داکتر غلام محمد دستگیر

 

بزعم من زیست باهمی با ظالم، قهرمانان انتحاری، دشمن علوم عصری در قرن (۲۱) تباهکن است!

 در نوشتۀ قبلی ام که در سایت وزین آریایی که بروز دوشنبه ۲۹ ماه می سال ۲۰۲۳م زیر عنوان US UN UK مثلث خبیثۀ جهانی نشر شد در اخیر نوشته ازشرکت همه اقوام و اقشار وطنداران عزیزم خواستم تا برای انتخاب "یک لیدر و یک باور" با هم متفق شوند. متاسفانه، یک تعداد خوانندگان عزیز بر من تهمت بستند که هدف من یک سیستم یکتایی و غیر دیموکراتیک مانند سیستم طالبی ست؛ باوجود قدرت های مادی و معنوی خود مثل همیش "گیلاس آب مرا نیمه خالی دیدند". اینها هر کسی که باشد همان هایی اند که میخواهند هر چیزباید طبق مراد آنها باشد ور نه حقیقت نگران و پژوهشگران منتظرنام ها، تهمت ها، و توطئه ها باشند! باور کنید اینگونه مردمان از مادران با فرهنگ تولد نیافته اند؛ من کسانی را که به دین و هویت خود وابستگی ندارند شایان اعتبار و اعتماد نمی دانم.

اینها  کسانی هستند  که به اصطلاح کابلی ما، قادر به پوست کردن پیاز نیستند ولی در واهیات پرانی و پرت و چرت گویی سر آمد اقران اند! مقصد "یک لیدر و یک باور" پیشنهاد من به گروه های متعدد بود که در هر سو پراگنده اند و باید زیر یک چتر مقاومت برای موفقیت کلی وآزادی مردم خود متحد شوند: ما همان ریسمان گزیده های هستیم که گروه های متعدد و بعضی لیدر های مرموز به جنگ شدند، کابل زیبا را به مخروبه تبدیل کردند و هزاران معصوم را به خاک وخون غلطانیدند؛ آن خاطره ای تلخ در نیم شب خواب از چشمان گریز میدهد. سیستم دولتی به اساس شریعت راستین اسلامی که به اساس تعلیمات قران مجید و احادیث مطابق به تعلیمات قرآن مجید باشد برگزار گردد و به اساس عدالت اجتماعی و مساوات، اعضای دولت و کارکنان آن نظر به استعداد ذکایی, علمی و تجربه انتخاب شود. نتیجه ارزیابی به مستحق آن از هرقوم و دین و مذهب و قوم و قبیله و مفکوره ای سیاسی که باشند شفاف و صادقانه پذیرفته شده به سمع همه رسانیده شود. یعنی بعد از موفقیت مقاومت دولتی به میان آید که مانند سیستم کمونستی و دوره های اول و دوم طالبان ظالم مطلق العنان نبوده به اساس سیستم دو حزبی انتخابات صورت گیرد.

اگر به شماره های گذشته امید و تبصره های فیسبوکی های بنده بزبان فارسی دری و انگلیسی نیک نظر انداخته شود من برای آموزش و هوشدار نسل جوان سطر ها صفحه ها و کتاب ها تقدیم کرده از رفتار و اعمال طالبان ظالم به شدت انتقاد نموده ام؛ البته از طرف عزیزان فرهنگی ما تمجید و دشمنان فرهنگ، هویت و لسان ما مطابق اخلاق و شیر مادری که نوشیده اند تقبیح شده است.

طالب ظالم، نزدیک است سال دوم وحشت و دهشت خود را تجلیل کنند. اکنون همه میداند که اینها برسمیت شناخته نشده اند ولی ماستران شان در هر گوشه وکنار جهان برای شناخت رسمی شان تلاش ها دارند و ته و بالا در دَوِش استند. متاسفانه، زیر نام تعامل یا بهانه برای بهبود وضح زندگی و نجات از فاقگی افغانستانی ها هم سفارت شان باز است و هم صدها ملیون دالر نقد برای بقای این اجنت های خود در قندهار و هم کابل سرازیر میسازند بدون اینکه اندکترین تغیری در استخدام به کار، آزادی بیان، احترام به حقوق دینی- مدنی مردم، تاجیک کشی، وعده خلافی، امنیت سرتاسری و کمک به ۲۸ ملیون مظلومانیکه به فافگی معروض اند...و..و... رخ دهد!

