صلح رویایی است که سالهاست شهروندان افغانستان برای رسیدن به آن قربانیهای زیادی را متقبل شده ولی تاهنوز به آن دست نیافتهاند. هرچند با آغاز پروسهی صلح در افغانستان طی دو دههی گذشته گفتگوها و نشستهای زیاد داخلی و منطقهای پیرامون صلح و ثبات در این کشور صورت گرفت اما نه تنها اینکه این مذاکرات هیچ گونه تاثیری روی اوضاع سیاسی نگذاشت بلکه دامنهی خشونتها و بحرانهای این کشور چند برابر شد. با به قدرت رسیدن مجدد طالبان در افغانستان امیدواریهای زیاد نزد قاطبهی مردم این کشور به میان آمده که این حکومت جدید میتواند صلح وامنیت را تامین و برای پایان چهار دهه جنگ و ناامنی در کشور اقدامات جدی انجام خواهد داد اما این انتظارها با گذشت یک و سال اندی تا هنوز برآورده نشده است. هرچند حکومت سرپرست طالبان در این امر مهم در روزهای نخست حاکمیت خود تا اندازهی توانست صلح و امنیت نسبی را در کشور تامین نماید اما این روند اکنون با چالشها و تهدیدات جدی مواجه گردیده است. با وجود اینکه از زمان به قدرت رسیدن طالبان یک سال و هشت ماه میگذرد و این حکومت جدید همواره یکی از دست آوردهای مهم خود را دستیابی افغانستان به صلح وامنیت پنداشتهاند اما واقعیت امر این است که با گذشت هر روز دامنهی جنگ وخشونتها در کشور وسیعتر و سبب نگرانیها و چالشهای زیادی نیز شده است.
چالشها و بحرانهای که اکنون افغانستان با آن دست و پنجه نرم میکند این کشور را از مسیر صلح و ثبات دور گذاشته و به جنگهای بیشتر سوق میدهد. طی این اواخر تهدیدات و چالش امنیتی زیادی در برابر حکومت سرپرست طالبان بوجود آمده که آیندهی سیاسی را مبهم و توهم با جنگ و ناامنی نشان میدهد. زیرا از یک طرف جبهات نظامی متعددی در داخل و بیرون از کشور بر ضد حکومت طالبان شکل گرفته و در آستانهی بهار پیش رو اعلام نمودهاند که حملات خود را نسبت به گذشته شدت خواهند بخشید. از سوی هم این اواخر گروه تروریستی داعش فعالیتهای خود را در شهرهای بزرگ کشور مانند کابل و مزار شریف گسترش داده و عملیاتها و انفجارهای زیادی را انجام داده است که تعدادی از شهروندان کشور کشته و یا زخمی شدهاند. با وجود این چالش های بزرگ صد راه صلح وثبات در کشور، جامعهی جهانی نیز حکومت سرپرست را تاهنوز برسمیت نشناخته و هیچ گونه همکاری و پشتیبانی بخاطر رفع تهدیدات امنیتی با حکومت سرپرست انجام نمیدهد که این موضوع نیز بحران های تازهی را متوجه آیندهی سیاسی افغانستان نموده و باعث تشدید جنگ و ناامنی ها در این کشور خواهد شد. جامعهی جهانی مسولیت های خود را در قبال مردم افغانستان تاکنون انجام نداده و در حد یک اعلامیه واکنش نشان داده است که هیچ مشکلی را حل نکرده و نخواهد کرد.
