عثمان نجیب
چرا آمریکا اول قدرت مدام ناکامی بیش نیست؟
محمدعثمان نجیب نوشت:
آیا برنامههای جنگ نفت، یورانیوم و لیتیوم، تاراج منابع کشور های جهان از سرخط کار های اتاق های فکری آمریکا و انگلیس و اروپا حذف خواهند شد؟ نه. چون اینان، پیهم به کمیت یابی در تاراج منابع کشور های دگر میاندیشند تا کیفیت سنجی های همه گونه های جنگی و جنگآوری. آنان برضد روسیه برنامه های بی توقف دسیسهی نابودی طرح میکنند. ولی خود شان در شکنجهی شکست همان طرح های شان گیر میافتند و روسیه و متحدانش قویتر از گذشته با حضور قوی نظامی، سیاسی، اقتصادی و راهبردی موفقانه در جایشان اند، با حقوق مساوی. متحدان آمریکا، ولی، تنها مطیع و فرنانبردار آمریکاستند تا مرز نابودی شان. مثل اروپا و انگلیس. انگلیس و اروپا هم در فکر امپراتوری های بون وسطایی خود اند و در غرور آندلشکر کشی های گاه کامیا و گاه ناکام غرق اند و حقیقت را نه میبینند.تغییرات بزرگجهانی در موارد گونه گون زندهگی را نه میبینن که خود شان یکی از بانی های انه ها بوده اند. اروپا به عنوان اولین مراجع جنگ آفرین در گذشتهی تاریخ با داشتن تجربهی جنگی سی و پنج سالهای تاریخی میان اروپایی، حالا یک سره در جال نیرنگ آمریکا افتاده و رهایی نه دارد. مضحکهبارتر این است که آمریکا حزب سبز های حاکم در آلمان و حزب سوسیال دموکرات حاکم در آلمان و نیروهای مخالف دامگستری جنگ در آلمان را چنان غرق توهم خود بزرگبینی ها کرده است که آلمان در یک راهپیمایی اعلام ناشدهی رفتار در خط هیتلر قرار گرفته است، با تفاوت این که همه هست و بود و عنان قدرت خود را برای آمریکا سپرده و آمریکا را خدای خودش میداند. چه شرمگین است برای نسل امروز سیاسی حاکم آلمان. البته که مردم آلمانی اروپا در مجموع، موافق به این جنگره گری های های رهبران شان به عنوان مزدوران آمریکا نیستند و همیشه اعتراض میکنند. مگر سودی نه دارد. چون این مردمان که توانایی های همزمان به چالش کشیدن نظام ها و سیاسیون خاین شان را داشتند و دارند، حالت منفی های موجود بر تمام ابعاد زندهگی های شان را پذیرفته و در سکوت معنا دار به سر میبرند. گویی طرفدار جنگ اند.
وقتی من به آقای بایدن، سیاسیون و نظامیان آمریکا، پاکستان و انگلیس و اروپا خطاب میکنم، ذهن و هوشم من را به تاریخچهی شکست های بیپایان آمریکا و اروپا میبرد، هزینه های هایی فراوان جنگی، تلفات بیپایان انسانی، نابودی هزاران میلیاردی بودجهیی، وامداری مدام از جهان در پی کسر پی هم بودجه، منهدم شدن هزاران میلیاردی سامانه ها و جنگ افزار جنگی، پایدار نه بودن در سرزمین های مفتوحه به دلیل عدم توانایی مقاومت با دگر جهان، شرمساری های زنجیرهیی شکست ها از ویتنام تا بولیوی و از خود آمریکا تا آسیا و حالا هم در افغانستان اوکرایین و آفریقا. این همه شکست ها را فقط با تبلیغات فریبنده بر ضد روسیه و متحدانش به خورد مردمان خود میدهند تا دست مردم خود را از یقه های شان کوتاه کنند. یعنی فریب کاری فریبنده. حالا از رهبران آمریکا و اروپا میپرسیم که پس از این همه ناکامی های برنامه های خودتان و کامیابی های تان در کشتار بیست و چند سالهی مردمان عراق، سوریه، لبنان، لیبیا، افغانستان و حالا اوکرایین و ویران سازی کشور های شان و سپردن سرنوشت مردم فغانستان به دست طالبان تروریست پرورده شدهی خودتان، چه خوابی برای آفریقا دیده بودید که تعبیر ناشده ناکام شدید؟ حالا سپتامبر ۲۰۲۳ میرسد، چه طرح شیطانی جدیدی دارید؟ از سپتامبر اول تا سپتامبر بیستوسه. حالا دوباره در همان جای اول قرار دارید و به طالب احتیاج شدید، چرا؟ من به عنوان یک جنرال ارتش افغانستان که شما نابودش کردید، شما را به آقای آیکین بیری مراجعه میدهم از ایشان بپرسید: آنگونه که در خاطرات خودم نوشته ام، برای آقای آیکین بیری در استان خوست به ترجمانی آقای فهیم ( بعدها وزیر مخابرات ) گفتم که شما در افغانستان اشتباه میکنید. حالا بار دیگر میگویم اشتباه تان به ناکامی انجامید. فرار تان گواه گفتاورد من برای شخص آقای آیکین بیری است. شاید در طرح حاکم سازی مزدوران طالبانی تان هم کمتر از پنج سال تاب نیاورید. افغانستان سرزمینی نیست که یک قوم را به پول خریدید و بر مردم ما حاکم ساختید. ما مرده باشیم یا زنده، شما دیر یا زود و بار دگر شرمنده و سرافکنده شاهد شکست مزدوران تان خواهید بود. درست است که اشغال ایادی تان به کمک شما تا مرز های آمودریا و هریرودان رسیده است. ولی پایایی نه دارد. من نه تاریخ سکندر در افغانستان را برای تان مثال میدهم و نه هم سرافکندهگی انگلیس را و نه هم خاطرات تلخ جنرال گروموف روسیه را. من فرار و شکست سهمگین و شرمگین خودتان را در زمین افغانستان شکست آفرین مثال میدهم. برای بقای هژمونی رهبری تان در جهان دگر چیزی باقی نه دارید و فنا را تجربه کردید. وقتی خود تان با آن همه ساز و برگ و قدرت مانور و بم مادر تان در افغانستان پیروز نه شدید و سر انجام پس از بیست و دو بار دور زدن سال برای رسیدن به یازدهی سپتامبر دوباره دست به دامان تروریستانی شدید که ملت تان را بازی دادید و لشکر کشی ها گوناگونی به کشور های مختلف اسلامی کردید و در هر جا ناکام معرکه گشتید، این دور باطل سرکوب کردن تروریستان و پسا بیست سال و اندی برگرداندنِ شان به قدرت، در اعزای مزدوری شان برای امنیت شما هم به ناکامی میرسد. چون شما لشکر جاسوس وطنفروش طالب را برای حفظ رونق کشت و بهرهبرداری مواد مخدر، چپاول دارایی های عامهی زیرزمینی افغانستان به نفع خود تان حاکم ساخته اید. در انتقال نبرد به آسیای میانه هم ناکام ماندید، در جنگ با روسیه، اوکرایین را تباه کردید و آزمایش سلاح ها و جنگ افزار های تان هم ناکام شدند. بازار سهام تان در هر گوشهیی از جهان به رکود رفت و اقتصاد تان رو به اُفت و تَوَرُم است. اعتبار و اعتمادی در سطح جهانی نه دارید. مایحتاج تان بیشتر از داشته های تان است و بر عکس اقتصاد آسیا و روسیه در حد قابل خوشبینی و بر خلاف خواست شما ارتقا و رشد داشته است. منبع احتیاج انرژی و مواد خوراکی و گندم شما هنوزم آسیا و روسیه و چین است و امکانات فرستادن غلات از اوکرایین هم بسته به تصمیم روسیه و متحدین اوست. رابطه تنش آلود ایران با طالبان و تلاش های نزدیک ساز بیشتر شما برای نزدیکی به طالبان، معنای قبول شکست زودرس شما بار پنجم شما در دو دههی اخیر است که جغرافیای آسیای جنوبی و کشورهای عربی را برای تان جهنمی ساخته است. ایران دیر یا زود معادلات طالبپروری خودش را برعکس میسازد. چون دید که طالبان تحت حمایت خودش هم از اداره خارج شده و طالبان عمدتاً حالا مزید بر تنش افزایی های مرزی و آب، تنش های مذهبی و زبانی بر ضد زبان و مذهب ایران را هم در تیررس اهداف ویرانگر خود قرار داده اند. طعم ضرب و شست پنجههای جنگ ایران را در سوریه و عراق و لبنان و یمن و عربستان و قطر چشیده اید. پس مژدهی ناکامی تان را از من به عنوان یک افسر بازنشسته و یک ناظر گوشه نشین نظامی سیاسی بر اوضاع در بحبوحهی رسیدن بیست و سومین یازدهی سپتامبر بپذیرید. ایادی شما، روزی مثل شما سرافکنده و خجل از کشور ما فرار خواهند کرد. این جنگیست که احتمال انحلال اروپا را رقم میزند و در خوشبینانهترین حالات، اروپای با قوت دیروز با اتحاد داخلی باقی نه خواهد ماند. ما دیدیم که نمایندههای پارلمان آلمان و هر سوی اروپا مستقیم، صریح و سریع بر نابودی و از