سید احمد شاه دولتی فاریابی

 

 

عبد الرحمن خان دست پرورده روس د رخدمت انگليس

 

وقتي د رماه جون سال۱۸۶۳ ميلادي امير د وست محمد خان پسر پاينده محمد خان د رهرات فوت كرد شيرعلي خان يكي از۲۷پسرش كه وليعهد خوانده شده بود د ر۱۲جون ۱۸۶۳زمام امور كشور را بد ست گرفت كه افضل خان پسر د يگرامير دوست محمدخان د ربلخ مركز توركستان بحيث رئيس تنظيمه كار مينمود كه شبرغان وميمنه نيز زير فرمانش بود ، عبدالرحمن خان پسرافضل خان والی تخار وبدخشان و براد رافضل خان يعنی محد اعظم خان والی پكتيا بود كه برای تشيع. جنازه ومراسم خاك سپاری امير دوست محمد خان د رپهلوی ساير برادران واقران به هرات جمع شده بود ند شير علی خان بعد ازختم مراسم تعزپه داری به كابل عزيمت نمود محمد اعظم خان كه نمی خواست شيرعلی خان زمام مملكت را بدست بگيرد ازهرات براي افضل خان نامه نوشت وتقاضا نمود كه از شيرعلي خان اطاعت نكند اماافضل خان به امير شيرعلي خان بيعت نامه ارسال نموده امارت را به وي تبريك گفت و به وظيفه اش ادامه داد۰ امامد تی بعد ، ازدادن عوايد سرشار ماليات توركستان به حكومت اميرشيرعلی خان خود داری نمود ،   محمد سرور پسرمحمد اعظم خان وجلال الد ين پسر وزيرمحمد اكبرخان توطئه قتل اميرشيرعلی خان را براه انداختند اين توطئه افشاگرد يد هر د وی آنها به بلخ وزرمت تبعيد شد ند بنا به د ستور اميرشيرعلی خان برای اجرای عمليات تصفيوی به زرمت سوقيات نظامی صورت گرفت د رهمين زمان بود كه محمد اعظم خان به قلمرو هند برتانوی فرار نموده  تحت حمايه انگليس ها قرار گرفت و مبلغ سه هزار كلدار معاش ماهانه برايش ازطرف استخبارات انگليس تعين شد ه با دادن آموزش های لازم  باتار ورسن شبكه جاسوسی دست وپای اورابستند ۰ اميرشيرعلی خان د رسال ۱۶۶۴م به بلخ لشكر كشی نمود تا با افضل خان رئيس تنظيمه توركستان كه ازدادن ماليه خود داری كرده بود تصفيه حساب بنمايد افضل خان كه بحيث رئيس تنظيمه با انصراف ازجنگ به براد رش اميرشيرعلی خان تسليم شده بود اورا حكم حبس داد عبدالرحمن خام  والی تخار وبدخشان به بخارافرار نموده  طرف الطاف اميربخارا قرار گرفته به آموزش علوم متداوله آنزمان واداشته شد۰ محمدعليخان براد رديگر امير شيرعلي خان  كه والي قندهار بود نسبت بي اطاعتي از امير براي جنگ ماده گي گرفت ، د رسال۵ ۱۸۶م بين د وبراد ر جنگ آغاز گرديد بگفته مرحوم غبار مؤرخ مشهور افغانستان بخاطر تصفيه حساب دوبراد ر ۸۰۰۰  نفر بقتل رسيد ،محمد علي نام پسر امير شيرعلي خان نيز كشته شد ۰  ناامني هاهنوز فروكش نكرده بود كه انگليس ها نسبت داشتن رابطه هاي مخفي سازمان يافته باعبدالرحمن خان ، تصميم گرفت اورا ازبخارا خواسته بجاي امير شيرعلي خان كه خلاف ميل انگليس كار مينمود به قدرت برساند محمد اعظم خان معاش خور انگليس مؤظف گر  د يد بهمكاري تعدادي ازمعتمد ين هند برتانوي ازراه چترال وارد بد خشان شده باعبدالرحمن خان رابطه بر قرارنمايد و دساتير حكومت انگليس رابه وي برساند .اعظم خان به اجرای دساتير انگليس مؤفق گرد يد ، عبد الرحمن خان بمجرد اخذ دستورباا ستفاده ازروابطی كه  پدرش بامردم توركستان داشت ازبند ر كلفت وارد جوزجان شد وتبليغات رابراه انداخت كه برا ي جهاد عليه كفارآ مده است ، ازهمين سبب بزرگان اقوام بد ور او جمع گشتند وبه اتفاق محمد اعظم خان كاكايش باحمايت  هشت هزا ر مردان مسلح كه همه آن جوانان اوزبيك ها و تركمن ها بو دند بصوب كابل حركت نمود ند، وقتي به كابل رسيد ند محمد ابراهيم خان پسر امير شيرعلي خان را كه وليعهد بود   د رحرم سرا يش توقيف كرده كابل رااشغال كرد ند ، د رهمين اثنا۶۰۰۰  افراد مسلح قوم قزلباش كه تورك تبار هستند به ايشان پيوستند به قصد غزني وقندهار براه  افتاد ند كه طبق نوشته حقيقت التوا ريخ  د رمنطقه قره باغ غزني بالشكر چهل هزار نفري امير شيرعلي خان مواجه گشتند كه د رنتيجه جنگ خونين پنجهزار نفر ازطرفين كشته و۱۶۰۰  نفر زخمي ومعلول شد ند د رماه می سال ۱۸۶۶غزنی ازقبضه اميرشیرعلی خان خارج گشت  هنوز جنگ پايان نيافته بود كه بزرگان اقوام د رغزني افضل خان پد ر عبدالرحمن خان را كه برا درش امير شيرعلي خان محبوس ساخته بود آزاد نموده اورا پاد شاه اعلام  كرد ند ۰ افضل خان به كابل آ مده تاج پوشي نمود حكومت انگليس بلاد رنگ امارت افضل خان را برسميت شناخت زيراكه  با پسرش عبدالرحمن خان وبرادرش محمد اعظم خان رابطه هاي محكم سري داشت پس ازغزنی قندهار نيز بدست جنگجويان افضل خان افتاد۰اميرشير علی خان به هرات رفت وازآنجا به بلخ آ مد باكسب حمايت ازمردم توركستان همراه بافيض محمد خان رئيس تنظيمه توركستان د رسال ۱۸۶۷بسوي كابل لشكر كشيد عبدالرحمن خان برای مقابله با آنهابا افراد مسلح خو يش حركت نمود ،د روادی پنجشير جنگ خونين اين دو لشكر آغازگرد يد ، يكهزاروهفتصد نفر بشمول فيض محمد خان د ر اپن جنگ كشته شد ند۰ ،اميرشيرعلی خان عقب نشينی نموده به هرات رفت محمد افضل خان د رماه اوكتوبر سال۱۸۶۷پدرود حيات گفت ، انگليسهاكه بالاي عبد الرحمن خان سرمايه گذاري نموده توسط محمد اعظم خان اورا رهنمائي ميكرد بعد از د رگذشت پد رش عبدالرحمن خان مصمم بود كه خود زمام امور رابدست بگيرد اما شايد به اشاره مقامات امپراتوري انگليس خود راعقب كشيد ، محمد اعظم خان معاش خور انگليس ، امير افغانستان اعلام گر د يد ۰ محمداعظم خان امير عبدالرحمن خان را براي تنظيم امور توركستان به شمال افغانستان اعزام نمود ۰ عبد الرحمن خان كه آدم كشي را تمرين مينمود بقول مرحوم غبار ۲۵۰۰  نفررابه بهانه هاي مختلف د رتوركستان اعدام كرد ازهمين سبب نام اورا قتال گذاشتند كه معني اش كشنده افراد زياد ميباشد ۰ عبدالرحمن خان كه براي شكار مخالفينش ازبلخ به شبرغان وبعد آ به ميمنه مركز ولا يت فار ياب امروزين رفته بود ازطرف امير محمد اعظم خان فرمان رسيد كه اورا به كابل خواسته بود تا بالشكر وفادار به اميرشير علي خان مقابله نمايد ۰ عبدالرحمن خان بلاتوقف به كابل رفت بين طرفداران كاكايش اميرشيرعلي خان شب نامه پخش نموده ازآ نها خواست تا  ازاميرمحمد اعظم خان حمايت نمايند اماسران لشكر وفادار به اميرشيرعلي خان به جواب شب نامه اش شبنامه ديگري پخش نمود ند كه د ران نوشته شده بود : محمد عزيزخان پسر محمد اعظم خان يك عروس راكه به خانه داماد برده ميشد ازراه براي خود گشتانده است ،اميرمحمداعظم خان به مردم ظلم بيحد نموده است ۰ يك ملا كه د رمنطقه زمين داورهلمند يك عسكر را بخاطرتجاوزبالاي زنش، بعنوان دفاع از ناموس به قتل رسانيده بود  محمد عمرپسرديگر محمد اعظم خان  ا ين ملا را به دهن توب بسته به توپ پراند ۰ اين شبنامه بدست هرشخص كه رسيد برعليه محمد اعظم خان تحريك گرد يد به صف طرفداران اميرشيرعلي خان پيوست ۰ ازهمين سبب وقتي بين هواداران امير شيرعلي خان وامير محمد اعظم خان آ تش جنگ مشتعل گر د يد با اينكه محمد اعظم خان وعبدالرحمن خان ازحمايت انگليسها برخوردار بود ند شكست خورد ند وثابت گرد يد كه :             مورچه گان گربكنند اتفاق + شيرژيان رابدرارندپوست ،   كاملادرست بوده است۰محمد اعظم خان وعبد الرحمن خان بعد ازشكست به قلمرو هند برتانوي رفتند مد تي د روزيرستان ومناطق قبايل مانده برای اجرای پلان ديگر   هرد و بسوي مشهد حر كت نمود ند ۰ محمد اعظم  خان مصمم بود به نزد شاه فارس رفته باجلب حمايت او خود را به جنگ ديگر بمقابل اميرشيرعلي خان آماد ه كند ممكن دستور مقاماتي كه رهبري اين دو را بر عهده داشتند چنين بوده باشد ۰اما عبدالرحمن خان ياطبق دستور ويا بنابه اراده خودش ، ازمحمد اعظم خان جد ا گرديده راه آسياي ميانه را د رپيش گرفت كه بودن عبد الرحمن خان د ربخارا يا تاشكينت وبودن محمد اعظم خان د رفارس     د ران زمان كه بين امپراتوري روسيه تزاري واستعمار انگليس رقابتهاي جيو پليتيك وكشوركشائي شد يد وجود داشت  نزد انگليس بسيار مهم وارزنده به حساب مي آ مد زيرا كاريراكه اين د و بنام امير وشهزاده د رفارس وآسياي مركزي بنفع انگليس انجام داده ميتوانستند ازجاسوسان انگليس نژاد ساخته نبود ۰چنانچه د رسال ۱۸۴۲ميلادی پاد شاه بخارا دوجاسوس انگليس را اعدام كرده بود انگليسها قادر نبودند ازداخل آسياي مركزي ازنحوه فعاليت نظامي روسها وچگونگی مناسبات اميربخارا باروسها اطلاعاتي دقيق بدست بياورند ۰ روسها د رسال ۱۸۶۵شهرتاشكينت راكه توسط سي هزار مردان مسلح امارت خوقند محافظت ميشد اشغال كرده بود ۰ شهر تاشكينت د را ن زمان يكصد وپنجاه هزار نفوس داشت با شانزده  كيلومترحصار امنيتي مرتفع اش كه ازسنگ وگل ساخته شده بود يكي ازمعمورترين شهرد رآسياي مركزي محسوب ميگرد يد ۰تاشكينت واژه اوزبيكي است قلعه سنگي معني ميدهد  ۰عبد الرحمن خان اين بار مستقيآ زيرتربيه روسها د رتاشكينت قرار گرفت كه بعدآ اورا بنا به دلايلی به ثمرقند منتقل نموده زيرآموزش نظامی سياسی قراردا د ند ۰روسها  اميد واربو د ند عبد الرحمن خان خادم خوبي د رآينده براي شان خواهد شد ازين سبب اورا زير تربيه گرفته علاوه اززبان روسي امورنظامي وتاكتيك هاي جنگي را به وي آ موزش داده بود ند !   ۰

