کلکین : طالبان از زمان به دست گرفتن کنترل افغانستان در سال ۲۰۲۱ تلاش کرده اند تا بخش هایی از جامعه افغانستان را از زندگی عمومی حذف کنند. به طور مثال، طرد فزاینده زنان بیشترین توجه بین المللی را به خود جلب کرده است. اما طالبان همچنین به دنبال حذف گروه های اقلیت های قومی و مذهبی بوده است که اغلب این اهداف یکدیگر را همپوشانی می دهند، هرچند که خود را در مقام دولت، متعهد به حفظ تامین امنیت شهروندان خود می دانند. اما در این میان، هزاره ها مانند تاریخ گذشته خود از زمان به قدرت رسیدن طالبان همچنان قربانیان هدفمند حملات انتحاری هستند و این جریان در ادعای طالبان که امنیت سرتاسری را با کنترل قدرت به افغانستان بازگرداند را پوشش نمی دهد. به طوری که در تازه ترین مورد، در هفته های اخیر چندین حمله به منطقه دشت برچی کابل که اکثراً اقلیت قومی هزاره در آن ساکن هستند، شد. این درحالی است که از زمان روی کار آمدن امارت اسلامی در اوت ۲۰۲۱، هزاره ها در افغانستان همچنان هدف حملات انتحاری هستند که در بیشتر موارد داعش مسئولیت آن را برعهده می گیرد. گروهی که به عنوان یک جریان مخالف در برابر دولت فعلی در افغانستان اقدامات خود را در خاک افغانستان در حال تقویت هستند. اما این حملات درشرایطی رخ می دهد که وضعیت شهروندان در افغانستان طی بیش از دو سال گذشته در شرایط دشواری قرار دارد. به طوری که سازمان دیده بان در گزارشی تازه آورده که وضعیت حقوق بشر در افغانستان در سال ۲۰۲۳ با نقض گسترده حقوق بشر به ویژه علیه زنان و دختران توسط طالبان ادامه یافت. افغانستان تنها کشوری بود که زنان و دختران نمی توانستند به تحصیلات متوسطه و عالی دسترسی داشته باشند و از اکثر مشاغل در سازمان های غیردولتی بین المللی و سازمان ملل منع شدند. زنان همچنین با موانع قابل توجهی برای آزادی حرکت و بیان مواجه بودند. دیده بان حقوق بشر به این نتیجه رسیده است که الگوی استفاده از زنان و دختران در افغانستان به عنوان جنایت علیه بشریت و آزار و اذیت جنسی است. مقامات طالبان رسانه های محلی و آزادی بیان را بیشتر سرکوب کردند و بازداشت های خودسرانه روزنامه نگاران، مدافعان حقوق بشر و فعالان جامعه مدنی ازجمله زنان معترض را افزایش دادند.نیروهای آنها اعضای نیروهای امنیتی دولت سابق را بازداشت و اعدام کردند. در اوت ۲۰۲۲، سازمان ملل گزارش داد که از آگوست ۲۰۲۱ حداقل ۸۰۰ مورد قتل غیرقانونی، دستگیری و بازداشت خودسرانه، بیش از ۱۴۴ مورد شکنجه و رفتار وحشیانه، ۲۱۸ مورد مرگ غیرقانونی و ۱۴ مورد ناپدید شدن کارمندان و پرسنل امنیتی دولت سابق توسط نیروهای طالبان وجود داشته است. بیش از ۲۸ میلیون نفر، تقریباً دو سوم جمعیت، در سال ۲۰۲۳ به کمک های بشردوستانه در افغانستان نیاز داشتند که ۱۴٫۷میلیون نفر از آنها برای بقا اولیه به کمک های بشردوستانه نیاز داشتند و این یکی از بدترین بحران های بشردوستانه در جهان است. سازمان ملل گزارش داد که تا اواسط سال ۲۰۲۳، چهار میلیون افغان ازجمله ۳٫۲ میلیون کودک زیر ۵ سال دچار سوءنغذیه حاد بودند. از بین رفتن بیشتر کمک های خارجی پس از اوت ۲۰۲۳، خشکسالی طولانی مدت که به دلیل تغییرات آب و هوایی تشدید شده است. ممنوعیت کار زنان در ۲۴ دسامبر ۲۰۲۲ با سازمان های غیردولتی محلی و بین المللی، به جز در پست های مربوط به بهداشت، تغذیه و آموزش همچنان بسیاری از زنان را از امرار معاش محروم می کند. این ممنوعیت با دشوارتر ساختن رساندن کمک به زنان و دختران و ارزیابی و نظارت بر نیازهای بشردوستانه زنان و دخترانی که عموماً در دسترسی به غذا و سایر کمک های بشردوستانه با مشکل بیشتری مواجه هستند، بحران انسانی را تشدید کرد. تعداد حملات توسط داعش کاهش یافته اما چندین بمب گذاری و بمب های دست ساز باعث تلفات غیرنظامیان شد. این شرایط نشان می دهد که طالبان درحال سیاست حذف گروه هایی هستند که احساس می کنند که موجودیت آنها را به خطر می اندازد. در این میان، تداوم حملات سیستماتیک بر هزاره ها از سوی داعش به نظر می رسد کار را برای طالبان راحت تر کرده است.