میان رفتن اتحادیه اروپا طبل موافقت میکوبند و آن بیشتر یک سازمان جنگ آفرین به جهان میدانند. نزدیکی های شما با طالبان تروریست، نشانههایی از نومیدی های تان برای پیروزی در حوزهی منافقت آفرینی تان به افغانستان است. قدرت های منطقه برای شما آن قدرت و مجال مانور را نه میدهند که سرافکندهگی های تان را برای سپتامبر پیشرو به ملت های تان توجیه کنید. به ویژه که نقش منافع فامیلی بایدن در جنگ اوکرایین روشن و غیر قابل انکار است. انتشار های میان ایران و طالبان را فال نیک برای خود نه، بلکه غمنامهی شکست دیگر تان بدانید. با آن که هند در منطقه بازی گرگ و میش دارد، ولی ملت افغانستان و قدرت های منطقهیی شامل در حوزهی مجادله بر ضد جنگ افروزی شما ارچند با تلفات و مشکلات فراوان ولی قاطعانه علیه تان میرزمند. لشکر گرسنهگان و بیکاران تحت ستم و شکنجهی افغانهای طرفدار و دست نشاندهی شما به ستوه آمده اند. چنان فراری دهندشان که حضور غیر رسمی و پشت پرده های شما هم رسوا و ناکام شوند. ولی حیف که مردمان تان بسیار بیتفاوت و خوشباور یا بخش اعظم شان جنگ طلب اند که هر ناکامی شما را نادیده میانگارند. آنان از شما ها نه میپرسند که چرا با وجود گذشت ۲۳ سال و ۲۳ سپتامبر شما در جایی قرار دارید که بودید و چرا آنانی را به قدرت برگردانید که هزاران اروپایی و امریکایی و انگلیسی را به خاطر گویا مبارزه با آنان به کشتن و زخمی شدن و معلول شدن و معیوب شدن و بیماران روحی و روانی شدن و خودکشی کردن دادید؟ جواب خانهواده های آنان را چه کسی میدهد؟
وقتی تا کمتر از یک ماه دگر سال گشت حادثه سازی یازدهی سپتامبر، از راه میرسد، آیا حاضر نیستید اقرار کنید که طراحان آن دسیسه ها خود تان بوده اید؟ آن دسیسهی بزرگ جاسوسی یا یک دروغ شاخدار؟
آقای بایدن،رهبران اروپا و انگلیس!
هر جا رفتید، پوتين پوز تان را در خاک مالید، اینبار آهنگ ويرانی کجا را دارید؟
بخش مهمی که شما به عنوان سکاندار قدرت در قصر سفید به مردم خود و جهان پس از دو دهه و اندی وضاحت بدهید
اینست که آیا حادثهی یازدهی سپتامبر واقعاً یک حادثهی تروریستی بود؟ جهان و آگاهان استخبارات و جنگ های مخفی و شگردآگاهان مانور های عملیات های پروفلکتیکی میدانند که وقوع همزمان چند حادثهی تنها پرواز هواپیمایی بدون حد اقل تحرکات زمینی همزمان برای اجرای یک عمل تروریستی به آن پیمانهی وسیع، ممکن نیست. آن هم در آمریکایی که مداخله در یک گوشی تلفن شخصی و یک حساب کاربری شخصی ایمیل، فیسبوک، اینستاگرام، توئیتر و ده ها شبکهی دیگر را در ثانیه ها رصد میکند. سبوتاژ عمدی سی آی ای و اف بی آی جمع موافقت و طرح های اتاق های فکری جنگی و امنیتی و فوق امنیتی آمریکاستند که میتوانند چنین سناریو ها را نهایی و عملی کنند. چون در سیاست ابتذال قدرتنمایی و دسترسی به اهداف پنهان از دید مردم، خون مردم قیمت و ارزشی نه دارد. برنامه های ترور جمعی دولتی به گونهی هدفگیری برج های بازرگانی آمریکا انقدر هم پیچیده نه بودند که نتوانند از خود سرنخ ها و یا هم ردپاهایی به جا نه گذارند. یکی از این سرنخ ها لاپوشی و سکوت بحث برانگیز آمریکا پس از حمله به افغانستان بود. که دگر از پیگیری حادثهی خونین رقم زده شده توسط دستگاه های استخباراتی آمریکا به مشارکت ساختار های جاسوسی ام، آی، 6 و انتلجنت سرویس انگلیس و سرویس های جاسوسی اروپاست. شما توانستید با از میان بردن دو برجی که احتمالاً نابودی آن ها برای بازسازی دوباره یاجاگزین مطرح بوده است، عواطف مردمان تان را غافلگیر کرده، هزاران کیلومتر راه را تا افغانستان پیمودید تا خطری را متوجه امنیت آسیای میانه و مرزهای جنوبی روسیه کنید. سال ها ملت ما را به نام