مشت آهنین ملاهبت الله بر قدرت: آیا طالبان یک گروه دست نخورده باقی می ماند؟
کلکین : در طول دو سال گذشته اقدامات طالبان نشان از آن دارد که این گروه سختگیرتر و حاضر به هیچگونه انعطاف چه در مسائل داخلی و چه در محیط بین المللی نیستند. بازگشت آسان آن ها به افغانستان و نبود رقیب جدی در داخل و در کنار آن، عدم مکانیزم های کنترل کننده جامعه جهانی منجر به آن شده که این گروه در عرصه قدرت یکه تازی کنند و سایر گروه ها را به حاشیه برانند. به طوری که امارت اسلامی با محوریت پشتون به شکل انحصارگرایانه ای قدرت را قبضه و مخالفان را به اشکال مختلف سرکوب می کنند. حقوق فردی از بین رفته و دسترسی زنان به عنوان بخش مهمی از جامعه به آموزش و شغل محدود شده که این امر بر سطح فقر در کشور افزوده است. اما در این میان، طالبان برخلاف ادعای یکپارچگی درون گروهی از مشکل رقابت بر سر قدرت رنج می برند. چنانچه که هیبت الله آخوندزاده با قدرت تقریباً مطلق به طور مکرر نظرات سایر جناح های طالبان به ویژه رهبرانی که از ویژگی واقع گرایانه تر و بین المللی تری برخوردارند را رد کرده است. همچنین، او در برابر انتقادهایی که سایر کشورها و سازمان های بین المللی از عملکرد او دارند، بی توجه بوده و روایت خود از شریعت را تنها تفسیر واقعی از اسلام(حنفی) می داند. در این میان اکنون پس از دو سال همچنان این پرسش جدی مطرح است که طالبان یک گروه دست نخورده باقی می ماند یا دچار انشعاب می شود؟
رهبری طالبان با پایگاه اصلی مذهبی خود که متشکل از امیرالمونین به عنوان رئیس معنوی، و معاون او، شورای رهبری، فرماندهان اجرایی و علما و کمیسیون های تخصصی شکل گرفته است. در دهه پس از تهاجم ایالات متحده، زمانی که طالبان مجدداً سازماندهی شدند و شورشی را علیه نیروهای ایالات متحده و ناتو به راه انداختند، این گروه ساختاری چند مرکزی را اتخاذ کردند. به طوری که بلافاصله پس از آن، اختلافات در مورد مسائل جانشینی و موضع این گروه در مورد توافق صلح با دشمن شروع شد. در سال ۲۰۰۷ شورای میران شاه و شورای پیشاور خودمختاری خود را از شورای کویته اعلام کردند. در سال های ۲۰۱۵-۲۰۱۶، آنها تحت شورای کویته فعالیت می کردند اما متعاقباً در سال ۲۰۱۷ با پیچیده تر شدن طالبان ازنظر سازمانی، شوراهای مختلف دوباره از هم جدا شدند. بعدتر یعنی پس از ۲۰۱۷ شورای مشهد(شورای شمال) و شورای رسول در کنار شورای کویته ظاهر شدند. این چند شاخه شدن منجر شد از آنجایی که طالبان در سال ۲۰۲۱ قدرت را دوباره به دست آورد، انتقال آن از یک شورش به یک دولت، اختلافات موجود بین جناح های مختلف را تشدید کند.. درواقع طالبان سه جناح اصلی دارد: شبکه حقانی، جناح سیاسی به رهبری ملا عبدالغنی برادر و جناح نظامی به نمایندگی از ملامحمد یعقوب و ملا عبدالقیوم ذاکر.
