افغانستان به روایت روزنامه اطلاعات/ ایرانیها به تحولات این کشور چگونه مینگرند؟
خبرنگار اطلاعات نوشت: اخبار و رویدادهای کشور افغانستان که از سال 1307 تا 1333 در روزنامه اطلاعات چاپ شده است، در قالب کتابی منتشر شد.
ورق زدن نسخههای قدیمی روزنامههای قدیمی، جذابیتی مثل ورق زدن آلبومهای خانوادگی دارد. روزنامه، تاریخ مصوری است که شما را به میان مردمانی میبرد که پیش از این زیستهاند؛ مردمانی که چون ما دغدغهها و آرزوهایی داشتهاند. گاه ورق زدن یک روزنامه، سفری خیال انگیز به دنیای نیاکانمان را برایمان رقم میزند؛ این که مادر، پدر، پدربزرگها، مادربزرگها و اجدادمان چگونه میاندیشیدهاند و چه رویاهایی در سر میپروراندهاند.
گاه یک نسخه قدیمی از روزنامهای معروف، میتواند ایده نوشتن یک کتاب را به ذهن آورد؛ چنانچه بصیراحمد حسینزاده، با دیدن نسخههای قدیمی روزنامۀ اطلاعات، کتاب «افغانستان به روایت روزنامه اطلاعات» را به رشتۀ تحریر درآورد.
این کتاب در نشست «کتابنامه بلخ» که چندی پیش در عمارت بلخ برگزار شد، مورد نقد و بررسی قرار گرفت. رضا عطایی، سلیم کریمزاده، سید عوض علیکاظمی و عسگر موسوی کابلی، شاعر و ادیب در این برنامه حضور داشتند.
اخبار و رویدادهای افغانستان
رضا عطایی، دبیر نشست درباره موضوع کتاب میگوید: مطالب و گزارشهایی دربارۀ افغانستان که از سال 1307 (دومین سال انتشار روزنامه) تا سال 1333 در روزنامۀ اطلاعات چاپ شده، موضوع این کتاب است. مؤلف با پایبندی بر اخلاق امانتداری، هیچگونه دخل و تصرفی در متن روزنامه انجام نداده است. هدف مؤلف، فقط جمعآوری دادههای ارائهشده بود که خود میتواند منبع ارزشمندی برای دانشجویان و پژوهشگران تاریخی، اجتماعی و سیاسی باشد.
این مجموعه پیش از این در سالهای 1393 تا 1395 بهصورت پاورقی در روزنامۀ «جامعه باز» افغانستان به مدیریت محمدجواد سلطانی منتشر شده است.
سلیم کریمزاده، منتقد و پژوهشگر میگوید: ما امروز جهانی را زیست میکنیم که تاریخ آینده است و این کتاب، ما را به دنیایی میبرد که در آن، نسلهای پیش از ما تاریخ امروز ما را میساختند. من بهعنوان خواننده ایرانی با چالشی در این کتاب روبهرو هستم و آن اینکه مثل یک افغانستانی، آشنایی دقیقی با تاریخ این کشور ندارم. بهتر بود مؤلف درباره بعضی از اخبار و گزارشهای ارائهشده، چند خطی هم برای خواننده ایرانی توضیح میداد.
این کتاب درمجموع در نوع خود اثر جالبی است و امیدوارم کتابهایی از این دست درباره سایر کشورها بهویژه کشورهای همسایه، منتشر شود.
تحولات افغانستان از نگاه ایرانیها
سیدعوض علیکاظمی، پژوهشگر و مصحح متون تاریخی میگوید: در صد سال گذشته، یعنی از سال 1300 به این سو، نثر روزنامهای از لحاظ محتوا و ساختاری، تغییرات بسیاری کرده است. هر کس که متون تاریخی یا خطی قبل از زمان خودش را جمعآوری میکند، نمیتواند بگوید هدف فقط جمعآوری آن بوده است و مسئولیتی در قبال آن ندارد.
خواننده در این کتاب با روایت «روزنامه اطلاعات» روبهروست؛ روایتی که خود ایرانیها نوشتهاند. وقتی روایت افغانستان از داخل کشور در دسترس نباشد از کجا میتوان دانست روایتی که در بیرون از مرزهای افغانستان تولید شده، چقدر با روایت داخلی مطابقت دارد و آیا این روایت بهنفع افغانستان بوده یا به ضرر آن؟ مثلا در واقعه اعتراض آقای بلخی و همکارانش، در یک خبر کوتاه از زبان یک مأمور دولت افغانستان نقل میشود که در روز نوروز، فردی قصد ترور داشته که موفق نمیشود. اگر دیروز روایت مخالفان حکومت کتمان میشد و امروز هم نمیشود یا نمیتوانید رخداد واقعی را روایت کنید، پس باز هم کتمان حقیقت است.
مؤلف باید در کنار مقدمه دوصفحهای خود، چهل یا پنجاه صفحه روایت داخلی افغانستان را هم منتشر میکرد.
