سید داوود مصباح

 

گذرگاه خطرناک تاریخ

 

قسمت – سی و نهم

درروی این سخره عظیم و این سیاره پرچالش ، درمرحله پیشرفت های سترگ علم و تکنالوژی و آگاهی ، یک سوال اساسی و قابل تجدید در برابر بشریت این است : « کدام سیستم ایدئولوژیک می تواند بهترین راه نیل به دموکراسی سیاسی و اقتصادی، استقلال سیاسی واقتصادی رشد همگانی ورفاه عام وصلح را ارائه کند ؟ سوسیالیسم علمی مارکس ، انگلس و لنین با گنجی سرشارازاحکام و استدلالات علمی ، با توشه ای پر باراز تجارب خلاق ، بحق مدعی آنست که چنین سیستمی است . دست اورد های سوسیالیسم بهترین گواه صحت دعوی بزرگ اوست . این دست آورد ها باهمه نقص ها ونارسایی ها ناگزیر وقابل درک ، انکار ناپذیر است . لذا اگردرست است که جامعه انسانی حرکتی ناگزیربسوی تأمین دموکراسی ، استقلال ، رشدورفاه و صلح دارد ، پس درست است که پیروزی سوسیالیسم علمی به عنوان عالی ترین کلید حل این معضلات ناگزیر است . » 1 

 به این اساس یگانه راهی که بشریت به پایگاه انسانی خود برسد ، دیگرستم و فقری وجود نداشته باشد ، راه بسوی سوسیالیسم است . سوسیالیسم علمی ، نه تخیلی و بورژوازی . «سوسیالیسم یا بربریت »  ، بلی اتاق فکر امپریالیسم امریکا به این باور بودند که سرمایه داری به هژمونی امریکا جاودان است . چنانچه در بخش از کتاب «  ایستوان مزاروش »، چنین می خوانیم : « قرن بیستم را تازه پشت سر گذاشته ایم ، قرنی که سر سخت ترین مدافعان نظام سرمایه داری آن را « قرن امریکا » نام نهاده اند . این دیدگاه طوری بیان می شود که گویی نه انقلاب اکتوبر1917 اتفاق افتاده است ، نه انقلاب چین وکیوبا ونه مبارزات آزادی بخش ضد استعماری در دهه های بعد از آن ؛ بگذریم از شکست تحقیر آمیزکه در ویتنام بر کشور قدرتمند ایالات متحده وارد آمد . مدافعان بی چون وچرای نظام حاکم درواقع با اطمنان خاطرپیش بینی می کنند که نه تنها سرنوشت قرن بیست و یکم ، بلکه آینده تمامی هزاره ی سوم این است که ازاحکام چالش ناپذیرپکس امریکانا ( سیطره بلا منازع امریکابرتمام جهان) پیروی کند .» 2

 اکنون که بشریت به دهه سوم قرن بیست و یکم رسیده ، بیشترین کشورهای خاورمیانه ، فدراتیف روسیه ، چین ، هند ، امریکای لاتین وکشورهای افریقایی از دالرو امریکا بریده ودرحال پا گرفتن قدرت های بزرگ اقتصادی هستند و امپراتوری « وحشت » ( امریکا ) دربحران عمیق اقتصادی و آشفتگی های اجتماعی در حال فروپاشیدن است . وقتی در جهان حکومت جنایت کار اختاپوس امریکا سقوط نماید ، جهان یک نفس عمیق کشیده و راه بسوی صلح و سوسیالیسم بازو بازترمیگردد . حکومت امریکا از همان آغازتوسط برده داران و سرمایه داران بزرگ اساس گذاشته شده وتا حال به همان شیوه ادامه می دهند و مردم در این ساختار کمترین نقشی ندارند . هرشرکت بزرگ افرادخود رادردولت و ساختارهای آن تنظیم می نمایند واین افراد به لابی های همان شرکت ها و انحصارات لابی گری می نمایند . اما، در اهداف عمومی سیاست گذاری یک اتاق فکری مشترک دارندکه سیاست اقتصادی وزمینه های تسلط برجهان را تعیین وکنترول و نظارت می نمایند که همان ( حکومت پنهان جهانی ) در وال استریت است . سازمان « سیا » و پنتا گون وشاخه های اطلاعاتی و اتاق های فکری در سایت دانشگاه ها از زیر مجموعه های همان ( حکومت پنهان جهانی ) می باشد . روئسای جمهور ،وزیران دفاع ، روئسای سی آی ئی ( سیا ) وسایرنهاد های کلیدی را حکومت پنهان توسط یکی از بزرگترین سرمایه داران تعیین ومعرفی می نمایند . بطورمثال : « بل کلینتون » را « مک رابرت روبین » از ایالت ارکانزاس به واشنگتن آوردورئیس جمهورش ساختند . بل کلینتون قبل از ریاست جمهوری وکیل مدافع گلدین سکس یک بانک بزرگ در ایالت ارکان زاس وخانمش هیلی کلینتون در سیتی بانک که رابرت روبین یکی از سهم داران ومدیر این هردو بانک است . رابرت روبین یکی از صهیونیست های دو آتشه امریکا می باشد . آقای « بارک اوباما » را خانواده « کرون » که سهامداران شرکت جنرال دینامیک هستند وخانواده « پریگ سر» وی را سپورت کردند . آقای « جوبایدن » را از ایالت دیلی ویر کنار ایالت نیوجرسی ، خانواده « دوپان » که دست اندر کار مجتمع صنایع شیمیاوی است بالا آورد و سپورت کرد . وزیر خزانه داری وی خانم « جنت یلن » که در بانک فدرال کارمی کرد . وزیر خارجه بایدن « تونی بلینکن » در شرکت « ویست ایکس » جز مدیران وبنیان گذاران بوده که این شرکت درضمن دلال شرکت های اسلحه سازی است ولابیست انحصارات اند . وزیر کشاورزی بایدن « تام ویلسک » حقوق بگیر سه شرکت « مونستو » ، « کارگیل » و ای دی ان » است . این شرکت های انحصاری فرآوردهای کشاورزی اند . آقای « دونالدرامسفلد » دلال شرکت « لاک هیت مارتی » بزرگترین شرکت اسلحه سازی . آقای « دیگ چینی » جزسهم داران وهیئت اومنای شرکت « هیل بیرتون » ازپیمانکاران پنماگون . آقای « لوید آستین » وزیر دفاع جوبایدن از دلالان شرکت اسلحه سازی « ریتیان » است . » 3   