طالب ظالم، ادعا دارد که در افغانستان امنیت وجود دارد. که دروغ محظ است! اگر امنیت نسبی در کابل نه همه ای افغانستان محسوس است از خاطر اینست که طالب انتحاری عملیات خود را مؤقتا توقف داده است. کندک یا لوای انتحاریون که میگویند در شمال افغانستان تمرکز دارد و تا امر ثانی از استخبارات بادار ها برای نسل کشی غیر پشتونها بالخاصه تاجیکان منتظر هستند.  این قاتلان، که با ناز و نعمت بر دوش باشندگان بی کار و بیمزد محلی جبرآ تحمیل شده اند، به ظلم خود دوام داده میروند. این امنیت نیست که در نصف شب طالب های ناپاک و پشمینه به حریم خصوصی مردم تجاوز میکنند و بر مال و ناموس شان از در بی احترامی پیشآمد دارند.  راپور های مستند رسانه های اجتماعی و وطندوستان مملو ازین دهشت افگنی ها است. امنیت شخصی به هیچ وجه وجود ندارد. نویسنده ها، مامورین سابق دولت، استادان دانشگاه، محصلین، ژورنالست ها، خانم و حتی رهروان عادی مصئون نیستند.

طالب از دوره ای اول حکمرای تروریستی خود تا ایندور نه تنها تغییر نکرده بلکه غبی تر و ظالم تر شده اند. باور ندارید لطفآ نوشتۀ بنده را زیر عنوان کرونولوجی "دور اول عملگرد های طالب ظالم" که  هردو دوره را مقایسه نموده ضمن هفت مقاله (۷) همه ای این هفت مقاله در سایت  وزین آریایی با مآخذ آن بروز دوشنبه چهارم اپریل ۲۰۲۲م  با مساعی محترم عزیز جرآت نشر گردید. و هم در جریده ای هفته نامۀ امید که بروز پنجم اکتوبر سال ۲۰۲۲م  حضور کوشان صاحب عزیز تقدم شد و بعد، هر برخ آن به طبع رسید، مطالعه فرمائید.

همچنین پیمان دوحه ترجمه و با انتقادات در امید و سایت  آریایی به طبع رسیده است (خبرها پخش شده که ۲۰۰ صفحه پیمان دوحه از قندهار مفقود شده است...والله اعلم). این پیمان با خیانت داکتر زلمی خلیل زاد طرح گردید به اساس عنعنه پشتونیزم و فریب امریکایی ها روش داشت که به پیروی از نخبگان شان بر کرسی عمل تکیه داده شد؛ بنگرید مرحوم شهید موسی شفیق چه توصیه کرده است:

داچه   وایی  ته افغان یی   شه! په  لار د چا  روان یی

چی په لار د پشتو نه څی   معلومیږۑ په زړه وران یی

من به گل پاچا الفت که اشعار زیبای بهاریه، اجتماعی، انتقادی، فلسفی و عرفانی بشمول شعر زیبایی در باره ای ابن سینا دارد به نظر قدر مینگرم و لاکن اشعار متعدد درباره ای پشتونواالی،  در "د الفت مرغلری" هم دارد که می سراید:

سر لوړی می له  ازله خپل  څان سره  راوړی                 پشتونواله خدای پیدا کړه په دنیا سر لوړی

هیر د پشتنو خوی وخصلت چی گوره نکړی ته                 زه  ساتلی  تا په  پشتونوالی او پشتو  یمه

این اشعار نخبگان را از جهتی تذکر دادم که آنچه خلیلزاد و هم قطاران شان میگویند و می نویسند دانسته شود که آغا به گفتۀ مرحوم گل پاچا الفت خوی قبیلوی دارد ولی نکتایی پوش است و  لو که تحصیلات عالی هم داشته باشد دیموکرات نیست.