طالبان پس از تسلط بر کاخ ریاست جمهوری در کابل هرگونه امید به تفاهم بین الافغانی را از بین بردند. در ۷ سپتامبر ۲۰۲۱ امارت اسلامی « دولت موقت» را اعلام کرد که منجر به پرسش هایی پیرامونی رهبری و حکمرانی شد. اما با آغاز روند تشکیل کابینه، اختلافات درمورد میزان اولویت این گروه بر شمولیت و نمایندگی قومی و این سوال که آیا اعضای دولت سابق در کابینه حضور خواهند داشت یا خیر در کانون توجه قرار گرفت. همچنین، اختلافاتی بین بخش های سیاسی و نظامی این گروه در مورد اینکه چه کسی سزاوار این پیروزی است، وجود داشت. به طوری که گزارش هایی در مورد نزاع در کاخ ریاست جمهوری بین ملابرادر و سراج الدین حقانی نیز وجود دارد. علاوه بر این بین ۱۵ اوت ۲۰۲۱ تا ۱۵ مارس ۲۰۲۲، ۳۳ مورد درگیری داخلی گزارش شد(SHEKHAWAT,2023). درواقع، یکی از جدی ترین نزاع درون گروهی طالبان بین جریان های مختلف و قدرت فزاینده ملاهبت الله است.
براساس توییت های مقام های ارشد طالبان، امیر سه مسئولیت دارد: تعیین اولویت های سیاست و حفظ انسجام،تعیین مقامات دولتی و هدایت معنوی گروه. این درحالی است در ژوئیه ۲۰۲۲ یک قانون جدید قدرت آخوندزاده را برای نظارت بر همه احکام بیشتر تثبیت کرد و به او قدرت داد تا احکام سایر وزرا را رد کند و در عین حال اطمینان حاصل شود که تایید او توسط همه تایید می شود. این درحالی است که علاوه بر دفتر نخست وزیر یا همان رئیس الوزرا در کاخ ریاست جمهوری دفتر اداری او در قندهار ایجاد شد که تجربه تاریخی این گروه وجود این گونه دفتر را نشانه اختلاف می داند به طوری حداقل از سال ۲۰۱۵، دفتر امیر المونین منشا اختلافات شده است. از زمانی که این گروه دوباره قدرت را به دست آورد، امیر در قندهار زندگی می کند و گزارش ها حاکی از آن است که او مخالفان را رد کرده و به طور فزاینده ای تمایلی به گفتگو با رهبران طالبان ندارد. همچنین، در راستای تغییر نسبت به گذشته و ثبیت قدرت و حفظ ان او هرازگاهی در مقابل چشم همه ظاهر می شود(که به نظر می رسد تلاش می کند وجود خود را یادآوری کند). با این حال نزاع بر سر قدرت پس از تشکیل کابینه همچنان ادامه داشت. چنانچه که جا به جایی ها در پست های مختلف صورت گرفت. در موردی دیگر سخنگویان دولت به قندهار فرستاده شدند. اما این اقدامات توسط رهبر طالبان به اعتقاد برخی از تحلیلگران مانند واتکینز به دلیل ترس از تضعیف اقتدارش است. چنانچه که تغییرات او در اداره موقت یک سیستم غیرمتمرکز را به یک سیستم متمرکز تبدیل کند و جلو رقابت بین گروه های قدرتمند را بگیرد. اما عده ای دیگر این انتصابات و نزاع را بازتابی از طالبان معاصر و تمایل فزاینده آن برای تعامل با جامعه جهانی و جدا شدن از آرمان های محافظه کارانه آخوند می دانند (SHEKHAWAT,2023).