حکومت ایالات متحده امریکا همه از دلالان و لابی های شرکت ها وانحصارات تشکیل گردیده ، مردم امریکا در کجای این نظام ملیتاریستی حضور دارند ؟ که ندارند . حکومت امریکا ازهمان بدوتأسیس خود بربنیاد سرمایه داری وتسلط برمنابع جهانی وبازار بود. از گژدم نمی شود گله کرد که چرا نیش می زنی ؟ فطرت او این است . این حکومت سرمایه داری به تمام معنی ومحتوای واجزای خود بوده وملت امریکا در آن نقشی ایفا نمی کنند .

 اندیشه ای تسلط برجهان : 

قدرت از بریتانیا به امریکا دارای چندین میراث محاسبه شده بود وعمدتاً انتقال قدرت پولی از پوند به دالر، توسط سه نهاد مدریتی که عبارت بودند از؛ فرماسیونری ، صهیونیسم ودولت دایمی ازنخبگان متفکرمجموع نهاد های سرمایه داری هم از بخش صنایع ، بانک داری ، تجارت وکشتی رانی واداره وتشکیلات دولتی که ( حکومت پنهان جهانی ) است . ترکیب این نهاد ازفرماسیونرهای بسیار کارکشته وصهیونیست های باتجربه ونظریه پردازان ، دانشمندان زبده بخش های مختلف وسیاست گذاران نخبه واقتصاد دانان ، شکل گرفته است . چون این نهاد ( حکومت پنهان ) برای مدریت جهانی برای نظام سرمایه داری کار می کنند ، این نهاد خارج ازهرگونه مداخله دولت ونهاد های دولتی ایالات متحده امریکا می باشد . هرعضوحکومت پنهان طبق معیارهای گزینشی فرماسیونری تشخیص وانتخاب می شوند . دراسکناس یک دالری امریکا نشان فرماسیونری را که عبارت از یک چشم درمیان مثلث بالای یک مخروط سمت چپ ملاحظه می توانید . وشاه کلید کنار تصویرهم جزء نشان فرماسیونری است .این شاه کلید دردرکلیسا وسایر جاهای دیگر دیده می شود .

این کانون جهانی ( حکومت پنهان جهانی ) نظریه پردازان علنی و مخفی داشتند و دارند که برنامه های جهانی سلیط برجهان را ارئه می دهند . منجمله نظریه پردازمشهورانگلیسی « هالفوردمکندر» در سال 1919 ، نظریه هارتلند رامطرح کرد ومعتقد بود که هرکشوری که فلات مرکزی وغنی از منابع از سیبری گرفته تارودولگا دراروپا وبلندی های هیمالیا ، مغولستان وزاکروس ایران را در کنترول داشته باشد درواقع بر کل جهان حکومت خواهد کرد . نظریه پردازهلندی بنام « نیکولاس اسپایکمن» درسال 1942، نظریه معروف ریملند را مطرح کرد . اومعتقد بود که قدرت اصلی جهان یعنی شرط تسلط برجهان به ویژه قدرت اقتصادی درحاشیه رود ها ، تنگه ها ،دریاها وبنادر متمرکزاست . نظریه پردازدیگر« اقای «هنری کسینجر» ازدهه 1970بیش ازهمیشه برای درک سیاست خارجی ایالات متحده دراولین دهه قرن جدید حقیقت داشت « نفت راکنترول کنید تا بر همه جهان کنترول داشته باشید ...» 4

 سیاست گذاری ایالات متحده امریکا درگذشته وحال براساس سیاست تدوین شده ی کانون فکری سرمایه داری ( حکومت پنهان جهان ) است . البته بعضی جزئیات درکنگره امریکا مورد مباحثه های فرعی قرار می گیرد ، اما مسایل عمده بر اساس طرح و تدوین همین اتاق فکرمرکزی سرمایه داری در وال استریت است . وقتی منافع اقتصادی ایالات متحده می گوئیم منظور همان منافع و سیاست راه بردی و تدوین شده مجتمع صنتعتی نظامی ، مجتمع صنایع شیمایی وصنایع داروسازی وبانک ها وبنیادهای مختلف اقتصادی و سرمایه مالی می باشد که هیچ کدام به دولت امریکا تعلق ندارد وهمه بخش ها خصوصی است . حکومت امریکا صرف بازوی اجرایی سیاست های تدوین شده بوده می تواند . بودجه نظامی ودیگر بخش ها را حکومت مدریت می نماید ، که در ترکیب اعضای حکومت حقوق بگیران و دلالان شرکت های بزرگ و انحصارات قرارمی گیرند . مثلاً تمام وزیران دفاع امریکا ازمجتمع نظامی صنعتی می آیند .

 درایالات متحده امریکا علاوه برسیاست گذران وابسته به بازوهای کانون های مختلف فکری تسلط بر جهان ، دانشمندان ، شخصیت های اکادمیک ، استادان دانشگاه ها ووطن دوستان واقعی امریکایی زیادی هستند که بر ضد کانون های توطعه ضد بشری و اتاق های فکری سرمایه داری قراردارند وبه روشنگری می پردازند .بطورنمونه ؛ اکادمیسین های چون پل سوئیزی ، هری مگداف و ایستوان مزاروش وهمین آقای جفری سکس که با دوسال بررسی روی منشأ ویروس کوید19 اعلام داشت که این ویروس نتیجه دست کاری های لابراتوار های بیولوژیکی امریکایی است . همچنان ، جان بلامی فاستر، پل باران و دیگران . میلیون ها جوان و خردگرایان امریکایی درمقابل کلبه ای شیطان ( حکومت امریکا ) قراردارند ؛ که بر اساس حکومت پنهان سرکوب ووحشت نمی توانند نقش سازنده داشته باشند .

این امپراتوری شرارت ( حکومت امپریالیستی امریکا ) بعد از جنگ جهانی دوم و در طول جنگ سرد سیاست ژئوپلتیک نوینی راطرح و تدوین کردند که تا امروزادامه دارد ؛ ژئو پلتیک رسمی ، ژئو پلتیک کار بردی و ژئو پلتیک عمومی .

1 – ژئو پلتیک کاربردی عبارت است از: طرح دکترین ها وبرنامه های روزجهان طبق زمان ؛ دکترین ترومن از آغاز جنگ سرد ، استراتیژی سدنفوذ جرج کنان ( سدنفوذ کمونیسم در کشورهای پیرامون واروپا) ، طرح مارشال ، سند سیاسی شورای امنیت ملی امریکا ، دکترین امپراتوری شرارت ریگان وتصویراهریمنی از اتحاد جماهیر شوروی وغیره .

2 – ژئو پلتیک رسمی : ارائه سیاست های سلیطه برجهان و منابع ازجمله سیاست هارتلند ، ریملند ، دومینو وطرح هنری کسینجر و برژنسکی و دکترین های دیگر .

3 – ژئو پلتیک عمومی : تبلیغات ، شایعه پراگنی واتهام وغیره ترفند های فریب افکار عمومی از طریق رسانه های اطلاعات جمعی ، رادیو ، تلویزیون ، نشریات روزنامه ها ویدئو و فلم و سینما وغیره .  

بعد از جنگ دوم جهانی تا کنون سردم داران حکومت امپریالیستی امریکا با اشکال مختلف تسلط خود را بر جهان احمال کرده است ودالر را بحیث پول جهانی برجهان تحمیل نموده وثروت های عظیمی به شرکت ها وانحصارات ومنجمله بر شرکت های تولید جنگ افزارسرازیرساخته است .  

هشدار سمیر امین :

    جان بلامی فاستر سردبیر روزنامه مانتلی ریویو در شماره 21 اپریل 2021 می نویسد : « اگربه جهان امروز بنگریم ، سیر حرکت « بی نهایت خطرناکی»که سمیرامین برای سیستم سرمایه داری تصویرنمودظاهراً در حال زخ دادن است . درسال 1992 بود که سمیرامین کتاب کوچکی به نام « امپراتوری آشفتگی » را درمطبوعات مانتلی ریویو منتشر نمود . فصل آغازین کتاب « دنیای غرق در آشفتگی » با این پرسش آغاز شد : آیا از سلطه ایدئولوژی جهانی سازی « می توان به این نتیجه گیری رسید » که « همه ی جوامع کره زمین باید خود را تسلیم ضوابط عقلانی نمایندکه حاکم بر گسترش جهان سرمایه است ؟

 این نظرگاه ، گرچه امروزحاکم است ، نه تنها غیرمنطقی واشتباه ، که بی نهایت خطرناک است .

جان بلامی فاستر در ادامه می نویسد : « دشواراست که امروزابعادجشن کبیرسرمایه داری ، که در سال های 1991تا 1992 ، آغازشدرا به یاد آوریم ، دربحبوحه جنگ خلیج به رهبری ایالات متحده امریکا علیه عراق ، ازهم پاشی بلوک شوروی ، نابودی اتحاد جماهیر شوروی وادغام هرچه بیشترچین دراقتصادجهانی رئیس جمهور وقت امریکا جورج بوش پدر، پیروزمندانه ایجاد یک « نظم نوین جهانی »را اعلام داشت . اظهارگردیدکه سرمایه داری ، یک بار وبرای همیشه پیروزگشته است . هیچ چیزقادربه متوقف نمودن گسترش امپراتوری جهانی تحت سلطه ایالات متحده نخواهد بود . کتاب فرانسیس فوکویامادرسال 1992،به « پایان تاریخ وآخرین انسان » پرداخت . درهمین اوان ، درسال 1992، بودکه سمیرامین کتاب کوچکی به نام « امپراتوری آشفتگی » را در مطبوعات مانتلی ریویومنتشرنمود . امین معتقد بود که یک جهانی سازی گسترش یابنده درغیاب دولتی فراملیتی به موازات افول هژمونی اقتصادی ایالات متحده به سرعت شکافهای جدیدی را درسیستم جهانی سرمایه داری بوجود خواهد آورد . منبع اولیه آشفتگی روندامپریالیستی دنباله داربه تبعیت کشاندن کشورهای پیرامونی( ونیمه پیرامونی ) جهان سرمایه داری توسط مثلث ایالات متحده امریکا ، اتحادیه اروپا وجاپان بود . نئولیبرالیسم ، که فاقد هر گونه « ارزش علمی » بود ، به زبان ساده چنگ اندازی جهانی سرمایه به قدرت بود که ناگزیربه ایجاد درگیری های جدی تر درحیطه های ژئوپلتیک وفرهنگی بین دولت وتمدنها ، به موازات مبارزه شدید طبقاتی در درون کشورها می انجامید . سیستم سرمایه داری به حد رکود رسیده است . سمیر امین می اندیشید که منحنی کلی سیاسی ، متمایل به از هم گسستگی دموکراسی لیبرال و « سقوط به سوی گونه ای از فاشیسم دون پایه » می باشد که نژادپرستی فزاینده ، زن ستیزی وحاکمیت زور از مشخصه های آن خواهد بود . » 5

 در بالا یاد اوری گردید که حکومت ایالات متحده امریکا بر اساس اراده کاری سه نهاد بنیان گذاشته شده است ، فرا ماسونری ، صهیونیسم واتاق فکرسرمایه داری ،یا اتحادیه ای سرمایه داران برای ساختن یک حکومت جهانی ( حکومت پنهان جهانی ) ، که هردوبخش یا نهاد فراماسونری و صهیونیسم شامل در ساختار  ( حکومت پنهان جهانی ) می باشد . فعالیت وکارکردهای فراماسونری واتاق فکری سرمایه داران در وال استریت همان قسمی که از نام و هویت شان هویدااست ، از دید عامه پنهان است ، اما صهیونیسم پنهان نیست وکاروفعالیت های ضد بشری آن وقدرتش دردولت به ویژه در نهادهای چون پنتاگون ، سیا وکنگره نهادینه گردیده وتسلط برامور سیاسی و اقتصادی ومجتمع نظامی صنعتی دارند . لازم است مکس کوتاهی بر این نهاد ضدبشری داشته باشیم : 

 صهیونیسم درامریکا :

تاریخچه صهیونیسم به سالهای 1820،برمی گرددکه مجمع یهودیان مذهبی ، سیکولار وچپ باهم درتشکیل اولین کنگره یهودیان سهیم شدند . بیشترین کنگره های نوبتی آنان در اروپا برگزارمی شد .  

 اکنون در امریکا بااین که حدود 4/5 درصد جمعیت امریکا راتشکیل می دهند ،ولی از لحاظ ثروت وسرمایه بزرگترین شرکت ها وانحصارات به آنان تعلق دارد . بزرگترین لابیست ها درامریکاصهیونیست اند وباخواست آن ها درسال1995، بنام ( قانون شفاف سازی فعالیت های لابی ) درکنگره تصویب واین قانون به لابیسم مشهورگشت . لابیست های بسیار هدفمند ، پروژه های بزرگی را درسطح جهان به راه انداختند . ازاین میان می توان « آیپک » به عنوان بزرگترین لابی یهود ویک سازمان هم آهنگ کننده که در کمیته اجرایی ان روئسای 40 سازمان یهودی با 5میلیون عضو وهمچنان لابی « جی استریت ( خیابان یهودی ) است .

 همچنانی که سرمایه داران امریکا یک اقلیت جمعیت آن کشوراست ، اما حکومت مپریالیستی امریکا را دربر می گیرد وعده ای از این سرمایه داران یهود وصهیونیست اند وبالابی گری های سازمان یافته ی خود دولت ، سیاست ورسانه ها را درکنترول دارند ، منجمله شبکه « ای .بی . سی » امریکا وشبکه « سی .بی .اس» . « ناکراک » یک سازمان یهودی دیگر است که نفوذ درحکومت امریکا ونظارت بر منافع اسرائیل می باشد . « آیپک » وهم « ناکراک » و« جی استریت » زیرمجموعه های زیادی درامریکا ، کانادا ، بریتانیا واروپا دارند که سازمان یافته ، طبق رهنمود کنگره صهیونیسم جهانی عمل می نمایند .

درایالات متحده امریکا ، سرمایه داران نهاد های دولتی را کنترول می نمایند . درواقع حاکمیت متعلق به اقلیت سرمایه داران ، انحصارات ، بانک ها ومجتمع نظامی صنعتی می باشد ،که صهیونیسم یک بخش عمده آن محسوب می گردد .

به گفته ای ستیفن ولف ، پژوهشگردردانشگاه ویرجینیا : « امریکا یک دایناسوربزرگ با مغزکوچک است »  ----------------------------------

منابع :   1 -  د.احسان طبری ، یادداشت های فلسفی سیاسی ، نشر: حزب توده ایران ، ص 123 .

2 -  پروفیسور .د.استیوان مزاروش ، سوسیالیسم یا بربریت ، « قرن امریکا » تادوراهی سرنوشت ساز ، برگردان به فارسی : د. مرتضی محیط ، انتشارات : اختران .

3 -  د.مرتضی محیط ، صحبت درتلویزیون پیام افغان ، 30 جون 2021، .

 4 -  د. ویلیام اف انکدال ، صد سال جنگ ، برگردان به فارسی : د. ابراهیم شایان ، نشر: رود ، 1397خ ، ص 293 .

5 -  جان بلامی فاستر ، سیر حرکت سرمایه داری وجهان امروز ، هشدار سمیرامین ومانتلی ریویو ، برگردان : ا.مانا ، نشر درسایت اخبار روز « چپ» ، 29 ثور 1400خ .

