مهرالدین مشید

 

 

 

 

پنجشیر دردمند مشتی بر ایوان؛ در کش و قوس رقابت جناح های گروۀ طالبان

آشتی جویی طالبان با پنجشیری ها؛ رقابت های درونگروهی یا بازی استخباراتی

 

چند روز پیش شماری از اعضای کابینه ی طالبان برای اشتراک در یک گردهمایی وارد پنجشیر شدند و مردم این ولایت را به آشتی فراخواندند. پیش از این سراج الدین حقانی به پنجشیر رفته بود. شهاب الدین دلاور در سفر اخیر خود به پنجشیر در یک نشست مردمی در این ولایت، گفت که اکنون زمان اختلاف‌ها به پایان رسیده و نیاز است تا برای اعتمادسازی، بیش‌تر تلاش شود. وی با اشاره به وفا داری پنجشیریان با بزرگان شان افزود که به ضمانت شما در های امارت اسلامی بر روی آنان باز است. وی دلیل آزار های پنجشیریان را بوسیله ی طالبان وفا داری آنان به بزرگان شان عنوان کرد. رهبران طالبان در ظاهر در این دو سفر پیام دوستی و آشتی را به باشنده گان پنجشیر انتقال دادند؛ اما این پیام بوسیله ی رهبران دو جناح هواداران شبکه ی حقانی و شبکه ی قندهاری ها به رهبری ملاهبت الله در تبانی با شبکه های استخباراتی منطقه نشانه ای از تلاش های دوگانه است که به هدف بدست آوردن رضایت پنجشیریان یا به فریب کشاندن آنان و افکار جهانیان صورت گرفته است.

در سفر اخیر به پنجشیر شماری از اعضای کابینه طالبان به شمول قاری فصیح الدین رئیس عمومی ارکان حکومت این گروه عازم پنجشیر شدند. شهاب الدین دلاور وزیر نفت و‌ پطرولیم طالبان در گردهمایی ایکه زیر نام «ملت آسوده و نظام مسعود »برگزار شده بود، طی یک سخنرانی نظام طالبان را نظام شفقت و نظام مصؤون خواند و گفت این نظام نه نظام تک قومی و تک گروهی و نه هم نظام یک قبیله و یک قوم است؛ بلکه این نظام، نظام شفقت و نظام مهربانی و ترحم و یک نظام عادل اسلامی است. به گفته ی او نظامی که بر بنیاد مهربانی و ترحم و تقوا شکل گرفته است. وزیر اطلاعات و فرهنگ طالبان در این گردهمایی به ادامه، برخورد های وحشیانه و ضد انسانی طالبان را در پنجشیر عمدی نخواند و گفت این گونه برخورد ها در هر خانواده صورت می گیرد. وی این گونه برخورد ها را یک روال عادی خواند. قاری فصیح الدین در این گردهمایی شعار های ضد غرب را سر داد و برضد غرب خط و نشان هایی کشید. وی گفت که دیگر اجازه نمی دهند که امریکایی ها به افغانستان بازگردند. این رهبران طالبان سخن از شفقت و مرحمت به مردمی زدند که در طی دو سال از هیچ جنایتی در حصۀ آنان دریغ نکرده اند و حالا ده های جوان پنجشیری در زندان های این گروه تحت شکنجه های شدید بسر می برند و حتا خانواده های آنان از حال و احوال آنان بی خبر اند.

پس از فرار غنی و فروپاشی جمهوریت و تحویلی ارگ به طالبان، پنجشیر یگانه ولایتی بود که در برابر سیطره ی طالبان دست به مقاومت زد و پای طالبان را برای جنگ به این ولایت کشاند. جنگجویان طالبان در این جنگ ها از هیچ جنایت و کشتار بیرحمانه و تیر باران ها حتا به افراد ملکی خودداری نکردند. پنجشیر از جمله ولایت هایی است که پس از به قدرت رسیدن طالبان تا کنون روز های دشواری را پشت سر گذاشته و جنگجویان این گروه کشتار ها و بی رحمی ها و هتک حرمت های زیادی را بر مردم این ولایت روا داشته اند. طالبان بر زنده های پنجشیر چه که حتا بر شهدای راۀ آزادی آنان هم از هتک حرمت دریغ نکردند.