با امضای توافق نامهی صلح دوحه میان امریکا و هیات طالبان، سایر گروهها وجریانهای سیاسی که در حکومت جمهوری نیز از قدرت سیاسی محروم گردیده بودند و تلاش ورزیدند تا با میانجیگیری کشورهای منطقه و جهان از طریق مذاکرات بینالافعانی با طالبان گفتگو نموده و رضایت آنها را برای نقش دادن در تشکیل حکومت آینده را بدست آورند. با سقوط جمهوریت و به قدرت رسیدن طالبان نیز برخی گروهها خصوصاً رهبران احزاب سیاسی انتظاراتشان مبنی بر این بود تا این حکومت جدید بتواند آنان را در قدرت سیاسی سهیم بسازد. این مهم نه تنها خواست نیروهای سیاسی داخلی بود بلکه چنین خواستها و انتظارهای را کشورهای منطقه و جهان نیز از حکومت سرپرست طالبان مطرح نمودهاند. اما در مقابل حکومت سرپرست این خواستهها را همواره رد نموده و تاکید ورزیده است که تجربهی ائتلافهای سیاسی در کشور ناکام بوده و هیچ مشکلی را در کشور حل نکرده است. بنابراین، این حکومت جدید به خواست و به نفع قاطبهی مردم افغانستان بوده و جامعهی جهانی باید این حکومت را تقویت و پشتیبانی لازم نماید. این موضوع واکنشها و نگرانیهای داخلی و جهانی را نیز در پی داشته و باعث گسترش جنگ وخشونتها در کشور شده است.
بعد از این واکنشها و رد خواستههای گروهها وجریانهای سیاسی از سوی حکومت طالبان برخی آنان اقدام به تشکیل جبهات نظامی موسوم به “جبههی مقاومت”جبهه ی آزادی” و “جبهه ی آزادگان” نموده وطی یک سال گذشته همواره تلاش ورزیدهاند تا از طریق فشار نظامی بتوانند اهداف و خواستههای خود را دنبال و آنرا تحقق بخشند. هرچند این جبهات نظامی از بیرون کشور رهبری میشود ولی باز هم در سال گذشته توانستند حملات و جنگهای زیادی را ضد حکومت سرپرست طالبان انجام دهند. این جبهات نظامی که در بخشهای شمال کشور خصوصاً مناطق کوهستانی ولایات پنجشیر، بغلان وبدخشان فعالیت و حملات خود را سازماندهی می نمایند. طی سال گذشته سختترین نبردها را با نیروهای حکومت طالبان انجام داده که تلفات زیادی نیز متقبل شدهاند. با آن هم با آغاز بهار پیش رو اعلام نمودهاند که حملات خود را در مقابل نیروهای حکومت طالبان افزایش خواهند داد. با وجود اینکه این جبهات نظامی توانمندی سقوط ولسوالیها و ولایات کشور را ندارند و تجهیزات و امکانات آنان با نیروهای حکومتی قابل مقایسه نیست ولی باز هم میتوانند به عنوان یک تهدید بزرگ فرا راه صلح و امنیت کشور در آینده به حساب روند. ازسوی هم طی این اواخر برخی جبهات نظامی دیگری نیز در برابر حکومت طالبان اعلام آمادگی نموده که هرکدام اینها ولو با تهدیدات اندک اما بصورت پراگنده میتوانند در بخشهای مختلف کشور جنگ و نا امنی هارا افزایش دهند.
بنابراین، در کنار سایر تهدیدات امنیتی که در ادامه به هرکدام آن خواهم پرداخت شکلگیری این جبهات نظامی و جبهه گیری آنان در مقابل حکومت طالبان آیندهی پیش رو را با جنگ و ناامنیهای گسترده همراه خواهند ساخت. از طرفی این جبهات نظامی که از سوی برخی کشورهای منطقه به گونهی غیر مستقیم نیز پشتیبانی میشوند تلاش خواهند ورزید تا به هر نحو ممکن حکومت موجود را به چالش کشیده و این حکومت را مجبور به تمکین خواستههای خود نمایند از سوی دیگر میخواهند به جامعهی جهانی نشان دهند که این حکومت سرپرست در امر تامین امینت شهروندان کشور ناکام بوده و نمیتواند افغانستان را به صلح و ثبات پایدار برسانند. هرچند تاکنون هر گونه حملات آنان از سوی نیروهای طالبان عقب زده شده ولی فعالیتهای آنها تا حد زیادی توانسته جنگ و ناامنیها را در کشور بیشتر نماید. با توجه به این مهم در آیندهی نه چندان دور نه تنها اینکه صلح و امنیت در کشور تامین نخواهد نخواهد شد بلکه به باور نگارنده با گذشت هر روز دامنهی جنگ و خشونتها گسترش یافته و افغانستان به میدان نبردهای گروه های متخاصم مبدل خواهد شد.