Saturday, 9 September 2023

 

 

 

++++++++++++++

Tuesday, 25 July 2023

قسمت – سی وهشتم

 

حزب بلشویک به رهبری لنین معادله قرن بیستم را تغییر داد :

    همانطوری که کارل مارکس و فریدریش انگلس معادله قرن نوزدهم را تغیرداد ومعادله رهایی بشریت را از شرسرمایه داری کشف و فرمولیزه کرد ، والادیمیرایلیچ لنین آن معادله را درقرن بیستم باز کرد وراه عملی آن را به بشریت نشان داد . همچنان که چارلیز داروین دربیولوزی وگالیله درنجوم وانشتین در فزیک انقلاب روشنگری را بوجود آوردند ، مارکسیسم درزندگی انسان راه رهایی ازفقرواسارت را نشان داد . این که انسان روی زمین چگونه زنجیر های اسارت بار سرمایه داری را از دست و پای خود باز کند وزندگی انسان گونه را بیاموزند ، تنها و یگانه افزار مارکسیسم لنینیسم است . اگرانقلاب اکتوبرصورت نمی گرفت سرمایه داری امپریالیستی به رهبری امریکا وانگلیس و فرانسه واقمارآنان جهان بشری و سرزمین های آنان را بین شان بعد از جنگ اول جهانی تقسیم کرده بودند ، دیگرتمام قاره آسیا و افریقا و امریکای لاتین دراستعمارامپریالیسم قرار می گرفت وتمام منابع روی زمین به محدود کشورهای امپریالیستی تعلق گرفته بود و می گرفت . گرچه امپریالیسم با استفاده از حماقت انسان تا کنون به شیوه ها وترفند های مختلف نیروی انسانی و منابع طبیعی جهان را دراختیار دارند ، ولیکن با قانون مندی تکامل ، سرمایه داری با سرعت رو به زوال است . آنچه که به دوام سرمایه داری امپریالیستی کمک کرده ، میلیون ها انسان درقاره آسیا و افریقا باورهای مذهبی وسنتی خود را نا آگاه سپر سرمایه داری می سازند وکمونیسم را تابو ساخته اند . این سپربلا برای سرمایه داری امپریالیستی یک پرده ای آهنین ویک نعمت مجانی جهالت و نادانی وخطای بزرگ انسانی می باشد که با روشنگری فرومی پاشد . امپریالیسم امریکا درکشورهای سرمایه داری غرب با سیاست زیرکانه چنان مردم را مشغول ساخته که حتی وقت برای شنیدن اخبار داخلی خود را ندارند ، چه برسد به پرداختن اوضاع جهانی وآموزش علمی سلاح مبارزه طبقاتی ( مارکسیسم ) . علاوه بر آین ،پایه های دوام امپریالیسم عبارت از : ملیتاریسم امپریالیستی امریکا ( مجتمع نظامی صنعتی ) و جنگ های امپریالیستی به منظور فروش سلاح ، با استفاده از جهالت انسانی راه اندازی جنگ های مذهبی و دینی وتأسیس و تجهیزگروه های جنگی و تروریستی ( جهادی ، داعشی و طالبانی وغیره ) ، استفاده ازرسانه های اطلاعات جمعی ورسانه ای ، چین ، روسیه وایران هراسی وتبلیغات علیه کمونیسم و سازمان دهی احزاب نام نهاد کمونیستی ، کارگری و سوسیال دموکراتیک وغیره به منظورمنحرف ساختن جنبش های مارکسیستی وچپ انقلابی وکارگری در جهان .

 با همه ترفند های امپریالیستی زوال سرمایه داری اجتناب ناپذیراست و این موضوع کاملاً علمی است که هم در کاپیتال ، هم درمانیفست کمونیست و هم در کلیات لنین توضح داده شده است . باز شدن عملی زوال سرمایه داری با پیروزی انقلاب اکتوبر کلید خورد ، با دلایل زیر :

1 – با پیروزی انقلاب اکتوبر 1917 به بشریت درعمل نشان داده شد که جایگزینی برای عبور از سرمایه داری و رسیدن به فاز دیگرجهان غیر سرمایه داری و استثماری ( کمونیسم ) وجود دارد وسرمایه داری زوال پذیر است .  

2 -  انقلاب اکتوبر، درعمل مقوله ماتریالیستی تاریخ که توسط کارل مارکس و فریدریش انگلس درمانیفست کمونیست فرموله شده بود ، قابل تحقق یافتنش را تثبیت کرد . انقلاب اکتوبر نشان داد که نیروی مولده اگر به آگاهی برسد ، جهان سرمایه داری را به سوسیالیسم می رساند وبشریت را از استثمار و ستم های گونه گون رهایی بخشیده وستم طبقاتی از میان برداشته شده و بشریت به عدالت پایدارو به پایگاه انسانی خود بر می گردد . 

3 – انقلاب اکتوبرمعادله استعماربریتانیا و فرانسه را از بیخ و بن دگرگون ساخت وبا الهام ازانقلاب واندیشه های علمی مارکسیسم با سرعت استعمار زدایی و مبارزات آزادیبخش ملی در کشورهای جهان آغاز گردید وحتی سران ومتفکران امریکایی هم به این نتیجه رسیدند که دیگربشریت بعد از انقلاب اکتوبرو رسیدن به آگاهی وپاگرفتن جنبش های آزادی خواهی ، قرن استعماری به پایان رسیده و باید چاره ای دیگری اندیشید . بعد از جنگ دوم جهانی روزولت به رزم طلبی و سقوط انقلاب روسیه به چرچیل میخندید . و روزولت به صراحت می گفت که فاشیسم هیتلر را اتحادشوروی به رهبری استالین شکست داده است .

4 -  انقلاب و شیوه کار انقلاب و سپاه انقلاب و شعار اساسی انقلاب را لنین با مقالات و بیانیه های خود روشن ساخت و طرز حکومت پرولتاریا ( طبقه کارگر) راتوضیح داد : ( تمام قدرت بدست شوراها ) البته شوراها مربوط می شود به مقدار آگاهی توده ها وکارگران و کمونیست ها . بطورمثال اگر به یک منطقه ای از پکتیا ، شولگر بلخ یا سرجنگل غوردرافغانستان گفته شود که شورای ولسوالی خود را انتخاب کنید ، به نسبت عدم آگاهی طبقاتی مردم ، همان آخند وسودخور وارباب را انتخاب می نمایند که کوچکترین نفعی برای یک حاکمیت شورایی ومنافع مردم ندارد . بعد ازانقلاب اکتوبردهقانان شوروی نتوانستند که شوراهای دهقانی خود را بسازند ازین جهت موقتاً کنار گذاشته شد .  

