داکتر غلام محمد دستگیر
حقایقی کوتاه درباره ای استقلال (؟) افغانستان
وقتیکه احمد شاه درانی ممکن به اشاره ای انگلیس های نوآمد در قاره ای هند خاصتا شرکت تجارتی چای شرق الهند به حمله بر سکهه های مرهته یگانه دشمن سرسخت این تجارتخانه ای انگریزها برداخت. انگزیز ها با واگذار ساختن احمدشاه هند را بعد از فتح مرهته به آنها که سال دیگر ملکه ای انگلیس آنرا جزء امپراطوری خود اعلان نمود، دوست پشتونها مخصوصا درانی ها شد. اکنون چنین بر میآید که ممکن به احمد شاه درانی وعده داده باشند که قدرت کشور که در آن وقت خراسان نام داشت نه افغانستان به فرزندان شان چاره سازی خواهند نمود که ۲۸۵ سال دوام داشت. و اکنون با اجنت های دیگر شان یعنی طالب های ظالم که میگویند ۹۵٪ پشتون اند دوام دارد؛ انگریز ها انتقام خود را توسط اینها از غیر پشتون مخصوصآ تاجک ها هر روز گرفته روان هستند و چه چنایاتی هست که پیاده نمیکنند.
مرحوم مغفور میرغلام محمد غبار در کتاب احمد شاه بابا (صفحه ۱۹۰ چاپ دانش کتابخانه- دهکی نعلبندی قصه خوانی پشاور، چاپ اول ۱۳۲۲ش و چاپ دوم ۱۳۷۶ش) مینویسد: "... لهذا این جنگ عظیم یکی از بیفایده ترین کار های احمد شاه شمرده میشود". و جهاد دروازیان از "کنگره حزب کنگره ملی افغانستان "در نشریۀ فدرال نوشته است: "احمد شاه در محلی بنام امرتس بلغار هند بیست هزار نفر را کشت... یعنی زمانی که احمد شاه به هند تاخت حکومت هند را بیشتر برای استعمار انگلیس مساعد تر ساخت".
غبار در جلد دوم افغانستان در مسیر تاریخ ضفحه ۵۹ به اهتمام حشمت خلیل غبار فرزند دانشمندش نوشته است ..."امیر عبدالرحمن خان در قرن ۱۹ خون مینوشید و نادرشاه در قرن بیست. اول الذکر از استقلال خارجی کشور در برابر انگلیس چشم پوشید و اخیر الذکر از استقلال داخلی. امیر مرام خود را با شمشیر تطبیق کرد و نادر شاه با توطئه و تیغ. امیر آنچه از مردم گرفت در داخل کشور بماند و نادر شاه آنچه را گرفت در کشور های بیگانه ذخیره نمود و..و؛.
همانجا در پایان صفحۀ ۳۲ غبارمرحوم مینویسد: "... گرچه سپه سالار محمد نادر در جنگ "تل" میدان راگذاشت و میخواست عقب نشینی کند، ولی شمس المشایخ جلو اسپش را گرفت و نعره زد که: کجا میروی؟ نارد خان گفت (( الساعه مخبر سرحدی رسید و خبر داد که قوای زیاد انگلیس تجمع کرده و اینک بحمله مبادرت میکنند)) شمس المشایخ گفت ازین چه بهتر، مگر ما و شما شهادت نمی خواهیم؟ سپه سالار مجبورا بایستاد و چنگ آغاز شد و انگلیس ها در هم شکستند. معهذا در حمله متقابل انگلیس در تل، سپه سالار به عقب کشید و قلعۀ مفتوحه را بدشمن گذاشت. او در راه عقب نشسنی بود که فرمان شاه رسید و از متارکه رسمی دولتین اطلاع داد و اینحادثه باعث نجات شهرت سپه سالار گردید؛.
و انچه از بان نواسه ای شهید جنرال پینین بیگ خان جنرال با وفای امان الله خان خواهر مرحوم داکتر حکیم ضمیر دوست عزیز و جنت مکانم شنیده ایم اینست که: در زیر خیمه نادر خان را تب گرفته بود و می لرزید \ینین بیگ حان گفتار بالای شیخ المشایخ را تاپید نمود. پینین بیک خان در آنوقت عند مشر بود و بعد از جنگ تل از طرف امان الله خان جنرال شد. و ی و هم قطارانش توپی را که در روز تجلیلی استرداد استقلال گلپوش می دیدید توسط فیل ها بر فراز تپه ای تفوق بر تل بالا بردند و اولین فیر توسط توپچی بر ذخیره تل ( ذخیره گاه اسلحه ومهمات) صورت گرفتِ؛ تهیج در قشون انگلیس خلق کرد و سبب شد انگریز ها بلا تحمل اعلان متارکه نمایند.
رویداد روز جنگ تل را یک نامه نگار هندوستانی بطرفداری نادرخان می نوشت و در رسانه های هند به چاپ می رسانید. بعد که نادر خان یعنی یک پشتون دیره دونی به کمک انگلیس ها به قدرت رسید جنرال پینین بیگ را به اتهام طرفدار از حبیبالله کاکانی نه امان الله خان امرداد تا با برچه و قنداغ در پیش پایش، به قتل رسانند. جایداد شان را که در حوالی نقاش بود غصب وبه به نایب سالار زلمی و نایب سالار محبت خان غنیمت دادند؛ فرزندان شان را از تحصیل و رتبه عسکری معزول ساختند، هم چنین خاندان چرخی و جنرال میرزمان خان کنری و فامیل بسمل بالخاصه عالم و شاعر شیوا بیان و مبارز محمد ابراهیم صفا را که با ذکر "استقلال را امان الله خان گرفت" سالها در زندان ماند و تعداد بیشمار روشنفکران و عامیان علم و دانش و دیگران را محبوس ساخت و در سیه چاه ها به قتل رسانید....
این بود معلومات بی نهایت کوتاه خلاصه در باره چنگ سوم افغان و اتگلیس و ظلم نادرخان که تقدیم شد. به جز بعضی انگریز ها دیگران از نادر خان بخوبی یاد نکرده اند. ولی نواده هایش میخواهند تاریخ را به نفع او تغییر دهند که خیال است و محال است و جنون!
برومفیلد، کولورادو