داکتر غلام محمد دستگیر
مروری بر تفسیر یونس
جزء سی ام
پروفسور داکتر فرید یونس که آثار متعدد به زبانهای فارسی دری و انگلیسی جهت راهنمایی مردم و جوانان در ساحه های تاریخ افغانستان، آداب معاشرت، جمعه مبارک، فعالیت های سیاسی و مصاحبه ها در تلویزیون دارند خدمات بی شایبه ای انجام داده اند. همچنین میکوشند قرآن کریم را از یک سوعام و فهم سازد و از سوی دیگر تعبیرات خود را علمی جلوه دهند. تفسیر یونس را به دقت مطالعه نموده آنچه ابن جانب فکر میکرد اشتباه است با استفاده از منابع شخصی، مسلکی و اینترنتیبه اصلاح آن ها کوشیدم.در صفحه وتساپ بروز ۲۳ مارچ ۲۰۲۴ با دوست عزیز پروفسور یونس موضوع اشتباهات، مخصوصا فیزیولوژیکی را، را در میان گذاشتم وبه جواب نوشتند: "نقد در تفسیر کار علمی است و بسیار افتخار میبخشید که نظرات و پیشنهادات تان رابنویسید“. در آن تماس یاد شد که موضوع بحث مفصل بکار دارد و جای دیگر به نشر می رسد.کاش، گفته میشد تفسیر به سویه عوام نوشته نه ساینتیفیک .
با تاسف، شما درک خواهید کرد که تفسیراشتباهات زیاد داشته طوری وانمود میسازد که ممکن آنرا یکی از اسیستانت های پروفسور تدوین نموده و نظر به اعتمادی که به وی داشته خود این تفسیر را مرور نه نموده و یا اینکه در جریان یکی از سفر ها که خسته بودند سرسری مرور شده است؛ بعضی اشتباهات به حدی جدی است که عوض راهنمایی به انحراف می برد و عوض خدمت به تفسیر قرآن کریم ممکن به ضرر آن تمام شده حربه ای برای مرتدان ضد قرآن کریم میسر سازد.ادعا شده که این تفسیر علمی و ساینتیفیک است که باید به همان اساس علمی بحث میشد و در صورت موضوع تخصصی باید با دانشمندان مسلکی تماس میشد. قسمی که پروفسور یونس تذکر دادند تماس با متخصصین کار دشوار است که هم نظرم ولی امروز مایکروسافت با یک تماس در کیبورد و حتی استفاده از Copilot که یک خزینه هوشمند مصنوعی میباشدبهترین جواب های مسلکی به سوال ما میسر میسازد؛ کمی طولانی تر اثر تهیه میشود اما با محتویات سوال بر انگیز کمتر. قرار باور استاد فرید یونس :"تحقیق مشکل است و حوصله میخواهد". بیاید که این اشتباهات را از نزدیک بنگریم و از استادان متبحر مسلکی و دینی جداٌ خواهش می نمایم که اگر اشتباه درین نوشته از من سر زده باشد عفو نموده و در اصلاح آن در ایمیل ذیل با من به تماس آمده بر من منت گزارند: dastageer2008@hotmail.com
اول- سوره ای الَنّبَاء (عمّ یتسآء لون) آیه هفتم: نوشته شده "کوه ها را میخ های (زمین قرار ندادیم)" ولی در تفسیر این آیه نوشته شده است: "...در لایحه ها مانند میخ ها (اوتاد) فرورفته اند..." اگر در متن اشتباهات دیگر نمی بود فکر میکردم این یک اشتباه تایپ باشد. درین قسمت با پروفسور صبور فروزان استاد جیولوجی در دانشگاه نیوجرسی مشوره نمودم. استاد محترم که نویسنده ای محقق بوده، خواندن نوشته ذغال سنگ شان را که در شماره های متعدد جریده وزین امید به چاپ رسیده و در سایت خراسان زمین خوانده میشود برای هر افغانستانی ضروری میدانم، برای نیم ساعت موضوع را شفاف و عالمانه تشریح نموده گفتند به این امر اصطلاحisostasyیا ثبات زمین نام داده اند یعنی کوه ها برای ثبات زمین خلق شده است و در باقی متن تفسیر موضوع خوب بیان شده است.