5 – قرن بیستم قرن انقلاب کارگری اکتوبربود . با الهام ازانقلاب اکتوبرجنبش های رهایی بخش و جنبش های آزادی بخش درجهان آغازیافت . جنبش های آزادی بخش ملی برای استعمارزدایی به پیروزی های دست یافت وکشورها یک پی دیگر به استقلال سیاسی خود نائل گردید ، ولی به نسبت عدم آگاهی توده ها نتوانستند که مانع مداخلات امپریالیستی گردیده وکشورشان را از بازارسرمایه داری کنار کشند و به استقلال اقتصادی برسند . شعارسران امپریالیسم امریکا ( جهان آزاد ) منظور از بازار آزاد برای غارت منابع کشورها و فروش کالاهای تولیدی سرمایه داری به آن بازار ها بود و هست . 

6 – انقلاب اکتوبروبا پیروزی کامل بر ازتش های داخلی ضد انقلاب و بیست ازتش خارجی تا 1920 با اصل حق تعیین سرنوشت ملل وتأسیس 15 جمهوری ، اتحادجماهیر شوروی بحیث یک قدرت جهانی روبه سوسیالیسم مطابق جهانبینی علمی مارکسیسم واصالت و رسالت طبقه کارگردرجهان بحیث ابر قدرت ظهور کرد . این حکومت برای نخستین بارآزادی برابری شهروندی ، حق انتخاب مسکن ، آموزش رایگان ، درمان و بهداشت رایگان و همگانی ، لغو کارکودکان ، برابری حقوق زن و مرد ، لغو مالکیت استثماری ودیگر مسایل عدالت اجتماعی و مناسبات مترقی ، دموکراتیک را به تصویب رسانید و عملی کرد واولین زن درکابینه درسطح جهان دراتحاد شوروی انتخاب شد . کار، مسکن برای همه شهروندان تضمین گردید . با وجود آغازوختم جنگ جهانی واز دست رفتن25میلیون انسان در جنگ و تخریب بیش از 2000 شهرو قصبه ، حزب کمونیست اتحاد شوروی به رهبری  جوزف استالین با یک پلان پنج ساله ، کشورشوراها را به پا استاد کرد و با قدرت تمام درحمایت از جنبش های آزادی بخش و رهایی بخش کشورهای جهان قرار گرفت واز جنبش های کارگری حمایت کرد . راه پیمایی و انقلاب چین به رهبری مائوتسه تونگ ازحمایت بیدریغ اتحاد شوروی تا آخرحیات جوزف استالین بر خوردار بود . صدرمائو یک مارکسیست لنینیست انقلابی بود وبا تمام قد بر ضد امپریالیسم استاد و چین را از فقر و عقب ماندگی ومصیبت های بی شماربه راه رشد انقلابی و رهایی بخش قرارداد .

7 – اتحاد شوروی در 1919 اولین کشوری بود که استقلال افغانستان را به رسمیت شناخت وکالنین به کابل سفر کرد وتمام قرضه های زمان تزار را بخشید وپیمانهای همکاری با دولت جوان امان الله شاه بست . با پیروزی انقلاب اکتوبر پیمان ترکمن چای لغو و قروض ایران را هم بخشید . اتحاد شوروی از انقلاب کیوبا در برابرامریکا حمایت کرد . همچنان از تمام جنبش ها و دولت های ملی و ترقی خواه حمایت می نمود . اتحاد شوروی در قرن بیستم سنگرجنبش های مترقی جهان محسوب می شد .  

