عثمان نجیب
درنگی به کارکردهای جنبش آزادی بخش زنان افغانستان در اروپا و آمریکا!
زنان در کشور ما و در جهان پیرامون ما بخش بزرگی از زندهگی در همه بخش ها اند. شایستهگی و بایستهگی خرد و اندیشه و کارایی و کاردانی شان و همچنان مبارزات خستهگی ناپذیر شان در برآوردهسازی خواستها و خواهشات شهروندی و مدنی شان و برابری جنسیتی و شکار نه شدن در تبعیضهای عنعنهوی قبیلهسالاری یا مردسالاری و ساختار جامعه از دیدههای ما و تاریخ های پیشا ما پنهان نیستند. این راستقامتی های ایستایی آنان در دوران کنونی کشور ما بیشتر از دگران فراخورستایش و نکوداشت است. برهههای زمانی کهنی و پیشین مبارزات زنان سلحشور کشور ما برآیندی از بالندهگی خرد سیاسی و شهامت اخلاقی شان است. زنان کشور ما از گذشته های دور تا دههی چهل و پسا دههی چهل تا کنون در رده های گونهگون ساختاری کشور نقش پر رنگی داشته اند. سیاست، تجارت، ادبیات، شعر و داستان، نویسندهگی و سرودسرایی، اداره و رهبری، شکستن سنتهای مردسالارانه و قبیله سالارانهی کشور ما، رهبری های مدبرانه، هنرهای گوناگون، پزشکی و طبابت و نظام های عسکری و امنیتی و آموزشی و پرورشی و دپلوماتیک در کشور ما هرگز بدون حضور زنان باروری و بالندهگی نه داشتند و نه دارند. البته تناسب سهمگیری زنان شجاع کشور ما در تعیین معادلات مختلف کشورداری و همزیستی با مردان بستهگی همداشته به رژیم هایی که کشور را اداره میکردند. سوگمندانه ما موارد زیادی از زن ستیزی نظامها و ملاکان و فیودالان و قدرتمندان مردانه در شهرستان ها و دهکدههای کشور و حتا کلان شهر ها هم داشته ایم. زنان کشور ما حتا در دوران های حاکمیت های دموکراتیک و جمهوری ها به گونهیگزوهی و استانی یا شهری مورد ستیز قرار گرفته اند. این ستیزه با زنان شامل تمام انواع جبر و اکراه از محرومیت های آموزشی، شغلی، تعیین سرنوشت خودش به دست خودش، بد دادنها، سپردن و خواستن انجام کارهای شاق را در بر داشته است. شهرنشین بودن یا نه بودن بیشترین خانهوادهها اثری برای رعایت احترام حقوق فردی و دینی و اسلامی زنان نه داشته است. مگر بیشترین مبارزه را هم همین زنان برای احقاق حقوق شان در هر نوعی داشته اند. این مبارزات گاهی از خانه ها آغاز شده و به شهر ها گسترش مییافتند و زمانی به مکاتب، مدارس و دانشگاهها و آموزشگاه ها یا مکان های کاری منتهی میشدند. مبارزات سیاسی فرهنگی و کاری بخش قابل توجه مبارزات زنان ما در کشور بوده اند. مبارزات سیاسی دههی چهل بر آگاهی های سیاسی بانوان کشور ما بیشتر اثرگذار بودند که زنان ناموری در ردههای مختلف مبارزه برای تأمین آزادی های مدنی و شهروندی و از میان برداشتن استبداد سلطنتی و دولتداری های انحصاری قومی و منحصر به یک خانهواده یا یک قوم داشتند. فرایند این کنار قرار گرفتن زنان کشور ما با مردان مبارز، سبب شدند که کشور آبستن دگرگونی های ژرفی شوند. انصافاً که دورههای شاهی و جمهوری ظاهر و داود هم نقشی برای زنان قایل بودند. مگر آن رژیم ها هرگز نه توانستند مناسبات جابرانهی مردان زن ستیز کشور را مهار کنند. بخش عمدهی مانع تراش برای داشتن آزادی های زنان، ملانماها و به اصطلاح روحانیون نادانی بودند که کوچکترین معلومات دینی یا سنتی از پیامبر ما را نه داشتند و تنها به حکم خانها و سرمایهگذاری ها و زمیندارها و زورمندان مناطق مختلف کشور از دادن فتوای های دروغین برای بازدارندهگی زنان دریغ نه میکردند. رژیم های محافظهکار ظاهر و داود هم اعمال بد آن ملا نماها را نادیده انگاشته و به بهانهی این که گویا حکم عالم دینی شهر است، از پرداختن به وارسته شدن زنان در ولایات، دهکدهها و شهرستان ها خودداری میکردند. آنجا هایی که دولت ها دسترسی امنیتی و دیدهبانی نه داشتند، همان ملاهای نادان محلات به فرمایش زورمندان هر نوع جبری را بر زنان مظلوم روا داشته و حتا حکم سنگسار شان را میدادند. در چنین شرایط قامت برافرازی زنان کشور ما برای یک نبرد عادلانه و تأمین نظام دولتی عادل و برابر اندیش حقوق زن و مرد ستودنی و ماندگار تاریخ است. حد اقل از دههی چهل مادر اناهیتا راتبزاد، مادر محبوبه کارمل و بیشترین زنان مبارز دیگر با اشتراک گسترده و قابل لمس و احساس در مبارزات سیاسی شان درخشیدند. ایجاد سازمان زنان کشور در آن شرایط و باروری آن تا مرز پیروزی کار سادهیی نه بود و نفسگیر و قربانیخواه و برخلاف عرف و سنت های ساخته شدهی ملایی و مردانهی اجتماع ما.