در معنی آیه ۱۲ نوشته شده است: و بالای شما هفت آسمان استوار بنا کردیم .درینجا هدف منظومه شمسی نه بلکه هفت آسمان است که امروز این هفت آسمان هفت طبقه اتموسفییرشناخته شده شامل تروپوسفییر، ستراتوسفییر، میزوسفییر، ترموسفییر، آیونسفیر، اکسوسفییر وSpaceیا مغلق فضا ست که تفصیل آنرا انشاء الله در کتاب اخلاق و تاریخچه محیط زیست که تا اخیر سال انشاء الله به طبع خواهد رسیدمیخوانید؛ اما قبل از آن در ویکیپیدیا تحت اتموسفییر و Space مطالعه شده میتواند. و آنچه در تفسیر یونس اشاره شده است سیاره هااست که در آسمان وجود دارد نه هفت طبقه آسمان؛ قرآن کریم فرمود: هفت آسمان نه هفت ستاره.
دوم – سوره ای عَبَس آیه۱۹: در معنی آیه نوشته شده "خداوند او را از نطفه خلق کرد و به (او) قامت موزون داد ". در تفسیر آیه نوشته شده است: خلقت انسان با یک قطره از آب منی شگفت انگیز است. مایع منی از مثانه (لوله آلت تناسلی) خارج میشود.
مثانه لوله تناسلی نیست، بلکه عضو میان تهی کروی شکل درآناتومی یورولوژی است که در آن ادرار از گرده هااز طریق تیوب حالب به مثانه رسیده بعد از اینکه در حدود ۴۰۰ ملی لیتر ادرار جمع شد تقاضای تخلیه صورت میگیرد. در خصیه ها اسپرم ساخته شده با مایعات ترشح یافته از غدوات کوپر و پرستات از طریق یک تیوب طویل به حویصل منوی رفته از آنجا توسط یک تیوب کوچک به احلیل پروستات یکجا میشود. احلیل تیوبی است که از مثانه ادرار را به خارج میفرستد و در مسیر خود از پروستات میگزرد. در وقت ضرورت منی که از حویصل منوی در جریان است به مهبلانزال میشود که به آن جریان آنتی گرید antegrade نام داده شده است، ولی اگر خواسته شود که از انزال جلوگیری به عمل آید آن وقت با جریان ریترو گرید یا retrogradeمنی به مثانه داخل شده بعد توسط ادرار خارج میشود.
وهم به دوام نوشته شده که: ازین نطفه با القاح تخمک زن....القاح از یک جا شدن ۲۳ کروموزوم مرد با ۲۳ کروموزوم زن صورت گرفتهنطفه تولید میشود. بناء نطفه که قبلا ازالقاحبه میان آمده با تخمک زن که ۲۳ کروموزوم داردیک جا شده نمیتواند.
سوم- سوره التکویر آیه ۱۲، و در تفسیر اذا الجحیم سعرت نوشته شده است: "در ترجمه های کلاسیک الجحیم دوزخ معنی شده است. اما الجهیم شعله های آتش است که در کوه های آتش فشان می بینیم که سرازیر میشود". درینجا یک درنگ حس شد که چرا؟ از جحیم جست و به جهیم پیوست. لغت نامه دهخدا جحیم را آتش سخت شعله زن معنی داده است. فرهنگ حمید، فرهنگ فارسی دکتر محمد معین و لغت نامه دهخدا همه جحیم را دوزخ گفته اند بناء معنی دوزخ برای من خوبتر معلوم میشود. از نوشته طوری درک کردم که جحیم از جهیم فرق دارد در حالیکههر دو دوزخ معنی دارد.
چهارم- سوره ای الاانفطار آیه اولاذا السماء انفطرت: در معنی آن نوشته شده است: آن زمانیکه کرات آسمانی از هم شگافته شود. بلی مسایل آسمانی و فضایی امروز بهتر توضیح شده ولی درک ما هم باید به همان تناسب باشد تا تعبیر دیگر توجیه نشود. آسمان را بیشتر توضیح نمودم و طبقات انرا هم ذکر کردم، ناگفته نگذریم که سیاره ما،این زمین زیبا، جزء همان سیاراتی است که کرات آسمانی نگاشته شده است. در طبقه ستراتوسفییر صفحه اوزون یا OZONE وجود ارد و این طبقه آسمان برای بشریت حیاتی بوده امروز نشان داده شده است که در اثر استعمال گازهای گلخانه ممکن درزی یا شگافی در ان پیدا شود که وجود اولتراوایولیت را در زمین زیاد ساختهسبب کانسر ها شدهحمایت از محیط زیست را متضرر سازد. اما آمده است که سیاره ها بالاخره بیک ابر سرخ مانند تبدیل شده از بین میروند.