 درزمان حال و آینده هرکونیست ، کارگرآگاه و انقلابی ، حزب و سازمانهای مترقی که برای رهایی انسان از فقروستم های گونه گون و عمدتاً ستم طبقاتی مبارزه نمایند یگانه سلاح اساسی آنان برای این کارمارکسیسم لنینیسم است وباید به این جهان بینی علمی مجهز شوند وبه پیکارخود علیه سرمایه داری و امپریالیسم ادامه دهند . آنانی که به بهانه شرایط زمانی شکل و شمایل مبارزه را بدون مطالعه و آموزش یک صفحه ازمارکسیسم لنینیسم به سلیقه ای شخصی و گروهی ادامه می دهند ، بدون تردید که خدمت به سرمایه داری وامپریالیسم می نمایند.بلی زمان نسبت به یک قرن قبل ازلحاظ علم وتکنالوژی پیشرفت کرده و سرمایه داری ازاین دانش برای انباشت سرمایه وتعمیق استثماراستفاده عظیم نموده است که اکنون این شگاف طبقاتی صد درصد بیشترازقبل می باشد . بدون شک فردا ازهوش مصنوعی سرمایه داری استفاده افزاری می نمایند وقصددارند تا بشریت را به برده ای کامل تبدیل نمایند . کمونیست های واقعی و کارگران آگاه و انقلابی ، احزاب و سازمان های پیشروکارگری ، اکنون بیشتر از گذشته به مطالعه و آموزش مارکسیسم نیاز مند اند . امروزبه لطف انترنت و تکنالوژی امکان دست رسی به آثارمارکسیسم لنینیسم میسر است که باید بطور دقیق و عمیق بحیث یک ضروت مطالعه و آموزش صورت بگیرد . سرمایه داری ازهرامکانی برای انباشت سرمایه به غارتگری ، جنگ واستفاده از تکنالوژی وویرانی اکوسیستم و محیط زیست می پردازند ، پس چرا نباید کمونیست ها و سازمانهای کارگری با شتاب بیشتر به مبارزه رهایی بخش ادامه ندهند . به فرموده دکتور مرتضی محیط دانشمند مارکسیست لنینیست معاصر « مارکسیسم ، آیه نیست و قابلیت انطباقی دارد » می شود ازجهان بینی علمی وکسترش آن در بین طبقه ای کارگربیشتراستفاده کرد . وبه روشنی جهان بینی علمی نقاط ضعف مبارزه طبقاتی و رهایی بخش را دریافت و انطباق داد به شرایط موجود ورفع هر گونه ابهام و تردید و شک . طبقه ای کارگروکمونیست ها برمبارزه رهایی بخش آگاهی رسانی ضعیف داشته باشند ، فردا برای این اهداف دیر است ، چون هوش مصنوعی بحیث یک افزارسلطه بر اذهان انسان بکارگرفته می شود ورباط بجای کارگردر تولید افزایش می یابد . این پروسه کارمبارزه را پیچیده تر خواهد کرد . امروزه ملیتاریسم با افزایش تولید انواع بسیار پیشرفته جنگ افزاراز یک جانب وافزایش شرکت های تولید داروهای بی کیفیت ودست یابی به مراکزتولید انواع ویروس به عامل غیر مطلوب ومخرب تبدیل گردیده است . همانطوری که مجتمع نظامی صنعتی برای فروش جنگ افزار به میادین جنگ ها نیازمند اند ، شرکت های داروسازی برای فروش محصول به بازارنیازمند اند . کوید19 یکی ازدست کاری های بیولوژیکی در لابراتوار های اکراین به مدریت پسر بایدن رئیس جمهور امریکا بود . با دست کاری و فعال ساختن ویروس جان میلیون ها انسان را گرفت و حالا دوز اول و دوم به چهارم و پنجم هم رسیده وهم اکنون در ایالات متحده امریکا دارو درمان وبیمارستان ها به کالای تجارتی تبدیل گردیده و داکترها در استخدام شرکت های خصوصی قرار دارد . منشأ ویروس کوید19 را ازجفری ساکس استاد دانشگاه کلومبیا در یوتیوب ملاحظه می توان کرد . /1

سرانجام به این واقعیت می رسیم که در پرتو دانش مارکسیستی و لینینیستی باید مبارزه رهایی بخش را تشدید کرد ، ورنه به مرحله ای می رسیم که با دشواری های زیادی دست و پنجه نرم کرد

تاریخ تجارب انقلاب اکتوبر1917 انقلاب چین به رهبری مائوتسه تونگ ، انقلاب ویتنام به رهبری هوچیمن ، انقلاب کیوبا به رهبری فیدل کاسترووانقلاب های رهایی بخش دیگر را با خود دارند .  پیروزی اتحاد جماهیر شوروی درجنگ دوم جهانی بر فاشیسم هیتلری الگویی شد برخیزش توده های زحمتکش کشورهای مستعمره برای استقلال ورهایی از استعمار . 

درسال 1945 ، اندونزی وویتنام شمالی استقلال یافتند  

در سال 1946 ، جنبش در سوریه و لبنان آغاز شد .

درسال 1947 ، هند و پاکستان استقلال یافتند .

درسال 1948 ، برمه وسیلان وکمونیست ها درچین وکره شمالی پیروز شدند .

همچنان انقلاب کیوبا در 1959 و انقلاب و جنبش های ضدسرمایه داری در افریقا و آسیاو امریکای لاتین الهام گرفته از انقلاب اکتوبر 1917 و برخوردار از حمایت بیدریغ اتحادشوروی بودند . 

از پیروزی انقلاب بیشترین واکنش و خصومت علیه دولت شوراها نشان داده شد ، توسط انگلیس بود ، چون میدانستند که این انقلاب برای جنبش های ضد استعماری الهام بخش است و یاری می رساند ایالات متحده امریکا که امپراتوری بریتانیا را مانع عمده برای تسلط بر بازار جهانی میدانستند ، زیاد به سخن بریتانیا گوش نمی دادند ومی خواستند که به استعمار خاتمه داده شود . بعد از جنگ دوم جهانی چرچیل بیش از دیگران ضد کمونیست و ضد انقلاب اکتوبر بود با استفاده از هر ترفندی کارمی گرفت تا روزولت را متقاعد وهمدست سازد برای یک جنگ به تمام قدرت حتی اتمی برای ساقط ساختن انقلاب اتحادجماهیر شوروی . اما، امریکا در ظاهر سرتکان می دادند ، ولی درخفا برای از پا در آوردن کامل امپراتوری بریتانیا بودند وبه بهانه ای « حق تعیین سرنوشت ملل » گرفتن یا آزاد سازی مستعمرات یعنی بازار، از چنگ بریتانیا بود ند .

اتحاد جماهیر شوروی به رهبری جوزف استالین با برنامه های غربی ها ازطریق شبکه های اطلاعاتی ، آگاهی کامل داشت . جوزف استالین با طرح یک برنامه پنج ساله ، نه تنها تمام ویرانی های ناشی از جنگ را باز سازی کرد ، حتی سطح تولید کشاورزی را به حد خود کفایی بالا برد و درصنعتی ساختن به حدی توان یافت که در سال 1949، به سلاح زروی دست یافت .