اما وجود این اختلافات را در نبود سند جدی برای اداره حکومت و تشکیل کابینه می توان دید. به عبارت دیگر، این واقعیت که دولت در کابل هنوز به عنوان یک دولت موقت تعریف می شود، قابل توجه است. طالبان سندی اعم از قانون اساسی یا هرچیز دیگری که توزیع قدرت را در میان نهادهای امارت تعریف کند، ارائه نکرده است و حتی یک بحث عمومی در مورد آن وجود ندارد. مشخص است که تاخیر در تعیین مبانی دولت جدید به دلیل اختلافات بین امیر، و شخصیت های اصلی کابینه است. در میان آنها برجسته ترین افراد در مخالفت آشکار با امیر، وزیر دفاع، ملا یعقوب و وزیر کشور، سراج الدین حقانی بوده اند. آرزوی هیبت الله آن است که که نظام سیاسی تشکیل دهد که امیر در نقش یک رهبر عالی، قدرت اجرایی واقعی و کنترل مستقیم بر یکی از نیروهای امنیتی را داشته باشد اما مخالفان او در کابینه دوست داشتند که او را محدود به نقش یک شخصیت برجسته(دینی) ببیند که بر قوانین اسلامی کابینه نظارت می کند. اما شرایط تغییر کرد. چنانچه که هرچند او در سپتامبر ۲۰۲۱ و هنگام تشکیل کابینه نقش محدودی داشت، در اواخر سال ۲۰۲۱ و اوایل سال ۲۰۲۲ موقعیت مخالفان او تضعیف شد. به طوری که نشانه های آن را می توان در شکست سیاست های مخالفان هبت الله نسبت به دیدگاهشان به آمریکا و تلاش برای محدود کردن تغییرات ایجاد شده توسط طالبان در قبال وضعیت زنان در آموزش و پرورش و محیط کار آنان دید که نتوانستند نتایج مشخصی داشته باشد و حتی امارت را به شناخت بین المللی یا حداقل به سمت دریافت کمک های مالی مستقیم نزدیک کند. راهبرد امیر، برای تضعیف سیاست های رقبای داخلی اش، ممنوعیت تحصیل و اشتغال زنان براساس الزامات قانون اساسی بود. چنانچه که اولین مورد از این سیاست، تعلیق تحصیلات دختران دبیرستانی در سپتامبر ۲۰۲۱ بود. پس از آن امیر بارها از همان ابزار تعلیق دسترسی زنان به تحصیل یا اشتغال استفاده کرد، هربار که به نظر می رسید تلاش های کابل برای نزدیک شدن به ایالات متحده درحال پیشرفت است.
اما مبارزات قدرت درون طالبان در فوریه ۲۰۲۳ به اوج خود رسید، چرا که اعضای کلیدی کابینه تلاش هایشان برای محدودیت امیر ناامید کننده بودو چند تن از آنها، مانند ملایعقوب و سراج الدین حقانی، با بیانیه های ویدئویی، تلویحاً از امیر انتقاد کردند. این درحالی بود که او در پایان سال دوم قدرت، مشغول گسترش متحدین خود بود. چنانچه که در تلاش برای به حاشیه راندن رقبای خود مانند ملایعقوب بود اگرچه امیر قطعاً در موقعیتی قوی تر از آنچه در سپتامبر ۲۰۲۱ بود به نظر می رسید اما با این حال او تاکنون موفق به ترمیم یا تشکیل کابینه موردنظر خود نشده است(Giustozzi,2023).
