فضل الرحیم رحیم 

 

دواثر گرانبها بر گنجینه ی ادبی کشور ما اضافه گردید

 

همین چند روز قبل دو جلد مجموعه ی شعری بنام خروس عشق و از قفس تا قاف ، از شخصیت نام آشنا در عرصه ادبیات کشور ما ،جناب فاروق فارانی ، بدستم رسید . از لطف و محبت فارانی گرانقدرممنون و  سپاسگزارم .تا جاییکه من با ارائه های ادبی ایشان آشنا استم دریافتم که جناب فارابی، در عرصه ادبیات و بویژه شعر، شخصیت ایجادگر و نو اندیش است. قسمیکه در مقدمه ی مجموعه ی خروس عشق ، از قلم فارانی، گرامی می خوانیم " آیا دوران غزل به پایان رسیده است؟ غزل تکرار،بلی؛ اماغزل هم می خواهد روح تازه ای در آن بدمد .غزل در زبانی و زمانی می تواند ناب باشد،اگرنفس تازه کند وچشم بگشاید و جهان را از نو‌ ببیند. غزل می تواند"یکبار مصرف" باشد. غزل می تواند،چون لطیفه و فکاهی لحظه ای خاطر را مشغول دارد؛ اما غزل هم می تواند ، تکان دهنده و بیدار کننده باشد. کوه باشد و ماندگار بماند و زندگی کند. صدای غزل را بشنویم و برای غزل صدا ببخشیم .زمان و زندگی می خواهند ، چیزی بگویند. زمان و زندگی با شیوه ها و ابزارگوناگون حرف خود را می زنند. چرا غزل را مانند تمام گونه های شعر، ندا و نوای زمان و زندگی نسازیم؟ چرا غزل فقط در فضای تن بخشی و تن خواهی خفه شود؟ حرمت غزل و شعر را پاس داریم . غزل می خواهد با زمان و زندگی همراه ، راه برود . غزل را از عشق جدا نکنیم . عشق را از گستردگی اش جدا نکنیم .

غزل و عشق را آزاد کنیم ، تاآزادی را فریاد کنند. آزادی را هم آزاد کنیم ، تا با غزل و عشق مستانه بپیچد.

غزل و شعر در کلیت ، گلوی خونین زمان و زندگی و آزادی هستند . غزل و شعر خود آزادی هستند که آزادی را می خوانند. غزل و شعر چرا با اندیشه قهر باشد؟ اندیشه هم آزادی است . اندیشه هم زمان و زندگی است . اندیشه هم غزل است . پرشور ترین غزل ، این ها را از هم جدا نکنید "

وقتی این دو اثر گرانبها را ورق زدم و سروده ها را یکی پشت دیگری خواندم از تازگی و نو بودن سوژه ها و واژه ها از پرداختن به درد وسوزو ساز زمان و زندگی از توانمندی قدرت قلم و ظرافت فکری ، شاعرفیض بردم . به باورمن این دو مجموعه شعری جناب فاروق فارانی ، به غنای گنجینه ای شعری کشور ما افغانستان، افزوده است . برای فارانی ، گرامی صحت ، سلامتی و توانایی بیشتر برای ارائه های وزین و پربار از این گونه ، از ته دل آرزو دارم .

فضل الرحیم رحیمی

 

 

 


بالا
 
بازگشت