عثمان نجیب
غزه و تل آویو درآتش وخون
جنگ فلسطینیان برای رهایی مردم شان و جنگ اسرائیل علیه مردم فلسطین :
نبرد، جانبازی و ایستایی فلسطینیان، الگوی ما هزاره ها، ایماق ها، نورستانیها پشهییها، اوزبیک ها و ترکمن و تاجیکان و پارسیگفتاران سراسر وطن باشند.
چرا همیشه باید جنگید؟بدترین اتفاق دنیا، افتادنیست. ولی، لمس کردنی، و دیدنی نیست. حتا قابل تصور هم نیست. گاهی بدترین اتفاق دنیا چنان در قلب انسان مانند تیرِ نا آشنا مینشیند، که گویا، آنجا یک عمر، لانهی ویرانگری ساخته باشد. زخم های این تیر، چنان عقل و هوش را خراش سیاهکاری میزنند که دیگر مخیلههایت هم رنگ و روی سیاهی میگیرند. بدترین اتفاق دنیا، آن حادثه است که درد آوری آن را بعد از مدت ها میفهمیم. درد را کسی میداند که نا امنی های یک رابطه چه ضرباتِ دردناکی به او وارد کرده. او که تنها خودش درد هایش را حس نموده و با آن در جدل بوده است. اما درد، با وجود آن همه سیلابِ درد بده و غمِ رخنه کرده بر زندهگی او چیره شده نهتوانسته است. چون نگاه آدم درد رسیده نگاهِ آدمیت بوده و تصور میکرده که حرمت ها را باید نگهدارد. انسان دردمند، درمان دردش را جنگیدن برای خوشبختی تشخیص داده و انگاشته که این نبرد، جوهر واقعی دوست داشتن است و برای بقای آن باید جنگید. تنها همین راه است، که ارزش جنگیدن را دارد. برای من اما، خیلی زمان گذشت، تا انداز های پسا آن اندیشه را فرا گیرم که متن و هدفِ متن زندهگی من را کامل میساختند. من این را دریافتم:
جنگیدن برای ارزشی، زمانی با ارزش است که به تنهایی مبارز میدان نه باشی. زیرا آن همه درد
که در تاب جان، تالاب بیجان سازی میسازد و تو سالها به تنهایی درگرداب درون و برون بی تاب میشوی. پیمودن راهِ این مبارزهی شجاعانهی انسان در مقابل بیخردی و نا امنی، جاده انکار نمودن از زندهگی خودت است برای زندگی دگری. و این همه بازی را فقط به خاطر دل خودت انجام نده، بگذار، تاریخ که داور است، داوری کند. مهم خودت هستی که میفهمی دیگران اشتباه میکنند. در چنین حالات فقط باید بدانی که کی لیاقت تو را دارد؟ باکی باید بمانی، و از کی باید بگذری؟ و نباید از خود بنمایهی ترس بگذاری و نه باید از برداشت دیگران هراسان باشی. صورت میگیرد. حملهی غافلگیرانهی فلسطینیان جانباز به هر سوی اسرائیل، نبردیست ماندگار، پنجاه سال پس از حملهی مشابه به نام جنگ یوم کیپور در ۱۹۷۳ میان فلسطینیان و اسرائیل. جنگ دو روزهی اخیر فلسطینیان با اسرائیل و حملات به چنان سازماندهی و برنامه ریزی مدبرانه و مخفی ارجند با تلفات برای فلسطینیان، ولی تاریخ ساز است. این حمله و این جانبازی نشان داد که قدرت مانور خشم انسان زیر شکنجه و ظلم چنان غیر قابل مهار آیت که اگر در هزاران لایهی فوق امنیتی هم بپیچیاش طغیان ویرانگر دارد. برای فلسطینیان این عمل، یک شگرد شاهکارانهی نبرد چریکی است که پیروز شد. فلسطینیان میدانند و میدانستند که عواقب این اقدامات شان چیست؟ ولی این را هم دانستند که باید یک تاریخ دگر پسا پنجاه سال را رقم بزنن و به یاد اسرائیل بدهند که نه انتقال سفارت آمریکا در اسرائیل به مکان های مقدس آنان سودی به اسرائیل دارد و نه حمایت آمریکای در حال افول و نه جست و خیز ترامپ در دویروز قدرتش. تنها راه همان است که اسرئیل به حقیقت اشغال خود اعتراف و اشغال را ختم کند. بی بی سی فارس گزارش های مختلفی از این حادثه به طور زنده و ثبت شده ارایه میکند. ول جانبدارانه. مثلاً آقای فرانک در یک برنامه چنان توضیح داد که گویا این حمله در آگاهی های پشت پردهی مقامات امنیتی و کشوری اسرائیل انجام شده است. چه رذالتی که بی بی سی و ایادی آن دارند. شکی نیست که حملهبه اسرائیل با چنان وسعت و پهنا و اثرگذاری های با نتجهی مبهوت کننده در همکاری کشورهای مخالف اسرائیل و آمریکا صورت گرفته و شکل داده شده. ولی عامل شجاعت و شهامت وجانبازی های مردم فلسطین را هم نادیده نباید انگاشت. چون آنان اند که جان ها و سینه های شان را فدای وطن و استقلال و سرزمین های شان میکنند و از سویی این عمل بیبیسی توجیه ناکامی مطلق سرویس های جاسوسی اسرائیل، آمریکا و انگلیس است. در حالی که این عمل نتیجهی باروری هوش استخباراتی فلسطینیان است که توانسته اند به داخل اسرائیل نفوذ کنند. کاری مداوم از سوی اسرائیل با گماشتن جاسوسان شان در نزد مقامات فلسطین میشد و بار ها قربانی میگرفت. برخلاف گفتار آقای فرانک، بی بی سی نه توانست در جای دگری، ناکامی سرویس های امنیتی اسرائیل را توجیه کند و در گزارش تحریری از نام فرانک، به نوعی اقرار کرد که اسرائیل به دلیل ناتوانی سرویس های اطلاعاتی اش غافلگیر شد.