هزاره ها یکی از بزرگترین گروه های قومی افغانستان هستند. براساس آمارها حدوداً این گروه بین ۲۰ تا ۳۰ درصد جمعیت افغانستان را تشکیل می دهند. آنها عمدتاً اما نه منحصراً، شیعه هستند. برای بیش از یک قرن، جامعه هزاره به دلیل قومیت و فرقه مذهبی خود از تبعیض هدفمند، آزار و اذیت و قتل عام رنج می برند. در اوایل دهه ۱۸۹۰ حدود ۶۰ درصد از جمعیت هزاره ها در جریان لشکرکشی های نسل کشی تحت فرمان امیر عبدالرحمن خان سلاخی شدند و کسانی که زنده ماندند از زمین خود اخراج، از خانه های خود آواره و حتی برخی به عنوان برده فروخته شدند. روند سرکوبی که در سراسر قرن بیستم ادامه یافت. هزاره ها از دسترسی به آموزش و حقوق سیاسی محروم بودند. تا به امروز، مناطق هزاره نشین در افغانستان یکی از فقیرترین مناطق کشور باقی مانده است. حالا نیز این گروه همچنان یکی از قربانیان حملات هدفمند در افغانستان هستند. درواقع، باید گفت که اگرچه طالبان ادعا دارند که حافظ امنیت تمام گروه های قومی در افغانستان هستند، اما سیاست های آنها خلاف این امر را نشان می دهد. این درحالی است که یکی از تاریک ترین دوره های نسل کشی هزاره ها در دور اول حکومت خود طالبان بودند که در آن زمان این امر را به وضوح بیان می کردند. چنانچه که زمانی که طالبان در دهه ۱۹۹۰ بر افغانستان حکومت کردند، نیروهای آن هزاران غیرنظامی هزاره را در مزارشریف و بامیان قتل عام کردند و مناطقی را که هزاره ها در برابر طالبان و القاعده مقاومت می کردند، تحریم های غذایی اعمال کردند.
اما اکنون داعش به عنوان گروه دیگری، حملات هدفمند جدیدی را در تاریخ بیش از یک دهه اخیر علیه هزاره ها انجام دادند. به طور مثال این گروه در سالهای اخیر مسئول حملات مرگبار بسیاری علیه هزاره ها هستند. مانند بمب گذاری های مساجد، مدارس و زایشگاه های هزاره. درواقع، داعش و طالبان به طور هدفمند هزاره ها را مورد حمله قرار دادند اما مقصر جلوه دادن داعش به صورت تنها منجر به شانه خالی کردن طالبان شده است.در همین راستا، دیده بان حقوق بشر در گزارش های مختلف بارها اعلام کرده است که داعش به هزاره ها در افغانستان حمله می کنند. این درحالی است که مقامات طالبان برای محافظت از این جوامع در برابر بمب گذاری های انتحاری و سایر حملات غیرقانونی یا ارائه مراقبت های پزشکی و سایر کمک های لازم به قربانیان و خانواده های آنها کار چندانی انجام نداده اند. از زمان تسلط طالبان بر افغانستان در آگوست ۲۰۲۱، تا سال ۲۰۲۲ گروه وابسته به دولت اسلامی مسئولیت ۱۳ حمله علیه هزاره ها را بر عهده گرفته است و با حداقل ۳ حمله دیگر مرتبط بوده است که حداقل ۷۰۰ نفر را کشته و زخمی کرده است. سرکوب فزاینده طالبان بر رسانه ها، به ویژه در ولایات، به این معنی است که حملات بیشتر احتمالاً گزارش نشده است. در همین رابطه فرشته عباسی، پژوهشگر افغانستان گفت که « از زمان تسلط طالبان، جنگجویان مرتبط با داعش حملات بی رحمانه ای را علیه اعضای جامعه هزاره درحالی که به مدرسه، سرکار سا نماز می روند، دون پاسخ جدی مقامات طالبان انجام داده اند. این درحالی است که در اکتبر ۲۰۲۱، سعید خوستی، سخنگوی وزارت داخله طالبان گفت که آنها امنیت اقلیت های مذهبی را تضمین خواهند کرد« ما به عنوان دولت مسئول، مسئول حفاظت از همه شهروندان افغانستان به ویژه اقلیت های مذهبی کشور هستیم». اما داعش تاکنون مسئولیت حملات گوناگون را برعهده گرفته اند. حملاتی که فراتر از ویرانی فوری، تلفات درازمدت وحشتناکی بر بازماندگان و خانواده های قربانیان وارد می کند. چراکه آنها را از نان آوری محروم می کنند، در بیشتر مواقع منجر به تحمیل فشارهای پزشکی زیادی می شود و دسترسی آن ها به زندگی روزمره را محدود می کند. برای زنان از دست دادن یکی از اعضای مرد خانواده عواقب وخیم اجتماعی و اقتصادی دارد به ویژه برای زنان جوانی که به طور ناگهانی بیوه می شوند. این درحالی است که محدودیت های طالبان بر حقوق زنان برای کار و رفت و آمد آزادانه باعث شده است که برخی از زنان نتوانند امرار معاش کنند و از نظر مالی مستقل شوند. اما باید گفت که به طور کلی ناکامی طالبان در تامین امنیت جمعیت های در معرض خطر، کمک های پزشکی و دیگر کمک ها به بازماندگان و خانواده های آسیب دیده و نیز سیاست های طالبان که حقوق بشر به ویژه حقوق زنان و دختران را نقض می کند، آسیب های ناشی از این حملات را تشدید می کند.