در افغانستان اميرشيرعلي خان د رسال۱۸۶۸ بار د يگر بر تخت نشست به مشوره سيد جمال الد ين افغان ( متولد۱۸۳۸ ومتوفی ـ۱۸۹۶ميلادی)كه استادش بود به يك سلسله اصلاحات دست يازيد، جريده شمس النهار د ر۱۶صفحه انتشاريافت كه تبليغات براي بيداري ورشد شعورسياسي خواننده وشنونده نقش مؤثر ايفانمود ، د ران زمان سيد جمالدين افغان وديگران ازطريق مساجد ومجامع  وعظ ونصيحت ميكرده اند كه هرآنچه مفيد است باسواد هابخوانند وبه اشخاصيكه هنوز به نعمت سواد دست نيافته اند بشنوانند ، ا مير شيرعلي خان كه د رصد د پيداكردن راهي براي دوستي با امپراتوري روسيه تزاري بود باصميميت واخلاص به گورنر جنرال روسيه د رتاشكينت د رمورد عبد الرحمن خان نوشت كه اورا د رحصارخود داشته باشد لقب گورنرجنرال هند كه  بعد ازسركوب قيام های سراسرهند برتانوي د رسال ۱۸۵۳م  لقب وايسرارا بحيث يك رتبه ولقب تشريفاتی از ويكتوريا ملكه انگلستان بد ست آورده بود با آگاهي از اين مطلب ازد ولحاظ مضطرب گشته بود ۰                                                                                                                                        

اول اينكه با افشاي رابطه هاي خاص عبد الرحمن خان بامقامات انگليس ، او د رحيطه يك جاسوس دست پرورده انگليس باقي خواهد ماند كه به نفع انگليس نيست ۰ ثاني اينكه انگليسها تشويش داشتند كه مبادا عبد الرحمن خان از مسيراصلي اش كه خد مت به انگليس است دور شده بكام اژدهاي اهداف سياسي نظامي روسيه تزاري فرونرود كه زحمات انجام شده د ر اين راه به هد رخواهد رفت ود رآينده اوبحيث نوكر روس نقش هائي را بر ضد انگليس بازي خواهد نمود كه كاملا به ضرر انگليس تمام خواهد گر د يد ۰ ازهمين رو انگليسهابزودي پيشروي بسوي افغانستان را د رپلان توسعه طلبي خود گنجانيد ند وبا تـفهيم اينكه روسها امارت خيوه را درسال۱۸۷۳م اشغال كرده قصد حركت بسوي قاره هند را دارد موافقه سرداران قلات وكوئيته را د رمورد تا سيس يك پايگاه نظامي بازورزر گرفتند كه د ران وقت د رپشاور سيكها فرمانروائي داشتند ۰ هدف انگليسها مانند هر استعمارگر    د يگركه به بهانه تامين امنيت وثبات وكمك به مردم وحكومت وارد قلمرو كشورهاشده براي رسيدن به اهداف پنهاني بعدي خويش باترساند ن ازحملات احتمالي اين ويا آن كشور پايگاه هاي قوي نظامي تاسيس نموده مردم وحكومت هارا بدام ميكشد پايگاه نظامي خويش را بعنوان حفظ امنيت منطقه د رمربوطات بلوچستان تاسيس نمود ۰ بعد ها پشاور وبلوچستان را اشغال نموده مستقيمآ زيرفرمان خود قرار داد ۰                                       

ليتين وايسراي هند اخطاريه تهد يد آ ميزي را كه خواسته هاي انگليس را منعكس ميساخت عنواني اميرشيرعلي خان فرستاد كه د رمقد مه آن نوشته بود :افغانستان بمثابه دانه گندم د ر بين د وسنگ آسيا است بايد  يا  به روس تكيه كند يابه انگليس۰ د رغير آن تجزيه شود وازبين برود ، اگر اميرشيرعلي خان اين شروط راكه د رمتن اخطاريه تذ كار يافت نپذ يرد ، د ولت انگليس با د ولت روس ، مذاكره وموافقه خواهد كرد  تا  افغانستان از روي نقشه جغرافيائي جهان برداشته شود ومحوگر دد۰                                                               

اميرشيرعلي خان كه هنوز نتوانسته بود روابط د وستي باروسيه برقرارنمايد زيرتاثير اخطاريه انگليسها قرارگرفت باانگليس قرار گذاشت د رباره خواست مقامات انگليس غور خواهد كرد  انگليسها كه احساس كرده بود ند         

ا ختارپه شان بالای شيرعلی خان تاثيربسزائی داشته است به اميراعلان جنگ داد ند تا اورابيشتر زير فشار قرار  بد هند ۰ مقامات روسيه نيزكه اهداف خود را تعقيب مينمود ند د رسال ۱۸۷۷م هيئتي راكه متشكل ازده نفرمسلمانان و۲۵۰نفرمحافظين مسلح آنها بود از تاشكينت به كابل فرستاد كه منظورش اخذ موافقه اميرشيرعلي خان د رمورد بازكردن جبهه جنگ عليه انگليس ها بخاطر ورود به سرزمين قاره هند برتانوي بود ۰ جنرال كافمن رئيس تام الاختيارتاشكينت به اميرشيرعلی خان نوشته بود : اگرموافقت نامه همكاری باروسيه را امضانكند بطور فعال ازعبد الرحمن خان كه زير تربيه اش قراردارد بر عليه حكومت اواستفاده خواهد كرد۰ازطرف ديگربتاريخ ۱۴آگست وايسرای هند برتانوی به اميرشيرعلی خان نوشته بود د رنظر است هيئت انگليس جهت مذاكره روی مسايل ذات البينی به كابل اعزام شود۰۰۰۰ اميرشيرعلی خان گفته بود به مذاكره با انگليس ضرورت ديده نميشود ۰ شايد ازهمين سبب بوده كه جنرال استوليتوف رئيس هيئت روسيه د ر۲۴آگست همان سال با احساس خطرحملات انگليس به كابل ويابه دلايل دپگر به همين رابطه ازكابل به تاشكينت بازگشت واعضای هيئت برای كار بالای جزئيات همكاری های روسيه باامير شيرعلی خان د ركابل ماند ند ۰ به قول  پيترهوپ كيرك مؤلف كتاب بازی بزرگ ، جنرال استو ليتوف رئيس هيئت روسيه به اميرشيرعلی خان گفته بود د رصورت لزوم سی هزار افراد مسلح را برای كمك به امير شيرعلی خان خواهد فرستاد ،  وايسرای هند۰ بتاريخ ۲۰نوامبرهمان سال به اميرشيرعلی خان اولتيماتوم صاد رنمود كه انگيزه صدور اولتيماتوم راپذيرفته شدن هيئت روسها وعدم قبول هيئت هند برتانوی ازطرف اميرشيرعلیخان وانمود ساخته تاكيد كرده بود اگراميرنسبت اين اشتباهش از انگليس معذرت نخواهد عمليات نظامی عليه حكومت اوآغاز خواهد گرد يد ، ضمنآ به روسيه نيز اعتراض كرده بود ، اماوزارت خارجه روس    د رجواب به اين اعتراض ، ازاعزام هيئت به كابل اظهار بی خبری نموده گفته بود موضوع را بررسی خواهد كرد،  اميرشيرعلی خان  د رماه جنوری  ۱۸۷۸م  هيئت عالی رتبه يی راتحت رياست سيد نورمحمد شاه فوشنجی به كلكته پايتخت هند اعزام نمود تاشرط نامه وايسرای هند را امضاوآنراقبول نما يد اماقبل ازامضای اين شرط نامه، بصورت مرموزی پدرود حيات گفت ، سه روزبعدعبدالله نام پسر خورد اميرشيرعلی خان كه وليعهد معرفی شده بود نيز فوت كرد اميرشيرعلی خان كه غرق مصيبت بود ، مقامات هند برتانوی اين مصيبت راپاشنه آشيل امير تلقی كرده به بزودی ۳۵۰۰۰عساكر تعليم ديده خودرابرای حمله به افغانستان آماده ساخته به اميرشيرعلی خان اعلان جنگ داد۰درهمين ا ثنا اميرشيرعلی خان به گورنرجنرال تاشكينت مراجعه نمود تاسی هزار افراد مسلحی راكه باتجهيزاتش به اميروعده داده بود ند به افغانستان اعزام نمايند امامقامات تاشكينت فصل زمستان را بهانه كرده به اميرشيرعلی خان مشوره داد ند كه عجالتآ   با انگليسهاراه صلح ومصالحه را د رپيش بگيرد تا ازجنگ جلوگيری شود۰ انگليس ازيكطرف توسط جواسيس خود عليه اميرشيرعلي خان تبليغ مينمود كه اميرشراب مينوشد ،بامحارم شرعي اش معاشقه ميكند ، احكام قرآنرا قبول ندارد  واز طرف ديگر د رصد د به قد رت رسانيدن عبدالرحمن خان بود كه از۱۲سال به اين طرف گاهی د رتاشكينت وگاهی د رثمرقند زيرتربيه روسها قرارداشت وازوي مطمئين شده بود كه باوجود قرارداشتن د رزيرتربيه روسها بدام آنها نيافتا ده وفاداري بي شايبه خود را به انگليسها حفظ كرده است ۰ انگليسها اين بار باخواهر عبدالرحمن خان كه شاه بو بو جان نام داشت رابطه برقرار نموده ، به وي تفهيم كرده بود ند كه به عبدالرحمن نامه بنويسد وبگويد كه انگليسها منتظرآمدن تو هستند وازتوحمايت مينمايند تا برتخت بنيشيني وزمام اموررابدست بگيري ۰ اين هدايت انگليسها بزودي به عبدالرحمن خان رسانيده شد ۰عبدالرحمن خان ممكن بامطالعه اين هدايت نامه انگليسهاكه توسط خواهرش به اورسانيده شده بود به هيجان افتاده بيدون ضياع وقت ازمقامات روس وبخارااجازه گرفت ۰ اين بار ازراه  قلمرو امارت بخارا  همراه محافظين مسلمان تحت فرمان روسها وارد خاك تخارستان گرديد وبه انگليسها نوشت  من به رخصت واجازه جنرال كافمن حكمران تاشكينت عازم اين د يار شدم قصد د ارم باكمك ملت باخصم مصاف كنم ۰ عبد الرحمن خان بااين نوشته خود روس ها را اميد وار می ساخت كه با انگليسهامقابله خواهد كرد۰ به انگليسها وانمود ميكرد كه اين نامه بمثانه پرده سياهی است كه بالای رابطه های مخفيانه اش باانگليس انداخته شده است۰ مردم را اميدوار می ساخت كه عبد الرحمن خان بهتراز اميرشيرعلی خان كارخواهد نمود وبه رعايا مهربان خواهد شد ، اما عبدالرحمن خان با ا ين همه هوشياری اش د رباره منافع مردم وكشور فكر نميكرد تنها د رباره سيطره جوئی وتقويه موقعيت خاص خودش د رزيرچتر حمايت انگليس می اند يشيد وبا اين چهره چند بُعدی اش د رخدمت انگليس قرارداشت ۰  اميرشيرعلی خان به روايات تاريخی بتاريخ ۲۰قوس۱۲۵۶شمسی د راجلاس عمومی د ربارخود د ركابل اعلام نمود كه من به بلخ مركزتوركستان ميروم وازانجا به سن پطربورگ پايتخت روسيه تزاری سفر ميكنم موضوع تجاوزانگليس را مطرح ميسازم  تا ازافغانستان د فاع نمايم ۰۰۰۰۰اين جملات بمعنی مطالبه كمك مالی ونظامی ازامپراتوری روسيه بخاطر مقابله باانگليسهابود ۰                                                                              

وقتی اميرشيرعلی خان د راول جنوری سال ۱۸۷۸ميلادی با شش هزار افراد مسلح وعمله وفعله وارد بلخ شدهنوزاجازه ورود به قلمروروسيه وملاقات با تزار روسيه را د ريافت نكرده بود كه د راول حوت ۱۲۵۷شمسی مطابق ۲۰فبروری سال ۱۸۷۸م به عمر۵۶سالگی چشم ازجهان فروبست ود رمحوطه داخلی روضه آرامگاه خلپفه چارم مسلمانان درشهرمزارشرپف به خاك سپرده شد۰                                                             

