سنجر غفاری
سازش های پنهان قدرت های
منطقوی وبین المللی با طالبان شان
اناتومی امارت دوم طالبان را مهندسان استخباراتی منابع و منافع استراتیژیک کشورهای منطقه و جهانی تولید وباهم بسته بندی نمودند؟
بدون شک کتمان این واقعیت بی وجدانی قرن محاسبه می شود ، بیان واقعیت تاریخ همین است که اضمحلال جمهوریت و محو شالوده های اساسی نظام وحاکمیت قانون ، قدرت نظامی ، سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی ، انحصار کامل آزادی اجتماعی، فرهنگی ، حق تحصیل و کار قشر وسیع از مردم ما بخصوص دختران جوان و بیوه زنان ایکه لشکر ملیونی یتیمان جنگ اعلان ناشده ای بیش از چهل سال کشور مارا عهده دارشدند، این بزرگترین جفا و جنایت درحق ملیونی یک ملت است که تاریخ درحافظه اش با موجودیت پیشرفت و تمدن جهانی عصر علمیت و دانش ، عصر کمپیوتر و انترنت ثبت نموده است و دردمند می باشد ؟
یک واقعیت تلخ و شگرف انگیزی را می شود از تحلیل و تجزیه ای رخدادها و حوادث تحمیلی این چهار دهه دریافت ( هیچگاه صداقت وجدانی و تعهد انسانی در قبال تعریف و بیان حقیقی اعلامیه ای جهانی حقوق بشر، مراعات نمودن همه میثاق های حقوقی و بین المللی درقبال سرنوشت ملیونی مردم افغانستان را بازیگران خاص این تیوری وسناریو مدنظر نداشتند و یکسره پایمال نمودند ، درحالیکه خودرا موظف به الم برداری این مقدسات انسانی ( دفاع از دموکراسی و اعلامیه ای جهانی حقوق بشری وسایرآزادی های انسانی تعریف و رقم زدند و با زبان اسلحه و هجوم نظامی دردفاع از این مامول خودرا موظف دانستند ) ؟
تحلیل دقیق و بیان واقعیت تلخ دیگری این نسخه ای تاریخ : -
بدون شک حامیان و قربانیان دموکراسی ملت افغانستان بودند و هستند که درآتشکده ای نمرودان نقاب پوش دموکراسی قربانی شدند و این آتشکده هنوزهم به قوت اش هیزم کشانی همچون جهادیزم و تروریزم و طالبانیزم و بلاخره داعشیزم را در اختیار مدعیان سیاه و تاریک پرستان خفاش گونه قرارداده اند و مبتکرین بازی بزرگ شامل رهبران قدرت های منطقوی و بین المللی بخصوص همسایه ها و قدرت های نخست شورای امنیت سازمان ملل متحد ( امریکا ، انگلیس ، روسیه ، چین ) دربازی رقابتی استراتیژیکی ،مردم و جغرافیای افغانستان را درگام نخست به پلیگون اهداف سیاسی و نظامی درحمایت از بازی و کرکترهای بازیگران شان ( رهبران و اجنتان ) محلی شان قرارداده اند وبا تحمیل انواع تراژیدی و نفاق افگنی سیاسی ، مذهبی و اتنیکی ،از فرزندان مردم افغانستان قربانی گرفتند و می گیرند ؟
درسند آمده است که چهارفصل اقلیم جنگ های تحمیلی در افغانستان را کشورهای همسایه و قدرت های بزرگ جهانی مدیریت ، هدایت و برنامه ریزی نموده اند و می نمایند ، اسناد و مدارک معتبر و انکار ناپذیری درزمینه ای موارد فوق الزکر درحافظه ای تاریخ و بحران چهل ساله ای کشورما که با دوتهاجم نظامی ابرقدرت های زمانه( ا یالات متحده امریکا واتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی سابق که روسیه ای امروز وارث آن است ) تحمیل ناگواری های بود که مردم افغانستان بردوش کشیدند و هنوزهم می کشند ، این است تعریف واقعی دموکراسی و عدالت بین المللی که شورای امنیت سازمان ملل متحد موظف به تطبیق آن گردیده است ، بادرنظرداشت همه موادات و فیصله نامه ها و قطعنامه های متعدد شورای امنیت سازمان ملل متحد درمورد تراژیدی و انگیزه های تحمیل آن برجغرافیا و مردم افغانستان کدام واقعیت را می توان دریافت و استحصال دموکراسی و تعریف آن را نمود که درتوافقنامه ای ژینوا میان پاکستان و افغانستان در سال ۱۹۹۸، که ایالات متحده امریکا و شوروی وقت منحیث تظمین کننده گان درپای آن تعهدات کتبی داشتند ، چرا مشی صلح تحت رهبری و مدیریت سازمان ملل متحد را ناکام و خونین ساختند و هردو دراین بازی ( جنگ های تنظیمی سالیان ۱۹۹۰ الی ۲۰۰۱ که زمینه ساز هجوم نظامی ایالات متحده امریکا را درقبال داشت ) خاموشی دیپلوماتیک نمودند امادرعقب پرده حمایت های استخباراتی و تسلحاتی از همه اجیران شان که که بلاخره منجربه تولد طالبان در سال ۱۹۹۴ از عصاره جنگ سرد میان انریکا و شوری گردید می شود همه خاموش ماند و همچون کبک سرخودرا زیرخاک پنهان نمایند) ؟
