عبدالناصر نورزاد
معاشقه ی سیاسی امریکا و طالبان با استفاده از منابر مساجد
حلقه نامزدی اخوانیزم و امریکا، دوباره انداخته می شود. آنچه مسلم است این است که طالب از آغاز یک پروژه است؛ پروژه ی که شاید بدون آگاهی برای تحقق اهداف امریکایی ها به راه نیافتاده باشد. اصلا از ابتدای ظهور امریکا به عنوان قدرت بزرگ جهانی، تفکر تندروانه دینی که منافات جدی با نصوص قرآنی، احادیث پیامبر گرامی اسلام ص و رهنمود های شرعی دارد، در خدمت این کشور بوده است. رابرت دریفوس در کتاب بازی شیطان به تاریخچه شکل گیری جریان های سیاسی که بنام حرکت های اسلامی، یاد می شدند، پرداخته و تمام جریان های شکل گرفته در دوران قبل و پس از جنگ دوم جهانی را ابزاری در خدمت، اهداف امپریالیسی امریکا تعریف کرده است. وی معتقد است که هدف این کار امریکا، استفاده از این کارت برنده برای مقابله با نفوذ شوروی بوده است. نگارنده به هدف کتاب و مرام نویسنده از تحریر این کتاب، کاری ندارم؛ اما حوادث پسین نیم قرن گذشته، نشان می دهد که افراط گرایی دینی، تفکر سیاسی اخوانیزم و استفاده از ابزار خشونت، راه های برای تامین منافع امریکا بوده که از طریق این گروه های صورت گرفته است.
در تازه ترین مورد، به روز جمعه مبلغین طالبان در بعضی از مساجد روی این نکته تاکید داشتند که "آمریکایی ها خوب بودند، موازین حقوق بشر مراعت میکردند. این ارتش جمهوریت بود که مردم را میکشت. آمریکایی ها برای مردم و افغانستان خیلی خدمت کردند، ولی این نظاممفسد سابقه بودند که آمریکا را در نزد مردم بد جلوه داد . همچنان این ملاها گفته اندکه نظام سابق، پول ها و کمک های سخاوت مندانه امریکا را هدر داد و نباید آمریکایی ها را مقصر این وضعیت دانست و از کمک هایشان چشم پوشی کرد. همه بدی از نظام سابقه و مزدور صفت بود. آمریکایی ها با موازین حقوق بشر طالبان را هیچ گاهی اذیت نکردند و سال ها کمک نمودند تا این نظام استحکام یابد و افغانستان آباد شود، ولی این نظام سابقه بودند که مردم را دربدر نمود". این تبلیغ فعلی طالبان در مساجد یک تغییر ۳۶۰ درجه ی در همکاری با آمریکایی ها حساب می شود و در آینده رخ علنی خویش را نشان خواهد داد.
آنچه در این میان قابل تامل است، موقف ملا های است که قبلا امریکا را کفر می گفتند و همه روزه، بر ضد آن ها تبلیغ می کردند، اما حالا از همین منبر مساجد در خدمت منافع امریکایی ها قرار گرفته اند. این کار توسط ملا ها و منابر مساجد که جایی برای پیام صلح، محبت، همزیستی مسالمت آمیز و استحکام ریشه های روابط اجتماعی است، تاریخچه طولانی دارد. در دوران حضور شوروی ها نیز این ملا ها در مدح پاکستان، اعراب مفت خور و عشرت طلب، امریکا و انگلیس، نوحه سرایی می کردند. هرروز حکم جهاد می دادند که نتیجه اش، کشتار، قتل و ویرانی بود. در حالیکه مفهوم جهاد اولا باید مبتنی بر رضای خداوند متعال (ج) باشد و نیات و مرام و خواست شخصی انسان ها در آن، نهفته نباشد. دوم چطور امکان دارد که برای اخراج یک کفر و مقابله با آن، از کفر دیگری کمک بگیرد تا زمینه برای حضور آن در سرزمین تان مساعد شود؟ ملا های افغانستان را بی سواد ترین قشر، حتی در مفاهیم عمده دین حساب می کنند. قشری که با علوم عصری، سیاست، تاریخ، فرهنگ، جامعه شناسی و اقتصاد، بیگانه اند و قرآن را منبعی برای دریافت پول حساب می کنند. فقط قرآن را در ختم های مردم برای دریافت پول می خوانند و از کجا معلوم که آیات قرآن کریم را به طریقه درست، با رعایت احکام تجویدی بخوانند و آن را کامل کنند! به هرصورت، ماهیت اصلی ملا های افغانستان، این چنین است که برای پول و امتیازات شخصی هر کاری را انجام می دهند. حتی دین و عقیده خود را می فروشند.