اميرمحمد يعقوب خان دست نشانده انگليس د راول حمل۱۲۵۸ شمسی مطابق۲۱   ما ر چ ۱۸۷۸ميلادی محمد يعقوب خان پسراميرشيرعلی خان كه نسبت مخالفت  پد رش با سياست تجاوز كارانه انگليس ازوی ناراض و د رصف خد متگاران انگليس قرارگرفته بود اميرشير علی خان برای توبيخ اورا به زندان انداخت ۰ د رهمين وقت بود سردار يحی خان پد رنادرشاه كه خسر يعقوب خان بود واورابه طرفداری از انگليس تشويق می نمود ازترس گرفتاری وزندانی شدن به قلمرو انگليسها به هند برتانوی فرار كرده بود اماوقتی امير شيرعلی خان پس از مد تی بنابه واسطه گری عده يی ازبزرگان يعقوب خان را اززندان كشيده بحيث زمام دار ورئيس تنظيمه كابل مقرر نمود يحی خان خسرش ازترس بكابل نيامد۰بعد ازفوت اميرشيرعلی خان  به حمايت مقامات هند برتانویيعقوب خان  بنام اميرافغانستان اعلام     گرد يد ۰سردارمحمدخان لاتی ، سردار محمد حسن خان وسردار شيرعلی خان قند هاری كه بقول مرحوم غبار جاسوسهای رسمی انگليس بود ند د رجمله مقربين د ربار اوتوظيف گشتند كه بنام همكاری بااميرزمينه رابرای عملی شدن پلان های انگليس مساعد ميگردانيد ند ، سرانجام د راويل ماه جوزامقامات انگليس ، اميرمحمد يعقوب خان رارسمآ دعوت نمود ند وقتی امير به محل دعوت د رمنطقه گند مك باتعدادی ازاراكينش مواصلت نمود با تشريفات خاصی مورداستقبال مقامات انگليس قرار گرفت د رختم ضيافت وصحبت های به ظاهر دوستانه سواد معاهده واگذاری حدود بيست منطقه ، تخمين با د وميليون نفوس آن كه ازطرف مقامات انگليس تهيه وتد وين گرد يده  بود پپشروی اميرمحمد يعقوب خان گذاشته شد امير نيز برای اينكه خود را شخص باپاس ودوست صميمی انگليس نشان بدهد و به آنها ثابت بسازد  كه به انگليسها صد د رصد اعتماد دارد بگفته پيتر هوپ كيرك مؤلف كتاب بازی بزرگ د رحاليكه خلاف ميل انگليسها بالباس نظامی روسها ملبس بود بالب خندان ا ين معاهده راكه بنام معاهد ه گند مك ياد گرد يد امضاومهرنمود ، بااين عمل ساده لوحانه غير ديپلوماتيكش خط جدائی را بين ساكنين جنوب افغانستان بد ست خود كشيد وجلي ساخت كه تا امروز داد وفرياد های بهم پيوستن آنهاد رهيچ مرحله زمانی بصورت دايمی خاموش نشده است بگفته مولانای بلخی :    بشنو ازنی چون حكايت ميكند ــــ وزجدائي هاشكايت ميكند۰ بقول نويسنده بازی بزرگ د روقت امضای معاهده  گند مك كاكايش(سردار نيك محمدخان ، سردار محمد هاشم خان و سردار محمد طاهرخان) نيز د رپهلوی اميرمحمد يعقوب خان حضور داشتند ۰ سردار محمدخان لاتی به كيوناری گفته بود اگر امارت كابل به من داده شود هرگونه پيشنهاد شماراقبول ميكنم ، اما كيوناری گفته بود ترا مردم ميشناسند كه باما همكار استی ازهمين سبب نام ترا لاتی گذاشته اند مردم ازتو اطاعت نميكنند (ص ۶۱۰ بازی بزرگ ) ۰ بعد ازامضای موافقت نامه كند مك كيوناری سر افسرارشد شبكه استخبارات انگليس به كابل آمد ه  د ر بالاحصاركابل مستقر گرد يد امر ونهی ومداخله د رامور افغانستان را شروع نمود  مردم كابل به حمايت افراد مسلح حكومت افغانستان عليه انگليسها قپام نموده كيوناری وتمام انگليس هارا به قتل رسانيد ند بار وبستر آنهارا به آتش كشيد ند ۰ انگليسها بالشكر تازه دم ازراه جلال آباد به كابك هجوم آورده كابل را اشغال نمود ند به قول مرحوم غبار بتاريخ سوم اوكتوبرسال ۱۸۷۹م انگليسها اميرمحمد يعقوب خان را بنام اينكه جلوقيام مردم كابل نگرفته وازجان ومال افراد مسلح انگليس حراست نكرده د ستگيرنموده بالاحصار كابل راباتمام ذخاير سلاح ومهمات لوژيستيكی آن به آتش كشيد ند۰  ۱۲روزبعد انهدام كامل بالاحصاركابل را صاد ركرد ند ، د ربرخی ازنوشته های تاريخی آمده است كه انگليسها  
برای گرفتن انتقام وايجاد وحشت كه به اصطلاح امروز معادل به اعمال تروريستی قلمداد ميگرد د چهارچته كابل راكه بازار سرپوشيده نيز ياد مپگرد يد به آتش كشيد ند وبزعم خود خواستند د ركابل قيامت برپانمايند
انگليسها د رماه دسامبرسال
۱۸۷۹م اميرمحمد يقوب خان راباتعدادی ازمامورين ارشدش به هند تبعيد نمود۰ بعد از دستگيری وتبعيد اميرمحمد يعقوخان به اصطلاح عوام كشور مانند د يگ بی سرپوش ماند وبه اصطلاح سياسی خلای قد رت بوجود آمد ۰مردمان جنگجوی افغانستان با شنيد ن اسارت امير محمديعقوب خان واشغال كابل وبه آتش كشيده شد ن بالاحصار وچهار چته كابل عليه انگليسها شوريد ند ۰                                            