آنچه مطالعه می نمائید فشرده ای همان تحلیل و تجزیه ای رخداد ها و حوادث تحمیلی بازیگران خاص است که اناتومی طالبان راساختند و عهده دار مصایب ملی مردم افغانستان هستند ؟ بخش عمده اینکه بیست سال تمام ریشه ای درخت استراتیژی منافع و منابع قدرت های منطقوی و بین المللی تحت عنوان مبارزه با تروریزم بین المللی باخون فرزندان مردم افغانستان تنومند و پربار ساخته شد، این تراژیدی قرن خیلی ها برگ و ریشه های پیچیده دارد که دشوار است طی این فشرده بیان واقعیت ها به رشته ای تحریر درآورد که یقین دارم فرصت بیان تارهای بارک و افشای این اسرار جنگ با تروریزم بین المللی را همه قدرت های منطقوی و جهانی بشمول روسیه ، چین ، ایران ، هندو پاکستان و جمهوریت های آسیای میانه با ایالات متحده امریکا و ناتو هم زبان و هم کلام و پیمان شدند پرده برداری های صورت گرفته است که تاریخ درحافظه اش ثبت دارد ، امروز آنچه عمده است اینکه بازهم روی بیان این واقعیت تلخ بر می گردید که اناتومی طالبان و تروریزم وداعشیزم درآغوش همه ای این بازیگران خوابیده و توسط ایشان لمس و نوازش ، حمایت و هدایت می شوند و منابع مالی و تسلحاتی شان همه باهم اکمال کننده هستند و با اضمحلال جمهوریت پس از عقد توافقنامه ای دوحه در آخیر ماه فبروری ۲۰۲۰ و تعهدات همگانی این متحدین حمایتی از ظالبان و تروریزم بین المللی که خودشان تعریف و صفت بخشیدن و به اصطلاح مردمی ما : خود کوزه و خود کوزه گر و خود گل کوزه ، دیدیم که خود برسر این مال خریداربرآمدند ( توافقنامه ای ۱۳۲۵ مورخ مارچ ۲۰۲۰ شامل تعهدات و توافقات و حمایت همه ای این کشورهای طالب زدآ ( دشمنان ظاهری تروریستان بین المللی و دوستان حقیقی شان که ثابت گردیده است همه دشمنان ملت و جغرافیای افغانستان طی بیش از چهل سال بودند و هنوزهم هستند ، این تحلیل و تجزیه ای بود از بیان تلخ واقعیت تاریخ که تحریر گردید و اکنون فاز جدید تحمیل مصائب جدید تحت عنوان آزادی و تآ مین حقوق زنان افغان که عامل این محرومیت خودشان بودند و هستند ، تشکیل دولت یا حکومت فراگیرملی ، که خود حامل اضمحلال جمهوریت هستند ، تطبیق همه مواد توافقنامه میان طالبان و امریکا ، که خود همه نسخه دهنده ای این سناریو هستند و به اصطلاح وطنی ما دم این امارت سرپرست دردستان این اتحاد ضد تروریزم بین المللی قرار دارد ، ببینیم که دربازی جدید و پیش رو از وجود حامد کرزی ، داکتر اشرف غنی ، رهبران مخوف هسته تروریستان بین المللی دیروز که یکعده در تحریم های بین المللی شامل لیست سیاه ، بالای تنی چند جائزه ملیون دالری برای کشف نابودی شان گذاشته بودند ، خوشبختانه با چشم بندی های خاص چشمان رهبران کشورهای رای دهنده علیه این تروریستان را کور نمودند و آفتاب گونه درکرسی امارت و خلافت تحت سایه ای حمایتی اتحاد فوق خوابیده ، ازکندی حافظه ، تعهدات بین المللی شان درقبال مبارزه مسلحانه و قاطع علیه تروریستان بین المللی، اکنون همه را گول خورده محاسبه دارند ، منتظر باشیم به بیان تحلیل و تجزیه ای سایر رخدادها وحوادث مرموز و پشت پرده ای این بازی که : دراختیار داشتن اناتومی امارت دوم بعداز این برای مردم افغانستان چی پیام و ارمغانی رادرقبال خواهد داشت ؟
سنجر غفاری جولای ۲۰۲۳