«اسرائیل احتمالا گستردهترین و تامینترین شبکه اطلاعاتی را در خاورمیانه در اختیار دارد. این شبکه در داخل گروههای مسلح فلسطینی و همین طور در لبنان، سوریه و کشورهای دیگر مامور و جاسوس دارد. پیش از این بارها رهبران شبهنظامی را در عملیاتهای دقیق و حسابشدهای که در آن از جزییات حرکات آنها آگاه بوده، کشته است.
گاهی این حملات بعد از جاسازی ردیابهای جیپیاس در خودرو فرماندهان و با پهپاد انجام شده، گاهی هم گوشی موبایل برای منفجر کردن بمب به کار رفته است.
در مرز غزه و اسرائیل و در طول حصار امنیتی به شدت محافظتشده میان دو طرف دوربینهای امنیتی و حسگرهای حرکتی نصب شده و گشتیهای ارتش در حال رفت و آمد هستند. حصارهایی که بالای آن سیم خاردار نصب شده، قرار بود نقش «موانع هوشمند» برای جلوگیری از آنچه امروز رخ داد، یعنی حملات نفوذی را ایفا کند.
با همه این تدابیر امنیتی، شبه نظامیان حماس به راحتی راهشان را به خاک اسرائیل باز کردند، چه از طریق بریدن حصارها، چه از راه دریا یا با استفاده از پاراگلایدر از آسمان.
تدارک و انجام چنین عملیات هماهنگ و پیچیدهای که در آن باید هزاران راکت را درست بیخ گوش اسرائیل انبار، منتقل و شلیک کرد، قاعدتا سطوح فوقالعادهای از امنیت عملیاتی حماس را درگیر خود کرده است. جای تعجب نیست که رسانههای اسرائیلی سوالات بسیار جدی از رهبران سیاسی و فرماندهان نظامی خود دارند درباره این که چگونه ممکن است این اتفاق افتاده باشد، آن هم درست در پنجاهمین سالگرد حمله غافلگیرکننده دیگری علیه اسرائیل از سوی دشمنانش در آن زمان ( جنگ یوم کیپور یا جنگ اعراب اسراییل در اکتبر سال ۱۹۷۳).
مقامهای اسرائیلی به من گفتند که تحقیقات گستردهای درباره این سوالها آغاز شده که «سالها طول خواهد کشید».
اما در حال حاضر اسرائیل اولویتهای فوری دیگری دارد. باید نفوذ از مرزهای جنوبی خود را متوقف و سرکوب کند و افراد مسلح حماس را که کنترل چندین محله در بخش اسرائیلی مرز را در دست دارند، از کار بیندازد.
اسرائیل باید به مسئله اسیر شدن تعدادی از شهروندانش هم رسیدگی کند، چه از طریق عملیات ویژه نجات و چه از راه مذاکره.
اسرائیل تلاش خواهد کرد که سکوهای پرتابی را که حملات شدید امروز به سوی اسرائیل از آنها صورت گرفت، نابود کند. این تلاشی بیهوده و تقریبا غیرممکن است چون این راکتها را تقریبا میتوان از هر جایی پرتاب کرد.
و شاید بزرگترین نگرانی اسرائیل این است: چگونه باید دیگرانی را که میخواهند به دعوت حماس برای حمله به اسرائیل پاسخ دهند، متوقف کند و از سرایت جنگ به کرانه باختری و شاید حتی با گروه به شدت مسلح حزبالله در مرزهای شمالی جلوگیری کند؟ «سخنگوی حماس همچنین ادعا کرد که خشونت در واکنش به حملات شهرکنشینان یهودی صورت میگیرد.
او گفت: «هر روز مشغول ساخت شهرک هستند، زمینمان را میگیرند، مردم ما را میکشند، وارد شهرهای ما میشوند. ما از طریق میانجیگران (مصریها، قطریها و سازمان ملل) به آنها میگوییم که دست بردارند اما به هیچ کس گوش نمیدهند.» من ولی به این اندیشه ام که
استخبارات فلسطینیان و منطقهی مخالف اسرائیل کارهایی توسط گماشته هایشان در سرویس های امنیتی و استخباراتی اسرائیل کرده اند و موفق شدند.» حالا که دومین روز است به یک سرافکندهگی اسرائیلی و یک پیروزی بزرگ فلسطینی. این پیروزی فلسطینی ها الگوی با انرژی است برای مقاومت ها و ایستایی های ما در برابر تجاوز پاکستان و حاکمیت ظالمانهی طالبانی تروریستی و استحکام پایه های ایستایی برای بازپس گیری جغرافیای ما. انشاءالله
منابع:
بیبی سی فارسی
سایت همایون