داکتر غلام محمد دستگیر
تاثیر ظلم طالبان بر صحت جوانان آینده ای افغانستان:
یک مرور علمی:
تتبع و نگارش: داکتر غلام محمد دستگیر
با ظهور پانزدهم اگست ۲۰۲۳م دومین روز منحوس، سوگوار و دلخراش سال دوم فرار وطن فروشان، حمله تروریست ها و آمدن اجنت های کامنویلت نزدیک میشود. بناء، خواستم مقاله جهت جلب توجه و هوشداری جوانان تهیه نموده حضور وطنداران گرامی افغانستانی های عزیز و مبارزان مقاومت گر عرض کنم.
مشغول تتبع در باره ای Epigenetics که "یک وظیفۀ مولیکولی در نوه ای حجره است و در اثر سلیقۀ زندگی و تغذی غیر صحی روز مره ای اختیاری یا جبری ولی بدون تغییرات در ترتیب رشتۀ DNA فعال بوده، امراض راغیر مستور ساخته با تکنالوجی پیشرفته راه تشخیص و تداوی را برای این امراض باز میدارد" بودم که پروگرام "نگاه" روز پنجشنبه ۸ جون ۲۰۲۳م مطابق ۱۸جوزای ۱۴۰۲ش محترم نبیل مسکینیار عزیز شروع شد و دیدم و شنیدم. اولتر از همه پروگرام های مستند و ارزشمند شان برایش تبریک میگویم. از ایشان خیلی ها متشکرم که به من اجازه دادند تا از ین پروگرام نگاه شان در نوشته خود استفاده کنم.
محترم مسکینیار گفت: یک خانم که نخواست از او نام برده شود در رادیو آزادی گفته بود که کار داشت و معاش داشت ولی امروز بیکار است و معاش ندارد و برای تهیۀ غذا چون گدایی چاره ای دیگر برایش میسر نیست. ولی با این دست درازی با تاثر که دست خالی برمیگردد شوهرش مرض شکر دارد و پنجۀ پایش قطع شده است. خانم گفته بود که وی تنها نیست تعداد زیاد فامیل ها به این گرسنگی روبرو هستند.
بلی! این مادر با شهامت و هزاران مادر دیگر هستند که تحت فشارهای روحی و سترس ظلم طالبان روبرو بوده میسر نبودن غذا اطفال و نسل های بعدی رامریض و معلول بار میآورد که در پایان بیشتر توضیح خواهد شد.
یک قسمت معلومات ژورنالست توانا محترم نبیل مسکینیار با تحقیقات CDC ربط دارد خواستم قسمتی از آن معلومات را تعمیم بخشیده حضور تان تقدیم دارم ولی قبل از آن میخواهم خاطر نشان سازم که درین مقاله علمی اصطلاحات مخصوص استفاده شده تا حد امکان توضیح شده است. اکثر تجارب در لابراتور صورت گرفته نتیجه مطالعات بر انسانها پیشنهاد میگردد. در طب و بیولوجی اکثر پیشرفت های امروزی از لابراتوارو خیرات همین حیوانات لابرتواریست که بدست آمده است. قسمیکه مطالعه خواهید نمود از آثار متعدد مستند تتبع صورت گرفته و هم برای توضیحات بعضی اصطلاحات از آیفون، گوگل و ویکیپیدیا استفاده شده است. معلومات فوق درحقیقت شمه از دیوان های مطالعات و تحقیقات علمای جید ومتخصصین میباشد که بحث میشود.