                 فکر خوی قبیلوی دی تش لباس یی مدنی دی                 آغا نه دیموکرات  نه که هر څۄمره شی تنویر

بناء، طالبان هم که ۹۵٪ پشتون اند و لو که از پشتون نمایندگی کنند یا نه کنند به پشتونوالی و لسان پشتو تمرکز داشته کلتور و فرهنگ تاجکی و لسان فارسی دری را میخواهند که ریشه کن سازند؛ و برای پشتو و پشتونوالی میجنگند نه خیر و صلاح مردم:

مونږ په  پشتو او  پشتونواله  تل جنگونه  کوو         د قام عزت د قام آبرو خپل وطنونه ساتو

نوشتۀ من در باره ای پشتونوالی یک حقیقت است لطفا مرا به تفرقه اندازی متهم نسازید به مسدس مرحوم گل پاچا الفت نظر بیاندازید:

خاوند  تا په  انسانانو کی  قومونه  کړه جور                                  تا قبیلی شعبی تپی او ملتونه کړه  جور

د ترک عرب افغان په نوم اولسونه کړه جور                                  تا له مرغانو د هوا بیل بیل سیلونه کړه جور

                                   څکہ کوترۑ نه  گدۑږۑ  کله زاڼو سره

                                    بلبلی نکړۑ  پروازونه له کارغانو سره

 

هم چنین طالب ظالم و ملا غیبت الله به این فکر اند  که:

سر لوړی می له  ازله خپل  څان سره  راوړی         پشتونواله خدای پیدا کره په دنیا سر لوړی

این موضوع پشتو و پشتونوالی از جهتی ذکر شد تا ضمیر تبعیضی طالب درک شود و دانسته شود که از همه بیشتر به پشتونیزم یا پشتونوالی خود باور داشته به هیچگونه از خر جهل خود فرود نمیآیند.....و ما که میگوئیم باید "انجمن تاجیکان افغانستانی در امریکا" تاسیس شود بر ما میتازند و قوم پرست و تفرقه جو تاپه میزنند؛ اینست یک بام و دوهوا!

البلته هرکس حق دارد که لسان و قوم خودرا تقویه کند و کمک کند. مرحوم مغفور یونس حیران ژورنالست شهیر وطن در مجموعۀ سه صد حدیث خود که به فارسی و پشتو ترجمه نموده برنده ای جایزه ای مطبوعاتی شده بود از ابوداوود روایت میکند: "بهترین شما کسی است که از اقارب (قوم) خود دفاع کند، مگر آنکه گناهی در میان نباشد". و در یک حدیث دیگر ابو داوود تذکر داده: "نیست از ما کسیکه برای تقویه و پیشبرد اغراض نا مشروع، قوم خود را طلب کند (تشویق کند). نیست از ما کسیکه به منظور فوق مقاتله کند. و نیست از ما کسیکه با این مفکوره بمیرد"؛ با تاسف که این ناشیخ حدیثان طالبی با چنین احادیت که در شئون تاوه خانه ای شان گنجایش ندارد، اهمیتی قایل نیستند.

 تجربۀ تقریبآ دوسال ظلم طالب به مردم ذلیل، رنجور، داغدیده، گرسنه و سوگوار افغانستان به ما میآموزاند که طالب اولتر از همه از پشتون ها نمایندگی ندارند و برای دولت داری پیدا نشده بلکه با تدریس کلان ها و عنعنات شان که فقط جنگ است کشتار است چور و چپاول و غضب ملیکت مردم بخصوص هزاره های مظلوم ما از طریق قوم های کوچی خود، اطاعت دارند و در انتحار و معصوم کشی با افتخار علم بردار قهرمان جهان اند. آیا شما فکر میکنید زندگی  در جوار چنین روش غیر انسانی غیرشرعی غیرمدنی در قرن  ۲۱ امکان پذیر باشد؟ من فکر میکنم که: این نوع زندگی "خیال است و محال است و جنون".

عجب اینست که قدرت های بزرگ جهان و ملل متحد میدانند که این گروه بکمک فریبکاری های خلیازاد خود را گرگان در لباس بره تراشیده اند؛ به عوض اینکه در پی از بین بردن شان شوند با شعار ها و توطئه ها و فریب مردم، با آنها تا بر آوردن هدف شان، به اصطلاح کابلی ما "تار میدهند". این ملا ها نمیدانند (ویا این گروه تروریست خاص میدانند و به همین هدف تربیه شده اند) که استعمال میشوند. مثلیکه، به بوجی دالر در جیب لیدران و سیاستمداران و مامورین عالی رتبۀ حکومت اشرف غنی تخته شد تا از ایشان برای آوردن طالب استفاده کنند. بمجردیکه، به هدف رسیدند و اجنت های شان به کرسی ارگ تکیه زد، همه جایداد هایشان را یا ضبط کرده و یا ضبط میکنند و دارایی شان را در خارج هم به همینگونه زیر نظر دارند؛ سرنوشت طالب ظالم را همین پالیسی سازان دیر یا زود سر براه خواهند ساخت.

برای ممالک ناتو و امریکا افغانستان یک منبع انواع مختلف تجارت از فساد و فحشا تا همه کار های دیگر بود. حامد کرزی راست میگفت که: "همه پول ها دوباره به آن ممالک بر گشته است". یک مشت نمونۀ خروار اینست که مثلا: گروپ "الف" در وزارت خارجه اضلاع متحده از کانگرس فرضآ ۵۰ ملیون دال بودجه گرفت تا با افغانستان کمک کنند. این گروه الف به یک دانشگاه "ب" شش ملیون دالر میدهد که طرح پلان کند. گروه ب به یک مؤسسه "ج" در باستون یک ملیون دالر میدهد که پلان را مرعی الاجرا بسازد . گروه ج گروه "د" را به معاش یکصد هزار استخدام میکند و گروه د گروه "ﻫ " را از کابل به معاش  بیست هزار افغانی ماهانه که معادل ۲۰۰ تا ۲۵۰ دالر نظر به نرخ روز، معاش میدهند: یعنی به اقتصاد افغانستان همین ۲۵۰ دالر میرسد که ممکن قسمآ مثل دیگران در بانک های امریکا ذخیره شده باشد. همه اینگونه تجارت توسط سفارت امریکا که زلمی خلیلزاد سفیر بود کنترول میشد و پروژه ها اکثرا به دوستان اهدا میگردید و کم یا هیچ، از گاو غدود، به غیر پشتون و لو که مستحق هم میبود داده میشد.

دوستان عزیز افغانستانی های گرانقدر دانا و با شهامت: حال باید درک کرده باشید که قوم پرستان با ظلم و تعدی بر مردم ما مسلط ساخته شده غربیان با هدف کمک بما نه بلکه برای مفاد خود و نفوذ در منطقه در تلاش بودند و هستند؛ اینکه مادر در میز ولادت کشته میشود و طفل نوزاد قبل از اولین تنفس خود با کلاشکوف طالب سوراخ سوراخ میگردد نزد ایشان هیچ قیمت ندارد. همه مبارزین و احزاب دورهم جمع شده یک پالیسی و یک لیدر برای مقاومت و مبارزات منسجم، آستین بر زنند ورنه همه بضد یکدیگر با توطئه های نامرئی و یا مرئی در زدو خورد شده، مردم، فرهنگ و هویت ما حوالۀ اوراق گندیده ای تاریخ خواهد گردید.

خبر تکان دهنده! قرارداد تجارت بارتری با پاکستان است (افغانستان با روسیه چنین قرارداد داشت و چند تاجر وادکانوش ملیونر شدند). اصلا  تجارت بارتری در اروپا در زمان حکمرانی چرچ مسیحی ( مثل طالبان وهابی دیوبندی) رواج داشت، طوریکه: به مردم استعمال اعداد (۱، ۲، ۳....) ممنوع گردید و آنرا شیطانی نگاشته استعمال آنرا گناه میشمردند ( مثلیکه طالب ظالم علوم عصری را حرام میدانند). کشیش ها تولیدات شانرا با آرد و گندم و تیل و روغن و کالای ابریشمین مبادله میکردند؛ یعد تولیدات را در شرق میانه و دور به طلا مبدل میساختند ( ممکن تیل و منرال ها و گاز طبیعی و ذغال سنگ ما با چپلک رابری، چادری، لباس دراز عربی و پیراهن و تنبان و بند تنبان مبدل شود). بعد از مدتی نسل جوان متوجه میشوند و طلسم را با معرفی علامۀ فیصدی (٪) منسوخ ساختند و فیصدی معرفی شد.  پاکستان کامنویلت از بد کاری های خود بر وطن و وطنداران ما دست بردار نبوده میخواهند بکومک اجنت های انگریزی خود ما را بیست قرن به عقب برانند؛ مردم بیدار باشید! متحد شوید!

در پی ریزی این نوشته بودم که پروگرام "نگاه" روز پنجشنبه ۸ جون ۲۰۲۳م مطابق ۱۸جوزای ۱۴۰۲ش محترم نبیل مسکینیار عزیز پخش که عنوان دلچسپ داشت شنیدم. اولتر از پروگرام های مستند و ارزشمند شان برایش تبریک میگویم. از ایشان خیلی ها متشکرم که به من اجازه دادند تا از ین پروگرام نگاه شان الهام گیرم و در این نوشته خود چند سطر اضافه کنم.

