مناسبات روزافزون روسیه با افغانستان نه ماهوی و قائم به ذات، بلکه بیشتر سمبولیک است
روسلان سلیمانوف شرق شناس و روزنامه نگار روسی و همچنین محقق غیر مقیم در موسسه توسعه و دیپلماسی (IDD) در دانشگاه ADA در باکو، آذربایجان است. به باور نویسنده، با توجه به شرایطی از رو به وخامت گذاشتن روابط روسیه با غرب، دیدگاه کرملین نسبت به طالبان دچار تغییر و تحول گشته است. اما دستیابی به همکاری اقتصادیِ اساسی فی مابین آسان نخواهد بود. به گفتۀ نویسنده، ذیل روابط میان روسیه و طالبان می توان به نقاط پیوند امیدبخشی چون همپوشانی رویه و روایات ضدغربی، دستیابی به مسیرهای تجاری جدید و شهرت مسکو به عنوان متحد جهان جنوب اشاره کرد؛ همچنین احتمالاتی از برداشتن گام هایی قابل توجه در سیاست های آتی مسکو نسبت به طالبان (همچون حذف آنها از لیست گروه های تروریستی و به رسمیت شناختن) وجود دارد؛ لیکن این اقدامات سیاسی صرفا نمادین و نمایشی بوده و در نهایت شاهد تعمیق روابط اقتصادیِ چشم گیر و قابل توجهی نخواهیم بود. مطلب حاضر توسط نازنین نظیفی برای سایت تحلیلی کلکین ترجمه شده است.
روسیه یکی از معدود کشورهای جهان محسوب می شود که به نحوی فعالانه درصدد تقویت مناسبات خود با امارت اسلامی افغانستان است. در حالی که طالبان، این حاکمانِ فعلی حاکم بر افغانستان، همچنان رسما از سوی روسیه به عنوان سازمان تروریستیِ ممنوعه ای شناخته می شوند، لیکن این امر مانع دعوت مسکو از آنها به نشست ها و مجامع اقتصادی و همچنین بحث پیرامون پروژه های مشترک بلند پروازانه نشده است.
در حالی که فرصت های موجود جهت پیشبرد پیوندهای اقتصادی و فرهنگی نزدیک تر بین طرفین محدود می باشد، اما کرملین به دستیابی دستاوردهای پرمایه، حائز اهمیت و تاثیرگذار امیدوار است. نه تنها ایدئولوژی طالبان در مخالفت با ارزش های غربی، با روایات ضدغربی روسیه همپوشانی دارد، بلکه از دیگر مزایای همکاری دو طرف می توان به جریانی از دسترسی به مسیرهای تجاری جدید (تعدیل و تخفیف اثر تحریم های غرب) و جلوه ای بهتر بخشیدن به شهرت مسکو به عنوان متحد جهان جنوب (اصطلاحی که امروز به جای جهان سوم به کار می رود و به معنای کشورهای کمتر توسعه یافته ایست که غالبا در نیمکرۀ جنوبی قرار دارند) اشاره کرد.
زمانی که طالبان بین سال های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ بر افغانستان حکمرانی می کردند، دوستی با روسیه رویایی بعید و دور از ذهن به نظر می رسید. نخست آنکه، طالبان استقلال جمهوری چچن در قفقاز شمالی روسیه را به رسمیت شناخته بود. ثانیا، مسکو تلاش می کرد تا روابط خوبی با غرب ایجاد کند. چنانکه ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور جوان روسیه در آن مقطع زمانی، از تهاجم ایالات متحده و متحدانش به افغانستان در سال ۲۰۰۱ حمایت کرد.
اما تدریجا با بدتر شدن روابط روسیه با غرب، دیدگاه کرملین نسبت به طالبان نیز دچار تغییر گشت. بدین ترتیب، در ماه اوت سال ۲۰۲۱، زمانی که طالبان به کابل نزدیک شدند، شاهد آن بودیم که دیپلمات های غربی به سرعت سفارت ها را بسته و تخلیه کردند. اما سفارت روسیه باز ماند و ظرف دو روز پس از تسخیر کابل، دیمیتری ژیرنوف سفیر روسیه، نخستین دیپلمات خارجی بود که با نمایندگان طالبان ملاقات کرد. ژیرنوف پس از آن ملاقات طالبان را «مردانی منطقی[۱]» معرفی کرد و طالبان نیز متعاقبا روندی از تأمین امنیت سفارت روسیه را کلید زدند.