و هم نوشته شده که آسمانها از گاز های (نایتروجن ۷۸ در صد و آکسیجن ۲۱ درصد)...این گاز ها فقط در همین اولین طبقه اتموسفییر زمین که ما زندگی داریم موجود است و برای همه ما حیات بخش است. این آکسیجن در دیگر سیارات تا حال کشف نشده است اما تلاش ها در جریان است. گازات که طبقات بالاتر اتموسفییر را متضرر می سازد گاز های گلخانه است که منبع مهم آن فعالیت های حریصانه ای بشری و استفاده از تیل پطرول و گاز است. به همین خاطر برای حمایت محیط زیست بیلیونها دالر مصرف میشود تا اسمان ما از شر این دشمن بشری نجات یابد.قرار مقاله "تاثیراتگازهای گلخانه"توسط قونسول دفاع از منابع طبیعی که مخفف آن(NRDC) میباشدنوع و مقادیر گازات را: کاربن دای اوکساید۳۰ تا ۷۰٪، میتین MethaneCH4۴ تا ۹٪ (و یا ممکن ۱۲٪) نایترس اوکساید Nitrous oxide N2O۶٪، گاز های فلورین دار یا Fluorinated Gases۳٪ و بخارات آب۴۱ تا ۶۷٪به نشر رسانیده اند. بناء، گازات حیات بخش را که ما تنفس میکنیم از گازات گلخانه فرق فاحش دارد.
و در آیت چهارم نوشته شده: و "ابذا" القبور بعثرت. (و اذا القبور است).انگشتان من همیش در کیبورد یگان حرف اضافی داخل میسازد اما اصلاح میکنم، برای خوانندگاناین یک اشتباه جدیست و خدا ناخواسته فکر میکنند که بعد از آیه هفتم سوره النّباءاشتباه دیگر تکرار شده است. که ممکن به تهمت ها منتج شود. پس، هر آنچه در مقدمه ذکر گردید قرین به حقیقت میشود.
پنجم –سوره الانشاق آیه اولاذاالسماء انشقت: در تعبیر آن نوشته شده" آنگاه که کرات آسمانی بشگافد". تفسیر کابلی تعبیر مناسب تر دارد یعنی "وقتی که آسمان شق شود" که همانا شق در صفحه اوزون طبقه ستراتوسفییر است.
در سوره ای الفرقان آیه ۲۵هم میفرماید: و روزیکه آسمان شق میشود با ابر و فرشتگاننازل میشودنازل شدنی (در تفاسیر کابلی و معارف القرآنآسمان بشکافد آمده). عجب اینکه کلمه شگافرا در فرهنگ فارسی حمید، فرهنگ فارسی داکتر محمد معین و هم لغتنامه دهخدانیافتم.ابر در منطقه ستراتوسفییر تولید میشود که به خود بخار آب و گرمی دارد.
یک موضوع دیگر مهم است که مرور شود:
قطب شمال همه یخ است واین پارچه های یخ در اثر تغییرات اقلیمی در آب "بحر Arctic" یا بحر قطبی شنا میکند (دهم دسامبر 2019 ازاینترنت) یعنی قطب شمال زمین ندارد. قطب جنوب که جنوبی ترین قسمت زمین است و درAntarctica که بعضی آنرا یکی از هفت قاره ای سیاره ما میداند، قرار دارد. زمین در قطب جنوب تنها صد (۱۰۰) متر از سطح بحر بلند است و لی یخ در بالای آن به ضخامت۲۷۰۰ متر قرار دارد؛ این موضوع از خاطر تذکر یافت که چند سال قبل در کتابی به تایید تعبیر این آیت خوانده بودم که در قطب شمال همواری دیده شده است و درنوشته های خود نظر به اعتماد به نویسنده بحیث ماخذ از آن استفاده کرده بودم؛ که امروز آن ادعا تایید نمی شود.
