عبدالناصر نورزاد

 

بازی زیرکانه ایران و طالبان در مسئله آب

عبدالناصر نورزاد- پژوهش گر امنیت و ژئوپولیتیک

معلوم است که این بار جنجال بر سر آب، به اساس پیش بینی های سیاسی سنجیده شده است. به عبارتی قاعده بازی برای اهداف راهبردی بزرگ تر طراحی شده است تا تمام منطقه را در بحران غرق کند. قبل از پرداختن به اصل تحلیل، خاطر نشان می سازم که هم ایران و هم طالبان، به گونه هوشمندانه تر تا دقیقه نود این بازی را پیش خواهند برد. هیچ طرف حاضر نیست، حرکت اشتباهی انجام دهد که منجر به بروز یک جنگ تمام عیار و یا حداقل قطع روابط سیاسی شود. این نکته ما را به یک واقعیت متوجه می سازد که بازی روی مسئله آب، تنها مصرف سیاسی دارد و با ابزاری مانند جنگ لفظی و دیپلماتیک پیش برده می شود. از این رو گفته می توانیم که طالبان و جمهوری اسلامی ایران، با موضوع آب بازی سیاسی انجام میدهند.

شکی نیست که هردو طرف دچار بحران گسترده ی نظیر میزان پائین یا نبود مشروعیت داخلی و بین المللی، معضل اقتصادی، بحران مشروعیت دینی، مخالفت گسترده از جانب مردم، فشار جامعه بین الملل ... مواجه هستند. طالبان با این بازی به اشاره دستگاه های استخباراتی بیگانه در صدد تحمیل نزاع در مرز شرقی ایران و به چالش کشیدن این کشور است. تا حال چندین مرتبه میان مرزبانان ایرانی و طالبان، درگیری های مستقیم رخ داده است. طالبان اگر چه از سالیان دراز با جمهوری اسلامی ایران روابط گرم دارند و در جریان جنگ برعلیه دولت جمهوری و نیروهای خارجی، اسلحه، کمک های نقدی و مالی، آموزش های فنی برای بمب گذاری، ترور و عملیات های چریکی را از جانب شاخه نظامی سپاه قدس ایران دریافت می کردند، مشاوران ایرانی، با تحویل دهی انواع اسلحه، هم میدان جنگ را برضد امریکایی گرم می ساختند که طالبان چوب سوخت آن بودند و هم با این گروه برای مقابله با داعش خود ساخته، ایجاد شبکه ها برای قاچاق مواد مخدر، ایجاد شبکه های نفوذی، ایجاد شبکه های قاچاق انسان، اسلحه و مواد معدنی قیمتی در یک تبانی نزدیک کار می کردند. بعداز به قدرت رسیدن طالبان در اگست 2021، ایران کماکان توانسته با گرمی روابط، سفارت خود در کابل را باز نگهدارد، سفارت افغانستان در تهران را در اختیار گروه طالبان قرار دهد، نماینده ی جدیدی برای تامین روابط گرم تر با طالبان، تعیین کند، اما این دوران پر از ماجرا ها و چالش های بوده که مبیین اختلاف نظر جدی میان جمهوری اسلامی و رژیم طالبان است. به نظر می رسد مسایلی همچو ماهیت اصلی طالبان به عنوان جریان تندرو افراطی سنی، نفوذ امریکا در میان طالبان، روابط خوب طالبان با عربستان سعودی، ایران را نسبت به طالبان دچار سوظن ساخته است. در کنار آن، مسئله حقابه ایران، سیل مهاجرت از افغانستان به دنبال به قدرت رسیدن طالبان، و پی بردن به اصل ماهیت قضیه به قدرت رساندن طالبان برای ایجاد چالش های جدی امنیتی در مرز های شرقی ایران، امکان هرنوع تفاهم ایدیولوژیک و راهبردی را میان طالبان، عملا ناممکن ساخته است. اما همانطوریکه گفتیم هردو طرف برای منافع خود، در یک تعامل تاکتیکی به سر می برند. در این گرماگرم  تعامل تاکتیکی، مقام‌های ایرانی اما بارها اعتراض کرده و خواستار حقابه ایران از دریای هلمند شده‌اند. رییس جمهور این کشور به‌تازه‌گی هشدار داده که طالبان باید مطالبات تهران را جدی بگیرند و در غیر این صورت، پیامدهای ناگواری در انتظارشان خواهد بود. طالبان در پاسخ، ایران را به کاربرد «الفاظ مناسب» فرا خوانده‌‌اند. تحلیل‌گران سیاسی هشدار ایران به طالبان را برای فروکش ساختن اعتراض‌های داخلی این کشور عنوان می‌کنند؛ اما برخی از این تحلیل‌گران معتقدند که ایران به نماینده‌گی از منطقه طالبان را تهدید می‌کند تا «مانع معامله ژیوپلتیکی طالبان» از طریق قطر و پاکستان با غرب شود. اما به نظر می رسد هردو طرف در معامله آب در صدد استفاده ابزاری از موضوع برای اهداف سیاسی اند. زیرا کمبود آب در افغانستان و ایران از معضلات دیرینه است. چطور شده که ایران به یکبارگی، خواستار حقابه شده و تا مرز اخطار های سیاسی و نظامی پیش رفته است؟ باور عموم این است که ایران تنها از این اخطار را ها برای زیر فشار قرار دادن طالبان استفاده می کند. همانطوریکه در مرحله کنونی درگیری مستقیم و یا اقدام عملی نظامی ایران علیه طالبان، محال است. به گفته رحمت الله نبیل رییس پیشین امنیت ملی: "جمهوری اسلامی در این مرحله با طالبان وارد جنگ نمی‌شود، زیرا فعال شدن حاجی بشر و حاجی جمعه‌خان در منطقه سیستان و بلوچستان برای به چالش کشیدن جمهوری اسلامی کافیست". این جا معلوم می شود که چرا طالبان به قدرت رسیدند و چرا حاجی بشر و جمعه خان و نظیر آن ها از زندان رها شدند. چون امریکا از نقاط ضعف ایران در شرایط کنونی میداند و منطقه سیستان و بلوچستان هم دچار بی نظمی اند، بنا رها سازی این دست شبکه ها برای به چالش کشیدن ایران از لحاظ امنیتی است. در ضمن، مهره های نظیر حاجی بشر که از قوم نورزی و از قاچاقبران مهم مواد مخدر است که سال‌ها در گوانتانامو زندانی بود و سال گذشته با یک شهروند ربوده‌شده امریکایی تبادله و آزاد شد، می توانند معادله را به نفع امریکا تغییر دهند. طالبان با سو استفاده از موقعیت کنونی ایران و با توجه به میزان ناآرامی ها در این کشور، تلاش می کنند، ایران را عصبانی کنند و وادار به واکنشی بسازند. شکی نیست که ایران به اصل قضیه پی برده و تلاش دارند از این موضوع بهره برداری سیاسی کند و هم در ایجاد فضای سرپوش، برای مهار چالش های داخلی استفاده ببرد. ایران می خواهد از روش تهدید و زیر فشار قرار دادن طالبان، فضای عمومی را در جهت یک سقف ملی گرایی و منافع ملی، سوق دهد. با این حال، مقام‌های جمهوری اسلامی بد شان نمی‌آید که با برجسته کردن یک موضوع ملی (حقابه) و سر دادن شعارهای تند و داغ، به‌دنبال تحریک حس ملی‌گرایی و تقویت صف حامیان این رژیم باشد. به این لحاظ، در شرایطی که ایران با چالش‌های جدی اقتصادی و تورم گسترده دست به گریبان است و اعتراضات سراسری اکنون از مسئاله حجاب اجباری فراتر رفته و کل نظام را به چالش کشیده است، بعید به نظر می‌رسد جمهوری اسلامی متحمل هزینه بیشتری شود. به این حساب ایران می خواهد هم موضوع جنجالی ایالت های بوچستان و سیستان را با این طرح جنجالی آب، مهار سازد و توجه همگانی را به سمتی از گرایش های ملی گرایانه و حقوق و منافع ملی ایران سوق دهد و هم می خواهد با اتمام حجت از طالبان، به این گروه هشدار دهد که متحدی غیر از ایران بخصوص در میان اعراب و غرب، هزینه های دارد که ممکن است طالبان را با چالش های جدی امنیتی و سیاسی مواجه سازد. این چالش ها می توانند شامل قطع کمک های مالی تهران به کابل، حمایت از گروه مخالف طالبان در میدان های جنگ بر ضد این گروه، فعال سازی لشکر فاطمیون در برابر طالبان و استفاده از نفوذ فرهنگی برای به چالش کشیدن این گروه در درون افغانستان باشند. از سوی دیگر، طالبان هم با مدنظرداشت این بازی تهران تلاش می کنند تا از یک طرف به تهران پیام دهند که بدیلی برای حمایت از کشور های دیگر نظیر دولت های عربی، غرب دارند و هم هرزمانی بخواهند با به چالش کشیدن ایران در موضوع کمبود آب، توانمندی لازم را دارند.

چه نتیجه بدست می آید؟

اول- بازی ژئوپولتیک با توسل با مسئله هیدرو پولیتیک، محور گرم تمام قاعده های بازی در سطح منطقه فرض می شود. مسئله سیستان و بلوچستان، یک محور جدید برای این دست بازی های ژئوپولیتیک است، که ایران اول تر از همه متوجه این مسئله شده است. زیرا در گذشته هم طرح جدایی و تشکیل یک کشور مستقل متشکل از سیستان و بلوچستان در نزد رقبای ایران موجود بوده است. بنا به نظر تهران بازی باید با روش ضد حمله، جواب داده شود که مسئله ای موثر تر از حقابه نمی تواند در این خصوص مطرح شود؛

دوم- طالبان سرمایه اصلی تهران در بازی های ژئوپولتیکی با کشور های عربی در منطقه است. هم این گروه می تواند در آینده بازی امنیتی و سیاسی، در خدمت منافع ایران قرار گیرد. اما این مهم زمانی میسر است که طالبان از کنترول کشور های عربی و غربی به دور بمانند. ایران با این فرض، تلاش می کند تا با توسل به روش تعامل تاکتیکی که شامل کمک های مالی و نقدی، حمایت سیاسی، عدم حمایت آشکار از جبهات مقاومت ضد طالبان، کمک برای رهبر طالبان جهت ایجاد ارتش همانند سپاه، تحویل دهی وسایط نظامی دوره جمهوریت که به ایران برده شده بود، این سرمایه در اختیار داشته باشد؛

سوم-  ایران می خواهد از موقعیت فعلی و نا به سامان رژیم طالبان که زیر فشار قرار دارند برای کسب بیشتر منافع هیدروپولیتیک خود استفاده ببرد. استفاده از این ابزار می تواند در حد اقل تحلیل های برخاسته از آن، این گروه را وادار قبول امتیازات بیشتر به ایران کند؛

چهارم-  طالبان هنوز هم از کارت داعش برای بهره گیری استفاده می برند. این هرم در نزد طالبان، باعث شده تا اکثریت های منطقه و جهان به این گروه باج بدهند و تصویر سفیدی از آن ارائه دارند. داعش اگرچه وجود حقیقی ندارد و خود طالبان داعش است، اما نحوه بهره گیری این گروه از نام داعش، توانسته باعث بر هم زنی خصوصیت نا متقارن بازی و تعامل کشور های منطقه با این گروه شود. ایران با توجه به خطر احتمالی بزرگ شدن داعش در آینده،با طالبان تعامل تاکتیکی دارد و می خواهد با حمایت از این گروه، مانعی در برابر گسترش داعش در مرز های شرقی اش شود؛

پنجم-  طالبان تلاش می کنند تا با اعمال فشار بر ایران و کشور های نظیر آن از ابزاری چون اب، داعش، تروریسم بین المللی بر نفع خود استفاده برند. بنا داغ شدن موضوعات نظیر آب و تروریسم، بیشتر استفاده ابزاری برای منافع و مقاصد سیاسی از جانب این گروه است تا واقعیت های قابل لمس در میدان عمل.

نوت: در تحریر این تحلیل، از منابع انترنتی بهره برده شده است

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت