نذیراحمد صوفی زاده
قسمت اول
مروری به حوادث ورویداد های قرن بیستم
قرن بیستم همواره با ایجاد امپراتوری های بزرگ همراه بود که ازجمله میتوان از دولت بریتانیا نام برد دراین قرن شعارآن دولت این بود که آفتاب هرگز درامپراتوری بریتانیا غروب نمی کند، علت اصلی این نبوده که شب نمیرسد وهمیشه آفتاب است بلکه بریتانیا درسراسر جهان دارای مستعمراتی بود، بنابرین آفتاب همیشه درقسمت از دنیا که بریتانیا تسخیر کرده بود میدرخشید.
بدین لحاظ نه تنها بریتانیا بلکه تعدادی ازامپراتوری های دیگر نیز وجود داشت که در30 سال اول قرن بیستم دارای مستعمرات بودند، کشورهای ایکه دراین قرن قدرت های اصلی استعمارگربودند مانند، بریتانیا، فرانسه، آلمان، روسیه و ایتالیا، کشورهای جاپان وامریکا نیز درجمله آنها می پیوستند. این قرن که دارای امپراتوری های متعددی بود استعمار را نیز درقبال داشت مثال واضح آن کارهای اجباری بالای ساکنین کشورهای مستعمره بود، لازم به تذکر است که اولین مرتبه کاراجباری ذریعه کشوربریتانیا صورت گرفته بود البته تعداد کسانیکه به کاراجباری سوق داده شده بودند تعداد شان به بیش از 100000 نفر میرسید.
جنگ بین روسیه و جاپان:
درسال 1904 میلادی روسیه وجاپان قصد حمله به کوریا وچین را داشتند که بین شان جنگی شدیدی درگرفت، جاپان یک کشتی جنگی روسیه را درکوریا نابودساخت که این کارباعث سرافگنده گی روسیه تزارشد. این جنگ یکی از بزرگترین نبردهای دریایی دراین قرن بشمارمیرفت، درختم جنگ ازجمله 38 کشتی روسیه 35 کشتی آن کشور یا ازبین رفته بود یا ذریعه ای جاپانی ها تصرف شده بود و تعداد 5000 کشتی بان روسی نیزبه هلاکت رسیده بودند درحالیکه ازجبهه جاپان فقط 3 کشتی و 117 کشتی بان ازبین رفته بود.
جنگ جهانی اول
ائتلاف کشورها ونبرد درنقاط مختلف دنیا:
یکی ازویژه گی های این قرن آغازجنگ جهانی اول بود درین جنگ یکتعداد از کشورهای دنیا باهم ائتلاف های را تشکیل میدادند، تعداد دیگری از کشورها باهم مخالفت داشتند وتعدادی هم نظاره گربودند، درمجموع این امپراتوری هارا میتوان به 4 گروپ تقسیم نمود. کشورهای متحدین مانند، بریتانیا، فرانسه وروسیه.
1. کشورهای ایکه قدرت های عمده بشمار میرفتند مانند، آلمان، اتریش و مجارستان.
2. کشورهای ایکه نظاره گربودند مانند، ترکیه وایتالیا.
3. کشورهای ایکه بیطرف بودند مانند، اسپانیه، پرتقال و هالند.
باوجودیکه این کشورها گاه باهم می جنگیدند وگاهی باهم متحد میشدند تلفات بی نهایت زیاد را درنبرد ها متحمل میگردیدند که بطورخلاصه تلفات این کشورها به ارقام ذیل بود.
§ دراثر نبرد های سال 1914 کشور های بریتانیا و فرانسه تعداد 250000 هزار نفرتلفات داشتند.
§ دراثر نبردهای سال 1915 کشوربریتانیا تعداد 300000 نفرتلفات داشت، کشور فرانسه تعداد 9000 نفرتلفات داشت وکشور آلمان تعداد 260000 نفر تلفات داشت. کشورهای بریتانیا، فرانسه و آلمان درسال فوق الذکر مجموعآ 569000 نفر تلفات داشته اند.
§ دراثر نبردهای سال 1916 کشورفرانسه تعداد 542000 نفر تلفات داشت، کشور آلمان 434000 تلفات داشت، کشوربریتانیا تعداد 420000 نفرتلفات داشت، به همین شکل درجنگ دیگری درهمین سال (1916) کشورفرانسه تعداد 195000 نفر تلفات داشت وکشور آلمان تعداد 650000 نفر تلفات داشت، درمجموع تمام تلفات کشورهای فوق الذکر درسال 1916 به 2241000 نفرمیرسید.
نوت: مجموع تلفات سال های 1914- 1815 و1916 کشورهای فوق به 3060000 سه میلیون وشصت هزار نفر بالغ میشود.
نبرد درین سال های شکل دورانی را داشت که به چهار جبهه تقسیم شده بود یعنی جبهات شرقی، غربی، بالکان وایتالیا. جبهه غربی محل رویارویی قدرتهای بزرگ با بریتانوی ها، فرانسوی ها وبلژیکی ها بود، جبهه شرقی محل جنگیدن قدرت های فوق با روسیه بود، جبهه بالکان محل جنگ صربستان، مونتنگرو ورومانیا با متحدین بود ضمنآ کشورهای بلغاریا وترکیه نیز با قدرت های بزرگ روبرو گردیده بودند و جبهه ایتالیا زمانی بوجود آمد که ایتالیا درسال 1915 به متحدین پیوست.
چون آغاز این قرن با جنگ جهانی اول همراه بود تکنالوژی نظامی چندان پیشرفت نکرده بود، حتی تعدادی ازکشورها که سلاح ومهمات تولید میکردند قبل ازینکه سلاح ومهمات خود را مورد تجربه قرار دهند درمیدان های جنگ مورد استفاده قرار میدادند زیرا همین کشورها که سلاح ومهمات تولید مینمودند خود داخل جنگ بودند البته درجریان جنگ کیفیت، موثریت وکاربرد سلاح ومهمات تولید شده آنها معلوم میگردید.
نبردهای دریایی بین قدرت های بزرگ:
برعلاوه ای نبردهای رویارویی، نبردهای دریایی وهوایی نیز بین کشورهای مختلف درین قرن صورت میگرفت بطورمثال درسال 1916 جنگ دریایی بین بریتانیا وآلمان درگرفت، آلمانی ها کشتی های جدید با سرعت بیشترساخته بودند اما تعداد این کشتی های کم بود، درین جنگ برعلاوه ای تخریب ویا ازبین رفتن تعدادی از کشتی ها تلفات انسانی نیز بیشتر بود طوریکه به تعداد 6784 شش هزارو هفت صدو هشتادو چهار نفر از بریتانیا وبه تعدادی 3039 سه هزارو سی ونو نفر از آلمان به هلاکت رسیدند، به همین ترتیب نیروی دریایی آلمان یک کشتی مسافربری انگلیسی را نیز غرق کردند که منجر به مرگ 335 نفر شد.
بعد ازینکه آلمانی ها درک کردند راهی برای شکست کشتی های دریایی بریتانیا وجود ندارد تلاش خویش را روی مبارزه با زیر دریایی ها متمرکز ساختند، همین بود که درسال 1917 زیردریایی های آلمان میلیون های تن کالای تجارتی بریتانیا وفرانسه را دردریا غرق نمود وبرعلاوه تقربیآ 1000 کشتی جنگی بریتانیا در اثر عملیات زیر دریایی های آلمان نیز غرق ساخته شده بود.
امریکا کوشش مینمود تا خود را ازجنگ به دورنگهدارد ولی همینکه یک کشتی مسافربری آن توسط یک زیردریایی آلمان غرق شد وبه اثر آن حدود 1400 یکهزارو چهارصد نفر به هلاکت رسید که تقریبآ 128 نفر آن امریکایی بودند درسال 1917 این کشور با متحدین یکجاشد، باوجودیکه یکجا شدن آن کشور (امریکا) برای متحدین سرنوشت سازنبود ولی برای تضعیف روحیه آلمانی ها کافی بود.
بعد از روی کارآمدن کشتی های جنگی سریع کشتی های تجارتی ازتهدید زیردریایی ها رهایی یافتند.
