کارکردهای دیپلماسی در عرصه بین¬المللی تأمین امنیت ملی و افزایش قدرت است، همواره پرداختن به تمام ابعاد دیپلماسی به منظور تحقق قدرت و منافع ملی، مورد توجه دولت¬ها قرار دارد. دولت ها همانگونه که به قدرت نظامی برای تأمین امنیت خود نیاز دارند و برای تحقق آن به تربیت افسران زبده و فرماندهان تأثیرگذار می¬پردازند؛ بر تربیت دیپلمات¬های توانمند و در تراز مطلوب به منظور تحقق و پیشبرد سیاست خارجی خود به عنوان یکی دیگر از ارکان قدرت، نیز اشتغال دارند و در تربیت این قبیل افراد در ابعاد تخصصی دیپلماسی تلاش دارند.
در دنیای پر از چالش در روابط بین دولت ها، توجه به این ابعاد دیپلماسی نوین است که می تواند به بهترین شکل و با کمترین هزینه سیاسی و زمانی، منافع و اهداف کشورها را در عرصه بین¬الملل خصوصا در روابط دوجانبه تأمین کند.
جمهوری اسلامی ایران به دلیل نقش آفرینی موثر و پر رنگ خود در تحولات منطقه ای، به شکل جدی نیازمند بکارگیری سیاست ها و ابزارهایی برای حفظ و توسعه دستاوردهای خود خصوصا در افکار عمومی منطقه است، توجه به دیپلماسی علمی بدون شک ابزار مفیدی است برای توسعه روابط با دولت ها و ملت های دوست خصوصا کشورهایی که در حوزه تمدنی ایران قرار دارند. از آنجایی که جمهوری اسلامی ایران در حوزه علم و فناوری در ردیف کشورهای برتر جهانی قرار دارد و در سطح منطقه نیز جزء کشورهای پیشرفته در تولید علم و دانش فنی در حوزه هایی چون، پزشکی، نانوفناوری، هوافضا، انرژی و... است، این اهلیت را دارد که به عنوان یک کشور مولد در منطقه، الگوی مناسب سایر کشورهای مسلمان قرار بگیرد و بر پایه آن با بهره گیری از دیپلماسی علمی روابط خود را با دولت و ملت ها تعمیم بخشد و سهم موثری در پیشرفت علمی منطقه داشته باشد.
سیاست خارجی کشور در اعصار مختلف تابع فرآیندها و تغییرات زیادی بوده که با توجه به شرایط گفتمانی نظام جمهوری اسلامی در دولت های مختلف، نوع تعاملات از حیث سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و هچنین نظامی – امنیتی در دستگاه دیپلماسی را دستخوش تغییراتی کرده است. یکی از اصولی که در سیاست خارجی دولت سیزدهم پیگیری می شود تعامل موثر با کشورهای همسایه خصوصا تعامل با کشورهای حوزه تمدنی ایران و کشورهای فارسی زبان بوده است که در دولت های قبل بدلیل عدم اهتمام به این راهبردها، خالق تهدیداتی برای کشور شد. توجه به زبان فارسی همواره مورد تاکید مقام معظم رهبری بوده است؛ به طور مثال معظم له در سال 1372 مرقوم داشتند: «زبان فارسی در برهه ای از زمان، زبان رسمی بخش وسیعی از جهان بوده است و در دو قرن پیش از این در هند، آسیای صغیر و ترکیه امروز زبان فارسی زبان رایج بوده و به نظر ما در صد سال اخیر یک تلاش حساب شده ای را علیه زبان فارسی از هند آغاز کردند که دامنه آن به تدریج عثمانی، ترکیه جدید و سپس آسیای مرکزی را در برگرفت و حرکت گسترده ای برای محدود کردن زبان فارسی بعمل آمد. اما در عین حال زبان فارسی با استواری و قدرت تمام پابرجا مانده است.» و همه موارد گفته شده از لزوم اهمیت به کشورهای فارسی زبان برای دستگاه دیپلماسی کشور است.