كاكه های كابل اميرمحمد يعقوب خان راكه پسراميرشيرعلی خان بود بچه شير ميگفتند از اسارت او بسيار متآ ثرگشته به تحريك مردم پرداختند ، سردارشيرعلی خان قندهاری كه د رخدمت انگليسها قرار داشت به نزد مقامات انگليس رفته گفته بود : قندهار به اختيار شما باشد به آنجا قوای خود را مستقر سازيد اما من بحيث رئيس تنظيمه قندهار كار ميكنم واجازه ميدهم خط آهن ازكوئيته به قندهار تمد يد شود ۰ د رآن وقت انگليسها بسيار آرزو مند بو د ند كه  برای انجام سوقيات عساكر شان بخاطر مقابله سريع د رحين حملا ت احتمالی روسيه با استفاده ازترين وخط آهن بتوا نند آماده شوند وخط آهن را تاهرات احداث نمايند زيرا روسيه د رخاك توركمن ستان تامنطقه مرو سياه كوه كه د رزمان وزيرگل محمد مهمند بنام تورغندی نام گذاری گرد يد خط آهن خود را احداث كرده        د رحال اكمال بود ، ليتين وايسرای هند برتانوی باعملی شد ن مواد مند ر ج د رمعاهده گند مك افغانستان را تجزيه شده وكاملا زپرفرمان خود فكر ميكرد وبامقامات لند ن طرح نموده بودكه كابل به اختيار سردار ولی محمد وقندهار به  اختيار سردار شيرعلی قرار گرفته ازهم مجزاشود اما اشغال نظامی افغانستان د وام نما يد ۰                      د رماه اوكتوبر۱۸۷۹ مقامات لندن به وايسرای هند هدايت دا د ند هرات به ايران داده شود ۰د رسال ۱۸۵۷ بين انگليس وايران پيمان عدم مداخله به قلمر و افغانستان امضاشده بود ، ايران علاقه وافر داشت هرات  راقبضه نمايد ۰ مقامات لند ن به هدايت نامه شان به وايسرای هند نوشته بود شاه ايران آزاد است هرا ت رابصورت مشروط اشغال نماپد امانميتواند به هرات ادعای ارضی بكند ۰ افسر ونماينده هپچ د ولتی بجز انگليس به هرات ومناطق آن داخل شده نمپتواند (منظورش روسيه بود كه شاه ايران راتحت الحمايه خود قرارداده بود ) د رهدايت نامه تذ كار داده شده بود : آينده اگرهرات بصورت دايمی به ايران واگذار گردد فراه شامل آن نخواهد بود ۰ (ص ۶۲۱ تاریخ غبار )۰
شهر هرات ازد يد گاه روس وانگليس د روازه ورودی به قلمروهند برتانوی ارزيابی گرد يده برای اشغال آن ازهرد و طرف پلانهائی روی دست بود
۰ روسيه مستقيمابه هرات حمله نميكرد تا بالشكر امپراتوری بريتانيامواجه نشود ، انگليس نيز ازمد اخله مستقيم به هرات ومقابله باامپراتوری روسيه خود را دورنگهميد اشت اماتلاش مينمود با تشويق ايران كه تحت الحمايه روسيه قرارداشت جبهه جنگ راباهراتی هابازنموده بهانه ورود به ايران ويا هرات را  بد ست آورده پلان های تعرضی بعدی خودرابه هرات ويا ايران عملی نمايد ۰ازجانبی هم بامشتعل كردن آتش جنگ د رهرات ميخواست چگونگی عملكرد نظامی وتاكتيك های جنگی روس هارا ارزيابی بكند وهمچنان ميخواست ميزان اشتياق شاه ايران رابرای تصرف هرات بالا ببرد تابه مقامات ايران ذهنيتی ايجاد كرده به آنها تلقين نمايد كه اشغال هرات بيد ون همكاری انگليس مقدورنيست وبه اين اساس تمايلات وابستگی ايران رابه روسيه كم وكمتر وبه انگليس بيش وبيشترسازد ۰ پاتينجر يك جاسوس حرفه يی انگليس كه د رماه آگست سال ۱۸۳۷ م برای جمع آوری اطلاعات ازاوضاع هرات به آنجا رفته بود كه د رآن وقت شهزاده كامران بر سرير قدرت بود ، يار محمد خان شخص مقرب د رباراوبود كه بسيار صلاحيت داشت ، پا تينجربه مشوره يك داكتر هراتی كه ۷سال قبل يعنی      

د رسال ۱۸۳۰م د ركلكته پايتخت هند برتانوی باوی آشناشده بود به د ربار يار محمد خان راه يافت ۰اين زمانی بود كه ايرانی هاباحمايت روسها قصد اشغال هرات را داشتند ۰ پيتر هوپ كيرك د ركتابی بنام بازی بزرگ بانقل ازچشم د يد های پا تپنجر كه د ركتابی بنام تاريخ جنگ افغانستان توسط سرجان كی(Sarjanky ) تاليف شده بيان كرده است :اگرچه هراتی های سواركار حملات ايرانی هارا د رگذ شته هابه موفقيت عقب زده بود ند اما اين بارشاه ايران باور داشت كه جنرال روسی وقطعه مشتمل ازروسهای مقيم   د رايران د رجنگ هرات حضور دارند دست شاه ايران رابلند خواهند كرد ۰ هرات د راين جنگ مد ت ده ماه د رمحاصره ماند وجنگ دوام يافت ۰افغانها          د رهرات بالای هرانچ ارض خود ميجنگيد ند ۰ يارمحمد خان وزير مقتـد رشهزاده كامران د رهرات ، جنگجو يان راتشويق مينمود وقتی كه د شمنان راكشتند سرهای آنهارا بريده به د ربار بياورند وجايزه بگيرند۰ ده هاسرهای بريده ازكشته شده های جنگ د رهرات بالای ديوار هاقطار چيده شده بود تا د شمنان بدانند كه غلبه بر افغانها بزور شمشير و يراق آسان نيست ۰ ايرانی هازمانيكه افغان هارا به قتل    ميرسانيد ند اول گوش آنهارا می برپد ند بعد شكم آنهارانيز مي د ريد ند واين وحشت ازهردو طرف تاختم جنگ ادامه داشت ۰شهر هرات د رآنزمان هفتاد هزار نفوس داشت كه ازشهر های پر نفوس بحساب می آمد  د ريك جنگ خونين كه مورال جنگجويان هرات پائين آمد ه بود وزير يارمحمد خان سوته راگرفته آنهائی راكه د رجنگ سستی ازخود نشان داده قصد فرارداشتند تهد يد وبه جنگ تشويق مينمود بناءً همه بر مواضع دشمن تاختند ايرانی هامجبور به فرار گشتند ۰ بگواهی تاريخ د ر۱۹جون ۱۸۳۸م قطعات برتانوی د رجزيره خارك د ردهانه خليج عربی كه فعلا خليج فارس گفته ميشود مستقرگشتند ، شايعاتی د رتهران ازطرف مؤظفين ومبلغين انگليس پخش گرد يد كه انگليسها مستقيماً به فارس حمله ميكنند ۰ به تعقيب آن  يكی ازمامورين ارشد استخبارات انگليس نزد شاه ايران آمد وبالحن هوشدار دهنده اظهار داشت : حمله برهرات به كمك روس د رحقيقت تلاش برای ورود به قلمرو بر يتا نيا د رهند است واين برای ما قابل قبول نيست ۰ چند روز بعد شاه ايران چارلزاستوارد، مامور نظامی مؤظف انگليس را خواست وگفت :ماباتمام  تقاضای حكومت بر يتا نيا موافقه داريم ، ماجنگ نميكنيم ، ماد رحقيقت نميخواستيم اينجا به جنگ هرات بيائيم ۰شاه ايران د رمحاذ جنگ د رمقابل هرات د رقرارگاه نظامی خودش بود ۰ اين گفته شاه ايران بدان معنی بود كه روسها اوراتشويق به اغاز جنگ درهرات كرد ند ۰                                                                                       