بنیانگذاری جنبش زنان که ما همه در برگههای خاطرات خود از آن ها یادمانهایی داریم آن دور همی های زنان قهرمان و مبارزان نستوه کشور ما را قوام بیشتر بخشید. تداوم مبارزات آن مکتب و آن جنبش از آن زمان تاکنون که کشور ما به دست طالبان تروریست سپرده شده است بیان کاریست بایسته و گامیست شایستهی ستایش. زنان قهرمان کشور ما هم اکنون در داخل کشور و به پیروی از گزارههای پنداشتها و برداشتهای دینی، سیاسی و اجتماعی پذیرفته شدهی جهانی و کشوری با طالب اهریمن در نبرد اند. زنان شجاع کشور ما فراتر از مرزهای کشور هم آرام نه نشسته و از سال ها به اینسو در هر گوشهی جهان مبارزات شان ادامه داده اند. کانونهایی ایجاد کردند، جنبشهایی را پایهگذاری کردند و مدیریتهای خردمندانهیی برای انسجام زنان در خارج از کشور و کمک به زنان کشور در داخل انجام دادند.
من در این کوتاه نوشته بر کار کردهای های جنبش زنان افغانستان میپردازم که زیر نظر بانو شیرین نظیری مبارزه نستوه جنبش زنان و اشتراک بیشترین بانوان دگر کشور ما در خارج از کشور فعالیت داشته است. بانو نظیری گرامی گزارش مبسوطی در پاسخ پرسشها و پیشنهادات من ارایه کردند که سزاوار ستایش اند. من در این یادداشت همهی نوشتههایی را همهگانی میسازم که بانو نظیری برای من فرستاده اند. سپاس از ایشان.
پیشنهادات من اینها بودند:
-نام گروه از نام کنونی به گونهیی دگرگونه شود تا همهی ما با جنسیت هایی که داریم، خود را در آن بیابیم. اینکار، بر ارزش کارنامههای جنبش میافزاید و داوری های احتمالی را به سوی مثبت میکشاند.
-گزینش نامی استوار بر راستی نگری باهمی بانوان و کدبانوان گرامی، در همیاری کدبانان گران ارج ما بر سنگینی کارزار روشنگری میافزاید و نگاه نکویی از برایند یک گردهمآیی بدون تبعیض جنسیتی میدهد.
-اگر جنبش زنان مبارز، تاکنون در حد همین یک برگهی سلامخانهیی باشد، چه بسا بهتر که آن را از این تنگنا بدر کرده و دارای داشته هایی مانند یک بنیادنامه و آرماننامه بسازیم. و اگر فراتر از این، کارهایی اند که من نا آگاه ام، برای بلند بردن کارایی جنبش، برنامه هایی را پیریزی کنیم.
-روال کنونی پیام بگذار و چیزی بنویس یا چیزی را وامبگیر و دوباره همهگانی بساز، کارکردهایی اند که در ۲۴ ساعت تا چند صد ساعت هم در گروه های گونهگون شبکههای همهگانی طی طریق میکنند و سودی به ارتقای ظرفیتی علمی، آگهیدهی، پژوهشی و دانشآموزی و دانش آموختاندن نیازمندان تخمههای نو ما نه دارند. مگر آن که همهی ما بهینهسازی و بهینهپردازی نوشتاری و گفتاری را از همین دریچه داشته باشیم.