ششم–سوره طارق آیه ۶: در معنی آن نوشته شده است" از قطره آبی (اشاره به آیه ۵) که بیرون میشود" و در تفسیر آیه نوشته شده: "هدف از قطره آب، آب منی مرد است که القاح صورت میگیرد". بفکر من دافق،القاح معنی ندارد و معنی درست همانا "جهنده" است که موافق فیزیولوژیانزالمیباشدوهم همه مردان تجربه دارند که انزال بصورت جهنده صورت میگیرد نه دوامدار مثل ادرار. این موضوع القاح در بالا تذکر یافت حاجت به تکرار نیست ولی بازهم اظهار میدارم که القاح تنها با آب منی که اسپرم دار است و ۲۳ کروموزوم دارد صورت گرفته نمیتواند.
در معنی آیه ۷ نوشته شده: که (آب منی) از میان ستون فقرات (مرد) و استخوان سینه بیرون می آید به نکات ذیل توجه کنید.یک- تعبیر "استخوان سینه" در تفسیر کابلی و ترجمه پیام نور هم تذکر یافته و بزودی میدانید که این تعبیر درست نیست و هم مقصد سینه صدر است چون به سینه زن در آناتومی"ثدیه" نام داده اندو هماستخوان سینه در آناتومی بنام عظم قَصیاد میشودکه از هر نگاه این معنی در تفسیر یونس و دیگر تفاسیر اشتباه است. این آیه کریمه ۱۴۴۵سال قبل (تقویم هجری قمری) تذکر یافته فزیولوجستها امروز ثابت نموده اند که انزال منی تحت تاثیر اعصاب پراسمپاتیک (عصب دهم اعصاب قحفی)که از نخاع شوکی در قسمت کمر وجود داردو عصب سمپاتیک که از فقره ۱۲ صدری در اطراف شریان ابهر بوده تعصیب حویصلمنوی و پروستات و نواحی مربوطه را بدوش دارند.دو-به دوام نوشته شده که مخالفین قرآن بخش علمی آیه را نادیده گرفته اند و ادعا دارند که امکان ندارد که آب منی از ستون فقرات باشد؛ جواب در قسمت اول داده شد. سه- به دوام نوشته شده "اساسا غدوات بدوی که باعث اسپرم میشود در لگن خاصره موقعیت گرفتهکه در دوجانب قسمت پشت قرار دارد".آنچه در تفسیر یونس نوشته شده اگر نویسنده مرد بوده باشد معلوم میشود که به آناتومی خود هم توجه نه نمودهاست که اسپرم توسط بیضه ها که خارجاز لگن خاصره و در داخل ساختمان خریطه مانند بنام scrotumبین دو ناحیه بالایی ران ها قرار دارد. اگر خصیه ها در لگن خاصره باشد نظر به حرارت داخل لگن خاصره یا حوصله اسپرم تولید کرده نمیتواند. این مبیض ها، تخمدان زنان است که در لگن خاصره وجود دارد.
هفتم –سوره الا علی آیه ۵ در تفسیر آیه نوشته شده"در ایالات متحده زمین ها را برای اینکه مواد کیمیایی خوبتر تولید کند آتش سوزی میکنند". مقصد درینجا قبایل مختلف اندین ها هستند که به اساس عنعنه قدیمی شان بته ها و حتی جنگل ها را قطع و می سوزانند تا زمین بهتر تر برای بارداری خوب تر از زراعت شان میسر گردد (ویکی پیدیا).
در آیه۱۸ از الصحف الاولی یاد شده است در باره ای صحف که جمع صحیفه است و به صفحات کتاب نیز اطلاق میگردد از طرق اینترنت به سایت www.makareem.ir راه یافتم که معلومات ذیل را از مجمع البیان صفحه۴۷۶ (در روح البیان صفحه ۲۴۰) از طبرسی (امین الاسلام ابو علی فضل بن حسن) نقل قول کرده است جهت معلومات مزید خوانند گان فرهیخته و گرانقدر تقدیم میدارم:
ابوذر از رسول الله ﷺسوال کرد: خداوند چند کتاب نازل فرموده است؟ انحضرت جواب داد: چهار (۴) کتاب (زبور، تورات، انجیل و قرآن)،۱۰ صحیفه به آدم، ۵۰صحیفه به حضرت شیث، ۳۰ صحیفه به حضرت ادریس، ۱۰صحیفه به حضرت ابراهیم که مجموعاً۱۰۰صحیفه میشود نازل نموده است.