استفاده ای سلاح های مختلف درنبردها:
درجنگ ها سلاح ومهمات مختلفی مورد استفاده قرارمیگرفت ولی برعلاوه سلاح ومهمات گاز های سمی نیز استفاده میگردید برای اولین باردرسال 1915 این گازات ذریعه آلمانی ها مورد استفاده قرار گرفت، همچنان درجنگ جهانی اول تانک های مورد استفاده قرار نگرفته بود ولی درسال 1916 ذریعه بریتانوی ها مورد استفاده گرفت این تانک ها حدود 4 کیلومتر درساعت پیشروی میکردند، استفاده ازین تانک ها آلمانی ها را دروحشت مینداخت. طوریکه درجنگ آمینزدرسال 1918 حدود 400 تانک درنبرد با آلمانی ها اشتراک داشتند، این روز به مثابه یک روزسیاه به آلمانی ها پنداشته میشود به همین سبب درسال 1918 جلسه ای برای ایجاد صلح بین آلمان ومتحدین دایر شد، مفاد این جلسه قسمی بود که آلمانی ها آنقدر ضعیف شوند تا دوباره قادر به جنگ نباشند چونکه آلمانی ها به سبب این موافقت تحقیر شده بودند درسال 1930 دیکتاتورجدید روی صحنه آمد که زمزمه ای جنگ جهانی دوم را میداد.
این معاهده طوری عیار شده بود که قابل قبول برای آلمانی ها نبود وآنها خود را درآن حقیر میافتند خلاصه آن معاهده چنین بود.
· بریتانیا و فرانسه مستعمرات افریقایی آلمان را تصرف کردند.
· ارتش آلمان محدود به 100000 یکصد هزار نفرشد.
· آلمان باید توپخانه نداشته باشد.
· آلمان فقط یک کشتی جنگی کوچک خود را حفظ کند.
· آلمان فاقد نیروی هوایی باشد.
· آلمان باید خسارات (جبران) وغرامات جنگی را بپردازد.
قرن بیستم وحقوق زنان درکشورهای مختلف:
موضوع دیگری که درین قرن عملی شد حقوق زنان بود، بطورمثال درسال 1900 دربریتانیا تنها مردان بالاتر از 21 سال حق رای دادن را داشتند وزنان ازین حق محروم بودند تااینکه ازسال 1907 راهپیمایی های خویش را دربریتانیا بخاطر کسب حقوق شان شروع کردند، درسال 1918 درکشوربریتانیا زنانی موفق به رای دادن گردیدند که بالاتر از 30 سال داشته باشند و آن هم مشروط براینکه اینها (زنان بالاتر از 30 سال) خود یا شوهر شان دارای 5 هکتار زمین باشند.
دراثر همین راهپیمایی ها که صورت گرفت کسب حقوق زنان درتمام اروپاه، امریکا وکانادا گسترش پیدا کرد و درسال های مختلف توانستند ازحقوق خود برخوردار شوند.
· درسال 1907 زنان کشورفنلاند.
· درسال 1913 زنان کشور ناروی.
· درسال 1915 زنان کشور دنمارک.
· درسال 1917 زنان کشور روسیه.
· درسال 1918 زنان کشور کانادا.
· درسال 1918 زنان کشور بریتانیا.
· درسال 1920 زنان کشور امریکا.
حقوق زنان درکشورهای فوق با تظاهرات، راهپیمایی ها، اعتصاب های غذایی وغیره کسب گردید.
کشکمش امپرتوری های بزرگ بالای کشورچین:
ازموضوع حقوق زنان که بگذریم، نظری به کشورها بیندازیم می بینیم که حقوق کشورها نیز درین قرن پایمال بوده بطورمثال چین که پرنفوس ترین کشوردنیا است درقرن بیستم زیر سلطه ای قدرت های بزرگ مثل بریتانیا، فرانسه، آلمان وحتی جاپان قرار گرفته بود، گمرکات وبنادرچین را سه کشوربریتانیا، آلمان و فرانسه اداره میکردند، بانک های خارجی وشرکتهای بیمه تاسیس شده بود و کشتی های کوچک جنگی در راه های آبی چین گشت میزدند، تا بلاخره درآغاز همین قرن گروهی ازمردم چین دست به شورش علیه بیگانگان درکشورشان زدند، همین بود که نیروی های چند ملیتی ازکشورهای مختلف مانند بریتانیا، فرانسه، آلمان، جاپان، روسیه وامریکا به پکن (مرکزچین) وارد شدند با داخل شدن آنها درگیری شدیدی رخ داد، براساس یک پروتوکول درسال 1901 چین به پرداخت غرامت متهم گردیده ومجبور به اقامت نیروهای بیگانه شد، تا اینکه انقلاب کمونستی چین به پیروزی رسید.