به روز دوشنبه ۲۷ مارچ ۲۰۲۳م پروگرام غذایی جهان یا WFP ملل متحد در انترنت معلوماتی پخش نمود که مو را در اندام راست ساخت واشک را در چشمان جاری نمود. نوشته اند که: در افغانستان اضافه از ۲۸ ملیون نفر از ۸ بیلیون نفوس جهان که ۱۰٪ میشود غذای مکفی برای زندگی صحتمند ندارند. سخنگوی ملل متحد از طریق اخبار اسوشئیتید پریس نگاشته است: "افغانستان بزرگترین بحران بشری جهان است. ۷ ملیون آنهائیکه به سوء تعذی مصاب شده اند اطفال کمتر از سن پنج با مادران شان یعنی ۱۴ ملیون نفر هستند". یونیسیف، به اطفالیکه بسیار وزن باخته اند "اعراض شدید حاد سوء تغذی" نام داده گفته شده که حتی آنهائیکه تا هنوز به این درجۀ لاغری پیشرفته مصاب نشده اند ۴۱٪ خطر رسیدن به قد پخچی یا stunting دارند. و WHO به اساس این معلومات یونیسف "این قد پخچی را تشوش در رشد نموی نورمل" تعریف نموده است. اکنون بر میگردیم به بعضی از تحقیقات علمی مراکز مستند و شهیر که موضوعات دلخراش مادران و طفلکان را در کلینیک و یا لابراتور تجربه نموده بر حالت انسانها قابل تطبیق شمرده اند.
در سال ۲۰۱۳م لارس اولوف بایگرین (1) یا Lars Olov Bygren مضمونی زیر عنوان"عکس العمل های صحی بین نسل ها (Intergenerational) به محیط زیست فقیر و غنی" نوشته است:
غربت خواه نسبی باشد یا مطلق پیامد های صحی با خود دارند. رویداد تاثر آور Dutch Hunger Winter که بین سال های ۱۹۴۴ تا ۱۹۴۵م رخداد نشان میدهد گرسنگی و فقر والدین آن زمستان وخیم منجر به دیپریشن و سکیزو فرینیای زمان کهولت (نسل بعدی) گردید. ریسرچ نارویژی نشان داده است که چگونه غربت طفلی خطر به مصاب شدن Myocardial Infarction (MI) یا احتشای قلب را در کهولت زیاد میسازد. در انگلستان (2) ، تغذی خراب و دوامدار والدین سه نوع خطر(ممکن فشارخون، تصلب شرائین و دیابت باشد) را که به مرض قلبی وعایی در سنین پیشرفته یا old ages (نسل بعد) اطفال میانجامد زیادت بخشید. مطالعات کنونی در حیوانات و انسانها تاثیرات سلیقۀ زندگی را در هر دو محیط زیست غنی و فقیر که به نسل بعدی انتقال میآبد، تذکر داده اند. میکانیزم مولیکولی این رویداد به کلی درک نشده است؛ ولی مطالعاتی که مارک های اپیجینیتیک (مواد کیمیاوی ملحقۀ که جینوم را مودیفای میسازد)در یک نسلیکه ارثیت E را به وراثت گرفته اند نگاشته اند که: "ممکن در شیوع بعضی وقوعات مانند مرض قلبی وعایی، سکیزوفرینیا و الکولیزم که اسباب مغلق دارند کمک کند"؛ شواهد حاصله ازین مطالعات برای صحت عامه خیلی ها مهم است. حتما، در افغانستان فاقگی دوامدار والدین در پرتو جنگها و انتحاریون علاوه بر تباهی کشور فرزندان معلول فزیکی و روحی که تباهکن تر است ارمغان داده اند.
درسال ۲۰۰۷م کاآتی، بایگرین، پیمبری و Sjostrome M مضمونی در باره ای "عکس العمل نسل های بعدی به تغذی، سلیقۀ زیست در نوزادی و طول عمر" نوشتند (3).
نوع تغذیه ممکن تغییراتی در بعضی مکان یا loci جینیتیک Epigenetic تولید کند که میتواند به نسل دیگر انتقال یافته صحت را متاثر سازد. دوره ای نموی بطی که مخفف آن SGP میباشد قبل از اوج سن جوانی که مترافق با سرعت نموست یک دوره ای حساس بوده میسر بودن غذا های مختلف درین وقت با عکس العمل مختلف در نسل های بعدی یا transgenerational response (TGR) تجربه شده میتواند. هدف ریسرچ این بود که بدانند تا چه حد راستی حالات طفلی خود طفل تعیین کننده این عکس العمل ها میباشد. نتیجۀ ریسرچ چنین بود که: حالات اجتماعی پیشین اطفال مذکر تحت مطالعه و هم تغذی اجداد در طول عمر نسل دیگر تاثیر واضح داشت.