-چنین برآیندهای کاری، همه زیر دیدهبانی و رهبری خود بانوان و کدبانوان آگاه و دانشمند ما در این گروه است و گروه دعوت شدهی کدبانان، همکاران و دستیاران شما در رسیدن به بلندای باروری های جنبش اند که روزی گواه آن خواهیم بود.
-اینجا بزرگان خرد و اندیشه اعم از زنان و مردان حضور دارند که استادان بزرگ ما اند. سخنان من را تنها یک جسارت اخلاقی برای سرهسازی های آیندهنگر پندارید. چیزی بالاتر از آن نیستند. من به نوبهی خودم، آمادهی اجرای هر دستوری استم که برایم در ساختار بنیادنامه و آرمان نامه و خطوط اساسی وظایف جنبش زنان قهرمان و شجاع ما داده شود. فراتر از این شما ورجاوندان نیک میدانید.
بنابر سرگرمی های زیادی نه توانستم همرکاب خواهران ما در گروه آموزندهی شان باشم و چنین ابراز عرض کردم:
درودهای واپسین به همهی دوستان ما در برگهی جنبش. با ابراز سپاس فراوان از هر یک شما، به چرایی سرگرمیام در بخش های دگر، دنبال کردن این برگهی با ارزش بیش از این برایم میسر نیست. برای پویایی بیشتر جنبش ماندگار زنان کشورم، که سالاران سرافراز سر برآوری بهینه نگری و به اندیشی در رهایی از زنجیر بیداد طالبانی اند، پیوسته در کنار شماستم. برگههای رخنامهیی، پیامکهای برقی و وتساپ من سالهاست همهگانی شده و در گوگل به فراوانی دستیاب میشوند. و هم چنان پیامخانههای رخ نامه هایم به روی دوستان باز است. به سخن واپسین میگویم، هر کدام ما اگر یک رده برای خودمان یا جنبش مان یا برگهی مان بنویسیم که برآیند تراوش هوش های مان باشد، بهتر است از وامگیریهای هر ساعت و هر روز نوشتههای دگران. در اینگاه ما بیشتر دورشد آمد هاستیم برای پیامرسانی دگران. در پایان کار راه هم توشهیی از خود نه داریم. برای خودتان و رشد و بالندهگیهای خود تان بیاندیشید. حمالِ کولهبار دگران بودن، تنها ریسمان حمالی برای مان به جا میگذارد و فرایند کار های ما در آینده مورد سرزنش ما از سوی فرزندان مان. من تلاش دارم تا یک واژه بنویسم، مگر از خودم بنویسم. به روز و پایا بمانید. بدرود. محمدعثمان نجیب
سپس بانو نظیری گرامی چنین نوشتند:
«نظر اجمالی در پیوند به فعالیت های جنبش آزادی بخش زنان افغانستان:
دوستان گراقدر جنبش آزادی بخش زنان افغانستان را درود گرم!
یکی از عزیزان تازه ما اینگونه برداشت کرده بودند که گویا تمام فعالیت های جنبش آزادی بخش زنان افغانستان فقط و فقط به همین گروه خلاصه می شود. درحالیکه چنین نیست. این گروه تنها یگانه سقف از تجمع ما است. با افتخار مینویسم. کاری را که جنبش زنان ما، با دست خالی در این مدت کمتر از چهار سال انجام داد. وزارت امور زنان افغانستان با همه پرسونل و حقوق آنچنانی در ۲۰ سال پیسن انجام نداده است. برای اینکه دوستان جدید را با شمهی از فعالیت های خویش آشنا بسازیم. این گزارش را تا جایی که در ذهن داشتم. خدمت تان نوشتم. بخش هایی که یادم رفته هیئت محترم رهبری جنبش میتوانند در پایان این گزارش علاوه کنند.
تعریف: جنبش آزادی بخش زنان افغانستان یک نهاد مستقل،غیرانتفاعی،فرا قومی،فرا زبانی و رضا کارانه است.که دردفاع ازحقوق وآزادی های زنان افغانستان،برابری جنسیتی و عدالت اجتماعی کار می کند.