امریکایی ها با درک خصوصیت ملا های افغانستانی، نقاط ضعف شان را شناخته اند و این قشر بی سواد و فاقد فهم سیاسی را همواره در خدمت منافع خود استخدام کرده اند. حال با استفاده از همین ملا ها، زمینه فراهم آوری ذهنیت مثبت برای برگشت آرام خود را مساعد می سازند. ملا های بی سواد افغانستان، حتی آموزش زبان های خارجی را نیز حرام میدانند. در حالیکه پیام دین اقرا است. دینی که انسان را به تعقل و تفکر وامیدارد و مسلما که تفکر و تعقل به پس زمینه مطالعه و دانش افروزی نیاز دارد، چگونه با آموزش و فراگیری علم و زبان مخالف باشند؟ به این نام، این ملا ها سال ها انسان ها را تکفیر کردند. حتی از حدود بندگی و انسانی خود فراتر رفته و العیاذبالله در مقام خدایی قرار دادند و حکم کردند که کی جنت می رود و کی دوزخ؟ این قشر مفت خور و فاسد جامعه، از مقام و مسند پیامبر گرامی اسلام (ص)، استفاده سو کرده اند. حتی تراشیدن ریش را مترادف با کفر میدانند. این ملا های فاقد اندیشه و تفکر انسانی، حتی نتوانسته اند پیام اصلی قرآن را درک کنند و از شر خواست ها و مطالبات شخصی خود را برهانند و در راستای رساندن پیام اصلی دین، قدم بردارند. این ها به طور قطعی در خدمت اهداف دیگران قرار دارند و منافع شخصی خود را مقدم تر از پیام اصلی دین می دانند. امریکا و سایر کشور ها نیز از این فرصت مغتنم استفاده برده و این قشر را همواره به خدمت گرفته اند.
حال توطئه ی به راه افتیده که توسط بیگانه ها و یک قشر مفت خور و راحت طلب و سوداگران دین و عقیده پیش برده می شود و نشان میدهد که پیوند عمیقی میان اخوانیزم تحجر گرا و امریکا وجود دارد. این ملا ها زمینه را برای ایجاد کینه و نفرت و قطبی ساختن جامعه افغانستان مساعد ساختند و این امر باعث شد تا امریکا از زیر بار مسئولیت حضور نظامی، بیرون بیاید و حالا دوباره این قشر، برای حضور آرام و بی دردسر این کشور در افغانستان با استفاده از منبر و عقیده مردم پاک دل افغانستان، زمینه سازی می کنند. چون مردم افغانستان بیشتر از همه به حرف های ملا های که در مساجد و منابر به سخنرانی می پردازند، گوش فرا می دهند و آن را یک حکم دینی می دانند. مردم باید هوشیار باشند که پیام اصلی دین، آرامش و امنیت مردم مسلمان و در استثنای حالاتی، همزیستی مسالمت آمیز با دیگران است؛ جدا از اینکه به کدام عقیده و ایمانی هستند. باید هوشیار شویم و این دکانداران عقیده و دین را از ذهنیت های ما طرد کنیم. بدیل آن را مطالعه دین، فهم درست قرآن کریم و کسب دانش سیاسی و علوم عصری بسازیم تا از شر توطئه های بیشتر شان در امان باشیم. باید بدانیم که این قشر مفت خور همواره برای اهداف سیاسی، از نام دین استفاده می کنند.