مرکز برای کنترول و وقایۀ امراض یا CDC نگاشته است که مردمانی که مادران شان در زمان این فاقگی آنها را در رحم خود حمل داشتند، وقتیکه تولد شدند پسانها به امراض قلبی، مرض عقلی سکیزوفرینیا و نوع دوم مرض شکر مصاب گردیدند. تقریبا بعد از ۶۰ سال آن فاقگی محققین به مطالعۀ سویۀ میتیلیشن شان پرداختند. در نتیجه دریافت نمودند که دراین افراد به مقایسۀ برادران و خواهران که هنگام حیات رشیمی به فاقگی معروض نبودند سویۀ میتیلیشن در جین شان بلند و در بعضی دیگر میتیلیشن جین شان پایان بود. این تفاوت ها توضیح میکند که چرا مردمانیکه ضمن حیات رشیمی مادر شان فاقگی داشت به امراض فوق مصاب شده اند (4,5,6,7,8,9)؛ CDC برای تائید تحقیقات خود این ریفرنس ها را ارائه داشته است که جهت معلومات مزید شما عنوان آن شش ماخذ تقدیم گردید تا اگر بخواهید برای معلومات مشرح به مآخذ شان مراجعه فرمائید و هم درک خواهید کرد که مادران افغانستانی ها به اساس این تحقیقات علمی چقدر مستند زجر دیده استند.
"دلیل ایپیدیمیولوجی برای منشاء داشتن صحت یا ناجوری: تاثیرات تغذی نادرست قبل از تولد در انسانهاست". این تحقیق درباره ای رویدادیست که بین سال های ۱۹۴۴ و ۱۹۴۵ میلادی هنگام قحطی غذایی در Netherland (Dutch)رخداد (4). یعنی تاثیر قحطی تغذیه برجنین.
"تفاوت های مداوم اپیجینیتیک که مترافق معروض شدن انسانها به قحطی غذایی دیده میشود"؛ این مطالعات نشان داده است که خطر مصاب شدن به امراض زمان کهولت با حوادث ناگوار محیطی ارتباط دارد (5). یعنی رابطۀ قحطی غذایی به امراض زمان کهولت.
" تفاوت های میتیلیشن DNA بعد از معروض شدن به فاقگی حاملگی معمول بوده و هم به زمان و جنسیت خاص جنین ربط دارد"؛ قحطی غذایی انسانها در زمانیکه حامله اند با نتایج متعدد در روزهای پسین نوزاد همراه بوده که مربوط به زمان معروض شدن و جنس جنین میباشد. گفته شده که میکانیزم های اپیجینیتیک در آن رول دارد (6). یعنی امراض روز های پسین رشیم (در کهولت) اثر قحطی غذایی به زمان و جنس او در رحم مادرش ربط میگیرد.
"میتیلیشن DNA منحیث یک وسیلۀ یا mediator بین فکتور های خطر و مضر در ظهور امراض استقلابی شخص بالغ همراه بوده فعال است"؛ تحقیق این مؤلفین فکتور های گذری مضر را در اوایل حیات رشیمی مسؤول خرابی صحت استقلابی طویل المدت حیات بعدی دانسته مطالعات قبلی را درین باره تائید نموده اند. ولی گفته اند که میکانیزم باید توضیح شود (7). یعنی در اوایل مرحلۀ رشیمی فکتور های گذری سبب خرابی صحت استقلابی (چاقی) طویل المدت در پسانها میشود.
"میتیلیشن DNA مکانی یا loci درABCG1 و PHOSPHO1 دارد که اگر در DNA خون دیده شود خطر ظهور دیابت نوع دوم را در آینده هوشدار میدهد". ABCG1 پروتینی است که این جین با آن کُد شده است و مانند جین سفید پشه میوه یا Drosophila white gene میباشد. در کرومورزوم 21q22.3 توضع داشته در سیستم عصبی دخیل است. جین PHOSPHO1 در منرالی ساختن سکلیت رول دارد (گوگل ویکیپیدیا). این محققین مینویسند: که برای تشخیص کسانیکه به خطر مصاب شدن دیابت نوع دوم یاT2D معروض استند، این دو بیو مارکر ها کمک خواهد کرد (8). یعنی بیو مارکرهای شناخت شده که در تشخیص کسانیکه معروض مصاب شدن به دیابت نوع دوم میشوند، کمک میکند.