این پژوهشگر در ادامه سخنان خود میافزاید: در این کتاب با چهار شخصیت (حکمران) روبهرو میشویم که اولین آنها اماناللهخان است.
بر اساس تحلیلهای روزنامه، اماناللهخان یک چهره متجدد، علاقهمند به بشریت و علاقهمند به پیشرفت و ترقی و دنیای غرب معرفی میشود و مردی است که میتواند افغانستان را نجات دهد. بخش عمده این تحلیل بر اساس سفر تاریخی امانالله خان به کشورهای غربی است.
در این گزارشها دو نکته برجسته وجود دارد: اماناللهخان به هر کشوری که سفر میکند اولین بازدیدش از کارخانجات و مراکز صنعتی است که به تازگی در آن کشور ایجاد یا افتتاح شده است. وی همچنین به بازدید مدارس دخترانه میرود و بعد از آن به جای دیگری که میرود سینما و تئاتر است.
اماناللهخان میخواهد در کشور خودش هم شاهد پیشرفتهایی که در کشورهای روسیه، فرانسه، آلمان و دیگر کشورها میبیند باشد؛ چنانکه در سفر به ترکیه با دیدن مدارس دخترانه، عدهای از دختران افغان را برای تحصیل به ترکیه میفرستد.
تغییر خط فارسی در ترکیه
سفر اماناللهخان به ترکیه همزمان میشود با بحث تغییر خط در ترکیه. سالهایی که اماناللهخان بر سر قدرت بود، بحث تغییر خط، هم در ترکیه مطرح بود و هم در ایران. در ایران عدهای این کار را تبلیغ میکردند ولی نتیجه نمیداد؛ چون نظام پهلوی به آن توجه نمیکرد، بهعلت اینکه آن را سبب فاصله میان ارزشهای گذشته و ارزشهای امروزی میدانست، ولی در ترکیه خط تغییر میکند، بهخاطر اینکه خط فارسی را مانع پیشرفت و تجددی میدانستند که در غرب وجود دارد.
این مصحح متون تاریخی، خاطرنشان میکند: گزارشهای روزنامه نشان نمیدهد که دیدگاه اماناللهخان در برابر تغییر خط در افغانستان چه بوده است.
شورش علیه اماناللهخان
علیکاظمی میگوید: سفر اماناللهخان به ترکیه و بازدید از مدارس دخترانه، او را برآن میدارد تا در افغانستان، مدارس دخترانه تأسیس کند. اماناللهخان می خواست تجربیاتی را که از سفرهایش بهدست آورده، در افغانستان پیاده کند. دلیل شورش علیه او در افغانستان نیز همین نگاه تجددگرایانه و همان نگاهی است که در سفرهای بینالمللی به دست آورده است.
تقاضاهایی که شورشیها از اماناللهخان داشتند بسیار واپسگرایانه بود. آنها از اماناللهخان میخواستند تا مکاتب نسوان (مدارس دخترانه) کاملا تعطیل و هیأتی از علما تشکیل شود تا تصمیم بگیرند که چه کسی درس بخواند یا نخواند.
وی میافزاید: وقتی اماناللهخان به قدرت رسید، وضعیت حمامها را تغییر داد؛ مثلا مردم دیگر از گِل سرشور استفاده نمیکردند. یکی از خواستههای معترضان این بود که به جای شامپو، استفاده از گِل سرشور در حمامها آزاد شود. از دیگر خواستههای شورشیها، برگرداندن دخترانی بود که برای تحصیل به ترکیه فرستاده شده بودند.
این پژوهشگر یادآور میشود اگر آنها (معترضان) اماناللهخان و اندیشههایش را آزاد میگذاشتند، حداقل بخشی از مشکلات عمده افغانستان حل میشد؛ چون همان زمان که در ایران مدرسه دارالفنون تأسیس میشود، در افغانستان هم میتوانست تأسیس شود یا میشد همزمان با تأسیس دانشگاه تهران، دانشگاههایی هم در افغانستان تأسیس شود. راهاندازی اداره پست و تلگراف و ایجاد خطوط راهآهن و... همه اینها میتوانست در افغانستان همزمان با ایران راه پیشرفت را طی کند.
اهمیت کتاب
علیکاظمی میگوید: این کتاب از نظر تاریخی اهمیت بسیار دارد. روایتی که در خارج از افغانستان تولید میشود، چون مجبور نیست سانسور حکومت را تحمل کند، از اهمیت تاریخی خاصی برخوردار است. از طرف دیگر، این کتاب برای علاقهمندان به ادبیات فارسی بهویژه سبکشناسی، ارزش فراوانی دارد. در این کتاب با جملات، واژگان و کلماتی روبهرو میشویم که در نثر امروز دیگر مرسوم نیست.
در نثر فارسی ضمیر تثنیه دیگر استفاده نمیشود، اما در این کتاب در تمام آثار از اخبار گرفته تا گزارش و مقاله، ضمیر تثنیه جایگاه ویژهای دارد.