طالبان در پنجشیر چنان بیرحمانه و وحشتناک عمل کردند که گزارشگران سازمان ملل و خبرنگاران مستقل اعمال آنان را در این ولایت جنایت بشری  عنوان کردند. طالبان با بنی قریضه خواندن پنجشیری ها خواستند همه جنایات و قساوت ها و ستمگری های شان را بر پنجشیریان حتا توجیه شرعی کنند. رهبران طالبان در حالی سخن از مروت و شفقت بر پنجشیری ها می زنند ‌که هزاران سرباز آنان در صدها پوسته در ده ها و قریه های این ولایت جابجا شده و با ایجاد ارعاب و ترس و برقراری حکومت پولیسی، فضای وحشت و دهشت را بر باشنده‌گان این ولایت بوجود آورده اند. تفنگداران طالبان در هر قریه گاه و آنگاه باشند گان را مورد پرسش قرار می دهند و به این ترتیب آنان را مورد اذیت و آزار قرار داده و آرامش روانی آنان را به تاراج برده اند. طالبان همین اکنون ده ها خانه را در پنجشیر به زور غضب کرده و بدون اجازه ی مالکان آنها در آن خانه ها زنده گی می کنند. طالبان به این هم بسنده نکرده اند و شماری مکتب ها را به مدرسه های دینی و شماری خانه ها و مکان های عام المنفعه را به پایگاه های نظامی خود بدل کرده اند. شگفت آور اینکه هنوز طنین صدا های آشتی جویانه ی طالبان در فضای پنجشیر طنین انداز بود که طالبان 30 تن از باشنده‌های قریه های کهنه ده و خرگاه دره‌ی عبدالله‌ خیل ولایت پنجشیر را نخست لت‌وکوب و سپس بازداشت کرده‌اند.

رهبران طالبان در حالی از محبت و شفقت بر پنجشیری ها سخن می گویند که بر بنیاد گزارش های مستقل بیش از پنج هزار جوان پنجشیری در اسارت طالبان قرار دارند. ‌‌نظر به گزارش سازمان ملل از مجموعه ی 17 هزار زندانیان طالبان بخش بزرگی از آنان را پنجشیری ها تشکیل می دهند. هرگاه طالبان در سخنان خود صادق اند، در گام نخست جوانان این ولایت را از زندان های مخوف خود رها نمایند تا دست کم پنجشیری ها به صداقت طالبان باور مند شوند. این در حالی است که دفتر نمایندگی سازمان ملل متحد، یوناما، در یک گزارش اخیر خود از «۸۰۰ مورد کشتار فراقانونی و همچنین شکنجه، بدرفتاری، توقیف خودسرانه و ناپدید سازی» افراد در حاکمیت طالبان در دو سال گذشته در افغانستان، خبر داده است که بیشترین این جنایت ها در پنجشیر، آندراب ها و ولایت های شمال کشور صورت گرفته است. بربنیاد این گزارش زندانیان در زندان های وزارت داخله و ریاست عمومی استخبارات طالبان به طور روزمره شاهد «شکنجه» ها و بدترین رفتار نامناسب در جریان تحقیق بوده‌اند. این زندانیان از دیدن خانواده های شان محروم و به وکیل مدافع و داکتر دسترسی ندارند. بر بنیاد اطلاعات یوناما شمار زندانیان در زندان‌های طالبان از سال 2022 تا ماه سپتامبر سال جاری میلادی از 10هزار به 17 هزار زندانی افزایش یافته است.

