عبدالوکیل کوچی

 

همصدایی

بازیها پنها ن قدرت خود نما یی  میکند

یا زمین با آ سمان  زور آزما یی میکند

روز را کشتند تا هرگز نتابد  گرد شب

آفتاب از تابش خود عذرخواهی  میکند

اختران را  در سیهچا ل خزین انداختند

پرده بر رخسار مه عا لم  تباهی میکند

شهپرافرشتگان ازمکر شیادان  شکست

خیل شیطان بر ملایک پا دشاهی میکند

ابرباد برف بارانرا چه شدعالم بسوخت

مرغ ماهی ازعطش قطره گدایی میکند

بر سر مرغان  گیر ا فتاده  در دام  بلا

باز و شا هین خیا لی  پر گشا یی میکند

بلبلان خاموش تعذیب  اند در کنج  قفس

زاغ با خفاش موذی همصد ا یی  میکند

شمع طوفانکشته وپروانه رابرقتل شمع

متهم ساخته به توفان داد  خواهی میکند

کشتی بشکسته را غرق  تلاطم سا ختند

با فریب و جعل سازی کد خدایی میکند

خیز تا  بنیا د با ز یها  زبن  کنده  شود

جنبش آ نسوی ا فقها  رهنما یی   میکند

هان ،که چشم اندازبعدی باتغیرات شدید

دست ما ازفرصت موجود خا لی میکند

راه دیگرنیست جزبگذشتن ازبنبست ها

هرکه پا در پیش  ماند  پیشو ایی میکند

درچنین اوضاع همآوآزی نیازمبرمست

زنده  بادا، آنکه  فکر همصدایی میکند

عبدالوکیل کوچی

با سلام صبحانه

بعضی اوقات پارچه های انتخابی ام بطور

هدیه شخصی به پیشگاه شما اهدا میشود

با عرض حرمت

کوچی شما

 

  


بالا
 
بازگشت