هشتم –سوره البلد آیه ۹و در تفسیر آن نوشته شده است: ... اول زبان که از مفصل ساخته شده است.
نه خیر، اگر زبان مفصل میداشت همه به آرتریت مفصل زبان مصاب میشد و آزادی بیان که از همین "زبان سرخ" بر میخیزد جنجال خلق نمی کرد. "زبان یک کتله بی نهایت متحرک است که از عضلات مخطّط یاstriate ساخته شده با غشای مخاطی پوشیده شده است که در وقت جویدن حرکت غذا را آسان ساخته در بلع غذا کمک میکند".
نهم – سوره الشرح آیه اولدر معنی آن نوشته شده: "آیا ما دل تو را گشاده نکردیم" و در تفسیر آن آمده: اکثرا واژه صدر سینه معنی شده است که تحت اللفظ است.در حقیقت معنی صدر به سینه بیشتر علمی است زیرا "دل گشاده" معنی وسعت هر دو بطن راست و چپ قلب است که مرض عدم کفایه قلب را وانمود میسازد و گمان نمیکنم خداوند به حبیب خود"مرض" بدهد. بلی درست است که سینه همانثدیه است که بارها ذکر شد و از نگاه فیزیولوژی یک عضو نمو بوده به زیبایی خانمها میافزاید. پس سینه معنی این آیت را بیان نمی کند.درینجا صدر همانا قفس صدری میباشد که حاوی شش ها، قلب، مری، شریان ابهر صدری، اوعیه اجوف علوی و سفلی، قنات صدری که لنف میآورد، غدوات لنفاوی،ستون فقرات صدری و اعصاب پراسپمتیک، سمپاتیک، نخاع شوکی و اعصاب حسی و حرکتیو عضلات بین قبرغه ها و ما ورای آن هاست.
درینجا شرح صدر معنی همانا وسیع شدن شش هاستکه اشاره به مصاب شدن آنحضرتﷺ به ضیق النفس یا استما میکندکه از "اثرآب و هوای غیر صحی یثرب" برایشان پیدا شده بودو تایید این تعبیر همانا به حق پیوستن آنحضرت ﷺ از اختلاط این مرض که تب یثرب نام دارد بوده میتواند (الله اعلم). بلی درست است که سینه (ثدیه) جسم است و گشاده نمی شودو اما خوش هستم کهدر تفسیر یونساز سینه منحیث ثدیه یاد شد.
دهم - سوره التین آیه۴ در تفسیر نوشته شده....به خاطر عقل آدمی انسان اشرف مخلوقات است... قرار معلوم "بصورت صریح در قرآن کریم انسان اشرف مخلوقات ذکر نشده است". بیولوژی ثابت ساخته که از دیگر حیوانات با داشتن نیورون های زیاد "متفاوت" است: سفنج که یک حیوان بحری است نیورون ندارد، روده یک کرم ۳۰۰نیورون مانند و روده انسان اضافه از بلیون نیورون دارد. از طریق همین نیورون هاست کهپیام به دماغ رسیدهو تعقل و تفکر صورت میگیرد. اشرف بودن به نگاه من بیش از غرور و بزرگ منشی چیز دیگر نیست و هم آیا نسلی که به طفل خود، به همسایه خود، به زن و پیرو جوان خود، به سرزمین نوار مانند انسان خود برابر به دو بم اتم بمب ریزدوبا فاقگی نسل کشی میکند میتوانیم با عقل و اشرف نام دهیم؟ البته که نی! و ضمناً میدانیم که همه مخلوقات ایزدی اشرف اند.
در آیه ۳۸ الانعام آمده که: " نیست هیچ جنبنده ای در زمین و نه هیچ پرنده ای که با دوبال خود پرواز دارد مگر که گروهی مانند شما هستند؛ یعنی نزد خداوند حیوانات و نباتات مثل انسان با ارزش است که برتر بودن و یا اشرف بودن انسان را رد میکند و اسلام را یک دین عادل معرفی میسازد نه مغرور.