اینکه طالبان نه تنها در برابر مردم پنجشیر؛ بلکه در برابر تمام مردم افغانستان بدون استثنا بویژه با گرفتن حق کار زنان و حق آموزش دختران و ده ها محدودیت دیگر مرتکب جنایت شده اند. این یک امر آفتابی است و حال زمان آن گذشته است که طالبان با عنوان کردن واژه های پر از ترحم و عطوفت بر زخم هایی مرهم بگذارند که از دو سال بدین سو روی آنها بار بار نمک پاشیده اند. حال نه تنها برای پنجشیریان؛ بلکه برای همه مردم افغانستان دیر شده است که این گونه اظهارات رهبران طالبان را جدی گرفته و به آن‌ها اعتماد کنند؛ زیرا که طالبان سنگ بنای اعتماد میان خود و مردم افغانستان را از بنیاد ویران کرده اند. مردم به گروه ی طالبان بحیث اجیران استخباراتی و گروه بیمار نگاه می کنند که از سوی شبکه های استخباراتی منطقه و جهان برای ویرانی و فروپاشی کامل افغانستان توظیف شده اند. از همین رو است که مردم افغانستان هر از گاهی به آنسوی سخنان طالبان نگاه می کنند تا روی اصلی سکه ی سخن آنان را دریابند.

بنابراین این دید و بازدید های رهبران طالبان در پنجشیر زمانی بیشتر قابل فهم است که زاویه های استخباراتی آن آشکارا شود. تنها با این گونه نگرش است که می توان از لحن سخنان سراج الدین به نماینده گی از شبکه ی حقانی و اظهارات وزیر اطلاعات و فرهنگ طالبان به نماینده گی از جناح قندهاری ها پرده برداشت.

دلاور مردم پنجشیر را به مدارا و گذشت دعوت کرد و سخن از شفقت و مرحمت به زبان آورد. بدون تردید این سخنان ترفند آلود او کمر آری گوی پیشین آنان یعنی  قیام الدین حنیف، رییس شورای عالمان پنجشیر را خم کرد که در پاسخ به او گفت: «بیش‌ترین صدمه را از همین ناحیه دیدیم که سیاست‌مداران ما همیشه سر ما شکار کردند و ما را جنگاندند. به یقین که سخنان دلاور برای پنجشیری ها اثری نداشت و مصرف آنها گذشته است؛. در این تردیدی نیست که سیاستگران پنجشیری که در طول بیست سال به نحوی از راس تا بدنۀ قدرت حضور داشتند، هر کدام دم را غنیمت شمرده و نه تنها نسبت به مردم پنجشیر بی مهری و خیانت کردند و از هیچ نوع فساد دریغ نکردند؛ اما این سخنان قیام الدین بیانگر پابوسی او از رکاب  اسپ دلاور و همراهانش بود که با این گفته در واقع آبروی خود را برد.

اما سراج الدین حقانی در سفر اش به پنجشیر به بزرگان این ولایت، حرف های دیگری داشت و گفت، از اینکه شما با بزرگان خود وفا دار هستید و به پاس این بزرگواری شما و به ضمانت شما تمامی دروازه‌ها به روی آنان باز است. از لحن حقانی معلوم بود که چه می گوید و چه پیامی را به پنجشیری ها رساند. حقانی در حالی این سخنان را گفته که گروه های جدید چریکی و جنگ های چریکی در افغانستان در حال افزایش است و طالبان از سوی مسکو و تهران و حتا قطر تحت فشار قرار دارند تا نقشه ی راه خود را روشن بسازند. این نرمش حقانی نمی تواند، بیرابطه به نشست آیندۀ مسکو باشد که پنجاه تن از طرف ها در آن دعوت شده اند. سخنان خلیفه در پنجشیر گویای این است که او ابتکار را در دست گرفته و می خواهد بدین وسیله دراز راه ی گفت و گو میان طالبان و جبهه ی مقاومت را کوتاه نماید. پیش از اظهارات حقانی در پنجشیر آوازه هایی به نشر رسید که طالبان دارایی های بسیاری از سیاسیون گذشته به شمول احمد مسعود را برای نزدیکان آنان تحویل داده اند. حقانی بحیث وزیر داخله در این رابطه معلومات دست اول را در اختیار دارد. از سخنان حقانی معلوم است که کار در دست آی اس آی پاکستان است و شبکه ی حقانی بازوی ارتش پاکستان به شمار می رود. او پیام آی اس آی را به پنجشیر رساند و پیش از آن به دستور آی اس آی و همکاری روسیه و ایران ممکن حاضر به دادن امتیاز های اندک به مخالفان نظامی و سیاسی خود شده است. حقانی خواسته تا بدین وسیله ابتکار را در دست بگیرد و از یک طرف نقش خود را در معادله ی قدرت درونگروهی طالبان و از سویی هم در آینده برجسته تر بسازد. اینکه تلاش های حقانی به نتیجه برسد و یا نرسد و او بتواند با استفاده از پشت خالی و دست خالی مخالفان برای خود امتیاز کمایی کند‌ این یک طرف قضیه است؛ اما این گونه سخنرانی های آنان از عمق اختلاف میان جناح های طالبان نیز پرده بر میدارد‌.