"تفاوت های اپیجینیتیک و ژنیتیک IGF2/H19 که کنترول منطقۀ 11p15.5 را در بر دارد با وزن دماغ مترادف است". IGF2 و H19 جین پدری است که در نمو و انکشاف دماغ حصه میگیرد. و هم مورفولوجی دماغ کلیدی در شناخت اسباب بعضیی تشوسات دماغ مثل سکیزوفرینیا و اوتیزم یا Autism بوده میتواند (9). یعنی جین پدر در نمو و انکشاف دماغ رول دارد و مورفولوجی دماغ در شناخت امراض مختلف مثل سکیزو فرینیا و اتوزیم یا Autism کمک میکند.
فشار روانینتیجه کار الکساندرا دریکر و همکارانش چنین خلاصه شده است (10): فشار سایکولوجیکی بر محور یا axisغده فوق الکلیه یا ادرینال- نخامیه- هایپوتلموس که سترس پستانداران را تنظیم میبخشد، تاثیر دارد. مصاب شدن مادر حامله به دیپریشن یک فکتور خطری یرای نوزاد بوده با وزن کم تولد میشوند (معمولآ به تولد قبل از وقت میانجامد). پسانها در حیات کهولت این نوزادان چانس زیاد به مصاب شدن به پرابلم های صحی دارند. یعنی فشار سایکولوجیکی طالب ظالم بر مادران افغانستانی برای جامعه آینده مردان ضعیف، ناتوان و معلول را بار میآورد؛ این گناهیست نابخشودنی!
در سال ۲۰۰۹م جنکو ای ارای یا Junko A. Arai و همکارانش در مجلۀ نوروسائینس زیرعنوان "نجات نسل بعدی نو جوان ها از کمبود ارثی تشکل حافظۀ طویل المدت از طرق تقویه نمودن شان (11) ":
مولفین راپور داده اند: .... موش های لابراتوری ۱۵ روزه را برای دو هفته به یک محیط متمم یا enriched environment (EE) که شامل آشنایی با اشیای جدید، فعالیت اجتماعی (حامله داری) و تمرینات اختیاری بود مشغول ساختند نه تنها Long-term Potentiation (LTP) یا تقویت طویل المدت را درین موش ها تقویت بخشید بلکه در نسل های بعدی تا اوایل سن جوانی شان حتی اگر هیچوقت تجربۀ محیط زیست EE نداشتند، هم تزاید یافت. جالب اینست که: LTP معیوب یا defective و رویداد حافظۀ ترس یا contextual fear memory در حیوان شاک دیده مشاهده شده است. تجربه مادر آشنا با محیط جدید و اجتماعی، در اثنای نموی رشیم یا embryogenesis به نسل بعدی انتقال یافت. بناء، اگر فنومن مشابه در تقویه نمودن انسان بکار برده شود، تشکل حاظۀ طویل المدت تحت تاثیر تجربۀ محیط زیست (رویداد) مادر که در نو جوانی برایش رخداد به جوانان نسل دیگر او انتقال یافته میتواند.
نوت:
اول- در ناحیۀ هیپوکامپاس فعالیت های فزیولوجیکی صورت کرفته حافظه جمع آوری شده توسط پروسه LTP برای مدت طولانی قویا فعال میباشد و یا اینکه ضعیف شده به تشوشات حافظه مانند الزهیمر میانجامد. برای معلومات بیشتر این بحث دلچسپ {به ویدیوی نوروسایئینسدانشگاه کارلتن (در اوتاوا، کانادا) که به روز ۶ نوامبر ۱۳۰۲م در یوتیوب نشر شده مراجعه شود؛ همچنین عنوان long-term potentiation در ویکیپیدیا اگر خواستید مطالعه کنید}.
دوم- رویداد حافظۀ ترسناک یا contextual fear memory یک تجربۀ سایکولوجی است: در پای موش مورد تجربه که باید در یک اطاقک (شرط است) بوده شاک های برقی تطبیق میگردد. وقتیکه این موش ضربه دیده در این اطاقک دوباره آورده میشود در اثر حافظۀ ترس آن رویداد که بخاطرش تازه میشود عکس العمل منجمد یا freeze نشان میدهد (Kim & Fanselow 1992).
سوم- تاثیر این تجربه امروز در افغانستان در مادران و اطفال شان که هنگام جوانی به رویدادهای ترضیضی فزیکی و روانی روبرو بودند از ترس آن تجربه ای که از مادر برای اطفالش انتقال یافته LTD و اضح دیده میشود. ظلم و کشتار ضربه های فزیکی و روحی اجنت کامنویلت به حدی بود و هست که جوانان بی تفاوت و منجمد مانده از بعضی شان جرات مبارزه صلب شده است.
در سال ۱۹۷۰م در University College Hospital دانشگاه لندن و شعبۀ جراحی مرحوم پروفیسور C G Clarck با تیم ریسرچ در باره ای radioimmunoassay هورمون گسترین Gastrin معده بالای سگ و برای Bioassay آن بر موش استفاده میکردیم. در حوالی 3:30 صبح بود که تجربه خلاص شد و تصمیم گرفته شد که سگ باید در incinerator سوختانده شود و این عمل صورت گرفت. روز دیگر ازطرف گروپ حمایۀ حیوانات شفاخانه نظر به عدم پیروی از مقررات موجوده که من مسؤول آن بودم ولی خبر نداشم به پروفیسور وتیم ما جنجال های زیاد خلق شد. این تجربه از باعثی یاد شد که: با تاسف دشمنان دین و دنیای افغانستان به هر نام و نشان و هر جای دنیا که هستند از سگ خود حمایت دارند ولی زجر مردم افغانستان را که توسط تروریست ها هر روز بر آنها حواله میگردد فراموش میکنند که در هیچ کیش و دین مجاز نیست!
به اساس تحقیات CDC یا مرکز کنترول و وقایۀ امراض که در بالا ذکر شد اقلا هفت ملیون اطفالی که به کهولت میرسند Epigenetic متغییر داشته ممکن معروض شدن به امراض قلبی، سکیزوفرینیا و مرض شکر در انتظار شان باشد. تاسف درینجاست که ملل متحد، پروگرام غذایی جهان، یونیسیف و مؤسسۀ صحی جهان همه ازین بحران خبر اند و میدانند که این طالبان ظالم به حال مردم توجه نداشته صدراعظم سابق و بر گشته ملا حسن آخوند گفته بود و باور داشت: "ما کمک نمیتوانیم مردم از خداوند که روزی دهنده ای همه است غذا بخواهند" مردم را فریب میدهند و خود را شریک این جرم میسازند.
پس طالبان ظالم، مانع تحصیلات عالی عصری مردم میشوند، زمین ها را غصب میکنند، بیگانگان را مالک خاک و زمین ما میسازند، شریعت وهابی رایج میسازند، فرهنگ فارسی دری ما را ریشه کن میسازند، به شعرا ادبا استادان دانشگاه ما توهین دارند، زنها را در خانه ایشان مثلیکه بعضی مادران طالبی در تاوه خانه ها تولد شده و در همانجا بسر مبردند در یک چاردیواری محصور نگاه میدارند. مادران و ملیونها جوانان معلول و مریض را برای نسل های متعدد مرتکب شده، کشور را مفلوج و منجمد میسازند و....و....بآنهم ملیونها دالر به جیب این ظالمان میریزند و "شریک بزرگترین بحران بشری جهان" میگردند. در کشور ما اکنون ملیونها نفر را که مریض اند و بیکار نادیده میگیرند تا جهل و دهشت و وحشت خودشان زنده بماند و رشد یابد؛ گناهی است نابخشودنی و ظلمیست تقبیح شدنی!
ما بنابر مسؤولیت که داریم آنچه میدانیم برای شما تهیه میداریم تا به دانش و معلومات نسل جوان که دسترسی به آن ندارند میسر شود؛ این مسؤولیت جوانان ماست که خود و نسل های بعدی خود را از ورطه هلا کتی که طالب ظالم برای شان حفر کرده نجات دهند؛ ورنه جای مردم با فرهنگ، مسلمانان ایماندار، با شهامت، شجیع، تنومند و مهمان نواز را یک گروه بی فرهنگ، نا مسلمان بی ایمان، جوانان ضعیف اراده، یاد فراموش، جاهل، بیعقل، مظلوم و کثیف خواهد گرفت. لطفآ به آن عده افغان های که بشما خود را دانشمند، روشنفکر و دیپلومات قلمداد کرده به کتاب و بر کتابخوان هتک حرمت میکند گوش ندهید ولی خوش هستم که گفتار مرحوم و مغفور واصف بختری را درین زمینه بر کرسی تائید تکیه دادند: این ها دانشمند و روشنفکر ندارند. این نوشته را با دو بیتی از یک غزل نسیم اسیر شاعر شیوا بیان ما و گفتار سیگموند فروید پایان مببخشم:
در فکر شکار تو کمین کرده خبر باش گرگ است ببین، دشمن تو میش نباشد
در راه حقیقت سخن راست نوشتیم از هیچ کس اندیشه و تشویش نباشد
ترس و هراس دوران کودکی هیچگاه از روان و ضمیر آدمی زدوده نمی گردد. کودکی که به جای مهربانی و نوازش با تنبیهات گوناگون خو گیرد در دوران بلوغ و بزرگسالی ترسو، وسواسی، ضد اجتماعی، بدبین، جانی و دچار عقده حقارت میشود - از یوتیوب.
References:
1- Lars Olov Bygren. Ann Rev Pub Health 2013; 34 : 49-60. PMID: 23297658
2- David J. Parker & Clive Osmond. Lancet 1986 May 10. 1 (8489): 1077-81. PMID:2871345
3- Eur J Hum Genet 2007 Jul; 15 (7): 784-90. Pub Med: 5201832
4- Teressa J. Roseboom, Epidemiological evidence for developmental origin o health and disease: Effects of prenatal undernutrition in humans. J Endocrinol 2019 Jul 1;242 (1):
T135-T144. PMID: 31207580. Doi:10/1530/JOE-1800683
5- Bastian T Hejmans, Elmar W Tobi, Aryeh D Stei et.al. Persistent epigenetic differences
With prenatal exposure to famine in humans. Proc Nati Acad Sci USA 2008 Nov 4; 105(44): 17046-9. PMID: 189556703. Doi:10.1973/pnas0806560105
6- Elmar W Tobi. LH Lumey, Randolf P Talens.wt.al. DNA Methylatin differences after Exposure to parental famine are common and timing-and sex-specific. Hum Mol
Genet 2009 Nov 1;18(21):4046-53. PMID: 19656776.
7- Elmar W Tobi, Roderick C Slieker, Rene Luijk et.al. DNA methylation as a mediator of the Association between prenatal adversity and risk factors for metabolic disease in Adulthood. Dch Adv. 2018 Han 31;4(1):eaao4364. PMID: 29399631
8- Tansim Dayeh, Tinamaija Tuomi, Peter Almgren et.al. DNA methylation of Loci within ABCG1 and PHOSPHO1 in Blood DNA is associated with future type 2 diabetes risk.
Epigenetics 2016, Vol 11 No. 7: 482-488.http://dx.doi.org/10.1080/15592294. 2016.
9- Ruth Pidsley, Emma Dampster, Claire Troakes et. al. Epigenetic and genetic variation at the IGF2/H19 imprinting control region on 11p15.5 is associated with cerebellum weight. Epigenetic 2012 Feb;7(2):155-63. PMID:22395465.doi.10.4161/epi.7.2.18910
10- Alexandra E Dereker et.al. Maternal anxiety Depression in Pregnancy and DNA methylation of the NR3C1glucucorticoid receptor gene. Epigenetics2021 Nov; 13(21):
1701. PMID: 33215541.doi.10.2217/epi=2020-0022.
11- Junko A. Arai et.al. The Journal of Neuroscience Feb 4 2009; 29(5):1946-1502. Doi.5057-
08. 2009. https://doi.org/10.1523/Nnerurosci