با این حال، در ابتدای سال ۲۰۲۳ سنارویی ها از تغییر قدرت از دستان هبت الله وجود داشت که به باتوجه به شرایط محقق شدن آنها امکان پذیر نبود. به طور دقیقا تر باید گفت که برخلاف ملاهبت الله همانطور که آمد همه رهبران نگاه مشابه به مسائل افغانستان و جهان ندارند. دیگر رهبران طالبان براساس همان محاسبات عمل نمی کنند. آنها می خواهند کنترل افغانستان را برای مدت طولانی حفظ کنند و محاسبه می کنند که اگر اقتصاد به طور کلی مهار شود، انزوای بین المللی تشدید شود و منابع خارجی خشک شوند، نمی توانند این کار را انجام دهند. آنها شامل بخش های بین المللی تر طالبان می شوند. با این حال تلاش هایی برای متقاعد کردن لغو تصمیمات هیبت الله صورت گرفته که هیچ کدام به قدرت مطلق او و مشت آهنین اش موثر واقع نشده است. اما در این بین یک پرسشی که به میان آمده بود که آیا در سال ۲۰۲۳ امکان حذف او وجود دارد؟ در همین رابطه، واندا فلباب براون در مطلبی در بروکینگز از عدم تحقق این سناریو نوشته بود. به عقیده او سازماندهی یک کودتای داخلی بسیار پرخطر است. چراکه این امر مستلزم اتحاد عملی بین ملا برادر، سراج و یعقوب و چندین فرمانده نظامی کلیدی است که هیچ کدام از اینها به یکدیگر اعتماد ندارند. علاوه بر این امکان ترور خارجی نیز وجود ندارد. همچنین، ابهامات زیادی در مورد جانشینی رهبری طالبان وجود دارد. به طور مثال، برادر به عنوان یک جانشین هرچند دارای اعتبار داخلی است اما فاقد پایگاه قدرت نظامی و پاکستان یکی از مخالفان اوست. این درحالی است که سراج هرچند از نزدیکان پاکستان محسوب می شود اما طالبان قندهاری ازجمله یعقوب و برادر او را به عنوان یک امیر جدید نمی خواهند(Brown,2023).
اما باید گفت که این اختلافات نه به دلیل اختلاف در ایدئولوژی بلکه داشتن سهم بیشتر در قدرت و عملگرا بودن است. اما باید گفت که قدرت همچنان در دست ملاهبت الله و حلقه نزدیک به او خواهد ماند. چراکه به دلیل بی اعتمادی بین جریان های مختلف طالبان و مساعد نبودن شرایط داخلی در افغانستان مانند وجود گروه های رقیبی مانند جبهه مقاومت ملی، داعش، فقر و مشکلات اقتصادی (هرچند این گروه تاکنون در مدیریت آنها موفق بوده اند اما همچنان یک تهدید محسوب می شوند) و عدم شناسایی توسط جامعه جهانی امکان گسل بسیار کم است. این درحالی است که برای طالبان بقا اولویت دارد. درواقع باید گفت که برخلاف این بدبینی که طالبان قادر نخواهند بود از بحران های عظیم افغانستان بیرون بیایند اما این گروه به قول آنتونیو جیوستوزی هرچند توانستند با چالش های بزرگی که با آن رو به رو بودند، کنار بیایند اما هنوز به طور کامل از منطقه خطر خارج نشده و سیاست خود را به طور کامل تحکیم نکرده اند. بنابراین در چنین شرایطی هیچ کدام از جریان های درون طالبان حاضر به پذیرش این ریسک نیستند که پس از رسیدن به آرمان بیست ساله اش، برای سهم بردن بیشتر از قدرت، موجودیت خود را به خطر بیندازند. از طرف دیگر، مناقشه رهبران رقیب نه بر سر مسائل امنیتی یا اقتصادی نیست بلکه آنها خواهان سهم گیری از قدرت درون گروهی با محوریت پشتون هستند. درنهایت آنکه این چندپارچگی طالبان را می توان با این جمله واتکینز به خوبی درک کرد که چندپارچگی نمود یا پیامد جناحگرایی است. یک گروه می تواند جناح بندی شود اما همچنان منسجم و استراتژیک باشد. این مسئله می تواند ماهیت کنونی طالبان را توضیح دهد.
منابع
Brown,Vanda-Felbab(2023), “Afghanistan in 2023: Taliban internal power struggles and militancy”, https://www.brookings.edu/articles/afghanistan-in-2023-taliban-internal-power-struggles-and-militancy/
SHEKHEWAT,SHIVAM(2023), “Taliban2.0:Stronger or Moving Towards Fragmentation?”, https://www.orfonline.org/research/taliban-2-0-stronger-or-moving-towards-fragmentation/
Giustozzi,Antonio(2023), “Afghanistan: The First Two Years of the Taliban in powe”, https://www.ispionline.it/en/publication/afghanistan-the-first-two-years-of-the-taliban-in-power-138062