می توان گفت کرملین همواره با لفاظی های بی پروا و جنجالیِ ضدغربی طالبان همرای و موافق بوده است. ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه، آشکارا از شکست ائتلاف ناتو در افغانستان در اوت ۲۰۲۱ ابراز خرسندی نموده، اذعان کرد که نیروی ائتلاف بهتر بود زمان کمتری را صرف تمرین برای درگیری و نزاع با روسیه کرده و زمان بیشتری را صرف تمرکز بر عملیات خود در افغانستان می کردند.
تاریخ بخشی اجتناب ناپذیر از هرگونه بحث و بررسی در مورد روابط بین مسکو و کابل است. با نگاهی به تاریخ گذشته می توان یادآور شد که اتحاد جماهیر شوروی از دهه ۱۹۵۰ تا دهه ۱۹۸۰، در ساخت صنعت افغانستان، تأسیسات آبیاری، پل ها، سه فرودگاه و بیش از ۱۰۰۰ کیلومتر جاده و غیره کمک کرد. از دیگر سو غالبا اتومبیل های ساخت شوروی یا تجهیزات نظامی فرسوده و زنگ زده شوروی در خیابان های افغانستان دیده می شود.
با این وجود باید گفت اکنون دیگر تمامی این موارد چیزی بیش از آثار و بقایایی به جای مانده نیستند و مسکو دیگر آن نفوذی که زمانی از آن برخوردار بود را در افغانستان ندارد. اکنون دیگر جوانان افغان برای رفتن به ایالات متحده تمایل داشته و روسیه تنها یک گزینه یدک و کمکی است.
نخست آنکه به دلیل بسته شدن بخش کنسولی سفارت روسیه، گرفتن ویزای روسیه برای افغان ها سخت بوده است. ثانیا، با قضاوت از روی مکالمات و صحبت های اخیر با افغان ها در کابل، اکنون بسیاری روسیه را مکانی خطرناک می دانند که در آن پهپادها یا هواپیماهای بدون سرنشین مرتبا پایتخت را مورد حمله قرار می دهند. ثالثا، اهرم های فرهنگی سابق از دست رفته، هیچ برنامه آموزشی یا فرهنگی روسی در مقیاس بسیط و گسترده چون آموزش زبان در افغانستان وجود نداشته و به نظر می آید قصد و هدفی نیز برای سازماندهی آنها وجود ندارد.
روابط اقتصادی میان دو کشور نیز هم در وضعیت خوبی قرار ندارد. بر اساس گزارش سازمان ملی آمار و اطلاعات افغانستان (NSIA)، در دوازده ماه منتهی به ۲۰ مارس سال ۲۰۲۳، تنها ۴ درصد (۲۸۹ میلیون دلار) واردات افغانستان از روسیه بوده است. بدین ترتیب باید گفت روسیه از کشورهایی مانند ایران که ۲۰ درصد واردات افغانستان، چین (۱۸ درصد) و پاکستان (۱۶ درصد) را تامین می کند، عقب تر بوده و در پشت سر آنها قرار داد.
از سوی دیگر باید گفت مسکو به مجموعه کاملی از پروژه های بلندپروازانه که شامل افغانستان می شوند، ابراز علاقه نموده است؛ برای مثال، ساخت خط لوله گاز ترکمنستان – افغانستان – پاکستان – هند (تاپی) و خط آهن ترانس افغانستان که ازبکستان و پاکستان را به هم متصل می کند. اما باید توجه داشت که این پروژه ها نیز غالبا به دلیل مشکلات امنیتی در افغانستان فاصله زیادی تا تحقق و اجرایی شدن کامل را دارند.
سال گذشته چنین گزارش شده بود روسیه وعده داده است که سالانه یک میلیون تن بنزین، یک میلیون تن گازوئیل و ۵۰۰ هزار تن گاز طبیعی مایع به افغانستان عرضه خواهد کرد. ضمن آنکه اکنون نیز قرار است مسکو سالانه ۲ میلیون تن گندم به افغانستان تحویل دهد. گرچه روسیه این توافق را تایید نموده، اما به گفتۀ منابع طالبان تحویل واقعی بسیار کمتر از آنچه وعده داده شده بود است.
