سنجر غفاری
خمیرهای ترش کرده وخبازان ماهر !
جزایر کوچک تاریخ گذشته ، تخیلاتی وابسته به چپ گرایی دیروز در اختیار خبازان جمهوریت شکست خورده ای مخلوط و مرکب عناصر و عوامل بی ثباتی زندگی ملی مردم و کشور ما طی زمان حضور هدفمند ، مرموز و خاص بیست سال امریکا و متحدین ، نمایش تیاتر مبارزه جهانی علیه تروریزم بین المللی ووووو تکمیل زمان خاص برناموی جهت بقای استراتیژی با اضمحلال جمهوریت تحت امرو فرمان شان ،تحویل دهی غنیمت حضور به چوکی داران خاص ( امارت طالبان ) پروژه ای بود و است : برای عقیم سازی حضور و نقش روشنفکران و روحانیون واقعی ، ملی و مترقی خانه ای مشترک وهمگانی مردم ما ( افغانستان کثیراالملیتی ) .
به قول شاعر :
پرخود نمای کارگه ای چندوچون مباش.
درخانه ایکه سقف ندارد ستون مباش.
بدون شک باید از تاریخ درس گرفت و آموخت ، تاریخ رخداد ها و حوادث بیش از چهاردهه ایکه مردم و کشورما به آزمونگاه لابراتوار انواع بازی استراتیژی سازان منطقوی و بین المللی بخصوص دوقدرت مطرح دوران جنگ سرد و بعداز اضمحلال شوروی وقت ، پس از برهم خوردن تعادل و توازن قدرت میان کشورهای بزرگ درسرنوشت بین المللی و بازی های بزرگ رسیدن به منابع و منافع قدرت ها در منطقه و جهان بخصوص در جغرافیای جیپولتیک و جیواستراتیژیک قلب آسیا که افغانستان است ، فراموش نکنیم که دهه هشتاد خونین ترین فصل تاریخ مبارزات قهر آمیز میان گرایشات چپ و راستگرایان افراطی ( جنگ کمونیزم با جهادیزم ) این دو وسیله در اختیار اهداف پلید دوقدرت بزرگ جهانی ( شوروی و امریکا ، کمونیزم و امپریالیزم ، حورا و نعره تکبیر) قرار گرفت ، نتایج مثمر این کشت و خون ، غارت و ویرانگری ، اغوا و فریب ، نفاق و شقاق سیاسی و ملی ، اجتماعی و اقتصادی ، پایمال شدن حقوق و آزادی های انسانی عام ملت افغانستان به وسیله ای فرزندان مردم به سود بیگانگان ویا خبازان ماهری بود که از دونسل از فرزندان مردم ما قربانی گرفت و نباید به تکراراشتباهات دیروزی خود زمینه ساز گردیم آنچه دیروز مصبب شدیم ؟
لازم نیست تا فرصت دیگری را برای لابیگران شناخته شده، خود مساعد بسازیم ، اتحاد و پیوند با چهره های خشن و معاملگران خونین سرنوشت ملت گناه نابخشودنی و جفای بزرگ در حق نهضت ملی ومترقی ، نسل امروز و فردای کشورما بخصوص کتله ای بزرگ روشنفکران کشور ما است که در بیرون از کشور همه در آغوش مهاجرت و بی وطنی پناهجو و قسمآ پناهنده شدند، این حاصل تلخ اشتباهات و تکرار سازش های خود محوری نه مردم محوری خمیرهای ترش کرده بود که باعث تکرار و تحمیل فاجعه های گردیده است که محاسبه آن دشوار است ؟
نمی خواهم تا لیست و آدرس بنویسم ، اتکا می دارم به کلام ماندگار ملی و مردمی ما که گفته و میگویند : درخانه اگرکس است ، یک حرف بس آست ، خود را خوب می شناسند و نباید همچون کبک در صحرای واقعیت ملی سرخود رازیزریگ ها پنهان نمایند ؟
بیست سال قبل ، بیست و هشت سال ماقبل و چهل و سه سال قبل از امروز همه کرکترهای ناقص عامل ناهنجاری های ملی بودند و گردیدند که تشخیص را ملت دردمند مادارند و فضاوت را به تاریخ و نسل های بعدی می سپاریم ، نباید در عقب رهبران و شیرمردان وطن ما که طی دوران جنگ های تحمیلی قربانی کج بریدن ها و کج دوختن قدرت های منطقوی و بین المللی گردیدند پنهان شوند و به اغوای نسل امروزی و ملت دردمند تحت عناوین مختلف متوصل شوند، مردم ما سخت دردمند هستند و مراقب همه حرکات و تحرکات ایکه به تحریک و تشویق پروژه و اهداف استخباراتی بیگانگان رنگ و رونق داده می شود هستند ، فراموش نکنید این بیت ماندگار و درس تاریخ را:
درختی که تلخ است وی را سرشت
گرش برنشانی به باغ بهشت
ور ازجوی خلدش به هنگام آب
به زیر انگبین ریزی و شیرناب
سر انجام گوهر بد به کار آورد
همان میوه تلخ ببار آورد.
نباید به همه افتخارات ملی وقربانی های بی دریغ ، شهامت و شهادت اعضآ و رهبران راستین نهضت ملی و مترقی ، زحمتکشان در سرنوشت همگانی مردم ما به معامله رفت و خودرا مطرح دانست و درجلا وطنی اکت رهبریت ، قدرت و تسلط خواهی نمود، سازش با کرکتر ها و عوامل ناهمگونی ثبات و تفرقه ای ملی ، چهره ها و کرکتر های ناقص و مرموز شبکه يي بیست سال نظام خونین حاکم برحیات سیاسی، حقوقی ، اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی ، کرکترهای ایکه موظف به تشدید تضاد اتنیکی ، مذهبی ، فرهنگ و زبان در خانه مشترک ما افغانستان کثیرالملیتی موظف ، زمامداران قدرت و کرسی های متعدد قدرت بودند اجتناب ورزید ، درس و مضمون زمان همین است و بس .
سنجر غفاری نوامبر ۲۰۲۳
فرانکفورت المان
'
بالا
بازگشت