این بیانگر رقابت شدید و چند دستگی در میان گروه ی طالبان است و شبکه های استخباراتی و قدرت های منطقه ای به دلیل انعطاف ناپذیری های جناح هبت الله ناگزیر شده اند تا از طریق شبکه های قدرتمند در میان طالبان چون، شبکه ی حقانی دست به کار شده تا بدین وسیله بر طالبان اعمال نفوذ نمایند. در پشت این تلاش ها اهداف گوناگونی نهفته است و یکی از اهداف آن تجزیه ی این گروه خواهد بود.

این در حالی است که رهبران و افراد طالبان مانند دهه ی هشتاد خورشیدی پس از سقوط نجیب نه تنها درگیر منازعه ی درونگروهی؛ بلکه مصروف و سرگرم ثروت اندوزی و غارت و غصب زمین های دولتی و شخصی شده اند. هرچند این روند در میان مجاهدین به سرعت شایع شد و اما در میان طالبان بطی تر در حال شکل گیری است و این نخستین گام برای فروپاشی درونگروهی طالبان به شمار می رود. حکومت دو ساله ی طالبان ثابت کرده که این گروه برای آینده ی افغانستان برنامه ی روشنی ندارند و تا حال دست کم یک گام به پیش برنداشته اند که دورنمای بقای آنان را تضمین کند. برعکس هر روز در میان مردم و کشور های جهان منزوی تر می شوند؛ زیرا وابستگی های استخباراتی و اقثصادی طالبان به پاکستان به همگان آشکار و آفتابی است. از نظر مردم افغانستان تنها این وابستگی های طالبان نگران کننده نیست؛ بلکه بیماری روانی رهبران این گروه برای مردم افغانستان بیشتر از همه نگران کننده است. زیرا رهبران این گروه از لحاظ روانی در مدرسه های دینی پاکستان سخت آسیب دیده اند و اکنون مردم افغانستان را قربانی عقده های حقارت خود کرده اند.

از آنچه گفته آمد، طالبان چه بخواهند و یا نخواهند، در سراشیب سقوط قرار دارند و سخنان تاکتیکی و آشتی جویانه ی آنان برای مردم افغانستان بویژه پنجشیریان که بیش از هر ولایتی پاشنه های ستم طالبان بر پشت و‌پهلوی شان سنگینی می کند، ناشنیدنی و دروغین است. بنابراین بعید است که طالبان با وعده های فریب آلود و دروغین مردم افغانستان را فریب بدهند و بدین وسیله بقای خود را تضمین نمایند. این تنها زمانی ممکن است که طالبان به آغوش مردم افغانستان برگردند و از برتری خواهی های قومی و زبانی و قوم ستیزی و زبان و آموزش ستیزی دست بکشند و برای افغانستان نقشه ی روشنی را ترسیم نمایند که تشکیل حکومت فراگیر و مورد پذیرش همه اقوام و مذاهب کشور برای یک مرحله ی گذار برای تصویب قانون اساسی و نوعیت حکومت از گام های آغازین آن به شمار می رود. یاهو

 

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت