سخی صمیم
وجدان ودادگاه آن
***
داد گاه وجدان بامعراج عدالت اصدار حکم میکندـوتصمیم اجراراصاحب وجدان می گیرد
***
وجدان چیست وو جدان چه معنی دارد؟
وجدان آگاهی وحس درونی فرد نسبت به اخلاقیات و اصول درست و غلط است. این حس درونی به فرد کمک میکند تا رفتارهای خود را ارزیابی کرده و از اشتباهات جلوگیری کند. وجدان معمولاً بر اساس تربیت، تجربهها و ارزشهای فرد شکل میگیرد و به عنوان یک راهنما برای تصمیمگیریهای اخلاقی عمل میکند.
به بیان ساده تر، وجدان صدای درونی ماست که به ما میگوید چه چیزی درست و چه چیزی غلط است. این حس میتواند منجر به احساسات مثبت مانند رضایت و آرامش یا احساسات منفی مانند گناه و پشیمانی شود، منوط به اینکه فرد چقدر به اصول اخلاقی خود پایبند بوده است.
انسانهاییکه دارای سلامت عقل وخرد سالم اند بگونهٔ انفرادی صاحب محکمهٔ وجدان اند که حاکمیت این محکمه را بمثابه مرجع مشروع بر خود می قبولاند وموافق بفرمان آن عمل می کند آنگاه ابلاغ حکمش را می شنود وبامرونهی آن سر تسلیم می نهد و یا به مفهوم دیگر «اجرای حکم محکمهٔ وجدان» مربوط مالک وجدان است ـ
اطاعت واِقتفا ویاسرکشی ونافرمانی باز هم کارمالک این محکمه است که من، تو وهمگان شامل این امریم.
محکمهٔوجدانیادادگاهوجدان ــ می تواند انسان را به سمت احساس گناه یا رضائیت از اعمال خودش هدایت کند وبه این شیوه نقش یک رهنما را بخود گیرد و این مرجع مقدس همان دادگاهداخلیانساناست کهپرونده های اعمال ، تصمیماتو افکار ما رادرآنِ واحد بر بساط قضاوتهموار وبدون معطلی اصدار حکم و بر صاحب افکار و تصمیم گیرنده ابلاغ می نماید کهاین پروسه بر احساسات و نیاتفردمربوطوبراساسارزشها ، باورها وبنیاداخلاقیانسانقواممیبنددکهمیتواندفردرابسویاحساسگناه و یارضائیتازاعمال و کردارشمسیردهدکهدرحقیقتصدایملکوتیدرونیرهنمایراستینبرایانسانباشد وما میتوانیم بهتصویر وتصورخویشاینمحکمه و قاضیراحاکم و آمردرونییعنیپیغامرسانالهاممُنزَلازطرفوجدانبخوانیمکهصحت و سلامتاعمالویاغلط و ناروابودناعمالماراابلاغمی نماید
فرق بین داد گاه وجدان و داد گاه عادی
۱ ــ
داد گاه عادی همان داد گاه معمولیی است که در یک مکان معین و فزیکی و در یک عمارت مشخص جادارد
مگر دادگاه وجدان مکان فزیکی نداشته ـ درون قلب و ذهن انسان بطور دایم و همیشه فعال است.