محترم مسکینیار گفت (ممکن کلمه به کلمه نباشد): یک خانم که نخواست از او نام برده شود در رادیو آزادی گفته بود که کار داشت و معاش داشت ولی امروز بیکار است و معاش ندارد و برای تهیۀ غذا چون گدایی چاره ای دیگر برایش  میسر نیست. ولی با این دست درازی با تاثر که دست خالی برمیگرددُ شوهرش مرض شکر دارد و پنجۀ پایش فطع شده است. خانم گفته بود که وی تنها نیست تعداد زیاد فامیل ها به ای گرسنگی روبرو هستند. یک قسمت معلومات شان با تحقیقات CDC ربط داشت که خواستم قسمت آن معلومات را تعمیم بخشیده حضور شما تقدیم دارم.

به روز دوشنبه ۲۷ مارچ ۲۰۲۳م پروگرام غذایی جهان یا WFP ملل متحد در انترنت معلوماتی پخش نمود که مو را در اندام راست ساخت واشک را در چشمان جاری نمود. نوشته اند که: در افغانستان اضافه از ۲۸ ملیون نفر از ۸ بیلیون نفوس جهان که ۱۰٪ میشود غذای مکفی برای  زندگی صحتمند ندارند. سخنگوی ملل متحد از طریق اخبار اسوشئیتید پریس نگاشته است: "افغانستان بزرگترین بحران بشری جهان است. ۷ ملیون آنهائیکه به سوء تعذی مصاب شده اند اطفال کمنر از سن پنج با مادران شان (یعنی ۱۴ ملیون) نفر هستند". یونیسیف،  به اطفالیکه بسیار وزن باخته اند "اعراض شدید سوء تغذی حاد" نام داده گفته شده که حتی آنهائیکه تا هنوز به این درجۀ لاغری پیشرفته مصاب نشده اند ۴۱٪ خطر رسیدن به قد پخچی یا stunting دارند. که WHO به اساس این معلومات یونیسف "آنرا تشوش در رشد نموی نورمل تعریف نموده است".

به اساس تحقیات CDC یا مرکز کنترول و وقایۀ امراض که در بالا ذکر شد اقلا هفت ملیون اطفالی که به کهولت میرسند Epigenetic متغییر داشته ممکن خطر معروض شدن به امراض قلبی، سکیزوفرینیا و مرض شکر در انتظار شان باشد. تاسف درینجاست که ملل متحد، پروگرام غذایی جهان، یونیسیف و مؤسسۀ صحی جهان همه ازین بحران خبر اند و میدانند که این طالبان ظالم به حال مردم توجه نداشته صدر اعظم سابق ملا حسن آخوند گفته بود : "ما کمک نمیتوانیم! از خداوند که روزی دهنده ای همه است غذا بخواهند" مردم را فریب میدهند.

پس، طالبان ظالم نه تنها اینکه جوانان ما ار به قتل میرسانند، مانع تحصیلات عالی عصری شان میشوند، زمین ها را غصب میکنند، بیگانگان را مالک خاک و زمین ما میسازند، شریعت وهابی رایج میسازند، فرهنگ فارسی دری ما را ریشه کن میسازند، به شعرا ادبا استادان دانشگاه ما توهین دارند، زنها را در خانه ایشان مثلیکه بعضی مادران طالبی در تاوه خانه ها بسر مبردند در در یک چاردیواری محصور نگاه میدارند و....و...بآنهم ملیونها دالر به جیب این ظالمان میریزند و "شریک بزرگترین بحران بشری جهان" میگردند. بلکه برای کشور ما هفت ملیون نفر یا کمتر را که مریض اند و بیکاره با ارث میگزارند تا جهل و دهشت و وحشت خودشان زتده بماند و رشد یابد که گناهی است نابخشودنی و ظلمیست لعنت یافتگی!

بحث را با رباعی نمبر ۱۷۹۶ حضرت مولانا پایان میبخشم:

با نا اهلان، اگر چو  جانی باشی                     مارا چه زیان، تو در زیانی باشی

گیرم که تو معشوق جهانی باشی                     آری!   باشی  ولی   زمانی باشی

مقاومت دوام دارد، مقاومت گران ما درپناه خداوند جل وعلی شانه باشند

 

دکترغلام محمد دستگیر، برومفیلد، کولورادو

 

 


بالا
 
بازگشت