عبدالاحمد فیض
ويتو ابزارتحقق هژموني زورومتناقض امنيت بين المللي!
پيامدهاي ويرانگرجنگ دوم جهاني كه فاشيزم هيتلري عامل آن بود، ضرورت ايجاد يك نهاد بين المللي راكه قادر باشد تا ازتكراردرگيري باابعاد وسيع جلوگيري نمايد، درچنان فضاي دردستوركاردولتهاي فاتح جنگ قرارگرفت كه كماكان سيماي وحشتناك جنگ درپنهاي جهان مشهودبود، لذادرچنين فرصت تاريخي پنج قدرت فاتح مانند ايالات متحده، اتحاد شوروي،بريتانيا، فرانسه وچين درايجاد سازمان ملل متحد پيشگام ومنشورسازمان رادرجون سال ١٩٤٥ تصويب ودرپايگزاري اين سازمان دراكتوبرهمان سال بامشاركت بيش ازپنجاه كشورنقش ايفاء نمودند.
دول مؤسس بابكارگيري ازنفوذ وبا بهره گيري ازين امركه گويا دردرهم كوبي ماشين جنگي فاشيزم ونجات بشريت ازسلطه نظام هيتلري نقش بنيادي راايفاد داشته وبا متحمل شدن تلفات گسترده انساني، خسارات وضايعات سنگين ناشي ازجنگ وهكذا تعهد درپرداخت حجم قابل توجه بودجه وهزينه هاي مالي وتخنيكي سازمان ملل متحد، به دستبرد حقوقي دست يازيدند ونمايندگي دائمي درشوراي امنيت را باداشتن حق ويتو درين نهاد بخوداختصاص دادند.
بديهي است كه اين حق درشرايطي به دارندگان تعلق گرفت، كه هرج ومرج ونوع ازخلاي ذهني مبني برعواقب احتمالي آن درتحت اثرات غم انگيز جنگ درافكار عمومي حاكم بود، لذا بدون هيچ مخالفتي اين امتياز نامحدود به دارندگان كنوني درشوراي امنيت مورد تأييدقرارگرفت.
امروزكه هفتادوهشت سال ازعمر سازمان ملل متحد ميگذرد،كليه محافل سياسي، حقوقي، فرهنگي ونهادهاي فكري دنيابه اين واقعيت دست يافتندكه با توجه به پراتيك اعمال حق ويتو توسط دارندگان وحاملان اين وريانت سركوب وزورگوئي درمقياس جهان، بشريت دركران -كران سياره زيباي كه درآن زيست داريم، ازشرحق ويتو مصون نبوده وهيچ فردي درپناه حقوق جهانشمول خودرامصون احساس نمي نمايند.
بگونه مثال، بابذل توجه به گذشته تاريخي استعمال اين حق،ايالات متحده امريكاقدرتي است كه ازين ابزار بيشترين استفاده رادرروابط بين المللي درراستاي اهداف ژئوپولتيك وتحكيم هژموني خوددرشوراي امنيت نموده كه دراغلب موارد درپشتباني نامحدود ازرژيم اسرائيل ودرحمايت ازسياستهاي اشغالگرانه ضد خلق فلسطين تبارزيافته است.
هكذا ايالات متحده باپديد آمدن فضاي يك قطبي ويكتازي بعدازفروپاشي شوروي، بدون مجوزحقوقي شوراي امنيت وبااستفاده ازحق ويتوبه اقدامات مسلحانه متعددعليه حق حاكميت ديگران دست يازيده است كه عراق درسال ٢٠٠٣ وافغانستان در٢٠٠١وغيره ازنمادهاي بارزي دستآوردحق ويتو است.
اتحاد شوري وقت دراوايل دهه هشتاد بااعزام لشكري سرخ به افغانستان درمجمع عمومي وشوراي امنيت ملل متحدباتجاوزخواندن اقدام مسلحانه مسكودربرابرحق حاكميت افغانستان محكوم گرديد، اما اتحادشوروي بااستفاده ازابزار ويتو، كليه تصاميم وقطعنامه هاي شوراي امنيت رابي اثرساخت.
هكذامحدودومنحصربودن قدرت اجرائي تصاميم واقدامات شوراي امنيت سازمان ملل متحد،درگروي اراده وتمايلات دارندگان حق ويتواست كه فقط دراختيارپنج قدرت وبخصوص سه قدرت مانند فرانسه، بريتانيا وروسيه دراروپا، امريكا وچين ازقاره آسيا است كه ماهيت وكركتر جهانشمول بودن سازمان ملل متحد رابوضوح ازمنظرحقوقي وسياسي موردانتقاد وپرسش قرارميدهد، زيرادرك عمومي چنين است كه سازمان ملل متحدنهادبين المللي متعلق به تمام ملل جهان است كه باتوجه به مفاد منشور، دولتها بمثابه بنيادي ترين شخصيت حقوق بين المللي ازحقوق يكسان وبرابربدون درنظرداشت موقعيت، تاريخ، تعداد نفوس ونوعيت رژيم حاكم برخورداراند، اماكشورهاي بزرگ ودرحال توسعه مانند هندبابيش ازهزارميليون جمعيت درقاره آسيا وافريقا كه داراي عظيم ترين ظرفيتهاي بشري بوده وپرجمعيت ترين بخش جهان معاصراست وهكذاجهان اسلام ازداشتن حق نمايندگي دايمي درشوراي امنيت محروم هستند.
با اهتمام به يادهاني فوق، سازمان ملل دركل وشوراي امنيت اين نهادجهاني بطورخاص بانقائص عديده ساختاري وحقوقي برنظم جهاني به نحوي نظارت ميكند كه فعاليتها واقدامات اين نهاد بوسيله قدرتهاي بزرگ داراي حق ويتو سمت وسويافته وبگونه متعارف به استثناي عمليه بشري وكمك رساني درميان قربانيان ناشي ازمنازعات مسلحانه وحادثات طبيعي، درپيشگيري ازتجاوزودستيابي به حل مناقشات ازمجراي عمليه صلح سازمان كه بزرگترين مسووليت ملل متحد پنداشته ميشود، ناكام بوده است، كه جنگ چهل ساله درافغانستان، بحران يمن، ليبياوبحران اوكرائين ازجلوه هاي بارزي ناكامي ملل متحد وبخصوص شوراي امنيت آنهم به دليل حق ويتوبوده است.
ازديرزمان است كه كارشناسان سازمان ملل متحد، متخصصين حقوق بين المللي ونمايندگان برخي دولتهاي عضو به دليل بيماري ساختاري واينكه حق ويتو عمدتأ بمثابه وسيله فرارازمسووليت بين المللي درخدمت قدرتهاي قرارگرفته است،كه ازحق ويتودرجهت حراست ازداعيه صلح وامنيت بين المللي نه بلكه درراستاي تحقق اهداف تجاوزكارانه وسلطه گيريهاي جنون آميز باريختن خون ميليونها انسان بيدفاع درنقاط مختلف جهان بكار گرفته شده است،پيشنهادات كارشناسانه رادرجهت اصلاح وضعيت حاكم درملل متحدوحتا سلب حق ويتومطرح نموده اندكه درتداوم اين همه مساعي تخصصي وكارشناسانه،اينك اين مطالبات دراوج بحران امنيتي بين المللي ناشي ازتشديدجنگ ووخامت فزاينده بحران شرق اروپا درملل متحدبالاگرفته وطرحهاي مبني برسلب حق ويتوكه مفهومي جزء خودسري واعمال زورندارد،تأكيد شده است.
درنتيجه ميتوان اذعان داشت كه حق ويتو درشوراي امنيت امتيازي است كه دراختيار يك مجموعه قدرتمند قرارگرفته ودرعمل باعث شده است كه سازمان ملل متحدنتوانداصول مندرج درفصل هفتم منشورراعليه عنصرمتجاوزازكريدورشوراي امنيت به دليل حق ويتو پنج عضودايم اجرائي نمايد،لذادوام اين امتيازبه دارندگان درشوراي امنيت مفهوم غيراستمراراستاندارددوگانه درنوحه عملكردملل متحد نداشته وبا اهداف كلي اين نهاددرتناقض قراردارد.