اما از دیگر سو، طالبان به وضوح خواستار همکاری بیشتر با روسیه هستند. چنانچه آنها طی هر دیدار خود با مقامات روسیه، درصدد برنامه ریزی طرحی برای انتقال روابط دوجانبه به سطح جدیدی و تسهیل قوانین ویزا هستند. با تمامی این اوصاف باید گفت کرملین شریک راحت و بی دردسری باقی می ماند. چراکه مقامات روسی برخلاف همتایان غربی خود، در رابطه با مسائل مربوط به تحصیل زنان که عملا توسط طالبان محدود و ممنوع شده است، یا سایر حقوق مرتبط با حقوق بشر، عاملی ناراضی و مایه دردسرساز و زحمت نبوده اند.
اما آنچه مسکو را نسبت به سایر مسائل نگران می سازد، تروریسم است. روسیه در ۵ سپتامبر ۲۰۲۲ تروریسم را در افغانستان و به طور مستقیم تجربه کرد؛ یعنی زمانی که یک بمب گذار انتحاری خود را بیرون سفارت در کابل منفجر کرده و دو دیپلمات روسی را کشت. دولت اسلامی ولایت خراسان مسئولیت این حمله را برعهده گرفت.
این درحالیست که طالبان نگرانی های روسیه در مورد امنیت را رد کرده و تاکید می کنند که دیگر مشکل تروریسم وجود ندارند. گرچه باید گفت حقیقت آن است که این رویه و معادله مثبت بوده است؛ چراکه بر اساس شاخص جهانی تروریسم که توسط موسسه اقتصاد و صلح استرالیا تهیه شده است، در سال ۲۰۲۲ حملات تروریستی در افغانستان ۷۵ درصد کمتر از سال قبل بوده است. با این وجود، این شاخص همچنان افغانستان را به عنوان خطرناک ترین کشور جهان برای تروریسم رتبه بندی می کند.
به هر طریق، تعمیق روابط با کابل یکی از اولویت های کرملین است. چنانچه روسیه سال گذشته و به طور نمادین و سمبولیک برای یک مقام طالبان برای نمایندگی دیپلماتیک افغانستان در روسیه اعتبارنامه صادر کرد. این درحالیست که تنها تعداد انگشت شماری از کشورهای دیگر در جهان دست به چنین اقدامی زده اند.
با توجه به انزوای اقتصادی روسیه از غرب، هنگامی که صحبت از ایجاد روابط تجاری می شود، مسکو گزینه های زیادی در اختیار ندارد. به همین دلیل است که مشارکت با افغانستان برای کرملین مهم است (این امر در رابطه با تعاملات و مناسبات روسیه با سوریه و ایران نیز رویه مشابهی را نشان می دهد). این جریان راهی برای رهبری روسیه است تا به خود اطمینان دهد که در باورهای ضدغربی خویش تنها نیست.
قرار است سفر بعدی طالبان به روسیه در ۲۹ سپتامبر در شهر کازان برگزار شود. انتظار می رود در کنار دیپلمات های روسیه و افغانستان، نمایندگانی از چین، پاکستان، ازبکستان و سایر کشورها نیز حضور داشته باشند. گفت و گوها بر مبارزه با تروریسم و مواد مخدر متمرکز خواهد شد. اما چنین گردهمایی هایی غالبا حول محور تلاش مسکو برای رد ادعاهایی مبتی بر منزوی شدن روسیه در سطح بین المللی است تا تلاشی واقعی برای حل مشکلات کشور افغانستان.
گام بعدی احتمالی مسکو حذف رسمی طالبان از فهرست سازمان های تروریستی روسیه و به رسمیت شناختن دولت در کابل است. اما حتی این دست اقدامات نیز صرفا نمادین خواهند بود. بعید است چنین رویکردها و اقداماتی کار خاصی در مسیر تعمیق روابط اقتصادی بین دو کشور انجام دهند.
منبع: https://carnegieendowment.org