گروه تروریستی داعش یکی از جدیترین و بیرحمترین گروههای تروریستی در منطقه است که انتحار و انفجارهای زیادی را از گذشته تا کنون در افغانستان انجام داده و تعداد زیادی از مردم بیگناه این کشور قربانی حملات آن شده است. بعد از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان داعش یک بار دیگر فعالیتهای تروریستی خود را از سر گرفته و این اواخر آن را شدت بخشیده است. هرچند طالبان قبل از رسیدن به قدرت سیاسی در افغانستان با گروه داعش در مناطق مختلف جنوب شرقی در جنگ رو به رو قرار داشت و تا اندازهی در کاهش فعالیتهای آنها موثر واقع گردید اما بعد از به قدرت رسیدن طالبان یک بار دیگر فعالیتهای تروریستی داعش افزایش یافت. با آنکه گروه داعش ابزار استخباراتی برخی کشورهای منطقه و جهان بوده و از حمایت و پشتیبانی زیادی از سوی آنها برخوردار است طی این اواخر این گروه توانسته است حملات زیادی را در افغانستان سازماندهی و به انجام برساند. با وجود اینکه نیروهای حکومت طالبان همواره برای سرنگونی این گروه از کشور تاکید ورزیده و چندین عملیات گسترده را نیز در بخشهای مختلف برای نابودی کامل آن انجام داده است ولی با آن هم اکنون فعالیتهای داعش به عنوان یک چالش و تهدید مهم علیه صلح و ثبات در افغانستان به حساب میرود.
در حال حاضر داعش به عنوان یک تهدید بالقوه در افغانستان فعالیتهای تروریستی خود را چند برابر نموده و توانسته است ناامنیهای زیادی را در برابر مردم وحکومت موجود انجام دهد. این گروه اکنون بیش از هر زمان دیگر فعالتر گردیده و انفجارهای را نیز در پایتخت و ولایات کشور به انجام رسانیده و انسانهای زیادی قربانی این حملات شدهاند. این گروه طی ماه اسفند گذشته یک حملهی بزرگ انتحاری را در مقر ولایت بلخ انجام داده که در آن به شمول والی این ولایت تعداد زیاد دیگری نیز کشته و زخمی شدند. چند روز بعد از آن در یک حملهی انتحاری دیگر در همین ولایت به مرکز یک نهاد فرهنگی نیز بیش از دهها خبر نگار کشته و زخمی گردیدند که مسولیت این دو انتحاری را گروه داعش به عهده گرفت. از سوی هم فعالیت داعش تنها در ولایت بلخ نبوده، بلکه در کابل نیز فعالیتهای تروریستی را انجام دادهاند. حمله انتحاری در نزدیک وزارت خارجهی کشور که ده ها کارمند این وزارت و مردم ملکی قربانی شدند را گروه داعش انجام داده و مسولیت آنها را با عهده گرفته است. این حملات انتحاری نشانی از گسترش فعالیتهای داعش بوده که نه تنها صلح وامنیت افغانستان را برهم زده است بلکه با گذشت هر روز دامنهی چالشها و تهدیدات امنیتی را وسیعتر و آیندهی این کشور را با جنگ و ناامنیها رقم خواهد زد.
از سوی هم تهدیدات امنیتی گروه داعش نه تنها اینکه نگرانیهای داخلی را به همراه داشته بل برخی کشورهای منطقه و جهان مانند روسیه، چین، هند و امریکا را نیز بر انگیخته است. زیرا این کشورها همواره از گسترش فعالیتهای گروههای تروریستی به شمول داعش در افغانستان ابراز نگرانی نموده و تاکید نمودهاند که در صورت بیتوجهی بر این معضل ناامنیها در سطح منطقه گسترش خواهد یافت. پیرامون همین موضوع جنرال “مایکل کوریا” فرماندهی نیروهای آمریکائی در خاورمیانه هشدار داد که گروه داعش در افغانستان در کمتر از شش ماه دیگر میتواند منافع آمریکا وسایر کشورهای غربی را میتواند هدف قرار دهد. که این امر نیز نشان از گسترش فعالیتهای روز افزون داعش در افغانستان به حساب میرود. هرچند حکومت سرپرست طالبان تلاشهای را نیز برای سرکوب داعش در کشور انجام داده ولی این گروه به گونهی کامل از بین نرفته، حتا حملات انفجاری خود را نیز شدت بخشیدهاند. بنابرین برای نابودی کامل آن لازم است تا کشورهای منطقه به حکومت افغانستان در نابودی داعش همکاری لازم نموده و اقدامات جدی را روی دست گیرند. در صورت همکاری در آیندهی نه چندان دور گروه داعش نه تنها اینکه چالشهای امنیتی افغانستان را چند برابر خواهد کرد بل کشورهای منطقه و جهان نیز از تهدیدات آن آسیب پذیر خواهند شد. با وجود این همه چالشها و تهدیدات امنیتی صلح وامنیت از افغانستان برچیده در مقابل افزایش جنگ و ناامنیها را به همراه خواهد داشت.
در جهان حاضر یکی از عناصر مهم تشکیل دولتها مسالهی برسمیت شناختن آنها از سوی جامعهی بینالمللی به عنوان یک دولت مشروع گفته میشود اما بعد از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان این موضوع با چالشهای جدی همراه گردیده وتاهنوز این حکومت جدید از سوی هیچ کشوری برسمیت شناخته نشده است. عدم برسمیت شناسی حکومت طالبان در سطح داخلی چالشها وبحرانهای زیادی چون فقر، گرسنگی، بیکاری، مهاجرت و از همه مهم تر اینکه ناامنیها را به همراه داشته و با گذشت هر روز دامنهی این بحرانها گسترش یافته است. انزوائی سیاسی در سطح خارجی نیز روی کاهش تعاملات سیاسی افغانستان با منطقه و جهان تاثیر گذار بوده است. که این مهم نیز سبب تدوام بحرانهای داخلی گردیده و چالشهای شهروندان افغانستان را چند برابر نموده است. از سوی هم این انزوای سیاسی باعث افزایش گروههای متخاصم دربرابر حکومت طالبان گردیده و با گذشت هر روز دامنهی جنگ و خشونتها را در کشور افزایش داده/میدهند. در حال حاضر هیچ کشوری حکومت طالبان را در امر مبارزه با هراس افگنی یا تهدیدات امنیتی داخلی همکاری و پشتیبانی ننموده بل به گونهی غیر مستقیم برخی کشورهای منطقه با حمایت از گروههای تروریستی خصوصاً داعش به دنبال ناامن سازی و راه اندازی جنگهای نیابتی در افغانستان تلاش مینمایند.
با توجه بر این تدوام انزوای سیاسی و عدم برسمیت شناسی حکومت طالبان نه تنها اینکه افغانستان را از رسیدن به صلح وثبات نا ممکن میسازد بل تدوام این اوضاع جنگ و خشونت عالی بیپایان را به همراه خواهد داشت. با این وضیعت اکنون جبهات نظامی ضد حکومتی بیش از گذشته تقویت گرفته و در آینده میتوانند چالشهای جدی را در کشور به میان آورند. از سوی هم گروه داعش با استفاده از فرصت پیش آمده هر روز دامنههای فعالیتهای خود را گسترش داده است. این همه تهدیدات امنیتی صلح و امنیت را از کشور بر چیده و ناامنیهای زیادی را در آیندهی نه چندان دور دامنگیر شهروندان وحکومت افغانستان خواهد نمود. بنابرین حکومت سرپرست طالبان به تنهائی قادر به حل نا امنیها در کشور نبوده و نمیتواند بدون همکاری و پشتیبانی همه جانبهی کشورهای منطقه و جهان در امر تامین امنیت افغانستان موفقیتی را بدست آورد. کشورهای منطقه نباید افغانستان را در امر مبارزه با هراس افگنی و چالشهای امنیتی تنها بگذارند آنها را قابل تامین صلح و امنیت افغانستان مسولیت دارند تا اقدامات جدی را روی دست بگیرند. در صورت همکاری نکردن کشورهای منطقه چنانکه تا کنون نکردهاند افغانستان یک بار دیگر به میدان جنگهای نیابتی برخی کشورهای متخاصم خواهد گردید که این موضوع بحرانها و چالشهای زیادی را در این کشور به میان خواهد آورد. آنچه در این مورد مهم پنداشته میشود این است که اوضاع سیاسی-امنیتی افغانستان در حال بدتر شدن است و در آینده نیز این ناامنیها گسترش خواهد یافت.
بعد از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان فرصتهای زیادی برای پایان جنگ و خشونتها در این کشور مساعد گردید اما عدم استفاده از این فرصتها توسط گروههای مختلف سیاسی خصوصاً حکومت سرپرست طالبان سبب گسترش جنگ و ناامنیها گردید. زیرا این حکومت جدید سایر گروهها وجریان های سیاسی-قومی را از قدرت سیاسی محروم و از هرگونه نقش آنها در حکومت خود داری نمود، که این موضوع سبب نارضایتی شدید گروههای سیاسی گردید و اکنون تلاش میورزند با تشکیل جبهات نظامی در مقابل حکومت سرپرست و با پشتیبانی برخی کشورهای منطقه جنگهای جدیدی را در کشور به راه انداخته و از این طریق بتوانند به خواستهها و اهداف خود دست یابند. در واقع تشکیل جبهات نظامی در مقابل حکومت طالبان صلح و امنیت کشور را برهم زده و باعث تشدید جنگ و خشونتها در کشور خواهد گردید. هرچند در سال گذشته جبهات نظامی زیادی در کشور شکل گرفته و در مناطق مختلف کشور در جنگ رو در رو با نیروهای حکومت طالبان قرار گرفتند اما در بهار پیش رو آنها اعلام نمودهاند که در صورت عدم تمکین به خواستههای آنها از سوی حکومت سرپرست فعالیتهای نظامی خود را چند برابر خواهد نمود. که این امر افغانستان را از مسیر صلح وثبات باز داشته و در آیندهی پیش رو جنگهای زیادی در این کشور شکل خواهد گرفت.
با وجود این تهدیدات داخلی برخی تهدیدات امنیتی خارجی نیز در برابر صلح وثبات افغانستان شدت گرفته است. زیرا گروه تروریستی داعش که از بیرون کشور توسط برخی کشورهای منطقهای پشتیبانی میشود طی این اواخر با گسترش فعالیت خود در مناطق مختلف کشور حملات انتحاری زیادی را در کابل و مزار شریف انجام داده است و با گذشت هر روز دامنهی فعالیت آن بیشتر شده است. گروه داعش اکنون یکی از خطرناک ترین گروههای است صلح وامنیت افغانستان را با تهدیدات جدی مواجه نموده و چالشهای امنیتی زیادی را در کشور به میان آورده است. از سوی هم حکومت سرپرست طالبان از سوی هیچ کشوری تاهنوز برسمیت شناخته نشده و در انزوای سیاسی بینالمللی قرار گرفته است که این موضوع نیز به وخامت اوضاع سیاسی افغانستان افزوده است. کشورهای منطقه نیز در تلاشاند تا جنگهای نیابتی راه انداخته و از فرصتهای آن برای تامین منافع ملی خود استفاده نمایند. بنابرین افغانستان در سال پیشرو با تهدیدات و چالشهای امنیتی زیادی روبرو بوده و دامنهی جنگ و ناامنی ها در این کشور گسترش خواهد یافت. بناً حکومت سرپرست طالبان باید برای حل این چالشهای امنیتی با گروههای سیاسی داخلی گفتگو نموده و در صورت اجماع سیاسی داخلی زمینهی مداخلهی کشورهای منطقه کاهش و جامعهی بینالمللی نیز برای برسمیت شناختن این حکومت مسولیت خواهد گرفت. در غیر آن صورت در آیندهی نزدیک بحرانها و جنگهای زیادی در کشور به میان خواهد آمد که کنترول آن از دست همه خارج خواهد بود.