- جنبش آزادی بخش زنان افغانستان در پنج جون ۱۹۹۹ از اتحاد پنج گروه تشکیل شده است. سه سال و ششماه از فعالیت های آن میگذرد.
-در جنب جنبش ما بهترین کادرها و متخصصین علمی و مسلکی عضویت داشته و این بانوان با درایت در سراسر جهان اقامت دارند.
-ما همه طور ۲۴ ساعت یکدیگرخود را در گروه جنبش ما ملاقات میکنیم و به مسایل مبرم و ضروری و مشکلات همدیگرمی پردازیم و در کنار آن راهکار ها، پلان های خویش را طرح و کار روشنگرانه نیز انجام می دهیم.
-جنبش آزادی بخش زنان افغانستان درطی سه سال و ششماه پنج کنفرانس علمی و پژوهشی را تحت عناوین مختلف برگزار کرد و در آنها بهترین نخبهگان زن و مرد از سراسر جهان اشتراک نمودند.
- جنبش آزادی بخش زنان دارای اساسنامه، لوگو ، پرچم و هیئت رهبری میباشد.
- به مناسبت دومین سالگرد جنبش، جشنواره شعر و ادب دایر و به ۲۵ برنده مسابقه مقاله نویسی، ۲۵ تقدیرنامه و به هفت سرایشگر ممتاز، ۷ تندیس کریستلی اهدا شد.
- هم چنان از سوی جنبش آزادی بخش زنان به مناسبت هشت مارچ سال قبل و برای تشویق زنان مبارز در داخل کشور به ۶۵ تن تقدیر نامه اهدا شد.
- اعضای جنبش ده ها هشتگ در پیوند به مسایل زنان را از مسیر شبکه های اجتماعی راه انداز کردند.
- اعضای جنبش آزادی بخش زنان افغانستان در تظاهرات،همایش ها و کنفرانس ها درخارج و داخل کشوراشتراک و دربرنامه های مختلف رادیویی،تلویزیونی و جراید و روزنامه ها دردفاع از حقوق زنان افغانستان و هم در گفت و شنیدها سهم فعال گرفته و در نوشتن مقاله ها و کتاب ها نیز در روشنگری زنان و هموطنان سهم شایستهٔ خود را ایفا نموده اند.
- جنبش ما جهت روشنگری اذهان هموطنان، ۱۰۰ ها پوستر و اوراق تبلیغاتی را به مناسبت های مختلف تهیه و درشبکه های انستاگرام، ایکس، ستوریها، تیکتاک و فیسبوک ها نشر نموده است.
قسمت دوم:
- جنبش آزادی بخش زنان افغانستان ده ها نامهٔ اعتراضی را به خاطربستن موسسات تحصیلی زنان و حذف زنان از اجتماع، محدودیت های شدید طالبان بر زنان و صدور فرامین نا انسانی علیه زنان، زندانی نمودن زنان مبارز و ... عنوانی کمیسیون مقام زن سازمان ملل متحد و شورای امنیت و سازمان های حقوق بشری و دفتر یوناما ارسال داشته و آواز زنان تحت ستم را به گوش حامیان حقوق بشر رسانیده است.
- خوشبختانه جنبش آزادی بخش زنان افغانستان درطی سال های گذشته توانست که حدود چهار میلیون افغانی پول نقد را به بانوان مستقل و کودکان یتیم در داخل کشور کمک نقدی نماید.
- بخش اعظم این کمک ها به کمک مالی شیرین نظیری، رییسه اتحادیه زنان در جرمنی، بانو نظیفه نصرتی مسوول مالی جنبش آزادی بخش زنان،دوستان،خانواده ها و حتا همسایه های پرداخته شده است.
- از سوی جنبش آزادی بخش زنان به چهار گروه از کودکان که فقر غذایی داشتند و مادران شان حتا پول خرید شیرخشک را نداشتن، کمک نقدی شد.
-جنبش آزادی بخش زنان برای توانمند سازی زنان مستقل (بیوه) کم سواد و محروم از سواد حدود ۶۰ پروژهٔ کوچک را در استان های کندز، بدخشان، کابل و پنجشیر افتتاح کرد. این پروژه ها در بخش نانوایی، خیاطی، مرغداری، بافت و سوزن دوزی بوده است.
- جنبش آزادی بخش زنان در طی فعالیت های خود ده های نامهٔ سرگشاده و اعلامیه های اعتراضی را در پیوند به زندانی نمودن زنان معترض و رهایی آنها در شبکه های اجتماعی و نهاد های ذیربط نشر و ارسال داشته است.
- فیس بوک جنبش آزادی بخش زنان افغانستان همه روزه مطالب داغ و ارزشمندی را در پیوند به زندهگی زنان به نشر میسپارد. خوشبختانه طرف پسند کمیت قابل ملاحظهیی ازهم میهنان قرار گرفته است. هم چنان مقاله های در پیوند به زنان را در وبلاگ آوای زنان نشر میکند. .
- جنبش ما همه ساله فراخوان ویژه به مناسبت دهم اکتوبر (روز جهانی زنان) علیه طالبان نیز داشته است.
- جنبش ما به قدر توان کمک نقدی به چهار تن از دانشجویان دختر کمال الدین بهزاد و دانشگاه بلخ نموده است.
- جنبش آزادی بخش زنان ۳ بار برای زنان مبارز کمک مالی در زمینه آماده سازی پلکارت و شعار ها.... نموده است.
- با آمدن گروه وحشت در افغانستان و از دست دادن کار و آموزش، شماری از بانوان به تکلیف روانی و افسردهگی مواجه شدند. جنبش ما برای تداوی این بانوان تا حد توان دکتوران رایگان معرفی نموده است.
- جنبش ما ده ها شعارهایی به مناسبت ۱۵ اگست روز سیاه، ساخته و برای شریک کنندگان راه پیمایی ها توزیع نموده است.
قسمت سوم:
جنبش ما برای زنان محروم از سواد کورس های سواد آموزی را در استان های کندز و بدخشان ایجاد نموده و برای شاگردان کورس ها قلم و کتابچه نیز آماده نموده است.
- جنبش ما به مهاجرین افغانستانی در دهلی جدید و مهاجرین افغانستانی در تاجیکستان پوشاک زنانه، بچهگانه و طفلانه توزیع نموده است.
- چنبش ما یک تعداد کتاب های پارسی را به اتحادیهٔ نویسندهگان تاجیکستان در دوشنبه و شاعران هندی که به زبان پارسی شعر میسرایند، در دهلی جدید اهدا نموده است.
- جنبش آزادی بخش زنان دانشجویان شهر کابل و برخی از استان های کشور را در زمینهٔ تهیهٔ اسناد و رهنمایی مونوگراف ها و دیپلوم ها یاری رسانده است. (برای اینکه استادان رهنمایی هر دیپلوم ۲۰۰۰ افغانی از دانشجویان مطالبه میکردند و دانشجویان بی بضاعت این پول را نداشتند.)
- جنبش آزادی بخش زنان ده ها نامه و معرفی خط به بانوان مبارز در هنگام مصاحبه های شان آماده نموده است.
- جنبش آزادی بخش زنان برای کودکان بیمار مهاجر در دهلی نو و تاجیکستان آله شنوایی گوش و ویتامین های مورد ضرورت شان را خریداری نموده است.
پیشنهادات:
اگر برای بهبود فعالیت های ما پیشنهادی دارید که از توان ما و وضعیت فعلی کشور مساعد باشد.مهربانی بنویسید. ما شنونده و اجرا کننده خوبی هستیم. هر گام خود را با صداقت و دلسوزی بر می داریم.
انتقادات: جنبش ما کمی و کاستی های فراون دارد. تا همین لحظه بیشترین زنان گروه ما غیر فعال استند. توجه و درک لازم به زنان تحت سلطه طالبان وحشی ندارند. اگر دارند هم،با تأسف ما حس کرده نتوانستیم. این بانوان دستان شان را روی دستان ما نمیگذارند تا همهی ما یک دست واحد و متحد و ما شویم.
از پیوستن آقایان گرامی که در کنار ما قرار گرفته اند، خوشحال هستیم و امیدواریم در کنار هم این کشتی شکسته را به ساحل مقصود برسانیم!
با مهر، شیرین نظیری مبارز.»
با چنین رویکردهای بزرگ آن هم در دیاران نا آشنای پناهندهگی و بیگانه کشوری سزاوار است تا به کدبانو شیرین نظیری فرهیخته و همکاران و همگامان گرامی شان تبریک و شادباش بگوییم. شایان یاد آوریست که تا زمان نوشتن این یادداشت، کسی دگری از خواهران ما برای من گزارشی نه فرستاده اند. آنگونه که کدبانو شیرین نظیری فرستادند..بدرود