پنجم مارچ 1946 ، وینستون چرچیل درکالج وست منستر در فولتون میسوری ایالات متحده امریکا با حضورداشت « ترومن » رئیس جمهور امریکا سخنرانی معروف خود را که بنام « پرده آهنین » معروف شد ، ایراد کرد . چرچیل در این سخنرانی خواستار اتحاد تمام کشورهای انگلیسی زبان گردید تا به اصطلاح پرده آهنین اتحاد شوروی رادر اروپای مرکزی و شرقی ، ورشو ، پراک ، برلین ، وین ، بوداپست ، بلگراد ، بخارست و صوفیه را کنار زنند . به این ترتیب چرچیل « جنگ » غرب علیه اتحاد شوروی را اعلام کرد . چرچیل با پیشنهادی مبنی بر سازماندهی « کارزار 14 قدرت » علیه اتحاد شوروی مطرح شد . در این زمان ایالات متحده هنوز آماده پیوستن به این فراخوان نبود . حکومت انگلیس 400هزار سرباز المانی را در نروژ به دستور محرمانه چرچیل به امید آن که دوباره به سمت اتحاد شوروی مارش کند خلع سلاح نکرده بود . اما ، روزولت حاضر به همکاری ویاری به این برنامه نشد . بعد از مرگ روزولت در 25 اپریل 1945 « هری ترومن » به ریاست جمهوری ایالات متحده رسید . ترومن  توسط وزیر جنگ « استیمسون » به راز پروژه « منهتن » آشنا شد ویاد داشتی را تنظیم کرد که در بخشی از آن تذکر داده شده بود : « درحال حاضرما تنهاکنترول منابعی را داریم که می توانیم از آن استفاده کنیم وتا مدت ها هیچ قدرت دیگردرجهان چنین سلاح را نخواهد داشت » ( یاد داشت ترومن که سرویس اطلاعاتی اتحاد شوروی به آن می خندید ، به ویژه « آناتولی آنتونوویچ یاتسکوف به نام کاری ( الکسی ) در پیرامون « منهتن » ) 

دولت امریکا به ریاست « هری ترومن » ( جنایت کار تاریخ بشریت ) در 6 و 9 اگوست 1945 توسط بمب های ساخته شده در « منهتن » بالای ناکازاکی و هیروشیما پر تاب شد . پس از بمباران ، امریکا به این نتیجه رسید که دیگر نیازی به اتحاد شوروی ندارد .

پس از پرتاب بمب به ناکازاکی و هیروشیما به جهان نشان داده شد که ایالات متحده امریکا قدرتمند ترین سلاح های را در اختیار دارند . دررسانه های امریکایی تبلیغات عظیمی ستایش گونه برای امریکا تبلیغ شد بدون آن که کوچکترین اشاره ای بر فاجعه ای انسانی که در جاپان رخ داد کرده باشند وقرن بیستم را قرن امریکا اعلام کردند . در27 اکتوبر 1945، « ترومن » در سخنرانی خود اعلام کرد : « ما بزرگترین نیروی ملی روی زمین هستیم ... »  

« درمحافل نظامی کشور، مقدمات حمله اتومی به اتحاد جماهیرشوروی فراهم شد  در نهم اکتوبر 1945، روئسای ستاد ارتش ایالات متحده امریکا دستورالعمل محرمانه شماره 1518« مفهوم طرح راهبردی برای استفاده از نیروهای مسلح امریکا » را تهیه کردند که از آماده سازی امریکا برای حمله اتمی پیشگیرانه علیه اتحاد جماهیر شوروی نشان می گرفت . با انباشت سریع سلاح اتمی در ایالات متحده امریکا در 14 دسامبر 1945، دستورالعمل جدیدی به شماره  4220 / دی ، از کمیته روئسای ستاد تهیه شده که در ضمیمه آن 20 مرکز صنعتی اصلی اتحاد جماهیر شوروی وترانس تهیه شد . راه آهن سیبری به عنوان اولین هدف اتمی معرفی شد ....» 2 

« به دستور هری ترومن جلسه ای با رهبران ارشد دولت ایالات متحده در 24 سپتامبر 1946 ، برگزار شد ، تحت عنوان « سیاست امریکا در قبال اتحاد جماهیر شوروی » که به ویژه می گوید : « لازم است به دولت شوروی اشاره کنیم که ما نه تنها برای دفع یک حمله ، بلکه برای در هم شکستن سریع اتحاد جماهیر شوروی از قدرت کافی بر خورداریم ... ایالات متحده باید اماده انجام جنگ اتمی و باکتریولوژی باشد . » 3 

« دراواسط سال 1948، کمیته روئسای ستاد ارتش ایالات متحده امریکا طرح   را آماده کردند که در 133روز اول جنگ ، از 70بمب اتمی بالای 30 شهر شوروی Charioteer

 استفاده کرد . قرار بود 8 بمب اتمی روی مسکو و7 بمب اتمی روی لنینگراد پرتاب شود . قرار بود در دوسال آینده جنگ 200 بمب اتمی دیگر و250 هزارتن بمب معمولی روی اتحاد جماهیر شوروی پرتاب شود . » 4  

به ادامه یوری ایلیانوف می نویسد : « با این حال ، ایالات متحده امریکا جرئت نکرد بلا فاصله وارد جنگ علیه اتحاد جماهیر شوروی شود . متحدان اروپایی نیز برای چنین چرخشی آماده نبودند .»

منابع :

1 – استفاده شده از صحبت دکتور مرتض محیط درتلویزیون افغان وهم از مجله پزشکی معتبر لند ست در یوتیوب . ( جفری ساکس استاد دانشگاه کلومبیا وظیفه گرفت ودوسال روی حقیقت یابی منشأ کوید 19 مطالعه و تحقیق کند . بعد از دوسال بررسی اعلام نمود که از لابراتوار های امریکایی برخاسته است ...)   

2 – یوری املیانوف ، آغاز جنگ سرد ،  http//www.stoletie.ru/trritoriya_istori/tak_nachalas_kholodnaja_Vojna_224.htm 3 – 4 – همان ، تارنماfa.topwar.

 

                                                                                                                                                                                                                                                     

 

 

قبلی

 

 


بالا
 
بازگشت