خوشه چین
نادانی
تبصره پیرامون این متن گناه کبیره است.
خیلی به درد بخور است برای نواسه نبیره،بدبختی ما ازاینجا شروع میشود وطن دار.
کاروان تمدن به سرعت پیش میرود دردست ملا داده اند ماشین عقبی گیردار.
تانباشی به دانش ارزانی
داد خود اززمانه نستانی
نیست اندرجهان زمن بشنو
هیچ دردی چودرد نادانی
بازی بزرگ
پاکستان عروس مقصــــد خـــودرا به برکشید ای دل
اززیرنظر چند عقب گرد متعصب نادان خرکشید ای دل
ملاقات سران تنظیم ها باریگان کارگرافتاد درسال 58
جلسۀ بن همـوارسازی موثربـا برگۀ قطـر افتاد ای دل
تقدیم به باسلیقه هاوزیبا پسندان.
وقت تان را میخواهم من شاد وخوش خندان.
آنهای که از دل زخمی هستند از روان مجروح.
افتراقات را کنار بگذارید چون نمکدان.
تاکه ریشه درآب است امید ثمراست.
باعث بدبختی مردم ما دولت قطراست.
خاینان وطن به ساز بی ناموسی میرقصند.
آنانی که خواهان وحدت اند گلهای رو به بهتراند.
بدون انگشت کج نمیتوا نی ازکوزه روغن بکشی.
دردشت وصحرا خارمیرود درپانمیتوانی بدون سوزن بکشی.
همین اول وقت است اتحاد ضدطالب باید شکل بگیرد.
زمانی که روز وماوسال پوره شود نمتوانی ازقطغن بکشی.
نابودی دنیا توسط آنهای نخواهد بود که انجام میدهند
بلکه توسط آنهای خواهد بود این اعمال را انجام میدهند ونگه میدارند.
«انشتین»
اعمال شیطانی توسط ملا ها تبلیغ،ترویج، حفظ گردیده یک روز کارنمیکنند فقط ازدسترخوان دهقان وکارگرمیخورند.
بارها گفته بودم برایت که تواشغالی.
ازگوش کر ازچشم کور ازمغز خالی.
اگر تجدید نظر نکنی به اشتباه واقرار به نافهمی
حکم مینمایم تو عکک بد خبر دانه خور زیر پرچالی
افغانستانی که قبلا خلاف ارزشهای انسانی توسط دوامپراتور انگلیس وروس ساخته شده بود.
کنون تبدل گشته است به نام امارت اسلامی.
بیرق خودرا بارنگ سفید وکلمه به روی آن منقوش.
همانطوری که اسلام خصلت تهامی وتعرضی داشته است چورکردن کشتن به غنیمت گرفتنن وتجاوز به ناموس دیگران.
اسلام امروز(مجاهد وطالب)خودرا باهم برادر معرفی مینمایند.
وسیله سرکوب تخریب آدمیت انسانیت وارزشهای حقوقی.
نمی باشند دراختیار ایالات متحده امریکا اززمان جنگ سرد تابه امروز نقش داشته است.
یعنی که افغانستانی وجود ندارد.
افغانستان مبدل گشته برپاکستان.
تاکه ریشه درآب است امید ثمراست.
باعث بدبختی مردم ما دولت قطراست.
خاینان وطن به ساز بی ناموسی میرقصند.
آنانی که خواهان وحدت اند گلهای رو به بهتراند.
بدون انگشت کج نمیتوا نی ازکوزه روغن بکشی.
دردشت وصحرا خارمیرود درپانمیتوانی بدون سوزن بکشی.
همین اول وقت است اتحاد ضدطالب باید شکل بگیرد.
زمانی که روز وماوسال پوره شود نمتوانی ازقطغن بکشی.
انسانهای اصل ازقریه سربلند میکنند.
چونکه سروکارشان باطبعیت است.
درک شان احساس شان طبعی است.
خورد ونوش وتنفس دید شان وشنیدنشان طبعی است.
هدف وحرکت شان طبعی تغیر وتحول شان طبعی است دلسوزی ومهربانی شان طبعی عشق ومحبت شان طبعی است.
ذره ها سوی بزرگی میروند.
بزرگی شکست خورده به خوردی میروند.
استعمار درکشور من عروسی دارد.