از طرف دیگر، این حملات، برای اعضای جامعه هزاره و شیعه اگر نگوییم غیرممکن اما استفاده از حقوق خود در زمینه آموزش انجام اعمال مذهبی و سایر آزادی های اساسی را دشوار کرده است.، برای بسیاری از آنها دریافت مراقبت های بهداشتی دشوار و می گویند که از بیرون رفتن در اماکن عمومی احساس امنیت نمی کنند(hrw,2022).
در نهایت، باید گفت که طالبان به عنوان گروهی خود سابقه تاریکی در جریان هدف قرار دادن هزاره ها دارد، با عدم برنامه جدی از محافظت از هزاره ها، اعمال محدودیت علیه آنها و عدم پیگیری در عاملان حملات انتحاری مکانیزم نسل کشی علیه هزاره ها را تسهیل کرده اند. درواقع، کنترل طالبان بر کل افغانستان هنوز به ثبات کامل نرسیده و شکننده است و همچنان خطراتی بقای این دولتِ به رسمیت شناخته نشده را تهدید می کند اما به نظر می رسد سکوت عامدانه این گروه در برابر حملات انتحاری بر جامعه هزاره افغانستان بی ربط به ایدئولوژی و سابقه این گروه در برخورد با هزاره ها نخواهد بود. هرچند همانطور که آمد توانایی کامل این گروه بر سرتاسر جغرافیای افغانستان به طور قدرتمندی تثبیت نشده اما عدم پیگیری جدی بر تامین امنیت شهروندان هزاره درحالی که داعش مسئولیت این حملات را برعهده می گیرد، برای طالبان یک بازی دو سر سود را فراهم کرده است. چراکه از یک طرف بدون هزینه جدی، هزاره ها را که به عنوان یک تهدید برای خود تلقی می کنند کنار می زنند و از سوی دیگر در همراهی با موج مبارزه با داعش به دنبال حمایت جامعه بین المللی از خود هستند. به عبارت دیگر، سکوت طالبان در برابر اینگونه حملات منجر به آن خواهد شد که دو گروه اصلی که طالبان از مخالفان جدی آن هستند مانند جامعه هزاره و داعش را هدف قرار دهند بدون آنکه هزینه های خود را بالا ببرند. چنانچه که طالبان پس از حملات انتحاری علیه هزاره ها هیچ تلاشی در مورد این حملات و یا پاسخگویی عاملان آن انجام نداده اند. درنتیجه، قربانیان هیچ چشم اندازی برای عدالت در افغانستان تحت کنترل طالبان نمی بینند. این درحالی است که عدم موانع جدی در مسیر گروه هایی مانند داعش و نبود سازوکارهایی برای مقابله با آن خود مسیر نسل کشی را هموارتر کرده است. درواقع، داعش به همان ایدئولوژی حذف گرایانه ای اعتقاد دارد که طالبان دارند. از طرف دیگر، واکنش جامعه بین المللی این فضا را راحت تر کرده است. بدون فشار بین المللی حملات بر هزاره ها بدون مجازات ادامه خواهد یافت. نه ایالات متحده و نه جامعه بین المللی هرگز تاریخ طولانی نسل کشی علیه هزاره ها در افغانستان را به رسمیت نشناخته اند. این شکست و مصونیتی که سکوت بین المللی اجازه می دهد، زمینه را برای کارزار نسل کشی که طالبان و دولت اسلامی خراسان امروز به راه انداخته اند، آماده کرده و سرعت آن را افزایش خواهد داد.
منابع
hrw(2022), “Afghanistan: ISIS Grop Target Religious Minorities”, https://www.hrw.org/news/2022/09/06/afghanistan-isis-group-targets-religious-minorities
hrw(2024), “Afghanistan: Events of 2023”, https://www.hrw.org/world-report/2024/country-chapters/afghanistan