د رسال ۱۸۳۹افسران روسيه ازايران به سن پطربورگ رفتند كه د رآنزمان پايتخت تزار روسيه بودامپراتور روسيه د رآن وقت آرزو داشت تمام جهان رافتح كرده به آن فرمان براند ۰د رنوشته های برخی ازافراد فرانسوی وانگلپسی كه   د رآنزمان بنام سياح وتوريست به قلمرو امپراتوری روسيه سفر نموده اند آمده است : روس ها ميخواهند بزور نيروی نظامی خود كشور های قرب وجوار خود رااشغال نمایند۰ د ركتاب بازی بزرگ آ مده است باوجود آنكه امير دوست محمد خان فرمان بردارانگليس بود اما انگليسها ميخواست شخص فرمان بردار تر ديگری راد رافغانستان به قدرت برسانند ۰ ميكناتن سكرتر امور مخفی وشعبه سياسی كلكته مركز هند برتانوی كه شرق شناس برازنده ومسلط بزبانهای فارسی ، عربی، هندی وانگليسی بود شجاع الملك مشهور به شاه شجاع رابه پاد شاهي افغانستان   پيشنهاد كرده تاكيد كرده بود بشرطی كه اوازادعای ارضی بر پشاور انصراف نمايد ميتواند بحيث اميرافغانستان نسبت به امير دوست محمد خان بهتر به نفع انگليس كار نمايد زيرا اوثابت كرده است كه به انگليس وفادارتر از هر شخص د يگر است ۰ د رآنزمان انگليسها برای رسيد ن به اهداف شان اول تهد پدات وشايعات حمله واشغال رابراه مي انداختند واكنش هارا توسط جواسيس شان جمع آوری كرده د رصورت جدی بودن مقاومت هابه لفاظی ها وتبليغات ادامه ميد اد ند ، دست به عمل نميزد ند ۰ وبادادن رشوت ووعده حمايت دايمی برای حفظ اتوريته    بزرگان آنهاراميخريد ند،اين سياست استعماری هنوزهم جزء سياست كشور های توسعه طلب هست ۰چنانچه   د رآغازحمله به افغانستان د رماه اكتوبر۲۰۰۱ميلادی مامورين سيا با ميليون هادالر وارد تاجكستان شده باجنرال فهيم  وديگران برای جلب همكاری جدی وبی شايبه آنها به معامله خريد ورشوت دادن دست يازيد ، احمد رشيد نويسنده پاكستانی نوشته است :برای اشغال شمال افغانستان ، تركی الفيصل رئيس استخبارات عربستان سعودی ۴۰۰عراده موتر پيكپ برای انتقالات سريع افراد به اختيار طالب هاقرار داد   واداره استخبارات پاكستان نيزدوميليون كلدار را برا تهيه واكمالات مواد لو ژيستيكی به طالبان داد ۰ طالب هاتعدای از قوماند ان های ناراض جنرال دوستم را خريده با جنرال ملك وهوادارانش ائتلاف كرده بتاريخ   ۱۲مارچ ۱۹۹۸فارياب راقبضه كرد ند ، يكصد تانك چين دار ، د راختيار شان قرار گرفت ۸۰۰سربازقوای جنرال دوستم رابه كمك همكاران جد پدشان د رفارياب دستگير نمود ند كه بعداً اكثر آنان تيرباران شد ند ۰ د رنتيجه رشوت دهی وخريد افراد د راول ماه آ گست ۱۹۹۸شبر غان رااشغال نمود ند ۰دوستم وقتی د يد عده يی ازقوماندان هاپش فروخته شده به صف طالبان پيوسته اند، ازجبهه جنگ خودراكنار كشيد ه به تاشكينت رفت وبعداً به توركيه سفرنمود ۰طالبان باكمك جنرال ملك وقوماندان های خريد كرده اش بسوی مزار شريف حركت كرد ند بتاريخ ۸ آگست ۱۹۹۸مزارشريف رااشغال نمود ند ، طبق شايعات طالبان اكثر قوماندان هائی راكه خريده بود ند آنهارا بنام غلام های خريده شده ياد ميكرد ند به قتل رسانيد ند ،وقتی اين قوماندان ها به طالبان ميگفتند ماكه بشما همكاری كرديم ماكه گناه نداريم طالبان به آنها ميگفتند شماهاكه مد تهابادوستم بوديد بخاطر پول بما پيوستيد كدام روزد يگر بخاطت پول به كسی ديگر پيوسته بماهم خيا نت خواهيد كرد لهذا شما بايد كشته  شويد تاد يگر خيانت كرده نتوا نيد ۰                              

اد رشيد د ركتا بش نوشته است :به اساس تخمين اورگان های ملل متحد وصليب سرخ د رماه جولای وآگست ۱۹۹۸د رمزار شريف توسط طالبان بين پنج تاشش هزار نفركشته شده كه به تخمين من اين تعداد كشته شده ها بين شش تاهشت هزار نفر ميباشد علاوتا د رمسير پيشروی طالبان ازميمنه تا مزار شريف قتل عام اوزبيك ها وتاجيك هانيز توسط طالبان صورت گرفته است (ص۱۱۲طالبان تاليف احمد رشيد پاكستانی ) ۰طبق نوشته های تاريخی د راواخر ماه اوكتوبر ۱۸۵۶مد ت كوتاهی هرات بدست ايرانی ها افتاده بود ۰د رماه دسامبر همان سال برای تحت فشار گذاشتن شاه ايران ، انگليس ها منطقه بوشهر ايران را تصرف كرد ند ۰  استعمار گران وتوسعه طلبان برای حفظ سيطره ويا بخاطر رسيد ن به اهداف سياسی ونظامی شان د ست به مانور های گوناگون ميزنند و باپيش اند اختن تبليغات فريبنده بنام احيای دموكراسی توسط اجپران شان دست به كارهائی ميزنند تا مردم اميد وار شده منتظر بمانند وبه خشونت روی نياورند ۰ مثلا :د رسال ۱۸۵۳د رسرتاسر هند شورش هائی برضد اجراات اسارت بارانگليس صورت گرفت ، انگليس ها كه نميتوانستند باعمليات نظامی اين شورش های عموی راكه شكل قيام استقلال طلبی را دا شت خاموش نمايند به نيرنگ وحقه بازی دست زد ند واعلام نمودند كه بنفع ملت هند قانون اساسی راتغيرميد هند ۰ سرانجام قانون اساسی هند را تاحدی تغيرداد ند قد رت را ازكمپنی گرفته به سلطنت داد ند ۰ شورای مشورتی ۱۵عضوی ايجاد نمود ند كه هشت عضو آن توسط شاه وهفت عضو آن توسط  كمپنی انتصاب ميگرد يد كه د رماهيت امر هيچ چيز به نفع ملت هند تغير نكرده بود ، مثليكه انتخابات رياست جمهوری وپارالمانی د رافغانستان همراه باتقلبات وتخلفات آغاز وانجام شد كه  د رمورد تقسپم قدرت سياسی وتامين عدالت اجتماعی مطابق به اصول دموكراسی به نفع مرد مان معذ ب كشور گامی برداشته نشد۰ وقتی قانون اساسی هند تغير داده شد نام گورنرجنرال هند به وايسرا مبدل گرد يد كه ازلحاظ محتواهيچ فرقی نداشت  ۰ برای مردم هند چه فرق ميكرد كه نام حاكم شان گورنر جنرال باشد ويا وايسرا۰ د رقانون اساسی  تجد پد نظر شده هند سرافسران هندی متهم به دلسوزی به هموطنان شده ازسمت های د رجه اول به د رجه های پائينترتنزل داده شده صرفاً برای پست های كليدی نظامی افسران انگليسی الاصل وپاافسران اروپائی نژاد ی كه كشورشان زير فرمان امپراتوری انگليس قرارداشت بصورت مشخص د رنظر گرفته شد ند مخصوصاًتمام قوای توپچی بايستی انگليس می بود ند۰ همين امر سبب شد پيشگا مان ملت هند  انگليسهارا متهم به اعمال تبعيض نژادی كرده تنور مبارزه با استعمار را داغتر نمود ند ۰ممكن است تاثيرات منفی حركت نژاد پرستانه مقامات بر يتانيا بوده است كه حتی وقتی د رسال ۱۸۶۴امير خيوه مخفيانه از انگليس تقاضای كمك وحمايت د رمقابل روس ها نمود انگليس ها نسبت نامطمئين بودن ازاوضاع داخلی هند تقاضای امير خيوه را باخاموشی مسكوت گذاشت ومقابله باروسيه را به نفع خود ند يد ۰زمانيكه روسها د رماه می سال ۱۸۶۸ثمرقند را اشغال كرد سرجان لارنس وايسرای جديدالتقررهند بامقامات مربوط  طرح كرده بود به روسهاهوشدار داده شود به امور افغانستان وهر كشوری كه باهند مرز مشترك دارد مد اخله نكند ،آسيای ميانه بين روس وانگليس تقسيمات شود وتاكيد كرده بود باصراحت گفته شود : اگر روسيه با اين طرح مخالفت  ويابی اعتنائی نمايد د راروپاوآسيا د رجنگ باانگليس مواجه خواهد گرد يد ۰ چنانچه گفته آمد يم انگليسها د ريك معامله خطر ناك جيو گرافيك باروسها كمربه تجزيه افغانستان بسته  د رصد د  روی دست گرفتن پلان های تغيرنقشه افغانستان وجهان بود كه شير مردان ودلاوران افغانستان  به ابتكار وفد اكاری محمد ايوب خان وحفيظ الله خان ناپب سالار د رهرات جهاد عليه انگليس هارا اعلام نمود ند سردار محمد ايوب خان باافراد جنگی وغيرتمند خود بتاريخ ۲۰جولای ۱۸۸۰ به دشت ميوند قندهار رسيد كه انگليسهابه همكاری سردار شيرعلی خان جاسوس انگليس كه بحيث رئيس تنظيمه قندهار گماشته شده بود بايك فرقه ۱۲هزار نفری وضع الجيش گرفته بود ند ۰مدت يكهفته د ردشت ميوند جنگ بين حق وباطل جريان دا شت اماروز ۲۷جولای قوای انگليس شكست خورده ازمجموع لشكرش بقول مرحوم غبار ۲۵نفر زنده مانده بود كه آنهم باشيرعلی جاسوس باتغير لباس ازمحاذ جنگ مخفيانه فرار نموده بود ند ۰ د رهمين جنگ ميهنی د رمنطقه ميوند بود كه ملالی دوشيزه نوعروس همراه با تعدادی ازقهرمان زنان عاشق  حفظ وحدت ملك وملت وعظمت واستقلال طلبان كشور بحيث پرستار ، آذ وقه رسان وامثالهم د رجنگ ضد استعمار فعالانه شركت ورز يده  بود ند زمانيكه علم بردار جنگ كشته شد ملالی به سرعت علم جنگ را بد وش كشيد وبرای تشجيع هم رزمانش اين لندی حماسی را باصدای رساخواند :                                                                                                                                         