مزدوران زیر تیغ خلیفه به شاه خوردی میروند.
سیاسیون محترم گله وگذاری نکنید.
دراتفاق واتحاد مردم ویران کاری نکنید.
آتش بیکانگان مشتعل است درکشورم.
مردم خودرا چوب سوخت بخاری نکنید.
حرفم متوجه خردمندان با شرف(اقوام شریف)است.
ازین پس ازنام دین ومذهب وقوم مردارکاری نکنید.
اولین صفت خردمندانه همین است.
که انسان خلق شده ایم.
انسان باقی بمانیم.
نوزادان خودرا کتاب خوان وکتاب فهم تربیت نماییم.
هیچ فیلسوفی نتوانست چیزی را به اثبات برساند.
مگر آنکه ازجا برخاست حرکت کرد بدست آورد زیر فوکس قرارداد تحقیق کرد.
تبدیل گشت به ساینس دان.
فیلسوف تنها کاری میکند که جامعه را به گمراهی بکشاند.
با من که هم سفر شدی اراده بکن.
فهم وعقل وخردت را پیاده بکن.
مسولیت اخلاقی داری امتیاز مطلب.
باقلب پرازمحبت وپیشانی گشاده بکن.
طالب زهر اجتماع انسانی است.
ساخت پروژه شیطانی است.
محل رشد اینها درتاریکی است.
وسیله ای محو اخلاق انسانی است.
زنده دلان بامن آیید.
زنده گی را بآسایید.
اگرخواهی رازموفقیت بیابی.
در درون ذره بدرآیید.
هر گاه که با پا میروی.
اول باید که به سرآیید.
اهل قلم، اهل سخن ،اهل قدم ،موتور اجتماع هستد.
درجمع ازینها مسولیت پذیران شخصیتهای بی مدعا هستند.
عقیده ای که درسیاست نقش ندارد.
مهربان ترین دین است.
منی دژمی ایلچی دی.
ملالی پاکستانی را افتخار افغانستان معرفی مینما یند.
بزک بزگ نمر که بوی بهار می آید.
محو افغانستان چون خراسان ازطرف قندهار می آید.
بعد از پنج دهه ویرانی بدست مراد حکمت یارمی آید
آینده را شاد میخواهیم.
مزخرفات را بی ثبات میخوا هیم.
این برماست که ازحال برای فردا تهداب خوب بکذاریم.
عشق انسان وطنی را بافت کدورت را برباد میخواهیم.
دوستان انقلابی!
مفاهیم جنگ طبقاتی وایدیولوژیک را مبدل به درک تان نمایید.
آنچه که درقضایای گذشته وجاری کشور جریان داشت وجاری است.
ریشه درمنافع دارد.
اهریمنها مسایل دینی مذهبی لسانی را بحیث انگیزه افتراقات باپرداخت رشوت ضعیف
النفسان را شکار مینماید.
درخت هرقدربلند است ستیژ خوانش بلبل است.
سایه می افگند درروزهای گرم وداغ.
ازقبول عام نتوان زیست مغرور کمال
آنچه تحسین دیدۀ زقوم دشنام است وبس.
موریانه میشوم برای خوردن آهن سخت.
آن قاتل خنزیر وحشی دشمن انسان بدبخت.
کاوه میفهمید کارخویش درمیان کوره ای داغ.
تا اینکه برای ابد خود خواهی سفر ببندت رخت.
زن گهواره
پیغمبران فیلسوفان خردمندان دانشمندان یعنی که جهان را میجنباند.
کثافت های شان ناشی ازخوراک طعام را پاک مینماید.
بی حرمتی درمقابل زن انکار ازخلقت بشراست.
دوستان محترم!
بیان خطا ها واشتباهات درذات خود بهترین است.
هرنوشته ام درس است برای صنوف ابتدایی میباشدچراکه آنها فردا فارغان یونورستیها میشوند.
بخاطریکه به مانند بعضی سیاست مداران کهنه کار بیعقل ولوده بار نیایند.
هم ابه رفت،هم دبه رفت وهم عقل ازکله.
خیل عقب گرد آمد با اند یشه های گنده وکهنله.
عاملان وعجولان باختند خودرا درتیزاب وحشت شاراندند.
احساس بردند ازقلب پاک سخن صاف دزدیدند مغزرا دزدیدند ازکله.
بیان مینماید که چرا هنوز مصروف پدیده کهنه باشیم.
داکتر صدیق ذهیب راجع به شکل ومضمون توضیحات عالمانه داده است.
خواستم که شما هم مطالعه بفرمایید.
دوستان بزرگوار، اشیا و پدیده ها همه به یک زمان و مکان معین تعلق دارند . تعریف و یا توصیف این پدیده ها و اشیا از نگاه شکل و مضمون نیز در همان زمان و مکان قابل درک می باشد. نام یکی از مولفه های شکل بوده که کار آدم ها را در تعریف یک شی و یا پدیده معین آسان می سازد و هیچ اهمیت دیگر ندارد. نام ها معمولا از همان روز پیدایش به اشیا داده شده و متکی بر یک توافق همه گانی و به اساس ضرورت می توانند تغییر کنند. اما مضمون یک واقعیت عینی بوده مانند نام به تراوش مغز ما ارتباطی نداشته و هیچ کس نمی تواند آنرا تغییر دهد. تغییر مضمون تابع زمان و مکان است ، نه محصول فکر و اندیشه آدم ها. لذا ما هر چیز را باید در زمان و مکان مشخص و همان نام یاد کنیم و نام امروز را به یک شی با مضمون دیروزی اش یاد نکنیم. بگونه مثال وقتی در پشت یک کتاب نوشته می شود :« افغانستان در مسیر تاریخ». ولی در داخل این کتاب از وقایع پیش از تشکل افغانستان با همین نام و مرزهای جغرافیایی دیگر مثلاً زمان کوشانی ها و یا حتا تیموری ها صحبت می شود ، این کار درست نیست، یک مغلطه است. زیرا در آن زمان جای به این نام وجود نداشته است. به همین سبب افغانستان از زمان تشکیل آن به همین نام و مرزها قابل درک است نه پیشتر از آن.
انسان دارای اندیشه طراز نوین.
توضیحات میدهد به نفع انسان این چنین.
انسان انسان است به هرزبانی که تلفظ میکند بکند.
اگر روسی باشد انگریزی باشد ویا اگر چینی.
استاده ومتحرکی که چپه میشود دوباره برنمیخیزد.
خیلی بدشکل وبدقواره معلوم میشود مثل شی افتید درره عام.
فردا مثل پوست خربزه وتربوز ازسرراه دورش میکنند.
بخاطری که آنهارا خر درخاک مالیده نخورد.
برای درتناب بسته گفتند.
نجات یافتن ازین تنابکها مشکل نیست.
خودرا ازتصور مزخرف بالوسیله خرد ودانش نجات بدهید.
زیبایی هاکه خوشت می آیند
ازراه امید حاصل نمیشود.
برخیز حرکت کن بخوان مطالعه کن چنگ بزن دردست بگیر به آغوش بکش.
فلانی چنین کرد بی مدانی چنان کرد به معنی داس را درکلخ تیزکردن است.
یک نصحیت بشنو ازمن متحرک.
برویم همراه لحظه ای نکن برک.
قطرات آب سیال دراتحاد هم جریان سیلنده ساخته اند.
بعد ازحضور آب روان سرزمین بایر میگردد متبرک.
به گفته ها شنیده ها ودیده ها بسنده نکن.
فاصله های ناتمام را باکشفیات جدید تحقیق بکن هوشیارانه نکن شاه وزیرک.
شیوه پیشرفت تحول ودگرگونی.
همانا ازاتفاقات نترسیدن است.
دوستان محترم!
بیان خطا ها واشتباهات درذات خود بهترین است.
هرنوشته ام درس است برای صنوف ابتدایی میباشدچراکه آنها فردا فارغان یونورستیها میشوند.
بخاطریکه به مانند بعضی سیاست مداران کهنه کار بیعقل ولوده بار نیایند.
یک نصحیت بشنو ازمن متحرک
برویم همراه لحظه ای نکن برک.
قطرات آب سیال دراتحاد هم جریان سیلنده ساخته اند.
بعد ازحضور آب روان سرزمین بایر میگردد متبرک.
به گفته ها شنیده ها ودیده ها بسنده نکن.
فاصله های ناتمام را باکشفیات جدید تحقیق بکن هوشیارانه نکن شاه وزیرک.