مبارزه با تروریسم شهید و زخمی و آواره ساختید و سرانجام هم رهبر القاعده را گویا در پاکستان کشتید. در این میان همه منابع زیر زمینی حیاتی از جمله یورانیوم افغانستان دزدید. زیر ساخت های کشور ما و پیش از ما چند کشور دیگر را ویران کردید. آرامش را از مردمان یک جغرافیای وسیع دزدید و خمی هم به ابرو نیاوردید. مکان های به ظاهر زندان گونه را در بگرام افغانستان و گوانتانامو راه انداختید و با جلوه نمایی های مخوف، آنجا ها را شکنجهگاه های طالبان معرفی کردید. در حقیقت آنجا ها مکان های تربیت دوبارهی تروریست هایی بود برای حاکم ساختن بر ملت ما و حافظ منافع شما در منطقه. طالب یعنی لشکر تروریستی نیابتی حمایت از منافع شما در افغانستان و منطقه. حالا چرا مردمان شما از شما ها نه میپرسند که چطور بیست سال با احساسات شان، با مالیه دهی های شان، با سرمایه های شان، با خون فرزندان شان و با اعتبار و حیثیت جهانی شان بازی کردید؟ و هر آمریکایی را یک هدف برای نابودی ساختید. طالب چه کاری را برای شما نه کرد که شما خود نه میتوانستید آن را انجام بدهید؟ حالا از برکت ناکامی های شما، افریقا به صورت عموم و نیجر به صورت خاص به جنگ و ویرانی میروند. ناکامی شما و همتایان اروپایی تان که از قبل در آن جا معلوم است. آیا برد و باخت انتخابات در آمریکا به این ارزش دارد که مردم کشور تان را محتاجتر بسازید تا کمپنی های بزرگ اسلحه و داروسازی و جنگ افزار سازی و رقابت های میان شان در آمریکا داغ و یکی برنده شود؟ شود یا نه شود. افغانستان را به بزرگترین مکان کشت خشخاش و تولید مواد مخدر به نفع خود تبدیل کردید. فسادی را میراث شوم گذاشتید که حتا در دههی هفتاد در بدوی ترین رژیم های اسلام رادیکال و میانه در افغانستان سابقه نه داشت. فاصله های طبقاتی، تعصب، پشتونپروری، تاجیک و فارسی زدایی و دگر اقوام زدایی را در افغانستان نهادینه ساخته و خود تان فرار شرمگینانهی ساختهای و پنهان حضور کردید. مگر حالا شما در افغانستان حضور نه دارید؟ مگر افغانستان امکانات کشف مکانذهای مخفی حضور شما را دارد؟ مگر طالب نماینده و حافظ منافع شما در افغانستان نیست؟ مگر شما جواسیس تان را به نام اختطاف شده و بعد گویا مسلمان شده هم اکنون با طالبان نیستند؟ حالا که در بیرون از افغانستان و در بخش دیگری از آسیا، جاپان را بر ضد روسیه تحریک کرده اید، فکر میکنید که مردم عام جاپان تاریخ شان را از رقاصان سیاسی شان یاد میگیرند که به دهل و سرنای شما میرقصند، آیا مردم جهان جنایات پیشا تسلیمی جاپان را فراموش میکنند که ارتش جاپان چه بیرحمی و قساوت و آدمکُشی داشتند؟ آیا محصلین طب جاپان از یاد برده اند که برای یادگیری های طبی شان اسیر زندهیی را پیش چشمان شان به تیر میبستند و به محصلین میگفتند بالای جسد داغ کشته شده تمرین کنند و به قطع اعضای بدن اسیر زنده یا در حال جان کندن میپرداختند. مردم جاپان مگر نه میدانند که بم های هیروشیما و ناکاساکی را آمریکا بالای مردم جاپان پرتاب کرد؟ حالا چرا سیاسیون احمق جاپان مقصر روسیه را میدانند؟ جهان را به کجا میبرید؟ جاپانی که بمباردمانش هزاران چینایی و شهر های چین را نابود کرد حالا چهگونه مطیع و فرمانبردار شما شد که میخواهد آفتاب را از مغرب طلوع بدهد؟ فکر میکنم پایان کلام گر چه سودی به شما آمریکایی ها نه دارد، ولی همین حالا هم فرصت دارید تا غایلهی اوکرایین را در یک توافق بینی خمیری با روسیه و متحدانش حل کرده و گور تان را از منطقه و افغانستان گم کنید. در غیر آن فرار شرمگین را که از ویتنام تا عراق و افغانستان و سوریه و لبنان را تجربه دارید. ناکامی اوکرایین و آفریقا هم بالای آن شرمساری های تان.