پس از فروپاشی و تجزیه شوروی به کشورهای مستقل و پایان اشغال افغانستان توسط شوروی و روی کار آمدن حکومت طالبان در این کشور در نیمه اول دهه 70 هجری شمسی در ایران نیز دولت هفتم و هشتم با شعار گفت وگوی تمدن ها و تعاملات فرهنگی بر راس امور قرارگرفته بود و این شعار می¬توانست در افزایش تعاملات با کشورهای همسایه بخصوص کشورهای هم زبان بسیار راه گشا باشد و زمینه ایجاد قدرت و در نهایت تأمین امنیت ملی را محقق سازد. اما افسوس که نگاه و تمایل وافر دولت های قبل بر تعامل با غرب، و عدم توجه بر تعامل با همسایگان، به یک هزینه گزاف سیاسی – نظامی برای کشور تبدیل شد و این خطای محاسباتی به این منجر شد که این مناطق به پایگاه های متعدد نظامی و فرهنگی برای آمریکایی ها تبدیل شود و از طرفی زمینه و موجبات تهدید علیه کشور ما را فراهم آورد.
توجه به دیپلماسی علمی با کشورهایی چون افغانستان، پاکستان، تاجیکستان و آسیای صغیر فرصتی طلایی برای ایجاد منطقه ای امن و بدور از جنگ را پیش روی کشورها و منطقه قرار خواهد داد. در حال حاضر پس از شکست فضاحت بار آمریکا در افغانستان در سال 1398 این فرصت تاریخی مجدد برای دولت سیزدهم که با شعار تعاملات با همسایگان سکان هدایت دستگاه دیپلماسی را در دست دارد، بوجود آمده است. با در نظر گرفتن شرایط کنونی افغانستان و رشد مهاجرت متخصصین و اساتید دانشگاه¬ها از این کشور شرایط نامناسبی برای توسعه و رشد علمی در این کشور به وجود آورده است. نیازهای اساسی افغانستان در حوزه های گوناگون علمی و فناوری این فرصت را برای ایران به عنوان کشور هم زبان بوجود آورده است که تعاملات دانشگاهی از حیث علمی و فناوری مورد توجه بیشتر قرار بگیرد؛ این خدمات علمی و فنی می تواند به حوزه هایی چون: ارائه مشاوره در ایجاد زیر ساخت عمومی شهری و روستایی در این کشور، ارائه تسهیلات برای تحصیل زنان و دختران افغانستانی با اهداف بشر دوستانه، ایجاد مراکز آموزشی مهارت محور در افغانستان برای آموزش و تربیت کارگران و تکنسین های حرفه ای در بخش های صنعتی و غیر صنعتی، ایجاد و توسعه واحد های دانشگاهی ایرانی در افغانستان، ایجاد پارک های علم و فناوری، ایجاد شرکت های دانش بنیان ایرانی در افغانستان، ارائه مشاوره های تخصصی و آموزش کادر درمان افغانستان به منظور توسعه زیرساخت های بهداشتی و درمانی در این کشور ونیز اعطا بورس هدفمند مبتنی بر جذب و تربیت متخصصان و در نهایت بازگشت آنان به کشورشان برای کمک به توسعه و پایداری در افغانستان، اشاره داشت.
بطور کلی تعاملات مبتنی بر دیپلماسی علمی و ابزارهای متنوع این شاخه از دیپلماسی می تواند در تعمیق روابط فرهنگی و هم زبانی بین دو ملت ایران و افغانستان، موثر واقع شود و از طرفی با توجه به نیاز این کشور خلاء های فنی در این کشور مرتفع شود که نتیجه آن رشد اشتغال در این کشور و ریشه کن شدن فقر را میسر می¬سازد که خود جلوگیری از رشد مهاجرت در این کشور و عدم تمایل و رقبت برای فعالیت در گروه¬های تروریستی را باعث شده و این مهم باعث رشد سطح امنیت در منطقه نیز خواهد شد، بررسی ها نشان می دهد فقر عامل اصلی گرایش به فعالیت در گروه های تروریستی است و با ریشه کنی فقر در این کشور، امکان جذب جوانان در گروه¬های تروریسی بدون شک کاهش پیدا خواهد کرد. در انتها باید گفت دیپلماسی علمی، کلید طلایی توسعه روابط با ملت افغانستان در برهه کنونی است.