حاکی خاور
فرستنده: محمدعثمان نجیب
نگاهی به کتاب« مارشال فهیم در خاطرات من از عیاری تا سیاستورزی» دستنویس "برنا صالحی"
شناخت شخصیتهای بزرگ از زبان و قلم، دوستانشان چه زیبایی میکند، انسانها را از کسانیکه با آنها پهلو زدند، باید شناخت. دوستان واقعیتهای رازآلود و رمزآمیز را به رخ مردم میکشند. حقیقت و راز هایی را بازگو میکنند که از بسیاری، قلم ها و یادداشت ها پنهان مانده باشد. برای شناخت درست انسانها، داغترین ویژگیهای ایشان را از قضاوت اطرافیان آنها باید دانست. این دوستان هستند که شخصیت ها را زندهتر معرفی میکنند. نسبت به دیگران، خاطرهها و واقعیت ها را جاندارتر و پختهتر نشان میدهند. شاید افراد اندکی، تحت نفوذ شخصیت های بزرگ قرار گرفته و در قضاوت، آب را گلآلود سازند، اما نقش آنها را در شناخت چنین اشخاصی نمیتوان نادیده گرفت. راز های پیامبر اسلام- صلی الله علیه وسلم- را از دوستان او باید آموخت. سخنان، عملکرد و کارنامههای دانشمندان را در آینهی نزدیکان ایشان، جستجو باید کرد. عشق «مولانا» را از قلم «حسام الدین» باید فهمید. این دوستان هستند، پیچیدهگیها را روایت میکنند، شخصیتها را، شخصیت میسازند.
کتاب «مارشال فهیم در خاطرات من از عیاری تا سیاست ورزی» توسط دوست او "برنا صالحی" روایتِ گفته ها و ناگفتههاییست در مورد «مارشال قسیم فهیم». لذا برای شناخت این شخصیت و کارکرد های او دروازه این کتاب را باز کرده و عمق آن را باید فتح کرد. نویسنده در این کتاب راز های پوشیده، پیچیده و عجیبی را روایت کرده است. این نویسنده « مارشال فهیم» را، شخص عیار، کاکه، جوانمرد و سیاستمدار قلمداد کرده است. در مورد فعالیت و کارکردهای این شخصیت، از آغاز، دوران جهاد تا خموش شدن نفسآن، روشنیهای زیادی انداخته است. راز های زیادی را گفته است. نویسنده این شخصیت را مرد پرزوری میداند، کسی میداند که در جهاد، مقاومت و سیاست خوبتر درخشیده است. به گفتهی وی فهیم در خانوادهای مذهبی چشم گشوده و پدرش نیز دست بلندی در فهم دین داشته است. این نویسنده در جان و تن «مارشال فهیم» قدرت های بیشتری را مشاهده میکرده است. به گفت آن فهیم از بینش بیشتری برخوردار بوده است.«مارشال فهیم» در عین اینکه پشت سیاست و مبارزه، دست برزده بود، به ورزش، سیاحت و بزکشی از خود علاقه نشان میداد. او تا زمان زندگی «احمدشاه مسعود» بعد از «مسعود» نقش شخصیت دوم را بازی میکرده است.
ویژگی، نویسنده این است، که نقاط قوت و ضعف این شخصیت را نشانهگذاری میکند. خوبیهای او را ارج گذاشته و به بدی و نقاط ضعف آن پشت میکند، نقد میکند. او «فهیم» را در اوایل، دوران جهاد تا مرگ «احمدشاه مسعود» به چشم نیک نظر میکند، اما بعد از آن به چشم دیگری به آن مینگرد. در جاهای زیادی به آن خرده میگرد، انگشت انتقاد را به سوی او بلند میکند. نقاط ضعف او را بهتر بیان میکند. خطا های او قدم به قدم میشمارد. گذشته از همه این کتاب به زبان خیلی ساده و روان نوشته شده است. نمونهی از متن کتاب:«هر چه هست بیهوده نویسی نیست، یک معنای در درورنش و پیرامونش می توان یافت. اما منظور من از نوشتن نقاط قوت و ضعف کارنامه مارشال فهیم، چیزی جز روشن کردن وقایعی که از نزدیک دیدهام نبوده است و از طرفی هم تصحیح یک سری برداشت هایی که به زعم خودم اندراین باب آن را منصفانه نمیدانم و تاکید یک سری برداشت هایی که فکر میکنم جانب آگاهی و انصاف در آن رعایت شده است. به طور مثال اولین انتقادی که نسبت به مارشال فهیم پس از سقوط طالبان صورت میگیرد، تاکید مارشال فهیم به ریاست حامد کرزی به جای ستار سیرت بوده است».