خال به د يار له وينو كشيژ د م ــــــ چه شينكی باغ كی گل گلاب وشرموينه           كه په ميوند كی شهــيد نشوی ــــــ خدای ژو لاليه بی ننگی ته دی ســا تنه                مبارزان ملی پس ازشكست كامل وفرار ۲۵نفر زنده انگليس ازجنگ ميوند مدت ده روز به انجام مراسم  تد فين وتعزيه شهدای جنگ مصروف شده بعد اً شهر قندهار وپاپگاه انگليسهارا به محاصره كشيد ند سران انگليس       د ركابل پس ازمذاكرات مخفی با عبد الرحمن خان كه مدت ۱۲سال زير تربيه روسها قرار داشته وفاداری خود را   به انگليسها حفظ كرده بودازين سبب انگليس ها اورا برای به قدرت رسانيد ن به كابل خواسته بود که باحماپت او به قندهار سوقيات نظامی را انجام داد ند وطوری وانمود كرد ند كه گويا د رمورد سوقيات نظامی به قند هار از عبد الرحمن خان امير آ ينده افغانستان اجازه گرفته اند وازراه قندهار به كو ئيته ميروند يك خط فرمايشی نيز ازعبد الرحمن خان گرفتند تاد رعرض راه كابل قندهارافراد مسلح  ضد استعمار وانگليس بالای آنها حمله نكنند ۰ جنرال براپمر قوماندان عمومی قوای انگليسها برای مصؤن نگهداشتن محاصره شده گان د رقندهار، ما د ركلان سردار شيرعلی جاسوس انگليس راماد رخوانده و به اوسخنانی را ياد داده به نزد سردار ايوب خان فرستاد ۰ سرلشكر مبارزين هراتی يعنی غازی محمد ايوب خان فاتح مپوند اورا پذ يرفت ، اين پيره زن  گفت :انگليسها ميگويند چهل روز برای شان وقت داده شود تاقوای انگليس باروبستره خود راجمع كرده بسوی كوئيته حركت نمايند ۰                  

باآنكه مبارزان ضد استعمار واستقلال طلب هراتی، اصرار نمود ه بود ند كه انگليسها بهانه وفرصت طلبی مينمايند تاخود رابرای جنگ د يگر آماده بكنند ممكن است منتظر رسيد ن قوای تازه نفس ازكوئيته ياجای ديگر باشند  بناً   بيد ون فوت وقت هرچه زود تر دشمن كوبيده شود اماسردار ايوب خان زير تاثيرات رگه های ناسيوناليستی قرار گرفته تقاضای انگليس را اززبان اين پير ذ ال پذ يرفت وحمله بالای انگليس رابه تاخير اند اخت ۰ لشكرانگليس كه   د رهشتم آگست ازكابل بخاطر شكستن محاصره قندهار بعد ازتفاهم با عبدالرحمن خان حركت كرده بود ود رعرض راه به هرگروه مخالف انگليس مواجه ميگرد يد خط وموافقه  عبد الرحمن خان را نشان ميد ا د ، به همين سبب  بيد ون جنگ ومقابله به سرعت ، لشكرش با كار وان  شتر وقاطر به قندهار رسيد بتاريخ ۲۸ماه آگست ۱۸۸۰بالای افراد مسلح تحت فرمان سردار ايوب خان حملات خود را آغازكرد  واعلام نمود كه اميرآ ينده افغانستان عبدالرحمن خان است ۰فاتحان ميوند كه تاب مقابله بالشكر تازه دم انگليس را ند اشتند مجبوراً عقب نشينی كرده قندهار را ترك گفتند  وجانب هرات رفتند ، ازطرف قشون انگليس شهر قندهارمجدداً به گماشته های ديگرانگليس يعنی به سردار شمس الدين خان وسردار امير محمد خان نماينده های عبالرحمن خان سپر ده شد كه د رحقيقت انگليس ها عبد الرحمن خان رانماينده خود می انگاشتند ۰                                                                           

هوپ كيرك مؤلف كتاب بازی بزرگ نوشته است :وقتی د رنتيجه توقيف شدن امير محمد يعقوب خان واشغال كابل توسط قوای انگليس ، شورش ها د رهر گوشه افغانستان آغاز گرد يد انگليسها عبدالرحمن خان را ازقلمرو روسيه به كابل خواستند ۰ جنرال كافمن گورنر جنرال تاشكينت از عبد الرحمن خان تقاضاكرده بود قبل از اينكه انگليسها كسی را د ركابل نصب نما يند بحيث مدعی تاج وتخت وارد ميدان شود ۰عبد الرحمن خان باتعد ادی از گماشته های جنرال كافمن نماينده باصلاحيت تزار روسيه د رتاشكينت د ر۱۸۸۰وارد شمال افغانستان شد كه باتفنگ های روس مسلح بود ند ، جنرال كافمن به عبد الرحمن خان گفته بود : د رصورت ضرورت تعداد بيشتر افراد مسلح رابه كمك وی خواهد فرستاد ۰ كافمن فكرميكرد د رصورت به قدرت رسيد ن عبدالرحمن خان ، انگليسها به حمايت مردم ازافغانستان اخراج ميشوند نقش روسيه برجسته ميگرد د۰ بتاريخ ۲۲جولای عبدالرحمن خان متولد سال ۱۸۴۰ به حمايت اقوام مختلف توركستان زمين وارد منطقه پروان شد گرد هم آئی بزرگی هزاران نفر ازمبارزان ضد استعمار وكلونياليزم تشكيل گرد يد كه د رنتيجه مشاركت كننده گان اين گرد هم آئی عبد الرحمن خان را امير خود خواند ند ، انگليسها د رحاليكه ازبه قد رترسيد ن غبد الرحمن خان كه جاسوس شان بود خورسند بود ند ازسوی ديگر غند نظامی انگليس د رپروان ظاهراً مصروف آماده گی های لازم برای يك جنگ احتمالی بود ند  مجاهد ين  كه ازوابسته گی عبدالرحمن خان ونوكر انگليس بودن آن مطلع نبود ند آماده حمله بالای قرارگاه انگليسها بود ند كه   د راين وقت ممكن است به اشاره عبدالرحمن خان ويا با د رايت خود انگليس كه اوضاع را قوياً  ود قيقاً زيرنظر داشت طی نامه يی امارت افغانستان را به وی تبريك گفت وبرايش آرزوی موفقيت نمود ۰عبدالرحمن خان پس ازوصول نامه انگليس د ريك صحنه سازی د راماتيك به افراد مسلح وغير مسلحی كه د راطرافش صف بسته بود ند طی بيانيه يی گفت اكنون كه انگليسها تاب مقابله بامجاهد ين استقلال طلب را د رخود ند يده بر تصميم شماكه مرا بحيث امير افغانستان قبول نمود يد صحه گذاشته وحتی تبريك نامه بما فرستاده گوياكه مرابه صفت اميرافغانستان به رسميت شناخته است جايی برای مقابله با انگليس نميماند ،من بامقامات انگليس گفتگو خواهم كرد تا توافقات خروج انگليس ازكابل وسايرمناطق افغانستان را به فرصت به   امضابر سانيم ۰غريو شاد مانی ازمردم بی خبر ازهنرهای سياسی ود غلبازی ها فضاراپرساخت ، دهل وسرنا بعنوان پيروزی برانگليس نواخته شد ، عبدالرحمن خان بالشكرقومی كه   د رحقيقت اعتبار وعزت عبدالرحمن خان راد رنزد انگليس بالا می برد بسوی كابل براه افتاد ند ۰ بقول نويسنده بازی بزرگ انگليسها طی نامه يی متن معاهده اسارت بار گند مك را به عبدالرحمن خان نوشته وموافقت اورابه خط وقلم خودش قبلا گرفته بود ند ۰عبدالرحمن خان قبلابه انگليسهاتعهد سپرده بود با هيچ قدرت خارجی به استثنای بريتانيا روابط قايم نميكند ، عبد الرحمن خان كوشش مينمود د رظاهر خود را مبارزمستقل ضد انگليس نشان بدهد تا متهم به وابسته به  انگليس ودست نشانده بر يتانيا نگرد د۰                                                 