۲ ـ
در داد گاه عادی قضات تخصصی وحرفوی برای تأمین عدالت مشغول کار بوده که همه و سیلهٔ دولت انسلاک می یابند
مگر داد گاه وجدان همانطوریکه درمقدمه عرض کردم وسیلهٔ وجدانِ مالکش یعنی همان «فرد صاحب وجدان» برمبنای اصول اخلاقیات وجوهر تهذیب قضاوت و اصدار حکم می می کند
۳ ـ
داد گاه عادی: یک نهاد قانونی بوده که توسط دولت طوررسمی ایجاد و وسیلهٔ قضات رسمی ودولتی برای تطبیق احکام قانون جهت حل وفصل قضایا و اختلافاتگماشته میشوند
دادگاه وجدان ـ داد گاه درونی انسان در قالب احساس که در بارهٔ اعمال و تصمیمات مالک خویش که خوب و یا بد است حکم آنی صادر و بر ایش ابلاغ می نماید آنگاه مالک در اجرا مخیر است
۴ ـ
داد گاه عادی با رعایت احکام قانون «مسئولیت های کیفری ، مدنی وحقوقی» را بررسی و در صورت لزوم برآن مجازات معین واوامراجرا وتطبیق می دهند
مگر داد گاه وجدان ــ اعمال مالک خود را در قالب احساساتدر همان لحظهٔ تصمیم حکم می کند کهاین عمل منزه وپاک وعمل شایسته است و بدین روش رهنما میشود ورضائیت اورا تحریک وتمجید می نماید واگر تصمیم وعملشگناه ونارواست او را می فهماند که عملش در تخلف با اخلاق و موازین عدالت قرار داشته و ندامتدرقبال دارد
ولی با هرحال بعد ازاین همه زکنالهای وجدان که با خطراست و یابی خطر ـ تصمیم وعمل آن متوجه مالک وجدان است که کدام مسیر را می پیماید.
۵ ـ
اهداف در دادگاه عادی تأمین عدالت قضائی و اجتماعی و حفظ نظام اجتماعی در راه رفاه جامعه و در نهایت رسیدن به عدالت اجتماعی پنداشته میشود
ولی اهداف داد گاه وجدان با دقت تام حفظ سلامت اخلاق و روان فرد و تعیین مسیر اخلاق و اصول اخلاقیست.
تأثیرات رعایت احکام دادگاه وجدان بر انسان
اگر با یک اندیشه و یا تصورلازم برآن باشیم تا بدانیم که مفاد رعایت رهنمایی های وجدان از طریق تطبیق حکم محکمهٔ آن بر انسان و روحیهٔ زندگی آن چه تأثیراتی دارد ؟
۱ ـ عمل کردن براساس راهنماییهای وجدان مطابق احکام دادگاه آن تأثیرات عمیق ومثبت بر شخص و اعتباراو در جامعه دارد:
افرادعامل با پیروی از رهنمایی محکمهٔ وجدان با اعتماد به نفس اعمال خود را با تصمیمات بدون تزلزل و احساس رضایت بیشتری انجام خواهد داد
۲ ـ
همانطوریکه گفته آمد فرد اگر با اصول اخلاقی که وجدان حکم نموده است هماهنگ عمل کند، دیگران او را به عنوان فردی معتبر و قابل احترام خواهند شناخت واین امر میتواند به ایجاد وتقویت روابط مثبت واعتماد در جامعه منجر شود.
۳ ـ
افرادی که مطابق به تذکرات ارائه شده بارعایت اصول اخلاقی وجدان ـ احکام صادرهٔ آن را بکار بندند، اغلب به عنوان الگو وراهنما برای دیگران شناخته میشوند. این افراد میتوانند با رفتارهای خود به دیگران نشان دهند که چگونه میتوانند در موقعیت های مختلف به درستی عمل کنند.
۴ ـ
عمل کردن وفق فرمان محکمهٔ وجدان با ریشهٔ اخلاقی آن به فرد عامل کمک میکند تا در مواجهه باچالش ها، متردد نبوده و ثبات مناسب داشته باشد. و با این ثبات می تواند در جامعه نقش مثبتی ایفا کند.
۵ ـ
افرادیکه به وجدان و اوامرآن توجه و حرمت می گذارند و آن را درعمل پیاده می سازند، با امکانات پذیرفتنی تجربهٔ رشد وتوسعهٔ روانی و معنوی را کمایی و تجربهٔ بلندی کسب می کنند. این امر میتواند به یک زندگی ایدیال و رضایت بخش منجر شود.
با حرمت سخی صمیم.