بلشویک ها و کمونستان درروسیه:
قسمیکه دربالا ذکر کردیم بین روسیه وجاپان جنگی در گرفت که منجر به شکست روسیه شد، به همین سبب بود که کشمکش ها درروسیه زیاد گردید وضع اجتماعی مردم برهم خورد و مردم اقدام به راهپیمایی بطرف پایتخت زمستانی تزار درسنت پترزبورگ نمودند وخواهان وضع بهتر اجتماعی شدند، البته به محض رسیدند راهپیمایان به نزدیک قصر مورد حمله ای فیر سربازان روسی قرارگرفتند، درنتیجه ای این فیرها حدود 500 نفر به هلاکت رسیدند که این آغاز تلفات مردم درخیابان ها بود واین حالت تا دوسال دیگر دوام پیدا کرد هزاران نفر کشته شدند واغتشاش تمام روسیه را دربرگرفت، به همین ترتیب تزار نيكولاس دوم امپراتور روسيه برای سركوب كردن تظاهرات 150000 یکصدو پنجاه هزار نفری مسكو كه 23 روز ادامه داشت، به تاریخ 30 دسامبر سال 1905 دستور داد كه تظاهر كنندگان را زير آتش توپ قراردهند در اين تير اندازي بيش از ده هزار تن كشته شدند. تظاهرات در طول سال 1905 در بيشتر شهرهاي روسيه جريان داشت كه تظاهرات مسكو در ماه دسامبر وسيعتر از همه شهر هابود و تظاهر كنندگان كه به كمبود و گرانی مايحتاج زندگی و نيز نبود آزادی و فساد اداری اعتراض داشتند خيابانهاي مسكو را بسته بودند. تااینکه گروه های سیاسی بوجود آمد مانند بلشویک ها درین حال دوما (پارلمان) روسیه تصمیم به برکناری نیکولاس نمود موصوف که میدانست دیگر قادر به ادامه قدرت نیست از صحنه سیاسی بیرون رفت اما قبل از کناره گیری کوشش نمود تا برادر خود (میخاییل) را درسلطنت برساند موصوف برای اولین بار نام بلشویک ها را بالای کمونست ها گذاشت. بلشویک ها درنوامبر سال 1917 سنت پترزبورگ را تصرف نموده و رهنمایی حکومت شوراها را ازسوی لینن انتشار دادند وبه سرعت مخالفین سیاسی خود را سرکوب کردند، جنگ را با آلمان قطع ولایحه اقتصادی کمونیزم را اعلان نمودند، اما باوجود پیروزی بلشویک ها عده ای ازروس ها ناراضی بودند که سبب جنگ بین روس های سرخ لینن و روس ها سفید درگرفت.
ایجاد دوجناح متضاد درجهان:
تحول دیگریکه دراین قرن رخ داد ایجاد دوجناح متضاد بود که برسیاست جهان تسلط پیدا میکردند یعنی کمونیزم و فاشیزم که خود باعث دیکتاتوری های در روسیه، ایتالیا، آلمان، اسپانیه وچین شدند.
کمونیزم توسط کارل مارکس دربیانیه کمونست درسال 1848 ابرازشد وفاشیزم برای اولین مرتبه توسط موسولینی بکار رفت. فاشیزم ازسال 1922 الی 1943 برایتالیا تسلط داشت وازسوی زمین داران و کارخانه دارانی که ازتسلط کمونست ها بر ایتالیا نفرت داشتند مورد حمایت قرار گرفت.
هتلر وکشتاریهودیان:
درآلمان طوفان دیگری درشرف وقوع بود یعنی روی صحنه آمدن آدولف هتلر که درسال 1921 رهبرحزب کارگر آلمان شد و بعد نام این حزب را بنام حزب کارگران سوسیالیست ( حزب نازی) تغیر داد، هتلر درسال 1933 به صدارت اعظمی رسید، بعد از به قدرت رسیدن بزرگترین بد بینی او برعلیه یهودیان بود . بطورمثال بین سال های 1933 الی 1938 داد وستد با یهودیان ممنوع قرار داده شده بود، برای داکتران، وکلا ومعلمان یهودی ایجاد مزاحمت میشد، ازدواج بین یهودیان وغیر یهودیان غیر قانونی اعلان گردیده بود، بلاخره اندازه مخالفت ها با یهودیان بقدری بود که درسال 1938 یک مامورآلمانی توسط یک یهودی لهستانی درپاریس ترورشد درواکنش به این عمل سربازان نازی تعدادی 20000 بیست هزار یهودی را به قتل رساندند برعلاوه آنها را وادار به پرداخت 400 میلیون دالر نیز ساختند. به همین شکل به سلسله خشونت ها علیه یهودیان درحمله ایکه هتلر درسال 1939 بالای لهستان داشت به تعدادی 3 میلیون یهودی لهستانی یا به قتل رسانده شدند ویاهم شکنجه گردیدند، همچنان درطی دوسال به تعدادی 700000 هفت صد هزار نفر ازاثر بیماری وگرسنگی جان سپردند، به همین ترتیب درسال 1941 درحوالی شهر کیف کشور اوکراین تقریبآ 33771 سی وسه هزارو هفت صدو هفتاد ویک نفر یهودی ذریعه شلیک مرمی به قتل رسیدند بلاخره تا پایان جنگ حدود 6 میلیون یهودی یعنی دوسوم جمعیت اروپاه توسط نازی ها به قتل رسیدند.
نفوذ کمونیزم دردو کشوری قدرت مند:
بعد ازبه قدرت رسیدن فاشیست ها درایتالیا وآلمان، کمونست های نیز کوشیدند تا ساحه نفوذ خود را گسترش دهند، به تعقیب روسیه درسال 1921 کشور دیگری که کمونیزم درآن رسید چین بود ولی حزب کمونست را درین کشور (چین) آرام نگذاشتند ودرسال 1931 کشورجاپان همسایه چین ایالت منچوری چین را مورد تاخت وتاز قرار داد که بعدا دولت دست نشائده ای خود را درچین تشکیل داد.
درست بعد از تشکیل حزب کمونست در روسیه درسال 1924 لینن ازبین رفت وبعد ازآن جوزف استالین به رهبری حزب کمونست روسیه برگزیده شد.
وضع نابسامان کشورهای مختلف بعد ازجنگ جهانی اول:
نبرد های پی درپی درکشورهای مختلف امپراتوری ها را دچار رکود اقتصادی ساخته بود ازآن جمله درسال 1930 شمار بيكاران در امریکا به 4800000 چهارميليون و هشت صدهزارنفر رسیده بود. دریک آمار دیگردرسال 1933 در امریکا حدود 13 میلیون نفر کار خود را ازدست داد، به همین شکل آلمان نیز بعد ازجنگ جهانی اول دچار رکود سخت اقتصادی شد زیرا آلمان وادار گردید تا مبلغ هنگفتی به کشورهای فاتح بپردازد که این خود باعث ایجاد تورم پولی وبحران مالی درآن کشورگردید، مارک آلمان آنقدر بی ارزش شده بود که حتی کمتر از ارزش کاغذ سفید.
نه تنها آلمان وامریکا بلکه به اثر نبردهای که امپراتوری های مختلف با کشورهای دیگر به راه انداختند قریب به اکثریت شان به مشکل اقتصادی ووضعیت نامناسب گوناگون روبرو شدند، مثلآ درحالیکه آلمان درپایان دهه 1930 اقتصاد ورشکسته وپول بی ارزش هنوزهم احساس حقارت بخاطر شکست اش میکرد ، ایتالیا باجود خواهان یک امپراتوری بود ولی اقتصادی ورشکسته داشت، جاپان بخاطرموفقیت درجنگ جهانی اول خواهان پاداش بود که بدست نیاورده بود وخواهان سرزمین های بیشتر دراوقیانوس آرام بود، بریتانیا خواهان خط مشی تسلیمی بود یعنی با ایجاد مذاکره با کشورهای دیگرکوشش می نمود تا ازجنگ جلوگیری نماید، امریکا سعی مینمود تا ازپیشروی های اروپاه درامان باشد، اتحاد شوروی دچاد مشکلات درونی خود بود، فرانسه یک خط قوی نظامی درمرزآلمان احداث کرده بود تا دربرابر هجوم آلمان درامان باشد.
پایان قسمت اول:
ماخذ:
· یاداشت های شخصی
· درقرن بیستم واقعآ چه گذشت نوشته استیوبارلوواستیواسکیدمور، ترجمه عاطفه خیاطی
8 دلوسال 1384
28 جنوری سال 2006
نذیراحمد صوفی زاده تلاشجو
nazirahmad_sofizada@yahoo.com