خوشه چین
روح
ازدیدگاه این جانب روح یعنی قدرت و انرژی ذاتی است که ازآغازخلقت، بلا ثرعملیۀ (تعمیری وتخریبی) درجسم حیه بروزمینماید.
موجودزنده را طبعی درحرکت وا میدارد.
احساس ما بحیث انسانهای مسؤل چنین بیان میدارد که بادرنظرداشت اوضاع نابه سامان تحمیلی ،درمجموع روح کشورخویش گردیم واین کشور(زادگاه)مان را ازین بحران نجات بدهیم.
وقتــــــــــی که توچپ به ربانی وگل بدین سجــــده کردی.
سقــــوط ازقــــرن بیست ویک بــــه قــــرن هــژده کردی.
بسترجامعه را جهت روییدن خارمغیلان درسطح کل کشور.
ازهمان کیش شخصیت سازی درافتراق باهمی آماده کردی.
تاجک را شکل نان گندم میخورند.
درهمه جا درکوه ودره ازدسترخوان مردم میخورند.
این نان دردهن هیج گروه شیرین نیست.
فقط این خیل ازقوم وقبیل جهنم میخورد.
تقویت خانه ای ما.
متضمن پیروزی عقلانیت برجهالت است.
باید خرس وپلنگ را ازجنگل خویش بیرون تماییم.
مردم جنگل انسان است
خلیل زاد،کرزی،واشرف غنی،دسته تبر ازجنس جنگل.
صدای بلند آزادی مفهوم خاص دارد.
سختی ومقاومتش ارزش آلماس دارد.
میدان والیبال بازیگران، پاسر،شوتنگ وسنتر.
جانب مقابل میرولی، لطیف، موسی ،خانمناس دارد.
به مطلب شاگردان دارالمعلمین 1344 الی 1346 کابل میدانند.
داشتن قدرت مغز سالم میخواهد.
حفظ قدرت دست قایم میخواهد.
بازی باقدرت پهلوان درمیدان عمل درکاراست.
پاس داری ازقدرت وآزادی
شرف وعزت دایم میخواهد.
طالب این وحشی زمان وستم گر یک چون غایطه پشک.
دفنش باچنگال خودش درزیر خاک ملایم میخو اهد.
عذر بدتر ازگناه.
ما(وطن پرستان)همین اکنون در زیرابر وخاک باد گروه های ویرانگر آغازین درمقابل هم موضع خصمانه گرفته ایم.
یعنی همه فاقد عقل شده اند.
ما درآغازخبرنداشتیم.
وطن پرستی وطن دوستی اندیشه ترقی خواهی در سر، فکرتحول خواهی وتغیر دراسلوب زندگی درمراحل بعدی ازتکامل بشری وخودرا درین مسیر دمساز ساختن برای افغانها گناه نابخشیدنی است.
وهکذا این آرزو که دست آورد های علوم بشری در خدمت انسان باشد.
ازین خاطراست که دشمنان تاریخی ما ازهمان اندیشه های تاریک اندیشه ریزرفی که داشتند برضد وطن.
ملا، مجاهد وطالبان وحشی ازقبل تربیت داده دست خود را ازجنگل وحش ماقبل تاریخ علیه ما روان کردند بنا این جبرزمان مارا درین منظره کشانید.
یعنی که بعد ازعبور ازهفت خوان رستم دراینجا رسیدم.
پرابلم کشوررا بایدحل کرد.
فعالیت سیاسی که در فکرو زبان ودست انسان سلاح برنده بدهد.
این فعالیت فعالیتی است که انسان را ازاصلیتش بیرون آورده چون طوفان، گله حیوان درنده مرض وبا.
همه خوبیها، انسان خوب،کتاب خوب،مکتب خوب،منظره خوب ومزارع خوب را ازمیان برمیدارد.
چنانی که همین اکنون درافغانستان تعصب قومی +تعصب مذهبی،زبانی ولسانی بحیث ابرسیاه طور دوام چیره است.
مانع ازتابش،نور میگردد.
همه داد میزنند وشکایت برای نزدیک شدن جهت رفع معضله هیچ کسی آماده نگردید اشاره دهد همه درخانه ای ما جمع شود تاتصمیم مشترک دررفع پروبلم بزرگ کشور گرفته شود.
ازنام قبایل
در اوکرایــــــن مرغ زیـــــرک دردام افتـــــــاده است
درخــــــراسان کاســــــۀ بخت افغان ازبام افتاده است
این دخت حایل ازنام قبایل درکشاکش بدماش وبچۀ فلم
سباوون بدماش چنگ دریخن لطیف پدرام افتاده است
همه آزادیخواهان عیاران شمالی وکاکه های کابل زمین
درخانۀ ما درفکرقلع وقم سردم داران مزدور بدنام افتاده است
چوچه
خانــــۀ مــــا ازافغانستـــــان بـه خراسان است
امپراطــــوران ازین مطلــــع هـــراسان است
اززمـــــانی کـــــه کوچـــک وحایل ساخته شد
سرنوشت دردست چوچۀ انگلیس پاکستان است
خانۀ ما
خانۀ ما مصرانه تقاضا مینماید تا همه رسالت مندان ومدافعین حقوق انسانی درسطح ملی وبین المللی باما صدا شوند.
روی این معضله که افغانستان اوکراین نیست،افغانستان مرکزآسیااست شاهراه استراتیژیک ازشمال به جنوب مرکزحساس بین (منافع)روسیه وچین وهند ایران (پاکستان ولد انگلیس)است.
ماجراجوییهای بعدازانقلاب اکتوبروعدم رعایت دقیق از قانون بی طرفی افغانستان.
باعث شده است که دستان قدرت های بزرگ جهانی درفاجعۀ خون الود این زخم ناسور.
دارد که جهان را درپرتگاه فاجعۀ هستوی کشانید وباعث محوبشریت گردد.
دادوواویلای جمعی ازطریق ادارات حقوقی ومراجع قضایی پارلمان ها رسانیده شود بی تأ ثیر نخواهد بود
خراسان به نام ابومسلم، یعقوب لیث صفار وامیر حبیب الله خادم دین رسول الله گره میخورد.
آیندگان درحال تثبیت ساختن هویت خویش میباشند
پرابلم کشوررا بایدحل کرد.
فعالیت سیاسی که در فکرو زبان ودست انسان سلاح برنده بدهد.
این فعالیت فعالیتی است که انسان را ازاصلیتش بیرون آورده چون طوفان، گله حیوان درنده مرض وبا.
همه خوبیها، انسان خوب،کتاب خوب،مکتب خوب،منظره خوب ومزارع خوب را ازمیان برمیدارد.
چنانی که همین اکنون درافغانستان تعصب قومی +تعصب مذهبی،زبانی ولسانی بحیث ابرسیاه طور دوام چیره است.
مانع ازتابش،نور میگردد.
همه داد میزنند وشکایت برای نزدیک شدن جهت رفع معضله هیچ کسی آماده نگردید اشاره دهد همه درخانه ای ما جمع شود تاتصمیم مشترک دررفع پروبلم بزرگ کشور گرفته شود.
تمامی زیان ونواقص حاصل شده ازاشتباه دراقرار وتجدید نظر درعمل آگاهانه وشریفانه قابل اصلاح است.
اکر مدافع مبدل به متعرض گردید.
متعرض اولی راه فنا درپیش میگیرد
زبان یک ملت زمانی غنامند میگردد.
که آن جامعه علاقه به علم داشته باشد(تعلیم وتربیه) تولید داشته باشد بازار خرید وفروش داشته باشد داد وستد معاملات یومیه درتبادله محبت ودوستی زمینه سازآموزش زبان به طرفین است.
رشد هنر وموسیقی سینما وتیاتر باعث رونق زبان میگردد.
تصمیم خانه ای ما براین است که دیگر سیاست یخ فروشی را پیشه نکنیم.
اطاعت ازکینه دلان خود خواه برای همیشه نکنیم.
پیش قراولی که تنها تکیه برذهن خود داشته باشد.
خودرا خاک برای رویاییدن درخت بی ثمر ریشه نکنیم.
چنان که تهداب گذار نهضت میهنی شده بودم.
باردوم.
نهال درخت(ندا)را ازطوفان نجات داده محکم گرفته علاقه منداش درتهدابش سنک وگل
خاک ریختند.
وطن داران محترم نوشته پایین ساده وطنزآمیزاست.
درخود معنی کثیرالجوانب دارد وپند آمیزاست.
جملات مغلق وپیچده تورا میکند سردرد.
ازساده بیاموز که ازخورد همیش بلا میخیزد.
چوکی من هزارمرتبه باعزت تراست.
مرا میگویند باحیا وباشرف.
نسبت به چوکی که بیگانه میبخشد.
بخشش بیگانه را میگویند بی شرف
تصادمات
اکثرن ازنافهمیها شکل میگیرد.
چاق سازی تصادمات راه فاجعه را درپیش میگیرد.
راه حل های تصادم ها.
فقط ازراه بخشش طرفین ومدارا امکان پذیراست.
جنگ
درافغانستان تطبیق وازمایش سلاح به منظور تهدید،حریف پرقدرت.
آیا درزندگی محاسبه کرده ایم که یک قطره خون هم وطن ما چقدر ارزش دارد.
به تو میگویم او سیاست مدار بی شرف بی وجدان
که وطنت را به حراج گذاشته ای؟
جمع گلها دردرخت واحد رنگارنگ.
بالبخند ملیح رنگهای زیبا وقشنک.
عطر پاشانند درکوچه وقریه وبازار.
زمان ما بودجوانان، جو انان کاکل چنگ، پاچه تنگ.
همین
قدر تهداب گذاری وخدمات صادقانه ورفیقانه که درامرسازماندهی نمودم.
حاصل کارم همه مبدل به هیچ شد.
هرگاه از پنج راس کچک سگ پاسداری میکردم.
تابه پای دار دردفاع ازما قرارمیگرفتند.
(ماشین)آسیاب برای آرد کردن گندم است..
ماشین تولید سلاح برای کشتن مردم است.
توصیه خردمندان دفاع خودی ازحیوانات وحش لازم.
هدف تولید ازذهن توده های دهن توپ گم است
(تاجک &فارسی زبان)
تاجک وفارسی زبان باید یک کله باشد
نه که هریک دردهل خــــود شلـــه باشد
قدرت های بزرگ درجستجوی احمق
پول بگیران لوده،نادان دیوس دله بشد
تاجک وفارسی زبان را میبندم دریک ریسمان.
جوی خون بریزان مگرقطرۀ آب رو مریزان
باطعنه بگفت برمن خانمی اوکله گنده های فراری
خرمیزنید درخواب بیدارشو ازخواب خودرا بجنبان
بالا
بازگشت