د رجنگ ميوند عبدالرحمن خان از انگليسها حمايت كرده بود ۰ مرحوم غبار نوشته است :زمزمه جهاد عليه انگليس د رماه مارچ آغاز گرد يده بود ،عبد الرحمن خان كه ازقلمرو روسيه ازراه تخارستان به افغانستان بر كشته بود مردم فكر مينمو د ند كه او عليه انگليسهاجنگ خواهد كرد ازرازپشت پرده مطلع نبود ند سردار محمدايوب خان ازهرات به عبدالرحمن خان خط نوشته بود ما ازهرات به قندهار حمله ميكنيم وتوباجلب همكاری توركستانی ها بكابل حمله نما۰۰۰ اماعبدالرحمن خان با ضاپع كردن وقت كه به نفع انگليس تمام مپگر د يد د رجواب ايوب خان نوشته بود :د شمنی با انگليس به نفع افغانستان نپست ۰ چنانچه امير شير علی خان بر ضد انگليس قرار گرفت ازبين رفت ماوشما بايد راه آشتی با انگليس را     د رپيش بگيريم ۰ مرحوم غبارد رجای ديگر نوشته است مستوفی حيبب الله خان كه نزد انگليس بندی بود به غلام حيد رخان  سپهسالار توركستان د ر بلخ  وهمچنان برای ملامشك عالم و جنرال جان محمد خا ن، د رغزنی  مخفيانه نوشته بود : عبد الرحمن خان باانگليسها سازش دارد قابل اعتماد نيست بايد جلو او گرفته شود ۰اما جاسوسان انگليس بامصر ف بيست هزار كلدار نامه مستوفی راد رغزنی بدست آورده  بود كه به دونفر مطلوبش نرسيد، اما نامه كه به بلخ فرستاده شده بود بد ست غلام حيد رخان سپهسالار رسيده بود ۰اما مردم توركستان بی خبراز وابستگی عبد الرحمن خان به انگليس بنام رهبرجهاد كمر به حمايت ازوی بسته بود ند كه ازهمين سبب غلام حيد رخان سپهسالار كاری بر ضد عبد الرحمن خان نتوانسته بسوی بخارا متواری گشته بود ۰(ص۶۳۳ ــ تاريخ غبار ) ۰     ميرغلام محمد غبار مؤلف افغانستان د رمسيرتاريخ باياد آوری ازپيروزی های مجاهد ين د رجنگ ميوند          

بر قشون انگليس وعمل خائينانه عبدالرحمن خان نوشته است :عبد الرحمن خان باسپاه قوی كه داشت ميتوا نست شرايط فايقه خود را به انگليس هاتحميل بكند كه نكرد ، صرف برای دست يابی به تاج وتخت آنچه             

د رمتن معاهده گند مك كه به امير محمد يعقوب خان تحميل شده بود به خوش خود آنرا پذ يرفت ،وقتی بر تخت نشست وظايف صد راعظم ، وزيرداخله ،وزير خارجه ، وزيرد فاع وساير كار های مهم د ولتی را خود به عهده گرفت ۰ازهمين سبب د رد وره استبد ادی او اشخاص مطيع ، مداهنه گوی، متكی به امير، پرورده شد ند۰ازاين نوشته گلايه آميزمرحوم غبارمستفاد ميگرد د كه اوباوجود آنكه نقل قول هايی را ازمحد ثان د رمرد وابستگی  وجاسوس انگليس بودن عبد الرحمن خان د رتاريخ ثبت نموده اما خود متيقين نبوده است كه عبدالرحمن خان آنقد ر به وطن ومرد مي كه ازوی حمايت داشتند خيانت  نمايد و وطن فروشی بكند د رغير آن ازيك جاسوس انگليس كه مد ت   د وازده سال زير تربيه روس بوده وفاداری خود رابا انگليس حفظ كرده بود گلايه نميكرد ۰                                                                                                                                       

هوپ كيرك نويسنده بازی بزرگ نگاشته است :عبدالرحمن خان پس ازبه قدرت رسيد ن نوشت من قاد ر نبودم دوستی خود را باانگليسها علنی بكنم زيرا مردم من جاهل ومتعصب هستند اگر تمايل خود رابه بريتانيانشان ميدادم مردم مرافرنگی ميگفت ،بريتانيا ادا ره كابل را به امير عبدالرحمن خان سپرد قوای خود را ازكابل بيرون برد (ص۳۵۹ بازی بزرگ)۰ انگليس ها د رمورد تخليه قند هار مترد د بود ند ،بعضی ازليد رهای نظامی وملكی انگليس معتقد بود ند اگر قندهار تخليه شود قوای روس باهمكاری غازی ايوب خان فاتح ميوند هرات را اشغال نموده به قند هار داخل خواهد شد واينها احتمالا اشخاصی بود ند كه به عبدالرحمن خان اعتماد نداشتند واورا شخصت چند بُعدی ميشمرد ند اماعده د يگرباد رنظر داشت خصوصيات روانی وكركترسرسپرده گی عبدالرحمن خان به انگليس ،اظهارميداشتند برای آزمايش ، قند هار تخليه شود اگر حركتی ازسوی روس برای اشغال هرات وياقندهار  بملاحظه برسد قند هار مجد داً اشغال گرد د ۰ سرانجام كابينه انگليس فيصله كرد ه بود :بعد ازاين ازمداخلات    د رامور افغانستان خود داری شود ۰باافغانها خصومت ورزی كاهش يابد ،افغانها بيشتر تشويق شوند تاروحيه ضد روس د رآنها ايجاد وتقويت بيابد كه افغانها بر عليه روس به مقا ومت آغاز نمايند ۰د رآن زمان كه انگليس بحيث استعمار گر د شمن آزادی واستقلال مرد مان افغاستاوجهان محسوب ميگرديد باوجود تبليغات رنگارنگ انگليس وجنگ عبدالرحمن خان د رپنجده با روسها كه  به مقصد ايجاد روحيه ضد روس طبق پلان انگليس صورت گرفته بود ، انگلِيسها ونماينده مخفی شان عبدالرحمن خان به اهداف خود دست نيافتند امااين خواست آنها  د رنتيجه فعاليت گسترده برعليه كمونيزم روسيه كه ازسالهای ۱۹۶۰ ميلادی د رآستانه بوجود آمدن سازمانهای سياسی رنگارنگ د رافغانستان كه حد اكثر شان طبق پلان ايجاد روحيه ضد روس د رنهاد مردم افغانستان كه اين بار ازجانب سواك شبكه استخبارات شاه  ايران و آی اس آی شبكه استخبا رات پاكستان سازماندهی ميگرد يد آغاز شده بود كه د رسال ۱۹۸۰ د رمقابل روسها ياشوروی وقت به حمايت مالی ونظامی امريكا وانگليس ومتحد ين مسلمان ونامسلمان ضد باروس ها به يك مقاومت قوی تبد يل گرد يده بنام حفظ آزادی تخمين يك ونيم ميليون نفرافغانستانی جان باختند اماقدرت طلبان حريص نه تنهاخود بحيث غلامان حلقه بگوش استعمارگران مد رن قرار گرفتند بلكه بی شرمانه بنام احيای دموكراسی د رافغانستان ، آزادی كشور رانيز زير سوال برد ند وزنجير اسارت رابه دست وپای مردم افغانستان انداختند ۰اكنون يگانه آرزوی مردم افغانستان ازپارالمان كشوراست تا د رپاره    كرد ن زنجيرهای اسارت بارپكه به دست وپای شان افتاده است همت بگمارند ۰ ( والسلام )

 



بالا
 
بازگشت