یازدهم -سوره علق آیه ۲در تفسیر آن نوشته شده... که علق ماده ای چسبنده است.....مانند جوگیخود رادر جدار رحم می چسباندتا مواد غذایی مورد ضرورت (رشیم) را از طریق جریانخون مادر تدارک دیده بتواند ( و ماخد اثرپروفسور شفیق یونس است).
اول- بلی علق ماده ای چسبندهاست و این چسبندگی از علقه خونی که جزء مراحل ابتدایی رشیم یعنی گسترولا است میسر ساخته میشود. دوم- با احترام بی شایبه که به علمیت دوست عزیزمجناب پروفسورشفیق یونس دارم و طول عمر و صحت کامل شان را از دربار الهی جل و علی شانه استدعا میدارم، در اینجا با مثال کرم جوگیا Leechبیک اشتباه فیزیولوژیکی روبرو شده اند چون جوگاز یکسو خون میچوشد و غذارا میدزدد و از جانب دیگر جوگ انزایمHirudinرا که در لعاب دهن خود داردوخون را رقیق ساخته مانع چسبیدن میشود.پس، فکر نمیکنم مثال خوب باشد.
و هم آیه ۵ سوره ای حجواضح نشان میدهد که نطفه علقه نیست بلکه علقه یکی از مراحل نموی رشیمی است و میفرماید: آفریدیم شما را از خاک،بعد از نطفه، بعد از علقه، بعد صورت داد (تشکل اعضا در جنین) و غیر صورت (مرحله رشیمی) داده شد تا برای شما واضح سازیم و قرار میدهیم در ارحام تا وقت معین بعد خارج میشود طفل (نوزاد) تا به کمال قوت ..... امروز میکروسکوپ های الکترونیکی قوی که دو صد هزار مرتبه محتوای یک سلاید هیستوپاتولوژی را بزرگ نشان میدهد موجودیتعلقه را به حیث نقطه دخول نشانمیدهد. کاش موضوع کاپی رایت نمی بود که فوتویش را از چاپ سی و نهمGray’sآناتومیصفحه ۱۸۹-۱۹۰ برای تان تقدیم میکردم.
دوازدهم - سوره الکوثر آیه ۳معنی ابتر را " آینده اش قطع می شود" داده که به مراتب از دم بریده بهتر تر است. درینجا دو موضوع به خاطر خطور میکند یکی اینکه دهخدا آنرا دم بریده، بی دنباله و کار بی خبر معنی داده که میشود تعبیر نمود: بناء، میشود که تعبیر نمود: دشمنان تو از کار کردگار تو بی خبر اند و دوم اینکه خداوند چنین لفظ رکیک را حتی به دشمن خود فرعون روا نداشته به حضرت موسی امر فرمود که نزد فرعون برو و به سخنان نرم با او سخن بگوو به ما هم امر میفرماید:حتی اگر به مقابلبد گو هایقرن ۲۱ روبرو باشیم از سخنان نرم کار بگیریم. مولوی در باره ابتر که دهخدا نقل نموده ابتر راخوار و زار مینگارد فرموده:
ظاهرش مرگ و بباطن زندگی ظاهرش ابتر نهان پایندگی
آنچه در سطور فوق بیان شد خواستم جنبه علمی تفسیر یونس جلد سی ام را ثقل علمی راستین دهم که امید این هدف بر آورده شده باشد. معلومات فوق یک تحقیقی بود که به استفاده از آموزش قرآن کریم به ترجمه و تفسیر از سن ۱۰ – ۱۴ و دوام، تعلیمات طبی و سالها آموزش بیزیک ساینس برای دیپلوم FRCS، و مآخذ اینترنت تهیّه نمودم که امید مورد پسند تان واقع شدهباشد. چون تفسیر یونس به نشر رسیده است ممکن بسیاری از خواننده هاانتباه صحیح نگرفته باشند بهتر است تا اصلاح موارد فوق از پخش تفسیر یونس جلوگیری شود.و هم تصمیم گرفتم که مقاله را به سایت وزین آریایی برای نشر بفرستم تا یک لینک بدست آمده و به خوانندگانی که لست شان نزد پروفسور یونس وجود دارد تماس صورت گرفته برای شان لینک داده شود تا به آن مراجعه نموده اشتباهات را در کتاب دست داشته ای خود اصلاح نمایند. و من الله التوفیق
دکترغلام محمد دستگیر، برومفیلد، کولورادو